10 اسفند 1393
یکی از طرحهای عملیاتی که در زمان تصدی ارتشبد قرهباغی در ژاندارمری کشور صورت گرفت طرح فرهاد یا سرکوب دانشجویان در کوهستان های شمال تهران بود.
عباس کریم قرهباغی، فرزند کریم، در روز دهم آبان ماه 1297 ش (1) در کوچه قرهباغی های تبریز متولد شد. وی پس از پایان تحصیلات ابتدایی برای گذراندن دوره متوسطه وارد دبیرستان رشدیه تبریز شد اما درسال 1313 دبیرستان مزبور را رها کرده وارد دبیرستان نظام تبریز شد و سال 1315 فارغ التحصیل شد. (2)
از دانشکده افسری تا فرماندهی ژاندارمری
قرهباغی در مهر ماه 1315 وارد دانشکده افسری شد.(3) ورود او به دانشکده افسری مصادف با دوره ولیعهد محمدرضا پهلوی بود. وی که به اتفاق حسین فردوست، علی قوام و فتحالله مین باشیان در دسته ولیعهد بود به سمت منشی مخصوص ولیعهد انتخاب شد. (4)
خدمت نظامی قرهباغی از مهرماه 1317 با درجه ستوان دومی در هنگ پیاده پهلوی لشکر یکم آغاز شد. وی تا شهریور 1320 عهدهدار فرماندهی گروهان مسلسل ضد هوایی در این هنگ بود. (5) در سال 1321 به منظور تشکیل سازمان گارد سلطنتی به یگان مزبور منتقل شد. وی در حین خدمت در گارد سلطنتی دوره حقوق دانشگاه تهران را طی کرد و در خرداد ماه 1324 به اخذ درجه لیسانس نایل گردید. در سال 1328 فرماندهی مأمورین انتظامات جهت تشکیل مجلس مؤسسان در کاخ دادگستری به قرهباغی واگذار گردید. (6)
در سال 1329 که حسین فردوست از سوی شاه مأموریت یافت گارد جاویدان را برای محافظت از کاخهای سلطنتی تشکیل دهد قرهباغی به معاونت وی برگزیده شد. قرهباغی تلاش زیادی برای تشکیل و سپس انتخاب افراد گارد جاویدان انجام داد. بدین ترتیب مدتی نیز فرماندهی گارد جاویدان به وی واگذار گردید. (7)
مدتی بعد قرهباغی برای طی دوره عالی رسته پیاده، عازم کشور فرانسه گردید و همزمان در دانشگاه پاریس دوره دکترای حقوق را در سال 1333 به پایان رسانید. او پس از مراجعت به ایران در دایره عملیات رکن سوم ستاد ارتش به خدمت مشغول شد. (8)
قرهباغی در 1334 مجددا عازم فرانسه گردید تا در دانشگاه جنگ فرانسه دوره عالی را طی کند. از اینرو در سال 1335 دوره نهم ستاد دانشگاه جنگ، در 1339 دوره عالی نیروهای مشترک و در 1340 دیپلم عالی دانشگاه جنگ فرانسه را به پایان رسانید. (9)
وی در اول مهرماه 1340 به درجه سرتیپی ارتقاء یافت و در دوازدهم اسفند ماه 1341 به سمت فرماندهی دانشگاه نظامی منصوب شد. (10) وی همزمان اداره دانشکدههای نظامی رستههای مختلف ارتش را هم به عهده داشت. (11) او با حفظ سمت در سال 1342 فرماندهی درجهداران دوره سپاه دانش، فرماندهی خط سیر مسافرت پادشاه دانمارک به ایران و فرماندهی خط سیر مسافرت رییس جمهور هند به ایران را به عهده داشت. (12)
قرهباغی در سال 1342 به ریاست دادگاه تجدید نظر ویژه دادرسی ارتش منصور گردید. دادگاه مزبور جهت تجدید نظر پرونده آیتالله طالقانی، مهندس بازرگان، دکتر سحابی و عدهای از افراد منصوب به نهضت آزادی تشکیل شده بود (13) و پس از 15 جلسه رسیدگی به پرونده مزبور رأی دادگاه بدوی تأیید و محاکمه شوندگان به حبس های طولانی محکوم گردیدند. (14)
قرهباغی در مرداد 1343 به فرماندهی لشکر پیاده گرگان و در شهریور ماه 1346 به فرماندهی لشکر یک گارد منصوب گردد و در مهر ماه 1347 به ریاست ستاد نیروی زمینی منصوب شد. (15) او در بیستم اسفند ماه همان سال به درجه سپهبدی ارتقاء یافت. (16)
قرهباغی از مهر ماه 1347 تا اردیبهشت 1351 ریاست ستاد نیروی زمینی و از اردیبهشت 1351 تا مرداد 1352 جانشینی فرمانده نیروی زمینی را عهدهدار گردید؛ اما به دلیل ایجاد اختلاف بین او و اویسی فرمانده نیروی زمینی، با تلاش اویسی از سمت خود عزل و به فرماندهی سپاه غرب در کرمانشاه منصوب شد. مدتی بعد با تحریکات اویسی وی از سمت خود بر کنار و منتظر خدمت گردید، اما با دخالت فردوست توانست از این مهلکه رهایی یابد. (17)
فرماندهی ژاندارمری
قرهباغی در دوازدهم اردیبهشت ماه 1353 به سمت فرماندهی ژاندارمری کشور منصوب شد.(18) وی با توجه به دیدارهای متعددی که با شاه انجام میداد بیش از پیش به وی نزدیک میشد. (19)
در جریان برگزاری بازی های آسیایی 1353 تهران، وی نقش عمدهای در تأمین امنیت بازی ها ایفا کرد و با استخدام تعدادی از افراد آموزش دیده نیروی پایداری، آنان را به حفاظت از نقاط حساس واداشت. (20) فعالیتهای وی در این مدت موجب گردید که وی مورد تفقد شاه پس از خاتمه بازی ها قرار گیرد(21) و در اول شهریور ماه 1354 به درجه ارتشبدی ارتقاء یابد. (22)
قرهباغی در مدت تصدی فرماندهی ژاندارمری (از سیزدهم اردیبهشت 1353 تا چهاردهم شهریور 1357) تلاش زیادی برای استخدام و آموزش افراد برای تشکیل نیروی پایداری مقاومت انجام داد؛ بدین ترتیب عده زیادی از جمله امیرعباس هویدا نخست وزیر، وزراء و ... به عضویت افتخاری این نیرو در آمدند. (23) از جمله دیگر اقدامات وی در این مدت تشکیل دورههای آموزشی مقدماتی و عالی رسته پیاده ژاندارمری و فرماندهی و ستاد بود که به فرمان شاه در مهر ماه 1354 آغاز گردید. بدین ترتیب اقدامات مزبور موجب جلب نظر شاه گردید تا وی را به نشان های درجه یک عدالت در بیست و یکم مهرماه 1355 و درجه اول همایون در چهارم آبان ماه 1355 مفتخر سازد. (24)
