06 بهمن 1393
در سال 1384 ش. / 2005 م. به ابتکار سازمان ملل متحد روز 27 ژانویه (7 بهمن) به عنوان «روز یاد بود هولوكاست» نام گذاری شد . از آن تاریخ این روز همه ساله از سوی محافل صهیونیستی گرامی داشته می شود.
«هولوكاست» واژهی مركب یونانی، به معنای «همهسوزی» در ادبیات فارسی و معادل آن «شوآ» در زبان عبری رایج امروز است. این واژه پس از جنگ جهانی دوم، از سوی بعضی اشخاص و كانونهای یهودی وارد فرهنگ سیاسی و تاریخی جهان شد. ادعای آنها بر این فرضیه استوار بود كه شش میلیون یهودی در اردوگاههای اسیران جنگی در آلمان نازی به وسیله «اتاقهای گاز» خفه شده و سپس در «كورههای آدمسوزی» سوزانده و به خاكستر تبدیل شدهاند.
تبلیغ گسترده و تكرار این موضوع از سوی گروهها وسازمانهای یهودی در فیلمها، نمایشنامهها، سریالهای تلویزیونی و انبوه رمانهای پس از جنگ، موجب شد تا این عبارت كاربرد انحصاری یابد؛ به طوری كه امروز بنا به تأكید سازمانهای صهیونیستی، هیچ قوم و ملتی حق استفاده از این واژه را برای هیچ واقعهای ندارد. آنها همچنین اصرار دارند كه «هولوكاست» در زبان لاتین، همانند اسامی خاص، با حروف «H» بزرگ نوشته شود و به علاوه، هیچ رویدادی، هر چند بزرگ، نباید با آن قیاس، یا در یادكرد آن، از این عبارت استفاده شود. برای مثال، اگر مورخ یا نویسندهای، از قتل عام وحشیانه و مشهور صدها هزار انسان بیدفاع دو شهر ژاپنی «هیروشیما» و «ناكازاكی» كه بر اثر بمباران اتمی امریكا در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم به خاكستر تبدیل شدند و یا موارد مشابه دیگر در ویتنام، بوسنی، فلسطین، عراق، افغانستان و ... به عنوان «هولوكاست» یاد كند، بلافاصله از سوی كانونهای صهیونی مورد مؤاخذه و نكوهش قرار میگیرد و متهم به سوء استفاده از این واژهی انحصاری متعلق به یك قوم! میشود. «هولوكاست» یا «شوآ» كه امروز به موضوع كشتار یهودیها در جنگ جهانی دوم منحصر شده، یكی از مباحث جنجالی پنجاه شصت سال اخیر جهان است. در این باره تاكنون صدها جلد كتاب به زبانهای مختلف دنیا و شمارگان میلیونی، صدها فیلم و سریال تهیه شده است. «هولوكاست» در تاریخ معاصر جهان و در نزد افكار عمومی سراسر دنیا، به نماد مظلومیت یهود از یك سو و قساوت، سنگدلی و جنایات آلمان نازی از سوی دیگر تبدیل شده است. تبلیغات فراگیر و توقفناپذیر سازمانهای یهودی وكانونهای صهیونی، در چند دههی اخیر، چنان سازمان یافته كه افكار عمومی مجال تأمل و اندیشه دربارهی میزان صحت و سقم این مسأله را نیافته است. از سوی دیگر، بر اثر سختگیری و شدت عمل سازمانها و مجامع صهیونی در جهان امروز، وضعیتی به وجود آمده كه هرگونه بحث و گفتوگوی علمی و پژوهشی كه مبتنی بر ایجاد سؤال، ابهام، تردید یا انكار «هولوكاست» باشد، به منزله ورود به حریم ممنوعه و عبور از خط قرمز «سازمان جهانی صهیونیسم» بوده و سزای آن ضرب و شتم، ترور فیزیكی، بازداشت، محاكمه، حبس و نیز جریمههای سنگین نقدی، به علاوهی محروم شدن از مشاغل رسمی دولتی است كه امروز در بعضی كشورهای اروپایی، به یك قاعده حقوقی و قضایی نیز تبدیل شده است. در این كشورها اگر تا دیروز منتقدان، مخالفان و منكران را به طور غیرعلنی و غیررسمی تهدید، ترور و سركوب میكردند، امروز در پوشش رسمی قانون! آنها را دستگیر، محاكمه، جریمه و زندانی میكنند.
