01 دی 1393
عطاءالله خسروانی (دومین دبیر کل حزب ایران نوین ) با توصیه شاه به این حزب پیوسته بود و با وجود ارتباط نزدیكش با محافل آمریكایی، مورد اعتماد و اعتنای شاه بود. در طول دوران دبیركلی حزب ایراننوین موردی پیش نیامد كه نشان دهد شاه از او و عملكردش ناراضی است. خسروانی در حساسترین برهه حاكمیت حزب ایراننوین و دولت حزبی برآمده از آنكه هنوز شاه نسبت به آن مطمئن نبود، بر حزب ریاست میكرد و با حضور طولانیمدتش در رأس وزارت كار، بر بسیاری از سازمانها، سندیكاها و تشكیلات كارگری نفوذ و سلطه پیدا كرده و در مجموعه دولت و حزب موقعیتش بسیار مستحكم به نظر میرسید. خسروانی از اوایل آذر 1347 به وزارت كشور منصوب شده بود و این باز هم بر قدرت و نفوذ او در مجموعه حاكمیت و دولت افزوده بود. در این سمت جدید او بر مجموعه استانداران، فرمانداران و سایر مقامات محلی دولتی سلطهای قابل توجه پیدا میكرد. او در تمام دوران دبیركلی حزب اكثریت بر هویدا فخرفروشی میكرد كه او همهكاره حزب ایراننوین است و هویدا فقط عضو هیأت اجرایی حزب و بنابراین باید خود و دولتش از رهبری حزب تبعیت كنند. آنچه بود این جاهطلبی خسروانی از همان آغاز برای هویدا آزاردهنده مینمود. هویدا بالاخص نیازمند جلب موافقت شاه بود تا در فرصت مقتضی بر حضور خسروانی در رأس حزب پایان دهد. سرانجام زمان مناسب فرا رسید و در بیستوسوم مرداد 1348 اعلام شد كه عطاءالله خسروانی وزیر كشور و دبیركل حزب ایراننوین از هر دو سمت خود كنارهگیری كرده و از طرف شورای مركزی حزب، هویدا، جواد منصور، ناصر یگانه، ضیاءالدین شادمان، منوچهر كلالی، حیدرعلی ارفع و امیرقاسم معینی به عنوان اعضای كمیته تداركات تشكیل كنگره فوقالعاده حزب، مأمور تمهید مقدمات كنگره فوقالعاده شدند. با بركناری یا استعفای خسروانی، قاسم معینی و جواد سعید دو معاون دبیركل تا انتخاب دبیركل جدید موقتاً عهدهدار اداره امور حزب ایراننوین شدند. طبق مفاد اساسنامه حزب مقرر بود كنگره دوم حزب پس از چهار سال و در اردیبهشت 1350 تشكیل شود. اما به دنبال بركناری خسروانی لازم بود كنگره فوقالعاده جانشین او را انتخاب كند و با اینكه هویدا گفته بود رأی كنگره فوقالعاده دبیركل جدید را برخواهد گزید، با این حال از همان آغاز، نام منوچهر كلالی بیش از هر كس دیگری برای انتصاب به این مقام بر سر زبانها بود و شخص شاه هم علاقهمند بود كلالی دبیركل حزب شود. البته نام محسن خواجهنوری و حیدرعلی ارفع به عنوان نامزدهای دبیركلی حزب ایراننوین مطرح بود. در جلسه شورای مركزی حزب كه در بیستوهفتم مرداد 1348 برگزار شد با اظهار تأسف (البته ظاهری) از استعفای خسروانی از دبیركلی حزب ایراننوین پیشنهاد هویدا برای تشكیل كنگره فوقالعاده حزب به منظور انتخاب دبیركل جدید در نوزدهم شهریور 1348 مورد تأیید حاضرین قرار گرفت.
به دنبال بركناری خسروانی شایعات و گمانهزنیهایی پیرامون دلایل این واقعه در محافل سیاسی، حزبی و مطبوعاتی نزدیك به حاكمیت صورت گرفت. برخی میگفتند افشای پرونده سوء استفادههای مالی خسروانی از شركت واحد اتوبوسرانی در نزد شاه موجب بركناری او از دبیركلی حزب و نیز وزارت كشور شده است. اخبار و گزارشهای دیگری هم درباره سوء استفادههای مالی كلان خسروانی و كسب ثروتهای بادآورده از سوی او در محافل نزدیك به حاكمیت بر سر زبانها بود. بدین ترتیب به نظر میرسید هویدا توانسته است از موضوع فساد مالی خسروانی به نحو مطلوب و ثمربخشی بر ضد این رقیب دیرپایش در حزب و دولت بهرهبرداری كرده، ذهن شاه را بر ضد او آشفته سازد.
ساواك در دوم مهر 1348 دلایل هشتگانه زیر را به عنوان نواقص كار خسروانی ذكر كرده، آن را موجب بركنار ساختن او دانست:
1ـ توجه به منافع یك گروه خاص و عدم مدیریت كافی برای جلب همه نیروها.