اقدامات قرهباغی در جریان انقلاب:
تشکیل نیروی پایداری مقاومت
با شدت گرفتن مبارزات مردم در سال 1356 علیه رژیم پهلوی، قرهباغی در سمت فرماندهی ژاندارمری جهت سرکوب و کنترل اغتشاشات دست به اقداماتی زد. نخست با تهیه و اجرای طرح تأمین شهرهایی که در آن اعتراضات علیه رژیم بارزتر بود به سرکوب مخالفین پرداخت و دستورالعمل های متعددی بدین منظور به یگان های مختلف ابلاغ کرد. (25) همچنین با فعال ساختن نیروی پایداری مقاومت، آنان را به یاری یگانهای ژاندارمری اعزام داشت. (26)
به دنبال دستورات مزبور فرماندهان نواحی مختلف ژاندارمری کشور برای عملی شدن آن دست به کار شده و با فراخواندن و آموزش نیروهای پایداری عملیات و سرکوب و دستگیری مخالفان شدت گرفت. (27)
پشتیبانی یگان های ژاندارمری از شهربانی ها
یکی از طرحهای مقابله با انقلابیون اعزام یگان های ژاندارمری به منظور حمایت از شهربانی ها بود. نیروهای شهربانی که توان مقابله با نیروهای مخالفین را نداشتند از ژاندارمری درخواست نیروی پشیبانی کرده بودند؛ لذا طی فرمانی شاه، از قرهباغی خواست تا یگان های پشتیبانی را در اختیار شهربانی ها قرار دهد. از اینرو از تاریخ 25/1/57 تا 23/2/57 نواحی ژاندارمری، 5 گروهان و 24 دسته ضربت و 7 نفربر زرهی به شهربانی های اصفهان، یزد، بافق، اردکان، تبریز، کاشان، خمین، قم، کرج، اهواز، بهبهان، شیراز، کازرون، فسا، داراب، جهرم، لار، فیروزآباد، شاهآباد غرب، کرمان، مشهد، بابل، بابلسر و خرمآباد اعزام شدند. (28)
وی در 27/2/57 طی دستورالعملی به فرماندهی نواحی 15 گانه و هنگ مستقل بوشهر نحوه برخورد با دستگیر شدگان به اتهام جرائم ضد امنیتی و خرابکاری را ابلاغ داشت. در این دستورالعمل تخریب و ایجاد آتش سوزی اماکن، مؤسسات دولتی و منازل مقامات، فعالیتهای کمونیستی، اقدامات تروریستی، شعارهای ضد مقام سلطنت، ایجاد تزلزل در روحیه پرسنل نیروهای مسلح، فعالیتهای تجزیه طلبانه، فعالیت های روحانیون مخالف رژیم، از جمله موارد فعالیت های ضد امنیتی و خرابکاری محسوب میشدند.(29)
قرهباغی با شدت بخشیدن به عملیات مقابله با مخالفان دستور داد کمیسیونی برای بررسی لوازم و ابزار کنترل اغتشاشات تشکیل شود. این کمیسیون که در 21/2/57 تشکیل گردید مقرر کرد که برای مقابله با مخالفان و کنترل اغتشاشات تعداد زیادی جلیقه ضد گلوله، کلاه خود محافظ، نارنجک اشک آور، دستگاههای پخش گاز اشک آور، تفنگ شکاری، باتوم، سپر و محافظ گاز تهیه گردد. (30) همچنین در ادامه پشتیبانی یگان های ژاندارمری از شهربانی ها به منظور پیشگیری از اغتشاش احتمالی در شهر نهاوند دسته سازمانی ضربت همدان به این شهر اعزام شد و دو دسته از پرسنل ژاندارمری هنگ شیراز را برای کنترل دانشجویان دانشگاه شیراز در اختیار شهربانی شیراز قرار داد. یگان های دیگری نیز در اختیار شهربانی های مشهد، خمین و تایباد که اغلب مجهز به نفربرهای زرهی بودند قرار گرفتند.(31)
با فرارسیدن 15 خرداد سال 1357، رژیم شاه برای مقابله با اقدامات انقلابیون در سالگرد قیام 15 خرداد 1342 اقداماتی برای ممانعت از تظاهرات و سایر فعالیتهای آنان بعمل آوردند. از اینرو قرهباغی به منظور مقابله با هر گونه رویداد در حوزه استحفاظی ژاندارمری و پشتیبانی شهربانی فرمان آماده باش به فرماندهان نواحی اعلام کرد. همچنین با ارسال یک بخشنامه سری تحت عنوان "دستورالعمل 15 خرداد 2357" به تمامی نیروهای تحت امر فرماندهی ژاندارمری کشور دستور داد تا آن را به اجرا درآورند. در این دستورالعمل ذکر شده بود عدهای از دانشجویان و طلاب قصد دارند به تدریج از شهرستان های مختلف به قم حرکت کرده و ضمن تظاهرات در قم به سمت تهران آمده و در تهران و برخی از شهرستان ها دست به اغتشاشات بزنند؛ لذا به ژاندارمری مأموریت داده شد که در حوزه استحفاظی خود پیش بینیهای لازم انجام و در روز 15 خرداد از هر گونه تظاهرات جلوگیری و در صورت مشاهده در نطفه خفه کنند و پشتیبانیهای لازم از شهربانی به عمل آید. همچنین برای جلوگیری از توسعه دامنه اغتشاش یگان ها را در حالت آماده باش در آورند تا در صورت لزوم در اختیار شهربانیها قرار گیرد. از نفربرهای زرهی در صورت نیاز استفاده شود. علاوه بر این از پرسنل نیروی پایداری برای نفوذ در اجتماعات مساجد و غیره حداکثر استفاده به عمل کرد و پرسنل ژاندارمری به تفنگ ژ-3 یا ام – یک، تیربار یوزی و اسلحه کمری مسلح شوند. لذا با ارسال یک حلقه فیلم آموزشی کنترل اغتشاشات از سوی قرهباغی به کلیه فرماندهان نواحی ژاندارمری از آنان خواسته شد تا قبل از 15 خرداد برای کلیه پرسنل یگان های شرکت کننده در مأموریت نمایش داده شود.
