انقلاب اسلامی :: تقابل دو شورا؛ شورای سلطنت یا شورای انقلاب؟! - (به مناسبت تشکیل دو شورا در بحبوحه‌ی انقلاب)

تقابل دو شورا؛ شورای سلطنت یا شورای انقلاب؟! - (به مناسبت تشکیل دو شورا در بحبوحه‌ی انقلاب)

07 بهمن 1393

نوشتار حاضر به چگونگی رویارویی دو شورایی که برای کنترل کشور روبه‌روی هم ایستادند و تلاش‌های هریک از آن دو اشاره دارد. امروز که به گذشته می‌نگریم، پیروزی شورای انقلاب بر شورای سلطنت، بدیهی جلوه می‌کند، اما شورای انقلاب چگونه توانست انقلاب اسلامی را به سمت پیروزی سوق دهد؟

شورای انقلاب اسلامی یکی از اصلی‌ترین جنبه‌های به ثمر نشستن زحمات امام (ره) و پیروان او در 22 بهمن 57 و برچیدن چهره‌ی منفور رژیم پهلوی بود. البته در این میان، بودند موانعی که تلاش داشتند با منزوی کردن و از مشروعیت انداختن شورای انقلاب اسلامی، آن را خلع سلاح کرده و نهاد خود را مردمی و مشروع جلوه دهند و با جلب اذهان عمومی، سعی در منحرف کردن جریان انقلاب و پایمان کردن خون شهیدان داشتند.

یکی از این موانعی که بلافاصله بعد از تشکیل رسمی شورای انقلاب جلوی پای آن علم کردند، تشکیل نهادی با نام شورای سلطنت بود. با عنایت به این پیش‌گفتار کوتاه، برآنیم که با برگشت به تاریخ انقلاب، به شرایط زمانی، علت و چگونگی تشکیل نهاد‌های شورای انقلاب اسلامی و شورای سلطنت و نحوه‌ی تخاصم این دو گفتمان در واپسین ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، نگاهی هرچند گذرا داشته باشیم و سپس در ادامه، شمه‌ای از فعالیت‌های گفتمان غالب و مردمی را (شورای انقلاب اسلامی) در ابتدای پیروزی انقلاب دنبال نماییم.


شورای انقلاب اسلامی

هرچه به انتهای سلطنت پهلوی نزدیک می‌شویم، دورنمای پیروزی نهضت اسلامی روشن‌تر می‌شود. همین امر سبب شد اندیشه‌ی طرح تشکلی به نام شورای انقلاب در میان روحانیون و مبارزان معتمد امام (ره)، «برای اداره‌ی بهتر مبارزات سیاسی داخلی کشور و زدن آخرین ضربه بر پیکره نیمه‌جان رژیم پهلوی و همچنین آینده‌نگری در کادرسازی نهضت اسلامی بعد از پیروزی، برای سروسامان دادن هرچه سریع‌تر به اوضاع کشور و دوری از هرج‌ومرج» شکل گیرد.

سرانجام با موافقت و فرمان امام (ره) این شورا در روز 22 دی 1357، به ریاست آیت‌الله شهید مطهری تشکیل شد و در همان راستا، امام خمینی (ره) پیامی بدین شرح صادر کرد: «به موجب حق شرعی و براساس رأی اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به اینجانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام شورای انقلاب اسلامی، مرکب از افراد باصلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق، موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد... این شورا موظف به انجام امور معین و مشخصی شده است، از آن جمله مأموریت دارد تا شرایط تأسیس دولت انتقالی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و مقدمات اولیه‌ی آن را فراهم سازد.»