2ـ نداشتن معلومات كافی و تسلط معنوی بر اعضای حزب.
3ـ سوءظن بیمورد نسبت به همه اطرافیان و تردید و دودلی در اجرای سیاست حزبی.
4ـ نداشتن تماس با مردم و اعضای حزب و عدم آگاهی از نظریات آنان.
5ـ اشتغال به كارهای غیرحزبی و عدم رسیدگی به امور حزبی.
6ـ دادن وعده و وعید زیاد به مردم و اجرا نكردن آن.
7ـ توجه خاص به عدهای از دوستان قدیم و نادیده گرفتن دیگران.
8ـ اجرای روش خبرچینی و عدم توجه به حقایق.
اما هویدا برای ساقط كردن خسروانی سناریوی جالب توجهی را به اجرا گذارد و آن وادار ساختن غلامرضا نیكپی، وزیر آبادانی و مسكن برای راهانداختن یك درگیری لفظی نسبتاً شدید با خسروانی در جلسه هیأت دولت بود. این طرح توطئهآمیز هویدا بود كه آخرین ضربه را بر خسروانی وارد ساخته و شاه را متقاعد كرد كه دیگر نمیتواند حضور او را در رأس حزب و وزارت كشور تحمل كند. باقر عاقلی، گزارش مفصلی از این ماجرا نقل كرده است:
هویدا برای بركناری خسروانی از دبیركلی حزب و اخراج او از هیأت دولت متوسل به غلامرضا نیكپی وزیر آبادانی و مسكن شد و از وی خواست موجباتی فراهم كند تا در هیأت وزیران بین او و خسروانی كار به مشاجره و احیاناً منازعه بكشد. نیكپی كه همه چیز خود را مدیون هویدا میدانست و از كارمندی ساده شركت نفت به مقام وزارت رسیده بود، آمادگی خود را برای اجرای برنامه اعلام نمود و هویدا نیز به او قول داد در صورتی كه در اثر اجرای برنامه او بیكار شود مدت بیكاریاش از چهل روز تجاوز نخواهد كرد. در سال 1348 در یكی از جلسات هیأت وزیران نیكپی وزیر آبادانی و مسكن اعلام كرد در وزارت كشور سازمانی به نام عمران شهری وجود دارد. این اداره در زمانی تأسیس و ضمیمه وزارت كشور شده بود كه وزارتخانهای به نام وزارت مسكن وجود نداشت. حال كه چنین وزارتخانهای تأسیس شده است كلیه امور عمران شهری باید ضمیمه این وزارتخانه باشد و تقاضا كرد تصویبنامهای را كه در این مورد تهیه و تنظیم نموده بود هیأت وزیران امضا نمایند. خسروانی در سمت وزیر كشور و دبیركل حزب از این گستاخی وزیر تازهكار آبادانی و مسكن كه جوانترین وزیر كابینه هم بود به شدت عصبانی شد و وی را متهم به بیلیاقتی نموده، توصیه كرد به همان وزارتخانه با همان وظایف قانع باشد و دستدرازی به وزارتخانههای دیگری نكند. در پاسخ خسروانی، نیكپی تندتر سخن گفت و مسائلی را كه مربوط به زندگی داخلی وزیر كشور بود مطرح نمود، به وی هشدار داد كه قسمتی از وقت خود را صرف حفظ و حراست همسر خود بنماید. خسروانی كه در آن ایام از رفتار همسرش بسیار عصبانی و در كشمكش و مجادله با او بود از طرح یك مسئله خصوصی در هیأت وزیران و طبعاً هتك حیثیت از او سخت عصبانی شده و كنترل خود را از دست داد و فامیل نیكپی را در اصفهان در مظان لغزش ناموسی قرار داد، سخنان ركیكی بر زبان جاری ساخت و در نتیجه مشاجره به منازعه كشید و نیكپی به وی حمله نمود و چند مشت و لگد نثار هم نمودند. در همین موقع امیرعباس هویدا رئیس وقت به عنوان اعتراض جلسه هیأت وزیران را ترك نمود و به اتاق خود رفت. دو تن از وزیران مسكن كابینه وظیفه میانجیگری داشتند. به هر نحوی بود در همان تالار هیأت وزیران بین خسروانی و نیكپی مراسم سازش و آشتی را فراهم نموده، روی یكدیگر را بوسیدند و هر دو را برای عذرخواهی نزد نخستوزیر بردند. نخستوزیر از این واقعه اظهار تأسف كرد و چون ماجرا خاتمه یافته بود از هر دو درخواست نمود موضوع را مختومه تلقی نموده و گزارشی در این مورد به شاه ندهند. هویدا به خوبی میدانست كه خسروانی هر وقت بخواهد قادر به ملاقات با شاه میباشد و از این بیم داشت كه او ابتدا شكایت نزد شاه برده، خود را تبرئه سازد. خسروانی و نیكپی به هویدا قول دادند كه هرگز گزارشی در این زمینه به شاه نخواهند داد. مجدداً آن دو در اتاق نخستوزیر صورت یكدیگر را بوسیده و نیكپی انصراف خود را از گرفتن عمران شهری از وزارت كشور اعلام كرد. وقتی هویدا تنها شد تلفن مخصوص آبیرنگ اتاق خود را در جلو خود قرار داده و شماره تلفن شاه را گرفت و استدعا كرد در اثر یك امر فوری باید شرفیاب شود. شاه اجازه شرفیابی داد. نخستوزیر در حالی كه پوشهای در دست داشت رهسپار كاخ شد.