وی طی دستورالعمل دیگری ابلاغ داشت در صورتی که اخلالگران قصد خلع سلاح افراد یا حمله با نارنجک و سایر جنگ افزارها به طرف پرسنل به سوی آنان تیراندازی شود. البته تیراندازی به سوی هدف معین باید انجام میشد و تیراندازی هوایی به کلی ممنوع بود.
همچنین به دستور قرهباغی دوازده دستگاه نفربر از لشکر گارد در اختیار کنترل عملیاتی ناحیه قرار داده شد تا به سرعت به اتفاق یک گروهان کنترل اغتشاشات به قم اعزام شود و در روزهای سیزدهم و چهاردهم خرداد با ستون های موتوری به صورت منظم در خیابان های قم با چراغ های روشن مانور بدهند. (33)
علی رغم اقدامات مزبور، انقلابیون دست از مبارزه برنداشتند؛ از اینرو ضمن مجهز کردن بیشتر افراد به تجهیزات ضد شورش یگان های ضربت و نفربرهای زرهی در 18 محل دیگر در کنترل عملیاتی شهربانی ها قرار گرفتند.(24)
با فرارسیدن ماه مبارک رمضان و پیش بینی رژیم شاه از افزایش فعالیت های انقلابیون از فرصت مزبور، برای مقابله با آنان و کنترل اوضاع بنا به دستور ارتشبد قرهباغی با برداشت از یگان های آموزشی با 6 دستگاه نفربرهای زرهی در ده محل طبق تقاضای شهربانی های مشهد، قم، خمین، کاشان، رفسنجان، بهبهان، کازرون، شیراز، استهبان و جهرم پشتیبانی نمودند. (35) همچنین بنا به دستور وی در 16/5/57 برای مقابله و خنثی نمودن فعالیتهای روحانیون درایام ماه مبارک رمضان به نواحی ژاندارمری دستور داد ضمن جمعآوری اطلاعات و جلوگیری از هر گونه غافلگیری نیروهای کنترل اغتشاشات به شهربانی ها اعزام گردد.
علی رغم حمایت همه جانبه یگانهای ژاندارمری از شهربانی ها آنان قادر به کنترل شهرهای مزبور نبودند از اینرو بنا به درخواست ارتشبد قرهباغی نیروهای پشتیبانی از طریق نیروی زمینی در اختیار شهربانی ها از جمله اصفهان، قم و اراک که دایره اغتشاش در این شهرها بیشتر بود گذاشتهاند. (36)
عملیات طرح فرهاد
یکی از طرحهای عملیاتی که در زمان تصدی ارتشبد قرهباغی در ژاندارمری کشور صورت گرفت طرح فرهاد یا سرکوب دانشجویان در کوهستان های شمال تهران بود. این طرح به منظور مقابله با گروهی از دانشجویان که در روزهای تعطیل به ارتفاعات شمال تهران میرفتند و در این مکان ها به خواندن سرودهای انقلابی و تمرین ورزشهای رزمی میپرداختند بود؛ به فرمان شاه نیروهای ژاندارمری مأمور شناسایی و سرکوب آنان شدند. از اینرو از اردیبهشت ماه 1357 تا آذر 1357 عملیات طرح فرهاد بوسیله نیروهای ژاندارمری، افراد ورزیده تیپ نیروهای هوابرد و افراد منتخب و ورزیده یگان تکاور گارد تحت نظر ژاندارمری با دو فروند هلیکوپتر شنوک جهت شناسایی و دستگیری دانشجویان انجام شد.(37)
در 24/3/1357 شاه طی فرمانی از ارتشبد قرهباغی خواست تا جهت جستجو و شناسایی محلهایی احتمالی انبار اسلحه و مهمات در ارتفاعات اقدام نماید. از اینرو از تاریخ 26/3/57 تا 3/4/57 مأمورین ژاندارمری با همکاری گارد شاهنشاهی و نیروی مخصوص و افراد سازمان اطلاعات و امنیت کشور در سه منطقه عمل نمودند علی رغم برخورد به گروههای مختلف جوانان عملیات مشکوکی از آنان مشاهده نکردند. تنها گروههایی که مبادرت به سرودخوانی و فرستادن صلوات میکردند و به محض مشاهده هلیکوپتر پراکنده میشوند.(38)
پس از ارائه گزارش مزبور، شاه به قرهباغی دستور میدهد: "این مراقبت ها بطور نامنظم انجام شود." از اینرو از این پس عملیات مزبور بطور نامنظم در روزهای غیر تعطیل و گاهی هم تعطیل انجام میگرفت.(39)
در یکی از عملیات های گشت زنی در جمعه 10/6/57 در مسیر درکه از ارتفاعات پلنگ چال مأموران در بین راه به تعدادی اعلامیه که یکی به عنوان کمیته یزد و دیگری به عنوان امام خمینی برخورد میکنند که آنها را ضبط میکنند همچنین در پلنگ چال در مسیر راه تعدادی شعارهای ضد رژیم بر روی سنگ ها نوشته شده بود که بوسیله مأمورین محو میگردد. در هنگام مراجعت از ارتفاعات در محدوده هفت حوض هفت نفر به نامهای جواد کرباسچی، حسین کرباسچی، سیدمحمد میرتوبه، قمی منفرد، سیدمحمدرضا میرشفیعیان، محسن جوکار و محمد حداد که مشغول ادای شعار "درود بر خمینی" با صدای بلند بودند برخورد میکنند که نامبردگان دستگیر و تحویل پاسگاه مرکزی اوین میشوند. (40)
شورای عالی نظامی