با صدور این پیام در 22 دی‌ماه سال 57، شاید بتوان گفت اولین نهاد اسلامی و مردمی در تاریخ ایران شکل گرفت و همان‌طور که رهبر کبیر انقلاب در بیانیه‌ی خود فرمودند، مهم‌ترین هدف این نهاد مردمی و شرعی، تأسیس دولتی انتقالی برای تسهیل جابه‌جایی قدرت از رژیم پهلوی به رژیم مردم‌سالار جمهوری اسلامی بود. در ادامه، این شورا قبل از انقلاب اسلامی، دست به اقداماتی عملی زد که در سرنگونی رژیم پهلوی بسیار کارساز افتاد که مهم‌ترین آن‌ها را برمی‌شمریم:

1. تشکیل دولت موقت: یکی از اهداف تأسیس و وظایف شورای انقلاب، شناسایی و معرفی اعضای دولت موقت یا دولت انتقالی و رئیس آن دولت بود تا نظام جمهوری اسلامی بتواند بدون برخورد با موانع جدی، از نظام سلطنتی عبور کند.

2. تشکیل هیئت‌های تنظیم اعتصابات: یکی از جریانات اصلی مبارزه در ماه‌های پایانی حکومت پهلوی، سراسری شدن اعتصاب‌ها بود و هر روز بر دامنه‌ی آن افزوده می‌شد.

3. رهبری و مدیریت راهپیمایی‌های مردمی.

4. رصد شرایط موجود و ارائه‌ی تحلیل به رهبری انقلاب.

5. زمینه‌سازی برای بازگشت امام به ایران.

6. تشکیل کمیته‌‌ی استقبال: کمیته‌ی استقبال یکی از مهم‌ترین نهادهای انقلابی در ایران بود که اصل آن به ورود امام به کشور و استقبال از ایشان و نیز حفاظت از امام و نظم دادن به دیدارهای مردمی با ایشان بازمی‌گشت.[1]


شورای سلطنت

در بحبوحه‌ی پیروزی انقلاب 57 و شرایط ناپایدار رژیم پهلوی، موضوع تشکیل شورای سلطنت شکل گرفت. تأسیس این نهاد نخستین‌بار توسط علی امینی، بعد از روی کار آمدن شریف امامی، مطرح گردید. در ابتدا شاه با آن مخالفت نمود، اما با افزایش نارضایتی‌های مردمی و خروج اجباری شاه از ایران و نبود فرد هدایت‌کننده‌ی کشور و همچنین تشکیل شورایی به نام شورای انقلاب اسلامی توسط امام خمینی، شاه به‌ناچار با طرح امینی موافقت کرد و دستور تشکیل شورای سلطنت را داد.[2]

محمدرضاشاه با تشکیل این نهاد، چندین هدف را دنبال می‌کرد. یکی اینکه در غیاب خود، اداره‌ی موقت کشور را به این سازمان واگذار کند و از هرج‌ومرج بیشتر بکاهد؛ به‌گونه‌ای که دکتر جواد سعید، رئیس مجلس شورای ملی، اعلام کرد که آن شورا تمامی وظایف شاه را در اداره­ی امور کشور براساس قانون اساسی برعهده خواهد گرفت.[3]

دومین انگیزه‌ی شاه از این کار را نیز می‌توان پلتیکی از جانب او دانست که در بدترین شرایط و سرنگونی خود، به‌وسیله‌ی این شورا، نهاد سلطنت در ایران حفظ و سلسله‌ی پهلوی به فرزندانش منتقل شود و از خطر سقوط سلسله‌ی پهلوی جلوگیری کند.

سومین هدف را می‌توان این‌گونه برداشت کرد که شاه تصور می‌کرد با استفاده از این شورا می‌تواند اوضاع کشور و معترضان را آرام نماید. مثلاً یکی از وظایفی که برای این شورا تعریف شده بود، بدین قرار بود تا با امام خمینی تماس بگیرد و در صورت امکان، با دادن امتیازاتی، با ایشان به توافق برسد. به این دلیل، ریاست شورای سلطنت را به شخصی داد که هم به روحانیت نزدیک باشد و هم مورد اعتماد دربار باشد.

چهارمین و مهم‌ترین هدف را نیز می‌توان ایجاد نهاد و گفتمانی در مقابل گفتمان شورای انقلاب دانست که به‌واسطه‌ی آن، سعی در جلب افکار عمومی و منحرف کردن مردم از روند انقلاب و سرنگونی سلطنت در ایران کند.

