30 دی 1393
شماره 42 فصلنامه «مطالعات تاریخی» با تاریخ انتشار پاییز 1392 به تازگی از سوی موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سخن اول، «کاپیتولاسیون » از مشروطه تا پهلوی (نیلگون دریایی)، زندگی سیاسی خلیل ملکی (سمانه بایرامی)، شهید دکتر باهنر معمار فرهنگی انقلاب اسلامی (مسلم تهوّری)، واکنش مجلس شورای ملی به ترور21 فروردین شاه (غلامرضا خارکوهی)، جریانهای اسلامی ناسازگار با قدرت در دوره پهلوی اول (محمود ذکاوت) و سندهای بدون شرح، عنوانهای مطالب و نامهای نویسندگان این شماره است.
در مقدمه شماره 42 فصلنامه مطالعات تاریخی آمده است: «توسعه تاریخ پژوهی وتاریخ نگاری همانند دیگر رشتههای علوم انسانی، بلکه همچون دیگر مقولات اجتماعی در گرو برخورداری از تسهیلات است. این موضوع در مقولههایی چون عمران، صنعت و کشاورزی به امری بدیهی تبدیل شده و دست اندرکاران آن میدانند که با بهره گیری از تسهیلات برای نمونه مشارکت بانکها، هماهنگی گمرک، تخصیص یارانه، مشوقهای صادراتی، خرید تضمینی و ... میتوانند در ساخت و ساز، گردش چرخ کارخانهها و تولید محصولات زراعی موفق بوده، به توسعه و رشد دست یابند. به نظر میرسد این مسئله هنوز درگسترش علوم انسانی به ویژه در بخش تولید آن به مرز بداهت نرسیده، در حوزه نظر باقی مانده است. ویژگیهای دورهای که در آن به سر میبریم ما را به این نتیجه میرساند که تولیدات تاریخی از عهده تلاشهای فردی خارج شده و نیازمند خدمات نهادها، بلکه بالاتر، محتاج باورهای فراسازمانی است. دیگر علاقه و استعداد فردی، برخورداری از آموزش و رسیدن به تخصص در کار تاریخ نگاری، بسنده تولید نمیتواند باشد. اینها اگر ابزار معنوی تولید باشد، ابزار مادی آن خارج از دسترس تاریخ نویس مستعد و متخصص است. مهمترین اسباب مادی تولید منابع تاریخی چیست؟ از دسترسی به سند تا استخدام دستیار پژوهش، از پشتیبانی مالی تا سفرهای پژوهشی، از زمینه سازی گفت وگو با اصحاب یاد و خاطره تا سرمایه گذاری برای طبع و نشر، همگی ابزار مادی تولید یک پژوهش تاریخی است که فراهم کردن آن از توان فرد پژوهشگر خارج، و طبعاً بر عهده سازمانها و مؤسسات پژوهشی است.اما این موضوع خارج از دایره توجه این نهادها نیست. آنها نیز میدانند که تولیدات تاریخی منوط به ارائه تسهیلات و گذاردن ابزار مادی در اختیار پژوهشگر است، اما بودجه و دارایی اینان چنین اجازهای نمیدهد. آگاهی نسبی از توان مالی مؤسسات تاریخ پژوه نشان میدهد که امکانی برای تأمین همه اسباب مادی یک محقق ندارند. برخی از این نهادها از آنجا که نگه دارنده اسناد هستند، معمولاً مهمترین نقش خود را با در اختیار گذاردن اسناد و سپس چاپ اثر ایفا میکنند، اما قدرت آبداده کردن یک تحقیق تاریخی را که نیازمند هزینههای بیشتر است، ندارند. منظور از باقی ماندن توسعه تحقیقات علوم انسانی در حوزه نظر و بدیهی نشدن برخورداری از تسهیلات یاد شده، همین نکته اخیر است. برنامه ریزان کلان و بودجه نویسان باید به تولید در رشتههای علوم انسانی به اندازه تولید در صنایع و کشاورزی اهمیت دهند و بدانند که اگر یکی مغذی جسم جامعه است، دیگری تأمین کننده اندیشه و روح آن است و برای رشد سالم و متوازن جامعه، گسترش و توسعه هر دو مقوله امری ضروری و حتمی است.»
تعداد بازدید: 1383