با افزایش ناآرامی در شهرهای مختلف کشور، تظاهرات مردم اغلب به شکل خونینی خاتمه مییافت. در اصفهان که اعتراضات گسترش یافته بود رژیم برای کنترل آن متوسل به حکومت نظامی شد. رژیم شاه که در مهار جنبش انقلابی ناتوان بود به دنبال راه چارهای برای فایق آمدن بر این بحران میگشت؛ لذا بنا به دستور شاه کارگزاران رژیم و فرماندهان عالی رتبه امنیتی و نظامی کشور جلساتی را در تاریخ 24/5 و 30/5/1357 تشکیل دادند. در این جلسات که ارتشبد قرهباغی به عنوان فرمانده ژاندارمری حضور داشت تصمیم گرفته شد تا یک کمیته عملیات روانی و تبلیغات به منظور تجریه و تحلیل و تشریح اهداف مخالفان برای مردم تشکیل شود، تا آنان از طریق رسانههای گروهی علیه مخالفان اقدام نمایند. برای عملیاتی کردن این تصمیم ارتشبد قرهباغی موظف شد یکصد نفر از مأموران ژاندارمری را در اختیار کمیته مزبور قرار دهد. (41)
قره باغی در کابینه شریف امامی
در اوایل شهریور ماه 1357 کابینه شریف امامی با شعار آشتی ملی جانشین جمشید آموزگار شد. در این کابینه قرهباغی به سمت وزارت کشور منصوب شد. با توجه به سیاست جدید دولت مبنی بر کنار گذاشتن عناصر فاسد از مسئولیتها، رژیم قصد داشت هر چه سریعتر تمام استانداران را عزل و افراد جدیدی به این سمتها منصوب کند از اینرو در اولین اقدام سیدحسن سراج حجازی را به عنوان استاندار خراسان و نایبالتولیه آستان قدس رضوی و نیز سپهبد احمدعلی محققی را به عنوان فرمانده ژاندارمری به شاه معرفی کرد. (42)
وی در تاریخ 8/6/57 در نخستین گفتگوی مطبوعاتی خود با رسانههای گروهی، خطوط اصلی برنامه کاری خود را در وزارت کشور ترسیم کرد. او ایجاد نظم را اولین مرحله از برنامه دولت جدید خواند. (43) با وجود اینکه مهمترین وظایف وزارت کشور که سازمان هایی چون ژاندارمری و شهربانی را تحت امر خود داشت، برقراری امنیت و آسایش عمومی در سطح کشور بود، لیکن با اعلان حکومت نظامی از همان روزهای نخست تشکیل دولت شریف امامی به عهده وزارت جنگ و فرمانداران نظامی محول گردید. (44)
یکی از وقایع مهم این دوران واقعه 17 شهریور بود علی رغم اینکه دولت شریف امامی برگزاری هر گونه اجتماعی را ممنوع کرده بود در 16 شهریور بزرگترین صحنه اجتماع انقلابی مردم در میدان شهیاد (آزادی) به نمایش درآمد. شعارهایی که در این روز سرداده شد مستقیما شاه را هدف حملات خود قرار داد از اینرو به دستور شاه جلسه اضطراری شورای امنیت ملی تشکیل شد تا راه کار اساسی برای مقابله با انقلابیون اتخاذ شود. این جلسه که به ریاست شریف امامی و با حضور اعضای کمیسیون امنیت ملی از جمله ارتشبد قرهباغی تشکیل شد از ساعت 5 بعدازظهر 16/6/57 تا پاسی از شب ادامه یافت در نتیجه مقرر گردید از صبح 17 شهریور در تهران و 11 شهر دیگر حکومت نظامی اعلام شود. (45)
بلافاصله پس از اتمام جلسه شورای امنیت ملی در تهران و یازده شهر دیگر از جمله قم، تبریز، اصفهان، مشهد، شیراز، جهرم، کازرون، قزوین، کرج، اهواز و آبادان مقررات حکومت نظامی را اجرا گذاشتند و ارتشبد غلامعلی اویسی به فرمانداری نظامی تهران منصوب شد. صبح روز جمعه 17 شهریور هزاران تن از مردم تهران جهت یک راهپیمایی بزرگ به خیابان ها ریختند. به خاطر اینکه دیر وقت شب روز گذشته حکومت نظامی اعلان شده بود اطلاعی از ماجرا نداشتند بیشترین تجمع در میدان ژاله (شهدای فعلی) بود که حدود بیست هزار تن در این میدان تجمع کرده بودند. از آنجایی که نظامیان و کماندوها با وسایل مدرن ضد شورش نتوانستند جمعیت را متفرق کنند در نتیجه بنا به دستور مقامات بالا، راهپیمایان به رگبار گلوله بسته شده عده زیادی به شهادت رسیدند. آمار دقیق جان باختگان این فاجعه به درستی مشخص نیست، اگر چه رژیم شاه آمار کشته شدگان را 87 نفر و مجروحان 205 تن زخمی اعلام داشت اما هواداران انقلاب گشته شدگان را بیش از شش هزار تن ذکر میکنند. این روز به جمعه سیاه و میدان مزبور به میدان شهداء شهرت یافت. (46) ارتشبد قرهباغی عامل کشتار 17 شهریور را ارتشبد اویسی فرماندار نظامی وقت میداند؛ (47) با این وجود پس از این وجود پس از این واقعه علی رغم اینکه برخی از مقامات خواهان لغو حکومت نظامی بودند اما قرهباغی و برخی دیگر صراحتا مخالفت کردند و اظهار داشتند «و صورت جلسه امضا شد و شاه هم بنا به رأی اکثریت اعضای شورای امنیت ملی با ادامه حکومت نظامی موافقت کرد.» (48)