از نظر كانونهای ذینفوذ صهیونی و گروههای فشار یهودی در جهان غرب، «هولوكاست» در هالهای از قداست قرار گرفته و «یگانه مسأله قدسی» جهان معاصر شده است. هرگونه بحث و گفتوگو كه به تشكیك، نفی و انكار «هولوكاست» منجر و منتهی شود، به منزله تخطی از قانون و سوءاستفاده از قانون آزادی بیان و قلم و ورود به حریم ممنوعه است. برای زنده نگهداشتن «هولوكاست» به عنوان یك واقعیت تاریخی، تلاشهای فراوان و گستردهای صورت گرفته است. به غیر از تولید كتاب و فیلم، در بسیاری از كشورهای امریكایی و اروپایی، بناها و موزههای یادبود در این باره تأسیس شده است.
در امریكا، روزهای یادبود «هولوكاست» رخداد ملی به شمار میآید. در پنجاه ایالت امریكا، از این بزرگداشت حمایت مالی میكنند و مراسم آن اغلب در نهادهای قانونگذاری ایالتی برگزار میشود. در این كشور بیش از یكصد نهاد مخصوص «هولوكاست» و هفت موزهی بزرگ وجود دارد. یك موزه یهودیسوزی با بودجه و سرپرستی دولت مركزی، در عمارت كنگره در واشنگتن وجود دارد. به اعتراف بسیاری از استادان دانشگاههای امریكا اكثر فارغالتحصیلان دورههای كارشناسی، درباره تاریخ، آمار و ارقام «هولوكاست» در مقایسه با رخدادهای بزرگ داخلی امریكا، مطالعه و اطلاعات بیشتر و دقیقتری دارند. این موضوع تنها مرجع تاریخی به شمار میآید كه به عنوان مواد درسی اجباری امروزه در كلاسهای درس دانشگاهها و نیز مدارس اكثر ایالتهای امریكا تدریس میشود. شماری از دانشگاههای امریكا، برنامههای تخصصی و كرسی مطالعات ویژهی «هولوكاست» دارند.
به تصریح پارهای نویسندگان و رسانههای غربی، مركزیت «هولوكاست» در امریكا، یك واقعیت واضح و آشكار است. شاهد این قضیه، موزهی یادبود آن در منطقهی «مال» در واشنگتن است كه سمبل ملت امریكا محسوب میشود. این مسأله اگر چه به تاریخ اروپا مربوط است، با وجود این، نمیتوان بنایی مشابه آنچه در واشنگتن وجود دارد، در آلمان، لهستان، هلند یا فرانسه سراغ گرفت؛ حتی بنای یادبود «یادواشم» در بیتالمقدس با موقعیت موزهی یادبود هولوكاست در امریكا قابل مقایسه نیست. هولوكاست از چنان جایگاه ویژهای در امریكا برخوردار است كه هیچ یك از رویدادها و مناسبتهای تاریخی و ملی ایالات متحده با آن برابر نیستند. در بسیاری از كشورهای اروپایی نیز هر سال مراسم یادبود و بزرگداشت «هولوكاست» برگزار میشود. روز یادبود «هولوكاست» در اروپا پدیدهی نسبتاً جدیدی است. برای اولین بار، به طور هماهنگ و همزمان، در 27 ژانویه 2000 م. دولتمردان و رهبران حدود 40 كشور اروپا و نیز ایالات متحده امریكا، اجلاسی با عنوان «مجمع بینالمللی هولوكاست» در استكهلم ـ پایتخت سوئدـ برگزار كردند تا «هولوكاست» را به عنوان بخشی از «تاریخ ملی» كشورشان به رسمیت بشناسند. این كنفرانس كه بر اثر مساعی برنامهریزی شده سازمانهای ذینفوذ یهودی و كوشش «گوران پیرسون» نخستوزیر وقت سوئد و مشاركت بسیاری از مقامات اروپایی، از جمله «لیونل ژوسپن» نخستوزیر وقت فرانسه و «گرهارد شرودر» صدراعظم وقت آلمان برگزار شد، دربارهی پرداخت غرامت به یهودیان از سوی كشورهای اروپایی و آموزش و تبلیغ «هولوكاست» در آن كشورها، به ویژه در مراكز آموزشی و نیز تعیین روز 27 ژانویه هر سال به عنوان «روز ملی هولوكاست» در همهی ممالك جهان توافق به عمل آمد. یادآوری این نكته ضروری است كه پیش از این به طور پراكنده و غیرهماهنگ در بسیاری از كشورهای اروپایی روز یا هفتهای را با برگزاری مراسم ویژه، به «هولوكاست» اختصاص میدادند.
