12 اسفند 1393
دكتر علیمحمد طرفداری عضو هیأت علمی بنیاد دایرهالمعارف اسلامی
فعالیتهای مبلغان مذهبی در ایران و دنیای اسلام و دیگر سرزمینهای جهان، بخشی بنیادین از مجموعه فعالیتهای استعماری جهان غرب طی قرون اخیر است که تاکنون تمامی ابعاد و زوایای آن مورد پژوهش قرار نگرفته است. از زمان افزایش قدرت کلیسا در طول دوران قرون وسطی و انباشت سرمایه در دستگاه کلیسا، دربار پاپ به سرمایهگذاری در راه ترویج آئین مسیح در دیگر سرزمینها روی آورد که این امر به یکی از عوامل مهم شروع عصر اکتشافات جغرافیایی تبدیل شد و در نتیجه آن به تدریج با توسعه نفوذ حکومتهای کاتولیک مذهب اروپایی در قارههای آسیا، آفریقا و آمریکا و به دنبال آن پیدایش جریانهای شرقشناسی و اسلامشناسی، تبلیغ مسیحیت به صورت بخش اساسی و ثابت برنامههای استعماری کشورهای اروپایی در سایر نقاط جهان درآمد.
ناپیر مالکوم، یکی از اولین مبلغان «انجمن تبلیغی کلیسا» در شهر یزد است که با شروع فعالیت این انجمن در یزد در سال 1316ق/1898م وارد این شهر شد و حدود پنج سال در شهر یزد به سر برد و حاصل تجربیات و اندوختههای خود را بعد از بازگشت به انگلستان در کتابی با عنوان پنج سال در یک شهر ایرانی منتشر کرد. ناپیر در این كتاب آشكارا از اهداف و آمال استعماری مبلغان مذهبی سخن میگوید. از این رو این اثر برای روشن کردن نیات استعماری و ضد اسلامی مبلغین مسیحیت در ایران از ارزش به سزایی برخوردار است.
نسل اول مبلغان مسیحیت طی سدههای چهاردهم تا هجدهم میلادی عمدتاً از کشورهای کاتولیکمذهب اروپا بودند. با افول تدریجی قدرت این کشورها و ظهور قدرتهای استعماری چون انگلستان و هلند، مبلغان مسیحی و پرتستان نیز وارد عرصه تبشیر و در حقیقت استعمار فرهنگی شدند. یکی از نخستین انجمنهای تبلیغ مسیحیت پروتستان، «انجمن تبشیری کلیسا» است که به منظور گسترش مذهب پروتستان در اواخر سده هجدهم میلادی/دوازدهم هجری قمری در انگلستان تأسیس شد و تا به امروز به عنوان یکی از مهمترین و فعالترین انجمنهای تبلیغ مسیحیت در نقاط مختلف جهان مقام خود را حفظ کرده است. فعالیت این انجمن در ایران از نیمه اول قرن سیزدهم هجری قمری/ نوزدهم میلادی آغاز شده و تا دوران انقلاب اسلامی ادامه داشت.
ناپیر مالکوم یکی از اولین مبلغان این انجمن در یزد است که با شروع فعالیت این انجمن در شهر یزد با اعزام دکتر وایت در سال 1316ق/1898م، مقارن سالهای سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، به اتفاق همسرش و چند ماه پس از دکتر وایت وارد یزد شد. وی در حدود پنج سال در یزد به سر برد و حاصل تجربیات و اندوختههای خود را بعد از بازگشت به انگلستان در کتابی با عنوان پنج سال در یک شهر ایرانی منتشر کرد. کتاب وی تاكنون دو بار در لندن (1905 و 1907) و دو بار در نیویورك (1905 و 1908) به چاپ رسیده است.
زندگینامه ناپیر مالكوم به قلم نواده وی
در مورد زندگی ناپیر مالكوم اطلاعات چندانی در منابع موجود وجود ندارد، اما نگارنده از طریق یافتن نواده مؤلف (كه همان نام ناپیر مالكوم را دارد و خود نیز كشیش و در حال حاضر سردبیر روزنامه «كلیسای بریتانیا» در بریستول انگلستان است) موفق شده است اطلاعاتی در خصوص زندگی وی به دست آورد.
