22 فروردین 1394
ناامنی، قحطی، از هم گسیختگی، فقر، بلاتکلیفی، احتکار و مهمتر از همه سیر تصاعدی هزینه زندگی و تورم اقتصادی، اهالی خراسان را را بیش از سایر نقاط دیگر به ستوه آورده بود.
به دنبال شایعه آمدن قوای شوروی به طرف شهرهای خراسان، عدهای از رؤسای ادارات شهرها را ترک کردند این امر باعث نگرانی و تشویش بیشتر مردم شد.
در سپیده دم چهارشنبه پنجم شهریور از باجگیران به وسیله تلفن به پاکروان استاندار خراسان اطلاع دادند که روسها از مرز باجگیران عبور کردهاند و از طرف مرزداران و ژاندارمهای ایران نیز چند تیر شلیک شده است. نیم ساعتی از این خبر نگذشته بود که بمباران مشهد از طرف روسها شروع شد: روسها چهل فروند از هواپیماهای جنگی خود را به هودان مقابل باجگیران که در مرز مشترک ایران و شوروی واقع است آورده و در آنجا بارگیری کردند تا دوستی دیرینه را با بمب پاسخ گویند.
صبح روز چهارشنبه پنجم شهریور 1320 برای مردم قوچان روزی غیر منتظره و روز وحشت بود. سه فروند هواپیمای جنگنده شوروی در آسمان آن شهر پدیدار گردید. از طرف لشگر نهم خراسان دو ستون جهت مقابله تعیین شد. ستون اول مأمور حفظ گردنه «مزدوران» در محور مشهد ـ سرخس گردید و ستون دوم مأمور حفظ گردنه امامقلی در محور شهرهای شمال غربی استان گردید.
اما از آنجایی که لشگر وسایل موتوری کافی برای حمل این ستونها نداشت، در شهر مشهد شروع به جمعآوری چند کامیون و اتوبوس کرد. ولی رانندگان و صاحبان کامیونها و اتوبوسها که جز به ماشینهای خود نمیاندیشیدند، در مدت بسیار کوتاهی تمام ماشینها را پنچر کرده و موتورها را از کار انداختند و به هر وسیلهای متوسل میشدند تا کامیونهای آنها بدست لشگر نیفتد و این ستون به آن دلیل که 200 کیلومتر از منطقه مورد نظر دور بود و هیچ نوع وسیلهای نیز برای انتقال نیروها در اختیار نداشت، نتوانست به سرعت خود را به گردنه امامقلی در محور قوچان و باجگیران برساند و به این ترتیب شهر قوچان و بعضی نقاط شمال غربی استان از طرف نیروهای موتوری شوروی اشغال شد و به فاصله اندکی شهر مشهد نیز به تصرف آنان درآمد و به سرعت به طرف جنوب خراسان حرکت کردند.
در این روزها اعلامیههایی از جانب روسها به وسیله هواپیما روی شهرها ریخته میشد که:
«ما با شما جنگ نداریم ما پس از خارج کردن عمال نازیها و ستون پنجم آلمان از ایران، این کشور را ترک خواهیم کرد».
در زمان قاجار قرار دادی به نام قرار داد «آخال» به صورت سرّی میان دولت ایران و روسیه تزاری امضاء شد که طبق فصل چهارم آن قرار داد به دولت روسیه اجازه داده شد هر وقت برای مرزهای خود احساس خطر نماید و لازم بداند میتواند قشون خود را برای حفظ امنیت ولایات مرزهای خود از لطف آباد و شلیگان (درگز) و سرخس به خاک ایران وارد نماید.
وقتی که ارتش شوروی در سوم شهریور 1320 از مرزهای سرخس و لطف آباد به ایران وارد شد و به سوی مشهد به حرکت در آمد، ضمن اعلامیهای که قبلاً به فارسی چاپ کرده بودند، به مردم ایران اعلام کردند که دولت شوروی، طبق فصل چهارم قرار داد مذکور، ارتش خود را به خاک ایران وارد کرده است، و آن اعلامیه را در شهرهای مسیر راه خود، درگز، قوچان، سرخس، مشهد بین مردم منتشر کردند.
ساعت سه بعدازظهر، روز هفتم شهریور ماه 1320 تلگرافی به لشگر مخابره و ضمن آن دستور داده شد که ضمن ترک مقاومت لشگر در مقابل قوای شوروی خلع سلاح گردد.