در سال 1384 ش. / 2005 م. سازمان ملل متحد نیز تحت فشار كانونهای ذی نفوذ یهودی، سرانجام روز 27 ژانویه هر سال را «روز یاد بود هولوكاست» نام گذاری كرد. طبق گزارش رسانههای گروهی، «دان گیلرمن» سفیر رژیم صهیونیستی در سازمان ملل، در ژوئن 2005 م./ خرداد 1384 ش. به معاونت ریاست مجمع عمومی این سازمان انتخاب شد. در پنجاه و چند سال گذشته، این نخستین بار بود كه یك مقام صهیونیستی به این سمت دست مییافت. «گیلرمن» با مساعدت سازمانها و مجامع فعال صهیونیستی در امریكا، دو ماه بعد، یعنی در آگوست 2005م./ مرداد 1384 ش. طرح مقدماتی یادبود هولوكاست را در سازمان ملل منتشر كرد كه با موافقت امریكا، كانادا، روسیه و استرالیا همراه بود. در 28 سپتامبر 2005 م ./ 6 مهر 1384 ش. «كوفی عنان» دبیر كل سازمان ملل متحد با سخنرانی در مقر یك سازمان صهیونیستی به نام «مركز سایمون ویزنتال» تحت تأثیر اشخاص و كانونهای یهودی و صهیونیستی، خواستار ایجاد روز بینالمللی بزرگداشت «هولوكاست» شد. به این ترتیب در 26 اكتبر 2005 م./ 4 آبان 1384 ش. متن پیشنویس قطعنامه یادبود «هولوكاست» به شماره A/60/L.12 برای بررسی در شصتمین اجلاس مجمع عمومی به تصویب رسید. در نهایت نیز در اول نوامبر 2005 م. / 10 آبان 1384 ش. این قطعنامه پس از دو روز بحث و بررسی در مجمع عمومی با اجماع «Consensus» (تصویب قطعنامه بدون رأیگیری و نظر مخالف)، با عدم حضور و غیبت شماری از كشورهای اسلامی، به تصویب رسید. این اولین قطعنامهی پیشنهادی رژیم صهیونیستی طی پنجاه سال اخیر بود كه از سوی مجمع عمومی به تصویب رسید. به این ترتیب، مجمع عمومی سازمان ملل، براساس این قطعنامه، هرگونه نفی و انكار «هولوكاست» را مردود دانسته و موظف است طی فراخوان جهانی، كشورهای عضو را به گنجاندن برنامههای آموزشی در مدارس و مراكز علمیـ آموزشی دربارة «هولوكاست» وادار كند. همچنین در مدت شش ماه پس از تاریخ تصویب قطعنامهی مزبور، برنامههای فراگیری تحت عنوان «سازمان ملل و هولوكاست» اجرا شده و نتیجه طی گزارشی به مجمع عمومی ارایه و اعلام گردد.
به هر روی، سازمانها و مجامع یهودی برای زندهنگهداشتن نام و یاد «هولوكاست» در اذهان عمومی، به ویژه در ذهن و خاطرهی كودكان و جوانان امریكا و اروپا، تلاشهای گسترده، جدی و همه جانبهای در سراسر جهان، با مركزیت غرب آغاز كردهاند. آنها در راستای برنامهها و اهداف خود، هیچ سخن یا موضوعی مبنی بر نفی و انكار هولوكاست را بر نمیتابند. تهاجم تبلیغاتی و غوغاسالاری رسانههای خبری، مطبوعاتی و شبكههای تلویزیونی مرتبط با صهیونیستها و حتی شماری از مقامات و دولتمردان اروپایی و امریكایی علیه اظهارات محمود احمدینژاد رئیس جمهور اسلامی ایران، در این باره، تنها نمونهای از عكسالعمل توأم با برآشفتگی و سراسیمگی كانونهای صهیونیستی و سازمانهای یهودی است. در نقطهی مقابل، نویسندگان، مورخان، محققان و اندیشهمندان مستقل و آزاداندیش از این سخنان استقبال كرده و موافقت خود را با آن اعلام كردند.