سرانجام شورای سلطنت در روز 24 دی 1357، به فاصله‌ی دو روز بعد از تشکیل شورای انقلاب، به ریاست سید جلال‌الدین تهرانی، تشکیل شد. دیگر اعضای شورا بدین قرار بودند: 1. شاپور بختیار (نخست­وزیر)، 2. محمد سجادی (رئیس مجلس سنا)، 3. علیقلی اردلان (وزیر دربار)، 4. جواد سعید (رئیس مجلس شورای ملی)، 5. علی‌آبادی (دادستان سابق)، 6. محمد وارسته (وزیر دارایی سابق)، 7. عبدالله انتظام (مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران) و 8. ارتشبد قره‌باغی (رئیس ستاد ارتش).[4]


چگونگی پیروزی شورای انقلاب و فروپاشی شورای سلطنت

بعد از شکل‌گیری رسمی دو شورای ذکرشده به فاصله‌ی دو روز، قاعدتاً هرکدام برای جلب افکار عمومی و برحق جلوه دادن افکار خود در نزد مردم، تمام تلاش خود را به کار ‌بردند که شورای رقیب را کنار زده و خود را به‌عنوان نهاد غالب و برتر معرفی کنند، اما در این میان، شورای انقلاب اسلامی به علت مردمی و اسلامی بودن و همچنین نزدیک بودن به رأی و نظر مردم، توانست نظر افکار عمومی را به‌سرعت به خود جلب کند؛ به‌نحوی‌که در 26 دی‌ماه سال 57، مصادف با تاسوعا و عاشورای حسینی، عده‌ی زیادی از مردم به‌مثابه‌ی رفراندومی به طرفداری از نهاد انقلاب به‌پا خاستند و با عمل خود، علاوه بر رأی مثبت حداکثری به گفتمان انقلاب و شورای انقلاب اسلامی، شورای نیابت سلطنت را نیز غیرقانونی و اعمال آن را به‌مثابه‌ی جرم خواندند.

این اقدام مردم سبب شد تا شورای سلطنت آخرین تیر خود را برای از گردونه خارج نشدن به کار ببرد، به‌صورتی‌که در طی دو روز بعد، یعنی در روز 28 دی همان سال، جلال‌الدین تهرانی (رئیس شورای سلطنت) برای گفت‌وگو با امام و رهبر گفتمان شورای انقلاب، وارد پاریس شد. اما تلاش او برای ملاقات با امام بی‌نتیجه ماند. شرط امام برای اجابت درخواست تهرانی، منوط به استعفای کتبی ایشان از شورای سلطنت و غیرقانونی خواندن آن شورا بود.[5]

تهرانی بلافاصله با شرط مطرح‌شده موافقت کرد و در صبح روز اول بهمن 57، طی نامه‌ای استعفای خود را از شورای سلطنت اعلام داشت.[6] بدین ترتیب، تشکل شورای سلطنت پس از استعفای رئیس خود، به‌مرور شاهد استعفای اعضای برجسته‌ی دیگرش بود؛ به‌صورتی‌که پس از برگزاری دو جلسه بعد از این زمان، به‌کلی فروپاشید[7] و مغلوب گفتمان مردمی شورای انقلاب اسلامی گردید.


فعالیت‌های شورای انقلاب اسلامی پس از 22 بهمن

شورای انقلاب به‌عنوان اولین نهاد انقلابی، نه تنها توانست وظایف خود را به‌نحو مطلوبی انجام دهد، بلکه پس از انقلاب هم توانست با مشروعیت حاصله از حمایت‌های مردمی، تحت لوای رهبری امام خمینی، نقش‌های مهمی را در عرصه‌ی سیاسی ایران ایفا نماید. از جمله اقدامات شورای انقلاب می‏توان به ملی شدن بانک‏ها، سامان بخشیدن به دادگاه‏های انقلاب، برگزاری همه‏پرسی در رابطه با نظام جمهوری اسلامی، بررسی پیش‏نویس قانون اساسی، تصویب آیین‌نامه‏های مجلس خبرگان و برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس شورای اسلامی و... اشاره کرد.[8] اما مهم‌ترین آن‌ها را می‌توان تشکیل «کمیته‌ی موقت انقلاب اسلامی» و «تصویب اساسنامه‌ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» دانست.