با تشدید اعتصابات و تظاهرات در شهرستان ها ارتشبد قرهباغی در مقام وزارت کشور به استانداران دستور داد سریعا در شورای تأمین استان را تشکیل دهند. (49) وی تأکید کرد در شهرهایی که حکومت نظامی اعلان نشده در صورت ایجاد تظاهرات با حرکت دستهجات اصول و مقررات کنترل اغتشاشات مطابق آئین نامه به موقع اجرا گذاشته شود و برای جلوگیری از خرابکاری تظاهرکنندگان از آب پاشی و گاز اشک آور استفاده شود. وی ضمن دستور به منع تیراندازی یادآوری کرد در حالت اضطراری «پای خرابکاران» را مورد هدف قرار دهند. (49)
گویا در این زمان ارتشبد قرهباغی قصد داشته است با مسلح کردن برخی از عشایر که نسبت به شاه علاقهمند بودند به مقابله با انقلابیون بپردازد، اما این امر به دلیل مخالفت برخی از مقامات نظامی منتفی گردید. (50)
قرهباغی در دولت نظامی ازهاری
پس از واقعه 13 آبان 57 و کشتار دانشآموزان و دانشجویان مقابل دانشگاه تهران کابینه شریف امامی سقوط کرد و ارتشبد ازهاری مأمور تشکیل کابینه شد. ازهاری که اغلب اعضای کابینه خود را از بین فرماندهان ارشد نظامی برگزید قرهباغی نیز به سمت وزیر کشور و مدتی نیز سرپرست وزارت اقتصاد و دارایی معرفی کرد. (51) قرهباغی نیز غالب استانداران را از میان فرماندهان نظامی برگزید. (52)
با توجه به فرارسیدن ماه محرم، دولت ازهاری با این مسئله روبرو بود که آیا به دستههای مذهبی اجازه راهپیمایی داده شود یا خیر؟ این مسئله در جلسه شورای امنیت ملی برگزار شد در این جلسه قرهباغی به دلیل اینکه هدف دولت نظامی را مقابله با تظاهرات و برقراری آرامش میدانست با اجازه برای راهپیماییهای تاسوعا و عاشورا مخالف بود.(53) لیکن علی رغم مخالفت عدهای دیگر مجوز راهپیمایی برای روزهای مزبور صادر شد.
ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران
پس از سقوط کابینه ازهاری، همزمان با روی کار آمدن کابینه بختیار ارتشبد قرهباغی به سمت ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران از سوی شاه برگزیده شد، ارتشبد قرهباغی در جلسه معارفه 16/10/57 که در ستاد بزرگ ارتشتاران تشکیل شد، وی خط مشیهای کلی خود در جهت توسعه و بهبود وظایف و مأموریتهای محوله به ستاد بزرگ ارتشتاران، ادارات و سازمانهای تابعه آن را تعیین کرد. همچنین پرسنل را به حفظ روحیه و انضباط در شرایط مختلف تأکید کرد. (54)
وی پس از بررسی و مشورت با فرماندهان نیروهای مسلح شورایی به نام کمیته بحران به منظور ایجاد هماهنگی بین نیروها تشکیل داد، که کلیه مسائل مربوط با ارتش، اغتشاشات، اعتصابات و معضلات اجتماعی و عمومی کشور در آن مطرح میشد. در این کمیته که فرماندهان ارشد نظامی حضور داشتند به ریاست ارتشبد قرهباغی در هفته سه جلسه تشکیل میشد و در صورت نیاز و مواقع اضطرای جلسات ویژه نیز تشکیل میشد . (55)
از دیگر اقدامات قرهباغی پس از شروع به کار در ستاد، شرکت فرماندهان نیروهای سه گانه در شورای امنیت ملی بود، زیرا در دولت های پیشین آنان در این شورا حضور نداشتند. هدف از این اقدام در جریان قرار گرفتن فرماندهان مزبور از مسائل کشور بود. (56) در این شورا که به ریاست بختیار و هر روز تشکیل میشد مسائل مهم اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی مورد بحث قرار میگرفت که بخش قابل توجهای از آن صرف طرح نقشه برای جلوگیری از ورود امام خمینی شد. (57)
قرهباغی برای مقابله با انقلابیون در 26/10/57 طی فرمانی به نیروی زمینی دستور داد وضعیت آمادگی و رزم برای برقراری امنیت داخلی به موضع اجرا گذاشته شود و به لشکرهای مستقر در مناطق حساس نیز دستور اجرای وضعیت بحرانی ( قرمز 9 را صادر کرد. (58)
وی همچنین دستور داد برای هماهنگیهای لازم و هدایت عملیات یک پست فرماندهی متشکل از عوامل ژاندارمری، شهربانی و ساواک منطقه، مستقر و مشغول به کار شود. او افزود هر گونه اغتشاش و تظاهرات را سرکوب نمایند و در صورت نیاز از دانشجویان دورههای مختلف ستاد استفاده شود.(59)
یکی از مسائل مهم دوران خدمت قرهباغی در این زمان جریان مأموریت ژنرال روبرت . ا . داچ هایزر و رابطه قرهباغی با او بود. هایزر معاون فرماندهی نیروهای آمریکایی مستقر در اروپا بود که در اوایل ژانویه 1979 اواسط دی ماه 1357 به صورت مخفیانه به ایران آمد.