طبق این اطلاعات مختصر فراهم شده از سوی نواده مؤلف، ناپیر مالكوم، فرزند ژنرال سر جورج مالكوم و برادرزاده سر جان مالكوم مؤلف مشهور كتاب تاریخ ایران و فرستاده انگلیس به ایران در عهد فتحعلی شاه قاجار، در سال 1870 در هانلی كستل در ایالت ورسسترشایر انگلستان به دنیا آمد. او تحصیلات دانشگاهی خود را در كالج هیلیبری و سپس آكسفورد به پایان رساند و موفق به اخذ درجه لیسانس در سال 1893 و فوقلیسانس در سال 1897 شد. مالكوم در سال 1894 به عنوان خادم كلیسا و سپس در سال 1895 در مقام كشیش به خدمت كلیسای انگلستان درآمد. او از همان سال 1894 به عنوان دستیار كشیش در كلیسای سنت آندروز اكلستون و بعد از آن در كلیسای اعلای سنت جان بروگتون خدمت كرد. مالكوم در سوم مارس سال 1898 به عضویت انجمن تبلیغی كلیسا پذیرفته شد و به دنبال آن به ایران سفر كرد؛ و روز دهم اكتبر سال 1898 وارد ایران شد. او بعد از چند سال تلاش در راه ترویج آئین مسیح و تأسیس یك كلیسا در یزد در هفدهم فوریه سال 1904 ناگزیر شد برای بهبود سلامتی خود به انگلستان بازگردد؛ اما بعد از گذشت چند ماه در سی و یكم مارس سال 1905 مجدداً به ایران بازگشت و به شیراز رفت. مالكوم سرانجام در پانزدهم اكتبر سال 1907 ایران را برای همیشه ترك كرد و از بیست و یكم ژانویه سال 1908 از خدمت در انجمن تبشیری كلیسا كنارهگیری نمود. مالكوم در بیست و یكم اكتبر سال 1921 بر اثر بیماری كمخونی مهلك درگذشت. نامزد او اورانیا لاتهام یكی از نخستین پزشكان زن در انگلستان بود. او همراه مالكوم عازم ایران شد و برای جلوگیری از طرح شایعات همواره با حفظ یك روز فاصله بعد از مالكوم سفر میكرد. آنها در سال 1901 در ایران ازدواج كردند. كار پزشكی او در ایران بسیار مورد احتیاج بود و گفته شده كه بیمارستان انجمن تبشیری كلیسا در یزد طی سال 1900، 500/36 بیمار را مداوا كرد. لاتهام مؤلف كتابی است به نام كودكان ایران كه در سال 1911 در لندن منتشر شد.
مالكوم و لاتهام صاحب پنج فرزند شدند كه نخستین آنها در طفولیت درگذشت. جورج مالكوم فرزند ارشد و تنها پسر آنها در ایران متولد شد و بعدها در كسوت مبلغین مسیحیت درآمد و به شهر دزداب در منطقه بلوچستان سفر كرد. دختران مالكوم و لاتهام هلن، اگنس و جین نام داشتند.
رویكردها و اهداف مبلغین مذهبی بر اساس كتاب پنج سال در یك شهر ایرانی
همان طور كه میدانیم، نخستین اروپاییانی كه به ایران آمده و آثاری را در قالب سفرنامه در مورد این سرزمین از خود بر جای گذاشتند، عمدتاً تاجر و سیاح بودند. به تدریج این تاجران و سیاحان جای خود را به رجال سیاسی-مذهبی و مأمورین دولتها، كمپانیها، كلیساها یا دیگر مراكز خاص اروپایی دادند كه عمدتاً با هدف امتیازگیری و انعقاد عهدنامههای سیاسی، نظامی و اقتصادی با حكومت ایران، شناسایی آثار تاریخی ایران و تهیه فهرست و نقشه از بقایای آثار باستانی ایران در دوران پیش از اسلام در راستای «تدوین تاریخ ایران باستان» در دانشگاههای اروپایی، و تبلیغ مسیحیت و تأسیس كلیسا به این سرزمین سفر میكردند. ناپیر مالكوم، همانگونه كه ذكر شد، در زمره دسته اخیر است كه سالهای اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی را در ایران و شهر یزد به سر برده است. كتاب مالكوم گزارشی به اختصار اما كاملاً گویا از مشاهدات و تجارب سفر و اقامت یك مبلغ مذهبی در ایران و شهر یزد است. به بیان دیگر، مالكوم از آن جا كه یك مبلغ مذهبی معتقد و كاملاً به اهداف این كار مؤمن و متعهد است، غالب مطالب و آرای خود را با محوریت تبلیغ مسیحیت و نكات و مشكلات گوناگون مربوط به آن در شهر یزد به رشته تحریر درآورده است. خود او در مقدمه كتابش مینویسد این كتاب گزارش فعالیتهای هیأت مبلغان مسیحی در یزد نیست و از این رو درباره فعالیتهای انجمن مبلغان مذهبی یزد اطلاعات چندانی در این اثر یافت نمیشود، اما در مقابل اطلاعات بسیاری درباره شرایط و حوادثی كه مبلغان مذهبی با آن سر و كار داشتند، در كتاب آمده است. از این رو این كتاب، در حقیقت توصیف یك شهر ایرانی از دیدگاه یك مبلغ مذهبی است و از دقایق و جزئیات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران، آن طور كه در سفرنامههای سیاحان حرفهای یا سیاستمداران و بازرگانان بدانها پرداخته میشود، در این كتاب خبری نیست. و در مقابل مسائلی كه از نظر مؤلف در تحلیل شخصیت و محیط زندگی مسلمان یزدی مؤثر بوده، به شكلی روانشناسانه و در راستای اهداف كاری مبلغان مذهبی برای شناخت هر چه بیشتر مخاطبانشان، به تفصیل بررسی شده است.
پنج سال در یك شهر ایرانی، در حقیقت حكم یك كتاب آموزشی را دارد كه مالكوم در آن به تجزیه و تحلیل سرزمین ایران، خصوصیات جغرافیایی منطقه یزد، ویژگیهای شخصیت یزدیها، دین اسلام و شخصیت حضرت محمد(ص) و تأثیرات این آئین و پیامبر بزرگوار اسلام بر مردم ایران و به ویژه ساكنان منطقه كویری یزد، تأثیرات برآمده از ساختارهای مذهبی و نكاتی از این دست پرداخته و از این طریق سعی كرده است مشكلات كوچك و بزرگ بر سر راه تبلیغ مسیحیت در میان مردم مسلمان ایران و به ویژه مردم شهر یزد و راههای غلبه بر آنها را به اهلش بیاموزد. به عبارت دیگر، کتاب مالكوم حاوی دستورالعملهای یک مبلغ با تجربه به سایر مبلغان مذهبی است.
دو فصل اولیه كتاب مالكوم به توصیف شهر یزد و نوع زندگی مردم آن جا اختصاص دارد كه طی مباحث آن برخی نكات مربوط به زندگی اجتماعی و اقتصادی یزدیها نیز ضمن بیان تأثیر محیط مورد اشاره قرار گرفتنه است. مؤلف در این توصیفات میكوشد تأثیر یكنواخت و از نظر او بیروح منطقه كویری یزد را بر نحوه تفكر و اندیشه یزدیهای مسلمان نشان دهد و ضمن مقایسه آن با اندیشه و نظام فكری اروپاییها، تلاش میكند آن ذهنیت مخاطبان یزدی را برای مبشران و مبلغان مسیحی روشن كند؛ تا آنان بتوانند شیوه درستی برای تبلیغ در پیش گیرند؛ و به اصطلاح در برخورد با مسلمان یزدی و تبلیغ وی از راهش وارد شوند. نكته جالب در این تجزیه و تحلیل و به خصوص مقایسه ذهن یك یزدی با ذهن یك اروپایی نشان دادن برخی تصورات ایرانیان نظیر مفهوم كشور در نظر آنان و معادل بودن آن با شهر و دیار یا زادبوم است. در همین فصول ناپیر از وضعیت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و مذهبی اقلیتهای دینی ایران و تغییر و بهبود اساسی وضع زردشتیان در نتیجه تحولات عصر ناصری و ادوار بعد از آن و نقش حكومت انگلیسی هند در این بهبودی و پیوند پارسیان هند و زردشتیان ایران با استعمار انگلستان یاد میكند.
اشارههای مالكوم به اقلیتهای مذهبی و دینی شهر یزد، معطوف به زردشتیان، بابیها، بهائیان و یهودیان است. او در این اثر بر اساس رویكرد جریان شرقشناسی معاصر، از آئین زردشت سرسختانه و بسیار جانبدارانه حمایت کرده و به صراحت مینویسد زردشتیان برای خدمت به کشورهای اروپایی جهت تشکیل هر قدرت دست نشاندهای در جنوب ایران آماده هستند و افزون بر آن، به رغم اعتقادی که به برتری الهی آئین مسیحیت دارد، کوچکترین تلاشی برای مسیحی کردن زردشتیان نمیكند و آن گونه که از کتابش برمیآید به طور ضمنی از آنان میخواهد بر دین خویش باقی بمانند!
ناپیر مالكوم اشاراتی گذرا هم به وضع یهودیان دارد، اما بیشترین توجه او در سراسر كتابش معطوف به بابیها و بهائیان است. مالكوم به دلیل وجود تضادهای گسترده میان پیروان این دو فرقه با مردم شیعه مذهب ایران، آنان را در برابر شیعیان مورد حمایت قرار میدهد، هرچند از آن جا كه به هر شكل بابیها و بهائیها را مسلمان میداند(!) زردشتیها یا به قول خود پارسیان را به طور كامل بر آنها برتری داده و ضمن ذكر بعضی از مباحثات خود با بهائیان و بابیان انتقادات متعددی بر اعتقادات آنان وارد میكند. لیكن در مجموع او همراه با مواضع استعماری كشورهای اروپایی نسبت به فرقههای ساختگی بابیه و بهائیه، آنها را در مقابل مسلمانان مورد حمایت گسترده قرار میدهد و به ارائه گزارشهای یک سویه از برخوردهای مذهبی میان شیعیان و بابیها در یزد میپردازد.
فصل سوم كتاب مالكوم به گفتوگو از آئین اسلام و مذهب تشیع اختصاص یافته است. در این بخش هم ناپیر با همان رویكرد شرقشناسان همدوره خود و با ادعای نقادی بیطرفانه، به شدت به اسلام و شخصیت پیامبر حمله میكند و سپس به مقایسه باورهای اسلام و مسیحیت در مورد خداوند و توحید و نبوت میپردازد و بعد از آن به توصیف صوفیان و اعتقادات آنها و تأثیراتشان بر عقاید بابیها و بهائیها روی میآورد. مالكوم در این فصل از كتاب خود به تجزیه و تحلیل شرایط و علل پیدایش فرقههای مجعول بابیه و بهائیه پرداخته و اطلاعات نسبتاً مفصلی در مورد باورها و رفتارهای پیروان این دو فرقه و تضادهای آنها با یكدیگر عرضه میكند و ضمن آن به صراحت از فضای ایدهآل ناشی از ظهور و فعالیت این فرق برای تبلیغ مسیحیت از یك سو و تضعیف اسلام از سوی دیگر سخن میگوید.
در فصل پنجم كتاب اطلاعات خواندنی و جالبی در مورد خصوصیات شخصی مردم یزد، زبان فارسی و آداب و رسوم یزدیها آمده است. ناپیر در این فصل به توصیف ویژگیهای فردی و اجتماعی ساكنان خطه یزد پرداخته و ماجراهایی را هم از خاطرات شخصی خود در تأیید نتیجهگیریهایش ذكر میكند. طی این فصل یزدیها هم تحقیر و هم ستایش میشوند و مالكوم علاوه بر بیان صفات نیك و بد آنان از نظر خود، به ریشهیابی علل شكلگیری آن صفات میپردازد؛ هرچند از نتیجهگیریهای او كاملاً مشخص است كه همچون بسیاری از بیگانگان او نیز آن طور كه باید و شاید در درك مردم ایران و شناخت دقیق و واقعی خصوصیات آنان موفق نبوده و در قضاوتهای خود تا حد زیادی تحت تأثیر پیشداوریها و پیش زمینههای ذهنی خود و مهمتر از همه تحت تأثیر نگاه خصمانهاش نسبت به آئین اسلام قرار داشته است. در پایان این فصل، مالكوم یزد را به دلیل برخورداری از موقعیت مناسب و احساس نیاز مردم آن جا به اصلاح، و در واقع به دلیل آشوبهای موظف ایجاد شده از سوی فرق بابیه و بهائیه، جزو بهترین مناطق برای كار تبلیغ مسیحیت معرفی میكند.
فصول ششم و هفتم كتاب ناپیر به بیان و شرح مشكلات كوچك و بزرگ موجود بر سر راه مبلغین مذهبی در دعوت به آئین مسیح، استفاده از راههایی همچون ارائه كمكهای خیریه، كارهای طبی و كارهای آموزشی برای كشاندن مسلمانان به پذیرش مسیحیت و ارائه رهنمودها و توصیههای متعدد و گوناگون به میسیونرها برای بهبود و پیشبرد كار تبلیغ مسیحیت و غلبه بر مشكلات متعدد براساس تجارب و آزمونهای فردی خود او اختصاص دارد و در خلال آنها اطلاعات گذرایی هم پیرامون مسائل اقتصادی و اجتماعی یزد ارائه شده است. با این كه مالكوم در نهایت هم اشاره صریحی به میزان موفقیت احتمالی یا نسبی خود و همكارانش در مسیحی كردن یزدیها نمیكند، ولی از خلال گفتههای او و توجه به اوضاع اجتماعی یزد در اوایل قرن بیستم براساس سایر منابع تاریخی و نیز توجه به تعلقات مذهبی شدید یزدیها-كه مالكوم خود نیز به آن مكرراً اذعان میكند- میتوان دریافت تنها عده معدودی بر اثر فعالیتهای انجمن تبلیغی كلیسا در یزد به دیانت مسیح گرویدند.
در مجموع ناپیر مالكوم قضاوت و دیدگاهی بسیار دشمنانه نسبت به اسلام و بسیار تحقیرآمیز نسبت به ایرانیان مسلمان و مردم یزد، به استثنای زردشتیان، دارد. او اسلام را موجب تباهی ایران میداند، هرچند در پایان فصل سوم كتاب خود كه اوج حمله به اسلام است، از خواننده به دلیل توهین به اسلام عذرخواهی میكند و در عین حال یادآوری مینماید كه تنها مطالبی رایج را بر زبان آورده است! گذشته از اینها، از مسائل و مطالبی كه وی در مورد تاریخ و الهیات اسلام و مذهب تشیع بیان میكند، آشكار است كه او مطلقاً شناخت و آگاهی دقیق و كاملی از آئین اسلام نداشته است. مالكوم همچنین به رغم تحقیر یزدیهای مسلمان، در چندین جای كتابش از هوشمندی، سخاوت، مهماننوازی، معاشرتی بودن و خصوصیات خوب دیگر مردم یزد به نیكی و با ستایش یاد میكند.
كتاب ناپیر مالكوم مورد توجه محققان تاریخ فرقههای بابیه و بهائیه همچون ادوارد براون، و به دلیل ارائه گزارشهای یك سویه و جانبدارانه از برخوردهای بابیها و بهائیها با شیعیان در یزد مورد توجه و استناد پیروان این دو فرقه، و بعد از اینها مورد توجه زردشتیها برای مستند كردن محدودیتهای جامعه اقلیت زردتشتی ایران در قرن نوزدهم، قرار داشته است.
منبع:مجموعه مقالات ایران و استعمار انگلیس ، همایش دوم ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، بهار 1391 ص 241 تا 248
منبع بازنشر: سایت ماهنامه الکترونیکی دوران - شماره 112 - اسفند 1393
تعداد بازدید: 1069