در جهان اسلام نیز از مصر تا مراكش و الجزایر، در شمال آفریقا؛ كشورهای حاشیه خلیجفارس تا پاكستان، آسیای میانه و قفقاز تا مجمع الجزایر اندونزی و از ایران تا فلسطین اشغالی، موضوع «هولوكاست» و ماجرای كشتار شش میلیون یهودی در اردوگاههای اسیران آلمان در جنگ جهانی دوم، مركز توجه و كنجكاوی مردم، به ویژه نسل جوان قرار گرفت. این كنجكاوی و توجه، بر خلاف تصور رایج جهان غرب كه غالباً همسو، هماهنگ و موافق تبلیغات و ادعاهای صهیونیستی است؛ كاملاً علمی، هوشمندانه، آگاهانه، با فرضیهها و سؤالهای اساسی، اصولی و جدی است. پاسخ مستند و مستدل به سؤالهای مورد نظر میتواند بسیاری از ابهامات، تحریفات، اكاذیب، داستانها، و دادههای غیر واقعی، ساختگی و جعلی را برطرف ساخته و حقایق و واقعیتهای ناگفته و یا كم گفتههای مربوط به جنگ جهانی دوم را آشكار سازد. خلاصه این فرضیهها و سؤالها چنین است:
ـ جنگ جهانی دوم چگونه، و در چه تاریخی و از سوی چه كسانی آغاز شد؟
ـ علت، انگیزه و هدف آغاز جنگ چه بود؟
ـ جایگاه، موقعیت و نقش یهودیها در آن دوران، به ویژه در امریكا و اروپا چگونه بود؟
ـ تفاوت آمار جمعیت یهودیهای جهان در زمان شروع و پایان (قبل و بعد از) جنگ چه میزان بود؟
ـ جمعیت كل یهودیهای مقیم اروپا در آن دوران چقدر بود؟
ـ آمار و وضعیت یهودیهای اروپا پس از جنگ چگونه بود؟
ـ دیدگاه، مواضع و سیاست هیتلر نسبت به یهود چه بود؟
ـ ماجرای «هولوكاست» چگونه پیدا شد؟
ـ آیا آلمان نازی در زمان جنگ، امكان و توان آن را داشت تا با ایجاد «اتاقهای گاز» و «كورههای آدمسوزی» مخصوص، در اردوگاههای اسیران جنگی طی چند سال، شش میلیون نفر را ابتدا خفه كرده و سپس در اماكن ویژهای سوزانده و به خاكستر تبدیل كند؟
ـ دلایل و شواهد وجود «اتاقهای گاز» و «كورههای آدمسوزی» در اردوگاههای آلمانی چیست؟
ـ آیا اردوگاههای آلمان واقعاً محل كشتار و قتل عام انسانها بود؟
ـ چرا در زمان جنگ، هیچ یك از طرفین جنگ، به ویژه متفقین (با همه اطلاعات و اخباری كه از طریق جاسوسان خود در آلمان به دست میآوردند) در این باره، عكسالعمل نشان ندادند؟
ـ چرا در خاطرات تاریخی نویسندگان و مورخان آن زمان، به ویژه در خاطرات دولتمداران، رهبران و مقامات بلند مرتبه امریكایی و اروپایی، هیچ سخن، خبر و اطلاعاتی در این باره وجود ندارد؟
ـ چرا بسیاری از یهودیانی كه در زمان جنگ، در قلمرو رایش سوم بودند و بعضاً مدعی هستند كه مدتی را در بازداشتگاهها و اردوگاههای آلمان به سر بردهاند، نسبت به این موضوع اظهار بیاطلاعی كردهاند؟
ـ تاكنون چند سند و مدرك معتبر در این باره منتشر شده و یا چه تعداد از بازماندگان جنگ جهانی دوم، با نظر صهیونیستها در این باره موافقت كردهاند؟
ـ چرا متفقین تاكنون از افشا و انتشار خاطرات سران و دولتمردان آلمان نازی و ایتالیا كه بعد از جنگ به دست آنها افتاده خودداری میكنند؟
ـ چرا اسناد مربوط به جنگ جهانی دوم در بایگانی كرملین، پس از سقوط اتحاد جماهیری شوروی در اختیار مورخان و پژوهشگران قرار نگرفت و به جای انتشار در پس پرده پنهان شد؟
ـ ماجرایی تحت عنوان «آنتی سمیتیسم» در اروپا تا چه میزان واقعیت تاریخی دارد؟
ـ پدیدهی تنفر و بیزاری از یهود در تاریخ اروپا چیست و ریشه و منشأ آن كجاست؟
ـ چرا انكار «هولوكاست» و تحقیق دربارهی آن در بعضی كشورهای جهان جرم تلقی میشود و ممنوعیت قانونی دارد؟
ـ علت تعقیب و بازداشت اندیشهمندان و مورخان مخالف و منكر «هولوكاست» چیست؟
ـ علاوه بر اینها، سؤالها و فرضیههای دیگری نیز در میان نسل جوان كنجكاو، در جوامع مختلف جهان وجود دارد كه باید فارغ از هرگونه تعصب یا حبّ و بغض سیاسی و پرهیز از هرگونه احساسات، پیشداوری، شتابزدگی و پنهانكاری به طور مستند، مستدل و منطبق با واقعیتهای تاریخی به آنها پاسخ گفت.
منبع : محمدتقی تقیپور ، پس پرده هولوکاست ، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، بهار 1385
منبع بازنشر: ماهنامه الکترونیکی دوران - شماره 111 - بهمن ماه 1393
تعداد بازدید: 933