وی مأموریت داشت ضمن مطمئن ساختن سران ارتش به حمایت آمریکا، با آماده کردن آنان به کودتای به موقع، از هر گونه اقدام نظامی زودرس که موجبات گسیختگی ارتش شود جلوگیری نماید. اما گفته میشود هدف اصلی مأموریت هایزر این بود که با بررسی اوضاع ایران، در صورت تشخیص نامساعد بودن اوضاع پایگاههای جاسوسی در مرز شوروی و دستگاههای حساس آن و سایر سلاح های پیشرفته را برچیند و سپس قراردادهای خرید اسلحه آمریکا با ایران را با مذاکره با دولت بختیار فسخ نماید. (60)
هایزر پس از ورود به ایران با ارتشبد قرهباغی و سایر سران نظامی ملاقات و گفتگو کرد. پس از دیدار اولیه به طور مرتب و روزانه با حضور قره باغی و سران دیگر نظامی در دفتر ریاست ستاد ارتش جلساتی تشکیل میداد. غالب مباحث در ارتباط با اوضاع و احوال کشور و چگونگی حل بحران و نحوه عملکرد ارتش بود. (61)
در مدت اقامت هایزر در تهران قرهباغی با وی روابط نزدیکی برقرار کرد؛ به طوری که هایزر و سولیوان سفیر وقت آمریکا در تهران در عضویت قرهباغی در شورای سلطنت نقش مهمی را ایفا کردند. (62) علاوه بر این هنگامی که شاه قصد ترک کشور را داشت، هایزر تلاش کرد قرهباغی را به عنوان یک رهبر نظامی به سایرین بقبولاند.(63)
بدین سان هایزر هر روز در دفتر ستاد بزرگ ارتشتاران حضور مییافت و طرحها و نقشههای وی به بحث گذاشته میشد و سپس به اجرا در آمد، تا اینکه دو روز پس از ورود امام خمینی به ایران تهران را ترک کرد.
عضویت شورای سلطنت
قرهباغی پس از بدست آوردن مسند ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران، در 23/10/57 به عضویت شورای سلطنت برگزیده شد. او از تاریخ انتصاب به ریاست ستاد تا روز خروج شاه از ایران 14 تا 26 دی ماه 57 تقریبا هر روز یا حتی بعضی از روزها دو بار برای ملاقات با شاه به کاخ نیاوران میرفت. قرهباغی در هر فرصت تلاش میکرد شاه را از تصمیم خود به خروج از ایران منصرف سازد. (64)
در هنگام خروج شاه از ایران بنا به اصرار قرهباغی پیامی از سوی شاه به پرسنل نیروهای مسلح صادر شد که در آن ضمن بیان علت مسافرت، از پرسنل نیروهای مسلح خواسته شده بود تا در مدت مسافرت وی ضمن رعایت انضباط از فرماندهان خود اطاعت کامل نمایند. این فرمان در آخرین لحظات خروج شاه در 26 دی ماه 57 در فرودگاه مهرآباد به امضا شاه رسید. (65)
در هنگام بدرقه شاه و خروج در فرودگاه مهرآباد، قرهباغی و شاهپور بختیار نخست وزیر وارد هواپیما شدند. شاه در پاسخ قرهباغی در مورد وضعیت ارتش در آینده گفت »ارتش و نیروهای انتظامی در اختیار شماست. هر طور منطق شما حکم میکند عمل کنید، ولو اشتباه باشد، عدم رضایتی در من ایجاد نخواهد شد به شما حق میدهم، چون وضع مشکل است.» (66)
قره باغی و دولت بختیار
قره باغی پس از خروج شاه در یک اقدام بی سابقه تا آن روز یک مقام نظامی بیانیه سیاسی صادر نمیکرد، وی پس از هماهنگی با بختیار (67) طی مصاحبهای، ضمن تکذیب شایعه کودتای ارتش علیه دولت بختیار، برابر قوانین و آئین نامههای موجود ارتش هر گونه تمرد و عمل خودسرانه به شدت سرکوب خواهد شد. و اعلام داشت که ارتش از دولت قانونی حمایت خواهد کرد. (68)
علاوه بر این بنا به پیشنهاد بختیار در اعلام پشتیبانی از دولت، قرهباغی در 2/11/57 طی مصاحبهای اعلام کرد ارتش با تمام قدرت از دولت قانونی حمایت میکند و مجددا تأکید کرد که هیچ گونه برنامهای در ارتش برای کودتا وجود ندارد. (69)
اما وی به منظور شدت عمل بخشیدن به سرکوب انقلابیون در 6/11/57 با ارسال دستورالعملی به کلیه فرمانداری های نظامی دستور داد از هر گونه تظاهرات بدون کسب مجوز ممانعت کنند و به منظور اجرای صحیح قانون حکومت نظامی، کلیه مفاد قانون مزبور را از طریق رسانهها یا آگهیهای چاپی به اطلاع مردم برسانند. (70) او در روز 6 بهمن 57 از فرمانداریهای نظامی خواست تا با قاطعیت از هر گونه تجمعات و حرکت دستهها جلوگیری شود و هر گونه حمله انقلابیون به نقاط حساس شهر را به سرعت سرکوب نمایند. (71)
پس از ورود امام خمینی به ایران و اعلام ایشان مبنی بر تشکیل دولت جدید این موضوع در جلسه کمیته بحران مطرح شد. لذا قرهباغی و سایر فرماندهان سرسختانه از دولت بختیار حمایت کردند. (72)
اعلام بی طرفی ارتش
قرهباغی پس از ورود امام خمینی بارها حمایت خود از دولت بختیار را اعلام میکرد طی بیانیههای مختلف خطاب به فرماندهان دستورات لازم برای سرکوب انقلابیون را صادر میکرد. (73) حتی در 21/11/57 در آخرین اطلاعیهای در سمت ریاست ستاد ارتش ابلاغ کرد عنوان داشت: «در تأسیسات دولتی، کلانتری ها، پاسگاه ها و تأسیسات نظامی باید بطور قاطع در مقابل تک خرابکاران پدافند، حفاظت شده و متجاوزان شدیدا سرکوب گردند. ضمنا مقررات فرمانداری نظامی را بطور کامل در منطقه استحفاظی آن فرمانداری به موقع اجرا گذارند. (74)
اما پس از اعلام همبستگی همافران نیروی هوایی با امام خمینی و تسلیم اغلب شهرها و عدم کارآیی حکومت نظامی، سران ارتش از ادامه مقاومت مأیوس شدند. از اینرو شورای عالی نیروهای مسلح در صبح روز 22 بهمن 58 در اتاق شورای ستاد بزرگ ارتشتاران تشکیل شد. (75) در این جلسه پس از ارائه گزارش فرماندهان از وضعیت نیروهای خود و اظهار و نظر چند تن دیگر در نهایت مسئله بی طرفی ارتش به اتفاق آرا تصویب گردید. در بیانیهای که برای نخستین بار کلمه "شاهنشاهی" از ارتش حذف شده بود، خاطرنشان گردید که از خواست ملت ایران با تمام قدرت پشتیبانی میکند. متن اعلامیه ساعت 2 بعدازظهر از رادیو ایران پخش شد که طی آن از کلیه یگان های نظامی خواسته شده بود تا به پادگانهای خود بازگردند . (77)
قرهباغی در خاطرات خود اعلام بی طرفی ارتش را یک نتیجه گیری منطقی و مناسب ترین راه حل برای اجرای دستورات شاه و حفظ تمامیت وحدت ارتش و جلوگیری میداند.(78) لیکن وی از سوی بختیار و شاه متهم به خیانت در فروپاشی ارتش گردید.(79)
هایزر نیز او را متهم به خیانت علیه همکارانش میکند و مینویسد که وی به دادگاه هایی که همکارانش را محاکمه و محکوم میکرد کمک میکرده است. (80)
دوران اختفا در ایران
قرهباغی در روز 23 بهمن 1357 هنگام اطلاع از تحت تعقیب قرار گرفتن وی از سوی کمیته انقلاب اسلامی در منزل یکی از دوستان خود به نام مستعار اردشیر مخفی گردید. وی در مدت چهارده ماه اختفا در تهران به طور مرتب محل اقامت خود را عوض میکرد. در این مدت به جز همسر وی در پاریس تنها چند نفر از محل اسکان او اطلاع داشتند. (81)
سرانجام قرهباغی با همکاری چند تن از دوستانش توانست شناسنامهای به نام «احمد کوپاهی، صادره در سال 1320 و متولد تبریز» جعل کرده روادید سفر به خارج از کشور دریافت کند. سپس با تغییر قیافه از طریق فرودگاه مهرآباد عازم پاریس شد. (82)
قرهباغی پس از خروج از ایران بعد از مدتی سکوت در 12 خرداد 1359 طی بیانیهای اعلام کرد که «در سقوط شاه و تغییر رژیم هیچگونه نقشی نداشته است» (83) با وجود اینکه اغلب مهرههای رژیم پهلوی پس از خروج از ایران اقدام به فعالیت سیاسی علیه جمهوری اسلامی میکردند، قرهباغی تا مدتها ساکت بود و خود را از جریانات سیاسی دور نگه میداشت. تا اینکه در 12/7/61 وی طی ملاقاتی با رضا پهلوی در مراکش اعلام کرد که حاضر است «با هر گروه سیاسی» با هر ایدئولوژی که داشته باشند ملاقات و گفتگو نمایند تا بر سر تعیین یک پلاتفرم تازه سیاسی به توافق برسند.» (84)
او در سال 1363 با نگارش مجموعه خاطرات خود در دوران انقلاب (مرداد – بهمن 57) به دفاع از عملکرد خویش در این دوران پرداخت. کتاب مزبور تحت عنوان «اعترافات ژنرال» در ایران منتشر شد. از آن گذشته چند هفته قبل از فوت خود هنگامی که در بیمارستانی در پاریس به علت ابتلا به بیماری سرطان بستری بود طی نوشتههایی که برای بخش خاطرات و تاریخ یکی از روزنامههای فارسی زبان چاپ لندن فرستاد ماجرای اختفای چهارده ماهه خود در تهران و چگونگی فرارش را از کشور برای اولین بار بازگو کرد. کتاب مزبور در سال 1380 به نام ماجرای فرار قرهباغی در ایران منتشر شد. سرانجام قرهباغی در مهرماه 1379 در بیمارستانی در پاریس درگذشت. (85)
محاکمه غیابی قرهباغی در دادگاه انقلاب
پس از خروج قرهباغی در ایران و آغاز برخی از فعالیتها علیه جمهوری اسلامی در دادگاه انقلاب اسلامی کیفر خواستی علیه وی تنظیم گردیده که وی به صورت غیابی به اتهامات، وابستگی به دربار شاه و اقدام در جهت تثبیت پایههای رژیم، وابستگی و روابط با آمریکا، مقابله با اسلام، آمریت و مشارکت مؤثر در سرکوب و کشتار وسیع مردم از ابتدای اوج گیری انقلاب اسلامی و همدستی با مخالفان جمهوری اسلامی محاکمه گردید و در 14/9/61 شعبه دهم دادگاه انقلاب اسلامی ضمن مبرز دانستن مجرمیت وی کلیه اموال منقول و غیر منقول وی و بستگان درجه اول مصادره اعلام شد.
نتیجه
با توجه به نزدیکی قرهباغی به شاه از دوران دانشکده افسری، وی توانست به تدریج به درجات بالای نظامی و مشاغل حساس دست پیدا کند و از این طریق ثروت فراوانی بدست آورد.
در جریان رویدادهای انقلاب اسلامی وی مجدانه به سرکوب انقلابیون پرداخت که این اقدامات را از طریق فعال ساختن نیروی پایداری و اعزام یگان های پشتیبانی ژاندارمری به شهربانی ها انجام میداد. بدین ترتیب اقدامات وی در منصب فرماندهی ژاندارمری و اثبات وفاداری خویش به شاه منجر به ارتقاء او به مقام وزارت کشور در کابینههای شریف امامی و ازهاری شد.
در نهایت قرهباغی در واپسین روزهای رژیم شاه با قرار گرفتن در سمت ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران سپس عضویت در شورای سلطنت مزد وفاداری خود به شاه را دریافت کرد. وی در سمت ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران تلاش زیادی برای تثبیت پایههای سلطنت از خود به خرج داد اما زمانی که مقاومت را بی فایده دید به ناچار برای نجات خویش با اعلام بی طرفی ارتش، در شورای فرماندهان ارشد نظامی در 22 بهمن 57 موافقت کرد.
علی رغم اینکه وی از سوی سلطنت طلبان و شاهپور بختیار متهم به خیانت و عامل فروپاشی دولت بختیار شد لیکن با بررسی اسناد موجود در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی و اقدامات قرهباغی برای سرکوب انقلابیون تا آخرین لحظات عمر رژیم پهلوی خلاف این فرضیه ثابت میشود.
پی نوشت ها:
1. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، کد 5159.
2. عباس قرهباغی : اعترافات ژنرال ، خاطرات ارتشبد عباس قرهباغی ( مرداد – بهمن 58) تهران ، نشر نی ، 1364 ، ص 2-1 .
3. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، پیشین .
4. حسن فردوست . ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ، ج 1 ، تهران ، انتشارات اطلاعات ، ج سوم ، 1370 ، ص 648 .
5. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، پیشین .
6. همان .
7. فردوست ، پیشین ، ص 136-135.
8. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، پیشین .
9. همان .
10. همان .
11. قرهباغی ، پیشین ، ص 4 .
12. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، پیشین .
13. اسناد انقلاب اسلامی ، جلد دوم ، تهران ، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1374 ، ص 121.
14. غلامرضا نجاتی ، تاریخ بیست و پنج ساله ایران ، جلد اول ، تهران ، رسا ، 1373 ، ص 332 .
15. قرهباغی ، پیشین ، ص 5 .
16. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، پیشین .
17. فردوست ، پیشین ، ص 491-490.
18. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، پیشین .
19. فردوست ، پیشین ، ص 491.
20. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، کد 5158.
21. همان ، کد 5160.
22. همان ، کد 5159.
23. همان ، کد 5158.
24. همان ، کد 5159.
25. همان ، کد 5158.
26. همان .
27. همان .
28. همان .
29. همان .
30. همان .
31. همان .
32. همان .
33. همان .
34. همان .
35. همان ، کد 5159.
36. همان کد 5158.
37. همان کد 5160.
38. همان کد 5159.
39. همان ، کد 5158.
40. همان ، کد 5196.
41. مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، ما گرفتار یک جنگ واقعی روانی شدهایم ، تهران ، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1376 ، ص ، 50-17 و دفتر ادبیات انقلاب اسلامی ، روزشمار انقلاب اسلامی ، جلد چهارم ، تهران حوزه هنری ، 1378 ، ص 305-300.
42. آیندگان ، 8/6/57 ، شماره 3205 ، ص 18 و 1.
43. همان ، ص 22.
44. قرهباغی ، پیشین ، ص 26.
45. مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، تصمیم شوم ، جمعه خونین ، تهران ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1376 ، ص 91-15.
46. همان .
47. رادیو بی بی سی ، تحریر تارخ شفاهی انقلاب اسلامی ، به کوشش ع . باقی ، تهران ، نشر تفکر ، 1373 ، ص 289-287.
48. فردوست ، پیشین ، ص 582-581.
49. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، کد 5196.
50. فردوست ، پیشین ، ص 587-586.
51. دفتر ادبیات انقلاب اسلامی ، روزشمار انقلاب اسلامی ، جلد هفتم ، تهران ، حوزه هنری ، 1379 ، ص 377 .
52. مهر ایران ، 22/8/57 ، ش 4631، ص 1.
53. قرهباغی ، پیشین ، ص 70.
54. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، کد 5158.
55. قره باغی ، پیشین ، ص 127 .
56. همان ، ص 128.
57. فردوست ، پیشین ، ص 608-607.
58. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، کد 5196.
59. همان .
60. اطلاعات ، 17/10/57 ، ش 15754.
61. هایزر ، مأموریت مخفی هایزر در تهران : خاطرات ژنرال هایزر ، ترجمه محمدحسین عادلی ، تهران ، انتشارات رسا ، 1365 . ص 114.
62. همان . ص 136.
63. همان ، ص 168.
64. قره باغی ، پیشین ، ص 152.
65. همان ، ص 166-165.
66. فردوست ، پیشین ، ص 602-601.
67. هایزر ، پیشین ، ص 201.
68. اطلاعات ، 25/10/57 ، ش15760 . ص 2.
69. اطلاعات ، 2/11/57 ، ش 15766 ، ص 2.
70. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، کد 5158.
71. همان .
72. هایزر ، پیشین ، ص 423.
73. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، کد 5158.
74. همان .
75. فردوست ، پیشین ، ص 625.
76. قرهباغی ، پیشین ، ص 356-349.
77. اطلاعات ، 23/11/57 ، ش 15783 ، ص 4.
78. قرهباغی ، پیشین ، ص 364-363.
79. فردوست ، پیشین ، ص 678.
80. هایزر ، پیشین ، ص 455.
81. عباس قرهباغی ، ماجرای فرار ارتشبد قرهباغی ، تهران ، نشر آبی ، ج دوم ، 1380 ، ص 28-27.
82. همان ، ص 129-117.
83. ایران پست لندن ، 17 مرداد 1359.
84. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، کد 5196.
85. ماجرای فرار ارتشبد قرهباغی ، ص 2 .
منبع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
منبع بازنشر: سات جامجم ایام
تعداد بازدید: 1078