هویدا وقتی به كاخ رسید به هدایت «هدایت ذوالفقاری» آجودان كشیك یكسره به اتاق شاه رفت و ضمن تعظیم بلندبالایی همان جا ایستاد. شاه با لحن مخصوص به سخن درآمد و گفت هان امیرعباس، چه شده كه به این عجله شرفیاب شدهای؟ هویدا مجدداً تعظیمی نموده و اظهار داشت چاكر لیاقت نخستوزیری را ندارم و از پیشگاه مبارك ملوكانه تقاضا دارم غلام را از خدمت معاف نمایند. آنگاه به شرح ماجرا پرداخته و افزود در هیأت دولتی كه دو تن از وزیران به یكدیگر فحشهای عرض و ناموسی بدهند و رعایت اصول و موازین مملكتی را ننمایند چاكر خود را لایق نخستوزیری نمیدانم! شاه خیلی آرام مثل این كه اتفاقی نیفتاده به هویدا پاسخ داد شما چرا از خدمت معاف شوید آن دو وزیر را بركنار كنید.
همین امشب به هر دو ابلاغ نمایید از خدمت بركنار شدهاند. هویدا از شنیدن چنین دستوری غرق در مسرت و شادی شد و به این طریق توانست شر عطاءالله خسروانی دبیركل حزب را از سر خود كم كند، از همان جا با تلفن با دكتر ناصر یگانه وزیر مشاور كه معروف به «مردهشوی وزیران» بود دستور داد نیكپی و خسروانی را احضار و ضمن خوراندن قهوه استعفا به آنها كنارهگیری هر دو را گوشزد نموده و هر چه زودتر ابوابجمعی خود را به معاون خود تحویل دهند. خسروانی صبح فردا در وزارت كشور حضور یافته مراسم تودیع را انجام داد و عصر در حزب با همكاران خود خداحافظی نموده به خانه خود رفت. خانهای كه چند روز قبل همسرش آن را ترك نموده و با یك افسر شهربانی كه از محافظین نخستوزیر بود زندگی میكرد. هنوز خسروانی درباره ماجرا میاندیشید كه زنگ منزل او واقع در خیابان كامران در انتهای چناران فرشته به صدا درآمد و پاسبانی كه همه روز در منزل او كشیك میداد گستاخانه وارد منزل شد و اخطاریه كلانتری محل را به او ابلاغ كرد. در اخطاریه نوشته بود: غیرنظامی عطاءالله، شهرت خسروانی موظف است ظرف 48 ساعت اسلحه كمری خود را به كلانتری تحویل دهد. در غیر این صورت جلب خواهد شد.
بدین ترتیب عطاءالله خسروانی وزیر كشور، دبیركل حزب ایراننوین از تمام مناصب و اقتدارات سقوط كرد و تبدیل به غیرنظامی عطاءالله، شهرت خسروانی شد. روز سوم بیكاری وقتی از رختخواب خارج شد غدهای در زیر گلوی خود دید. به پزشك مراجعه كرد. پزشك اعلام كرد در اثر افسردگی و غم و غصه جانكاه غده تیروئید ترشح نموده و شما مبتلا به گواتر (غمباد) شدهاید و پس از مدتی نیاز به عمل جراحی دارید. چند روز بعد تارهای صوتی او هم كار خود را انجام نمیدادند و خسروانی ناچار برای مذاكرات متوسل به ایماء و اشاره میشد.
ولی غلامرضا نیكپی پس از سیوهشت روز بیكاری به شهرداری پایتخت منصوب شد. هویدا پس از بركناری خسروانی مجمع عمومی حزب را دعوت كرد و تغییراتی در اساسنامه داده ریاست دفتر سیاسی حزب و ریاست هیأت اجرایی را به خود اختصاص داد و وظایف دبیركل فقط اجرای دستورات او بود.
روایات مشابهی هم توسط دیگران در اسناد و گزارشهای ساواك منعكس شده است.
منبع: مظفر شاهدی ، سه حزب ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، بهار 1387 ، ص 652 تا 657
منبع بازنشر: نشریه الکترونیکی دوران - شماره 109 - آذر ماه 1393
تعداد بازدید: 900