به دنبال دستور ترک مقاومت، نیروهای ارتش بدون مقاومت به سمت تربت حیدریه عقب نشستند و کلیه اسلحه و مهمات و اموال و اسب و قاطرها را در همانجا گذاشتند.
نیروهای روس در شهرهای خراسان با توپ و تانک واسب و گاری و ماشین و پیاده میآمدند. سربازخانهها اشغال شد، زرهپوشهای پر از سرباز روسی در مناطق حساس شهرها مستقر شدند، شهربانی تسخیر شد و به در و دیوار شهر اعلامیه زدند که هر کس هر نوع اسلحهای دارد، باید در ظرف چهل و هشت ساعت بیاورد و به ستاد لشگر تحویل بدهد، در غیر این صورت هرگاه در دست کسی اسلحه دیده بشود، به اشد مجازات محکوم میگردد. مهاجرینی که تازه از شوروی برگشته بودند چون به زبان روسی آشنا بودند. مشاور آنها شدند و تمام مراکز را به قوای شوروی نشان میدادند. سربازان روسی و گاریهای چهارچرخه و کامیونهای ارتشی آنها در بعضی خیابانها دیده میشدند.
سرانجام با انعقاد قرارداد (کنفرانس تهران) ادارات دولتی از قوای روسی خالی شد و برای شهرها فرماندار و رئیس شهربانی و فرمانده ژاندارمری تعیین شد و حفظ نظم و امنیت شهرها مجددا به دستگاههای دولتی منتقل شد و نیروی انتظامی در شهرها و دهات مستقر شد.
با این وجود شهرها همچنان در اشغال قوای روس بود و ساختمانهای مهم و باغهای اطراف شهرها در تصرف نیروهای آنان قرار داشت. ورود و خروج در شهرها با مراقبت شدید مأمورین شوروی انجام میگرفت و رفته رفته دخالت مأمورین روسی در امور داخل شهر و حتی انتخابات انجمن ایالتی و ولایتی و تعیین نماینده مجلس شورای ملی به چشم میخورد. از آن طرف خواربار و به خصوص گندم و گوسفند با پول ایرانی خریداری و بدون تشریفات اداری و گمرکی از قوچان به روسیه فرستاده میشد. مردم سخت خشمگین و ناراحت بودند و با نگرانی بسیار روزگار میگذرانیدند.
مجالس دینی و روضهخوانی که قبل از واقعه شهریور 1320 ممنوع بود، مجدداً دایر گردید زنها با چادر و حجاب رفت و آمد میکردند و مأمورین شهربانی که قبلاً با شدت مانع داشتن چادر و حجاب میشدند و حتی زنهای محجبه را در خیابانها تعقیب میکردند، دیگر متعرض کسی نمیشدند و کارمندان ادارات دولتی که تا این زمان دارای لباس متحدالشکل بودند، میتوانستند با هر لباس که میل داشتند ظاهر شوند. احزاب و گروههای گوناگون سیاسی با عقاید و مرامهای مختلف دایر گردید.
وضع عمومی مردم به خصوص کارمندان دولت از لحاظ معاش به سختی میگذشت، زیرا در این ایام آذوقه و خواروبار روز به روز رو به گرانی و نرخ آنها دائم در حال افزایش بود. اوضاع جبهههای جنگ بین متفقین و آلمان و ژاپن همچنان خونینتر و وخیمتر میشد.
سرانجام بعد از گذشت چهار سال و شش ماه از تاریخ اشغال ایران توسط نیروهای بیگانه، طلیعه صلح پدیدار شد و پایان جنگ جهانی دوم اعلام گردید.
رادیو تهران ساعت 8 بعدازظهر روز سه شنبه 18 اردیبهشت ماه 1324 پیام شاه را به ملت ایران پخش کرد و بلافاصله یکصد و یک تیر توپ شلیک گردید.
در خراسان بدین مناسبت جشن و سرور بر پا شد و سر در مغازهها و مؤسسات با پرچم ملی و قالیچه تزئین و چراغانی گردید.
نیروهای انگلیس و امریکا از ایران خارج شدند ولی نیروهای شوروی برخلاف قرارداد سه جانبه و بر خلاف انتظار ملت ایران به بهانههای مختلف ازتخلیه ایران خودداری کردند و پس از سفر قوام به شوروی و ترتیب موافقت نامه از اوایل خرداد 1325 ه .ش، قوای شوروی از خاک ایران منجمله خراسان خارج شدند.
منبع: سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
منبع بازنشر: سایت جامجم ایام
تعداد بازدید: 1182