25 بهمن 1393
در يك نگاه اجمالی كتابهايی راكه در زمينه تاريخ معاصر ايران در سه دهه گذشته منتشر شده است ميتوان از چند زاويه طبقهبندی كرد:
از نظر ارزشهای كيفی و ساختاری و محتوايي
از اين زاويه اين آثار را ميتوان به آثاری بيارزش يا كمارزش و پاورقی گونه و آثار با ارزش و تحقيقی تقسيمبندی كرد. در گروه اوّل ساختار پاورقی گونه داستانی بر روش علمی غالب است. از متدولوژی علمی و نقد و سنجش و تحليل نشان چندانی نيست، حوادث چون روايتی قصه گونه و بدون معيارهای تعريف شده بازسازی ميشوند و از اسناد و مدارك و نقد منابع و مأخذ و ديگر ويژگيهای آثار علمی كمتر ميتوان نشانی ديد. اين گونه آثار در قالب خاطره يا تأليف ارائه ميشوند امّا بيشتر گذران ساده اوقات فراغت را در نظر دارند. از اين دست آثار ميتوان به آثار مسعود بهنود، ابراهيم صفايي، محمود طلوعي، احمد سميعی و... اشاره كرد.
در گروه دوم يعنی آثار تحقيقی يا خاطرات منقّح شده سعی مؤلفان بر آن بوده است كه از روش علمي، معيارهای تعريف شده نقد و بررسي، سنجش و تحليل مدارك و اسناد و... بهره گرفته شده و در نگارش اثر روشهای آكادميك را به كار ببرند. از اين دست آثار ميتوان به تاريخ 25 ساله اثر غلامرضا نجاتی اشاره كرد.
از نظر قالب
از اين زاويه، اين آثار به دو گروه خاطرات و مصاحبهها و تأليفها تقسيم ميشوند كه ايرانيان يا خارجيان به انتشار آنها همت گماشتهاند. در بخش اوّل يعنی خاطرات ايرانيان و خارجيانی كه در تاريخ معاصر ايران نقش داشتهاند آثار بسياری تأليف و در داخل يا خارج از ايران به چاپ رسيده است و اين گروه در آثار منتشر شده در زمينه تاريخ معاصر ايران بيشترين سهم را دارد. درباره خاطرات بايد به چند نكته اساسی توجه داشت كه مهمترين آن روند تأثيرگذاری ذهنيت و ديدگاهها و منظر راويان بر روايت آنان است. پيش از اين درباره اين عامل سخن رفت و اشاره شد كه ذهنيت راويان همواره مشروط و محدود و نسبی است و هر راوی از ديدگاه خود و متناسب با موقعيت اجتماعی و فرهنگی و روانشناختی و متناسب با منافع و علائق فردی و جمعی خود به تاريخ مينگرد و خاطرات شخصيتهايی كه در حوادث يك دوران نقش داشتهاند از ديدگاه و منظر و موقعيت و منافع و علائق فردی و اجتماعی راويان به شدت رنگ ميپذيرد. علاوه بر اين، كسانی كه خاطرات خود را مينويسند گاه عامدانه و گاه ناآگاه بخشهايی از تاريخ را آنسان كه دريافتهاند يا آنسان كه به سود خود ميپندارند روايت ميكنند. در اين گونه خاطرات راويان به دلايل گوناگونـ از جمله علائق سياسی و يا به قصد تبرئه خودـ بسياری از واقعيتها را پوشيده ميدارند و گاه حتی انكار يا تحريف ميكنند. كتمان يا تحريف عامدانه واقعيتها به قصد تبرئه خود را بيشتر ميتوان در خاطرات عاملان و سردمداران رژيم ستمشاهی ديد و كتمان يا تحريف عامدانه واقعيتها به قصد پوشيده نگهداشتن نقش دولتهای خارجی در حوادث تاريخ معاصر بيشتر در آثار خارجيانی ديده ميشود كه عاملان دولت خود بودهاند و در تاريخ معاصر ايران نقش داشتهاند. امّا به هر رو خاطرات ايرانيان و خارجيانی كه نقشی در تاريخ معاصر داشتند برای مورخان و علاقمندان به تاريخ، اسنادی با ارزش به شمار ميروند و اگر با نقد و سنجش در آنها نگريسته شود گوشههايی از گذشته را باز مينمايند.
آثار تأليف شده از گزارشهای ژورناليستی و گزارشهای علمی و مستند تا متون آكادميك را در برميگيرند كه درباره هر يك بايد نقد و بررسی جداگانهای انجام داد.
از نظر ديدگاه
از اين زاويه خاطرات و تأليفاتی را كه در زمينه تاريخ معاصر ايران نوشته شده است ميتوان به چند گروه تقسيم كرد:
1ـ خاطرات و تأليفات مدافعان يا سردمداران رژيم گذشته.
2ـ خاطرات و تأليفات مليون و ناسيوناليستها و ليبرالها.
3ـ خاطرات و تأليفات چپها به ويژه فعالان و رهبران حزب توده.
4ـ خاطرات و تأليفات طرفداران انقلاب اسلامي.
5ـ خاطرات و تأليفات و گزارشهای غيرايرانيان كه تنوع بسيار داشته و از زاويههای گوناگون و ديدگاههای متنوع نگارش يافتهاند.
در گروه اوّل يعنی در طيف مدافعان يا سردمداران رژيم گذشته برخی از كتابها در داخل كشور به چاپ رسيدهاند و برخی را كسانی نوشتهاند كه پس از پيروزی انقلاب اسلامی به كشورهای ديگر پناه بردهاند. خاطرات اين گروه را بيشتر شخصيتهای مؤثر و مهم رژيم گذشته نوشتهاند و اغلب كوشيدهاند تا با تحريف تاريخ و كتمان و پوشيده نگه داشتن بسياری از واقعيتها، خود و رژيم ستمشاهی را تبرئه كنند. در اينگونه خاطرات گاه انتقادهايی نسبت به رژيم گذشته ديده ميشود امّا اين انتقادها بيشتر سطحی و متوجه رقبای سياسی راويان است. از اين دست آثار ميتوان به پاسخ به تاريخـ به قلم يا روايت شاه سابق، 5 سال در حضور شاهـ اشرف احمد، خاطرات علی اميني، اعترافات عباس قرهباغي، از كاخ شاه تا زندان اوينـ احسان نراقي، اشاره كرد. البته در اين ميان چند كتاب از جمله خاطرات ارتشبد حسين فردوست، يادداشتهای علم، خاطرات سليمان بهبودی و... از ويژگيهايی برخوردارند. در خاطرات فردوست كه پس از انقلاب اسلامی نوشته شده است گوشههايی از وابستگی شاه و ويژگيهای نظام ستمشاهی با صراحت بيشتری مطرح شده است. يادداشتهای علم و خاطرات سليمان بهبودی در زمان حكومت شاه نگارش يافتهاند و رنگ و بوی زمانه نگارش خود را دارند. گروهی نيز از همين زاويه در داخل كشور و يا خارج از كشور آثاری تأليف كردهاند كه از آن ميان ميتوان به آثار ابراهيم صفايي، محمود طلوعي، مصطفی الموتی و... اشاره كرد. در اين آثار نيز پوشيده نگه داشتن برخی از واقعيتها به قصد تبرئه رژيم سابق يا چهرهسازی و تبرئه بعضی از شخصيتهای حكومت سابق به وفور ديده ميشود. در خاطرات و تأليفات اين گروه كوشش بر آن است كه «انقلاب» و آرمانگرايی از هر نوع محكوم شده و وابستگی به غرب به ويژه آمريكا به عنوان راه توسعه و صنعتی شدن كشور توجيه و تبليغ شود. در اين آثار از تسليم در برابر سلطهگران داخلی و خارجی به عنوان واقع گرايی در برابر آرمانگرايی دفاع ميشود و تلاش بر آن است كه شخيتهای وابستهای چون سيد ضياء، رضاخان، قوامالسلطنه، زاهدی و... به عنوان سياستمداران واقع بين و ملی و مدافع توسعه و پيشرفت وانمود شوند و در مقابل، كسانی چون مدرس و مصدق به عنوان آرمانگرايان ماجراجو و واقعيتگريز معرفی شوند. اينگونه الگوسازيها در واقع برخی از مفاهيم اصلی انقلاب از جمله استقلال را هدف گرفتهاند.
خاطرات و تأليفات مليون، ناسيوناليستها و ليبرالها و... برخی از رهبران و فعالان جبهه ملّی در داخل يا خارج از كشور خاطرات خود را منتشر كردهاند مانند شاپور بختيار، كريم سنجابی و... در اين گونه آثار كه از ديدگاه ليبراليستی نگارش مييابند سعی بر آن است كه نقش جبهه ملّی در مبارزات دوران ستمشاهی از آنچه در واقعيت بوده است پررنگتر شده و نقش روحانيون و عامل مذهبی و مردم كمتر از آنچه در واقعيت بوده است تصوير شود. راويان از ديدگاه خويش تاريخ را روايت ميكنند و گاه واقعيتهايی را در راستای مقاصد حزبی (دفاع از حزب و جبهه ملّي) و يا در راستای منافع و علائق شخصی تحريف ميكنند. دشمنی با چپها و شعار عدالت اجتماعی از سويی و مخالفت با نظام دينی و گرايش به ليبراليسم و ناسيوناليسم از ويژگيهای منظر اينگونه راويان است كه بر روايت آنها تأثيری پررنگ برجای ميگذارد. امّا با اين همه اين خاطرات در برابر خاطرات سران رژيم گذشته، بعدی ديگر از تاريخ معاصر ما را باز مينمايند كه آگاهی بر آن برای درك تاريخ معاصر ايران ضروری است.
برخی از مليون با ديدگاه ناسيوناليستی و ليبرالی خود آثاری در زمينه تاريخ معاصر ايران تأليف كردهاند كه از آن ميان ميتوان به كتاب تحقيقی و آكادميك و پرارزش غلامرضا نجاتی به نام تاريخ 25 ساله اشاره كرد كه گرچه مهر ديدگاههای ملی گرايانه را بر پيشانی دارد امّا در گردآوری اسناد و مدارك و بهرهگيری از روش علمی تحقيق و بررسی قابل توجه است.
خاطرات و تأليفات چپها
در طيف چپ و هواداران ماركسيسم از دوران مشروطه به بعد تلاشهايی را در زمينه نگارش تاريخ معاصر و به ويژه تاريخ فعاليتهای چپ ايران شاهد بودهايم كه از قديميترين اين اسناد ميتوان به خاطرات حيدر عمواوغلی و كتاب عبدالصمد كامبخش در زمينه جنبشهای كارگری ايران و ورق پارههای زندان و 53 نفر اثر بزرگ علوی اشاره كرد. در تاريخنويسی چپ ايران دو گرايش اصلی را ميتوان ديد: نخست خاطرات فعالان و رهبران حزب توده يا تأليفاتی كه اعضای حزب توده با همان ديدگاه نوشتهاند و دوم خاطرات و تأليفاتی كه به طيفهای مختلف چپ غيرتودهای ايران تعلق دارد. از گروه اوّل ميتوان به خاطرات عبدالصمد كامبخش، اردشير آوانسيان، ايرج اسكندري، احسان طبري، انور خامهاي، مريم فيروز، فريدون كشاورز، احمد شفايي، كيانوری (كه كتاب حاضر نيز بخشی از آن است)و... اشاره كرد و از گروه دوم ميتوان خاطرات و آثار كسانی چون يوسف افتخاري، خانبابا تهراني، خليل ملكی و همايون كاتوزيان نام برد. از تأليفات چپها در زمينه تاريخ معاصر ايران نيز ميتوان از انبوه كتابهايی كه در بازار كتاب موجود است ياد كرد.
در خاطرات و تأليفات فعالان و رهبران حزب توده، چه آنانی كه در مقاطعی از حزب جدا شدهاند مانند كشاورز، اسكندری و... و چه آنها كه تا آخر در حزب سمت و عنوانی داشتهاند مانند كيانوری و... به چند نكته مهم ميتوان اشاره كرد. حزب توده در فلسفه و تاريخ و علوم انساني، همچنان كه در سياستها، ديدگاههای خود را از ماركسيسم به روايت شوروی آن روزگار يعنی ماركسيسم روسی وام گرفته بود همانگونه كه پيش از اين اشاره شد... ماركسيسم روسی در تاريخنويسی تابع مفاهيم و قالبهای از پيش تعيين شده بوده و در اين ديدگاه تاريخنويسی نه جستوجوی واقعيتها كه تحريف واقعيتها به نفع قالبهای از پيش تعيين شده است.
ويژگی ديگر خاطرات و تأليفات فعالان و رهبران حزب توده روش توجيهگرانه اين آثار است. در اين آثار كوشش بر آن است كه با تحريف واقعيتها و يا ارائه تحليلهای قالبي، خطاها و اشتباهات حزب توده توجيه شده و حتی در موارد مهمی چون تبعيت از شوروی سابق، نقش حزب توده در مقابله با مصدق در نهضت ملی كردن نفت و... به نحوی توجيه و حزب تبرئه شود. رهبران و فعالان حزب توده در خاطرات خود تلاش دارند كه حزب را تا زمانی كه عضو رهبری آن بودهاند مبرا از خطا و اشتباه نشان دهند و اگر به خطا و اشتباهی نيز اشاره ميكنند، يا درصدد توجيه آن بر ميآيند و يا آن را به رقبای حزبی خود نسبت ميدهند. اين ويژگيها را به خوبی ميتوان در خاطرات كيانوری و خاطرات رقبای او چون اسكندری و كشاورز ديد.
در طيف چپ كسانی نيز از منظر غير تودهای خاطرات و تأليفاتی در زمينه تاريخ معاصر ايران در داخل و يا خارج از كشور منتشر كردهاند. خاطرات خليل ملكي، آثار همايون كاتوزيان، خاطرات مهدی خانبابا تهراني، انور خامهاي، دكتر جهانشاهلو از اين دست است. در خاطرات ملكی و تأليفات همايون كاتوزيان تلاش گستردهای برای محكوم كردن حزب توده و ديگر نيروهای سياسی به سود سوسياليستهای طرفدار خليل ملكی ديده ميشود و چهرهسازی از ملكی از مشخصههای اين آثار است و در آثار ديگری مانند خاطرات خانبابا تهراني، كاتوزيان، آشوری و... اين امر به وضوح ديده ميشود.
خاطرات و تأليفات طرفداران انقلاب اسلامي
تاريخنويسی ما تا دستيابی به شيوهای مبتنی بر ارزشهای فرهنگی انقلاب اسلامی راه درازی را در پيش دارد. امّا طرفداران انقلاب اسلامی و يا برخی از فعالان اين انقلاب تأليفات و خاطراتی نوشتهاند كه گوشههايی از تاريخ معاصر ايران را تصوير ميكند. در اين زمينه ميتوان به تاريخ سياسی حسن آيت، نهضت امام خمينی (ره)ـ سيد حميد روحاني، نهضت روحانيتـ حجتالاسلام علی دوانی و... اشاره كرد. در زمينه تأليفات و خاطرات مرحوم آيتالله سيدمرتضی پسنديده، شهيد حاج مهدی عراقي، حجتالاسلام هادی غفاري، شهيد حجتالاسلام محلاتی و... و نيز هفت جلد خاطرات زندگی امام خمينی (ره)، خاطرات 15 خرداد، خاطرههايی از شهيد رجايي، خاطرههايی از شهيد نواب صفوی و... در خاطرهنويسی اشاره كرد.
تأليفات و خاطرات و گزارشهای غير ايرانيان درباره تاريخ معاصر ايران از نظر قالب و ديدگاه، تنوع بسيار دارد. برخی از اين خاطرات را مأموران و ديپلماتهای غربی مانند سفرای آمريكا و انگليس و... نوشتهاند و برخی حاصل كار روزنامه نويسان و محققان غربی يا محققان ملسمان است. بررسی اين آثار به دليل تنوع قالب و ديدگاه، خود ميتوانند موضوع يك تحقيق جداگانه باشد.
گفت و گو با تاريخ، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سياسي، بهار 1386، مقدمه
منبع: سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
تعداد بازدید: 1010