الف) کمیته موقت انقلاب اسلامی: بعد از پیروزی انقلاب، به سبب خلأ نهادهای حکومتی برای دفاع از انقلاب و مقابله با ضدانقلاب و حفظ امنیت در شهرها، شورای انقلاب حکمی مبنی بر تشکیل نهادی به نام کمیته‌ی موقت انقلاب اسلامی به سرپرستی آیت‌الله مهدوی‌کنی ‌صادر کرد. ویژگی مهم و بارز این کمیته، مردمی بودن آن بود و در اولین اقدام، با شرکت فعال مردم در مساجد به‌صورت خودجوش، حفاظت محله‌ها و مراکز مؤسسات را عهده‌دار شد و سعی در جمع‌آوری سلاح‌هایی کرد که در طول جریان انقلاب به دست مردم افتاده بود.

ب) تصویب اساسنامه‌ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: برای نگهبانی از انقلاب مردمی-اسلامی 57 و حفاظت از دستاوردهای آن و البته تقویت توان دفاعی جمهوری اسلامی، با تدبیر شورای انقلاب و فرمان امام خمینی (ره)، در دوم اردیبهشت 1358، نیروهای مسلح مردمی تحت عنوان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» تشکیل شد. در اساسنامه‌ی سپاه پاسداران، که به تصویب شورای انقلاب رسیده، مبارزه‌ی قانونی با عوامل و جریان‏هایی که درصدد خرابکاری و براندازی نظام جمهوری اسلامی هستند یا با توسل به زور، می‏خواهند حاکمیت قوانین جمهوری اسلامی را از بین ببرند، از مأموریت‏های این نهاد شمرده شده است. از دیگر وظایف این ارگان، می‏توان به خلع سلاح کسانی که بدون مجوز قانونی، اسلحه دارند و همکاری با نیروهای انتظامی در مواقع لزوم برای برقراری نظم و امنیت و حاکمیت قانون در کشور اشاره کرد.[9]


پایان شورای انقلاب اسلامی

مسئولیت شورای انقلاب تا زمان تشکیل مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان و دیگر نهادها به پایان رسید و از تاریخ 7 خرداد 1359 وظایف این شورا به مجلس و شورای نگهبان واگذار گردید و سپس آخرین جلسه‌ی شورا در 26 تیر 1359 برگزار شد. دکتر حسن حبیبی، سخن‌گوی شورای انقلاب، در آخرین مصاحبه‌ی خود گفت: «امروز با رسمیت یافتن مجلس شورای اسلامی ‌و کامل شدن اعضای شورای نگهبان قانون اساسی، کار شورای انقلاب که تاکنون وظیفه‌ی قانون‌گذاری را برعهده داشت نیز به پایان رسید.»[10](*)


منابع:

1. مقصودی، فاروق، شورای انقلاب اسلامی؛ چرایی و روند تاریخی آن، پایگاه اطلاع‌رسانی و خبری جماران.
2. همرده، برات (1383)، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ص 169 و 170.
3. نجاتی، غلامرضا (1373)، تاریخ سیاسی و پنج‌ساله‌ی ایران، رسا، چاپ چهارم، جلد دوم، ص 311.
4. قره‌باغی، عباس (1364)، اعترافات ژنرال، تهران، نی، چاپ اول، ص 171.
5. همرده، برات، همان، ص 303.
6. یزدی، ابراهیم (1368)، آخرین تلاش‌ها در آخرین روزها، تهران، قلم، چاپ اول، ص 305.
7. همرده، برات، همان، ص 182.
8. ردادی، محسن (1391)، بازخوانی تشکیل شورای انقلاب به فرمان امام (ره) و شورای سلطنت شاه (22 و 23 دی 1357)، سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
9. اساسنامه‌ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پایگاه مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی.
10. میرزایی، منصور (1387)، اولین شورای انقلاب، روزنامه‌ی جام‌جم، دوشنبه 23 دی 1387، شماره‌ی خبر: 100896176567.


*وحید بهرامی، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد




منبع: سایت برهان



 
تعداد بازدید: 1012


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: