26 بهمن 1393
روز 11 بهمن 1343 كابینه امیرعباس هویدا از مجلس شورای ملی رأی اعتماد گرفت. این رویداد 10 روز پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر پیشین ، 5 روز پس از مرگ وی و انتصاب هویدا توسط شاه به نخست وزیری و 4 روز پس از معرفی کابینه او به شاه و مجلس ، صورت گرفت .
امیرعباس هویدا در شرایطی فرمان نخستوزیری گرفت كه حتی در بایگانی دربار پهلوی، به علت التهابات موجود، تاریخ رونوشت این فرمان را هفتم دی ماه 1343 ثبت كرده اند. یعنی یك ماه قبل از تاریخ واقعی فرمان نخستوزیری او. طبیعی است كه اگر این ثبت تاریخی را ناشی از اشتباه ثبات دفتر مخصوص شاهنشاهی، آن هم به علت شرایط بحرانی آن روزگار ندانیم، میبایست به تحلیلهایی روی آوریم كه ممكن است ما را در این راه به طریق اشتباه رهنمون گردد. در حالی كه حسنعلی منصور در بیمارستان پارس كه تحت ریاست منوچهر شاهقلی، هم مسلك بهائی هویدا بود، با مرگ دست و پنجه نرم میكرد، امیرعباس هویدا بنا بر فرمان شفاهی محمدرضا پهلوی، به عنوان كفیل نخستوزیر، به اداره امور مشغول بود و در همین حال در بعضی از محافل سیاسی كه به كانون قدرت نزدیك بودند، گفته میشد:
«با وجودی كه حال آقای منصور رو به بهبود است ولی دیگر از ایشان كاری برای یكی دو ماه آینده ساخته نیست و ممكن است كمی كه حالشان بهبود یابد، برای معالجه كامل به یكی از كشورهای خارج كه بیش از همه آمریكا است، اعزام شوند و دولت فعلی به ریاست امیرعباس هویدا به عنوان كفیل نخستوزیر به خدمت خود ادامه دهد و به این ترتیب، فعلاً موضوع تغییر دولت در میان نیست.»
مدت كوتاهی قبل از اینكه حسنعلی منصور در بهارستان با گلولههای شهید محمدبخارایی از پای درافتاد، این موضوع مطرح میشد كه ممكن است دولت او دستخوش تغییر قرار گیرد، كه با كشته شدن او، این تغییر عملی شد و امیرعباس هویدا كه نزدیك به دو دهه با او سابقه همكاری و دوستی داشت، به جای او نشست.
هویدا از روزی كه حسنعلی منصور راهی بیمارستان شد، بخوبی میدانست كه در صورت مرگ منصور، تشكیل كابینه جدید به او محوّل خواهد شد. امیرعباس هویدا، نخستوزیر كابینهای بود كه حسنعلی منصور آن را تشكیل داده بود و دستخوش هیچ تغییری نشد. حتی وزارت دارایی را كه وزیر آن، نخستوزیر شده بود برای مدتی، خودش سرپرستی میكرد.
هویدا آخرین دبیركل حزب ایراننوین
امیرعباس هویدا، چهارمین و آخرین دبیركل حزب ایراننوین، فرزند میرزا حبیبالله عینالملك و افسرالملوك در اواخر سال 1298 در تهران متولد شد. پدر و پدربزرگش از بهائیان بنام بودند. عینالملك هویدا، عضو وزارتخارجه و مدتها مأمور خدمت در دمشق و بیروت بود. به همین خاطر دوران كودكی و نوجوانی هویدا نیز در دمشق و بیروت گذشت. هویدا در بیروت به مدرسة فرانسویها رفت و در سال 1316 فارغالتحصیل شد. مدت كوتاهی بعد برای ادامه تحصیل و زندگی راهی فرانسه و سپس انگلستان شد. ولی پس از حدود نُه ماه و در حالی كه روابط سیاسی ایران و فرانسه تیره شده بود، ناگزیر به بروكسل رفت و در دانشگاه آزاد آن شهر در رشته علوم سیاسی ثبت نام كرد و پس از سه سال لیسانس گرفت. هویدا پس از حدود شش سال تحصیل و اقامت در كشورهای مختلف اروپایی در بیستویكم دی 1321 به ایران بازگشت و از وزارت امور خارجه تقاضای شغل و كار كرد و با نفوذ انوشیروان سپهبدی، شوهرخالهاش، تقاضای او پذیرفته شد و از دوازدهم شهریور 1322 با پایة سه و حداقل حقوق آن در سمت «كارمند دفتر وزارتی» وزارت امور خارجه كار خود را آغاز كرد. هویدا پس از مدتی كوتاه و در اول مهر 1322 به خدمت نظام رفت و در دانشكده افسری در رشته توپخانه خدمتش را زیر نظر نعمتالله نصیری آغاز نمود. در اول مهر 1323 بار دیگر به وزارت امور خارجه بازگشت و پس از مدتی فعالیت در اداره اطلاعات، در دوازدهم بهمن 1323 به اداره سوم سیاسی آن وزارتخانه منتقل و در اول مرداد 1324 هم به عنوان وابسته سفارت ایران راهی پاریس شد. چند ماه پس از آن بود كه نام او به اتفاق دوست نزدیكش حسنعلی منصور در ماجرای قاچاق ارز بر سر زبانها افتاد. مدت كوتاهی بعد در اول آبان 1325 هویدا به عنوان كارمند اداره حفاظت منافع ایران در آلمان منصوب گردید.
هویدا پس از مدتی با پا در میانی عبدالله انتظام، كنسول ایران در اشتوتگارت شد. در اسفند 1329 كه عبدالله انتظام در كابینه حسین علاء وزیر امور خارجه شد، هویدا هم به تهران بازگشت و منشی مخصوص او گردید. با نخستوزیر شدن دكتر مصدق و انتصاب باقر كاظمی به وزارت امور خارجه، هویدا به معاونت اداره سوم سیاسی آن وزارت خانه منصوب شد. مدت كوتاهی بعد و در بیستونهم مهر1330 مأمور خدمت در كمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در ژنو شد و بیش از پنج سال در این كمیساریا در ژنو باقی ماند. در سیزدهم اسفند 1335 بنا به خواسته رجبعلی منصور (پدر حسنعلی منصور، دوست دیرین هویدا) كه سفیر ایران در تركیه بود، هویدا به عنوان رایزن سفیر به آنكارا رفت. در اواخر سال 1336 كه عبدالله انتظام مدیرعامل شركت ملی نفت ایران شد، هویدا را با خود به آن شركت برده و تا هنگام حضور در كابینه حسنعلی منصور در اواخر سال 1342، از سوی وزارت امور خارجه مأمور خدمت در شركت ملی نفت ایران باقی ماند. با انتصاب حسنعلی منصور به مقام نخستوزیر در هفدهم اسفند 1342 هویدا هم به عنوان وزیر دارایی وارد كابینه او شد كه شركت ملی نفت از زیر مجموعههای آن وزارتخانه بود.
هویدا كه از مؤسسان كانون مترقی و حزب ایراننوین بود و در هر دو تشكل قائممقام حسنعلی منصور به شمار میرفت، در مقام وزیر دارایی هم مدتی قائممقام این حزب باقی ماند و سپس جای خود را به عطاءالله خسروانی سپرد. پس از ترور منصور در اول بهمن1343، هویدا از سوی شاه مأمور تشكیل دولت شد و در حالی كه بسیاری تصور میكردند عمر دولت او چندان پایا نخواهد شد، تا شانزدهم مرداد 1356 نخستوزیر بود. در دوره نخستوزیری او وابستگی ایران به بلوك غرب و آمریكا تكمیل شد و با گرایش شتابآلود شاه به سوی استبداد، حكومت رعب و وحشتی كمنظیر، توأم با فسادی بیسابقه در ایران حاكم گردید.
پدر و پدربزرگ هویدا از بهائیان بنام و از نزدیكان میرزا حسینعلی بها و عباس افندی بودند و در دوران نخستوزیری او بهائیان در شئون مختلف كشور رسوخ و نفوذ كردند. با این حال او خود را بهایی نمیدانست و بیشتر راغب بود فردی لاییك شناخته شود. او عضو لژهای فراماسونری بود و بیشتر اعضای دولت او هم فراماسون بودند. هویدا در دی 1353 كلالی را از دبیركلی حزب ایراننوین (البته با متقاعد ساختن شاه) كنار نهاد و خود دبیركل این حزب شد. با انحلال احزاب چندگانه و تأسیس حزب رستاخیز در یازدهم اسفند 1353 باز هم هویدا با حفظ مقام نخستوزیری، به عنوان اولین دبیركل حزب رستاخیز منصوب شد. هویدا در كنگره دوم حزب رستاخیز در آبان 1355 دبیركلی را به جمشید آموزگار سپرد و نهایتاً در شانزدهم مرداد 1356 هم از مقام نخستوزیری بركنار شد تا رقیب دیرینهاش آموزگار به جای او بنشیند. هویدا مدت كوتاهی بعد و در حالی كه تحولات انقلابی مردم ایران در حال گسترش بود، به جای اسدالله علم كه سخت بیمار بود، به وزارت دربار منصوب شد و در این سمت بود كه با اشاره شاه و به دستور او اعضای دفتر مطبوعاتیاش مقاله كذایی «ایران و استعمار سرخ و سیاه» را با نام نویسندهای موهوم (احمد رشیدیمطلق) نوشتند. مقاله در هفدهم دی 1356 در روزنامه اطلاعات منتشر شد و به سرعت طوفانی بر ضد رژیم بر پا ساخت. هویدا در شهریور 1357 از وزارت دربار عزل و جای خود را به علیقلی اردلان سپرد. به دنبال گسترش ناآرامیهای سیاسی و انقلابی و به هدف كندتر ساختن دامنه مخالفتها در آبان 1357 به دستور شاه دستگیر و در مهمانخانه ساواك در منطقه شیان تهران زندانی شد و تا پایان كار قطعی رژیم پهلوی كماكان در زندان بود. با پیروزی انقلاب اسلامی به بازداشتگاه نظام انقلابی جدید منتقل شد و توسط آیتالله صادق خلخالی محاكمه و به مرگ محكوم شد و این حكم در هجدهم فروردین 1357 بلافاصله به اجرا درآمد.
فساد در کابینه هویدا
سند زیر نمونه ای از اسناد ساواک در مورد فساد در کابینه هویدا است :
از : 20هـ ه تاریخ: 5 / 12 / 47
به : 322 شماره: 44429 / 20 هـ 5
موضوع: وزارت پست و تلگراف
اخیراً در افواه شایع شده است كه دولت آقای هویدا به قدری آلوده به فساد و دزدی شده كه بالاخره روزی رسوا خواهد شد و معلوم نیست روی چه اصل شاهنشاه آریامهر عذر آقای هویدا را نمیخواهند تا مردم از این وضع نابسامانی كه در دستگاه دولت بوجود آمده راحت و از طرفی هم گفته میشود تاكنون هیچ عمل مثبت و قابل توجهی هم انجام نداده است.
(ضرابخانه)
منابع : سه حزب مردم، ملیون و ایران نوین، مظفر شاهدی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، بهار 1387
قصه هویدا ، ابراهیم ذوالفقاری ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، بهار 1386
منبع بازنشر: سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
تعداد بازدید: 948