انقلاب اسلامی :: ساده‌زیستی؛ شاخصه‌ی مهم رهبری امام خمینی (ره) - میزانی برای رهبری در جامعه اسلامی

ساده‌زیستی؛ شاخصه‌ی مهم رهبری امام خمینی (ره) - میزانی برای رهبری در جامعه اسلامی

29 فروردین 1394

امام (ره) همواره به مسئولین گوشزد می‌کردند که مبادا از شانه‌های مردم بالا رفته و با کوخ‌های مردم کاخ بسازید. ایشان ساده‌زیستی و تلاش را مهم‌ترین ویژگی برای مسئولین می‌دانستند و به آن‌ها گوشزد می‌کردند که از مهم‌ترین عواملی که موجب ساده‌زیستی و تلاش مردم برای پیشرفت کشور می‌شود، بی‌پیرایه بودن زندگی مسئولین نظام است.

از دیرباز تأثیر نوع زندگی حاکمان بر مردم بسیار پررنگ و قابل تأمل بوده است. بسته به نوع حکومت موجود، انتظارات مردم از حاکمان نیز متغیر است. با این حال، در برخی موارد، نگاه مشترکی وجود دارد. به‌طور مثال، در میان تمامی حکومت‌های گذشته و حال جهان، نوع زندگی حاکمان، که شامل تجمل‌گرایی و ساده‌زیستی است، مورد رصد مردم قرار می‌گیرد. طبیعتاً اسلام و حکومت‌های که پس از گسترش اسلام در سرزمین‌های اسلامی شکل گرفت، از این مسئله مستثنا نیستند.

اسلام دینی برپایه‌ی برابری و برادری است و از این حیث، هیچ تفاوتی بین رهبر جامعه و مردم عادی قائل نمی‌شود. جدای از این قاعده‌ی عرفی و شرعی، در اسلام با نگاهی به زندگی پیامبر اسلام (ص) و ائمه (ع)، به اصل ساده‌زیستی در زندگی ایشان برخورد خواهیم کرد. در نگاه اسلام، ساده‌زیستی یک ارزش معنوی به حساب می‌آید. پیشوایان تمامی ادیان، ساده‌زیستی و قناعت را ارزشی والا دانسته و افراد ساده‌زیست را می‌ستودند.

این اصل در میان تمامی پیامبران هرکدام به‌شکلی وجود داشته است. با این حال، پیامبر اسلام (ص) نمونه‌ی اعلای ساده‌زیستی در میان تمامی پیامبران به‌شمار می‌رفت که این مسئله یکی از مهم‌ترین دلایل در پذیرش اسلام از سوی بسیاری از فقرا و ضعفا بود. حضرت علی (ع) در توصیف پیامبر اسلام (ص) می‌فرمایند: «برای تو کافی است که رسول خدا را اطاعت نمایی تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی‌ها و عیب‌های دنیا و بسیاری خواری و زشتی‌های آن باشد؛ چه اینکه دلبستگی‌های آن از او گرفته شده و برای غیر او گسترده شده است، از نوش آن نخورد و از زیورهایش بهره نبرد.»[1]

حضرت علی (ع) در ادامه و در خصوص ساده‌زیستی پیامبر اسلام می‌فرمایند: «پیامبر (ص) روی زمین غذا می‌خورد و همچون بندگان می‌نشست و به دست خود کفشش را پینه می‌زد و جامه‌ی خود را وصله می‌کرد و بر الاغ بی‌پالان سوار می‌شد و دیگری را در کنار خود سوار می‌کرد.»[2]

این در حالی بود که پیامبر اسلام پس از فتح مکه به‌عنوان رهبر تمامی سرزمین عربستان، جایگاه بسیار والایی داشتند، ولی برخلاف سنت زندگی پادشاهان، ساده‌زیستی و قناعت را پیشه کردند. همچنین با نگاهی به زندگی حضرت علی (ع) به‌عنوان اولین امام شیعیان و به‌عنوان خلیفه‌ی مسلمین، به اصل ساده‌زیستی در زندگی ایشان آگاه خواهیم شد. به‌عنوان نمونه، ایشان می‌فرمایند: «به خدا سوگند، این جامه‌ی پشمین خود را آن‌قدر وصله کرده‌ام که از وصله کردن دوباره‌ی آن شرم دارم.»[3]

موارد بسیاری از این قبیل را می‌توان در زندگی تمامی امامان شیعه ذکر کرد. نکته‌ی قابل تأمل در این است که ایشان به‌عنوان رهبران جامعه‌ی خود یا حداقل قشر عظیمی از پیروان مذهب تشیع به‌شمار می‌رفتند و اگر می‌خواستند به شیوه‌ی سایر خلفا و پادشاهان زندگی کنند، با هیچ‌گونه کمبودی مواجه نبودند. نوع زندگی و ساده‌زیستی پیامبر اسلام (ص) و ائمه به‌صورت یک الگو در جامعه‌ی اسلامی ارائه شد. هرچند که پس از ایشان، عمده‌ی حاکمان جوامع اسلامی نتوانستند به این شیوه عمل کنند؛ اگرچه در رهبری جمهوری اسلامی، سبک ساده‌ی زندگی به‌عنوان معیاری برای ارائه‌ی الگوی اسلام ناب محمدی مورد توجه قرار گرفت.

بر این اساس، اگر بخواهیم در تاریخ اسلام نمونه‌ای ذکر کنیم که تلاش نموده تا به سبک ائمه‌ی اطهار عمل کند و ساده‌زیستی را معیار خود در زندگی قرار دهد، بدون تردید، باید از بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی (ره) نام ببریم.

با نگاهی به زندگی پادشاهان در ایران، چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام (که به حکومت طاهریان در خراسان برمی‌گردد)، با قاطعیت می‌توان عنوان کرد که زندگی اشرافی در میان تمامی این حاکمان وجود داشته و فقط در زندگی برخی از این حکام با شدت کمتری دنبال می‌شده است. زندگی اشرافی حکام، اولین دلیل برای فاصله گرفتن حاکم از مردم و عدم درک خواسته‌های ایشان بوده است.[4]

جدای از ظلم و ستمی که از سوی حکام به مردم روا داشته می‌شد، اکثر مالیات‌ها و مخارجی که از جانب مردم صورت می‌گرفت، برای ساخت کاخ‌های حاکمان هزینه می‌شد. در کنار آن، فروش منابع و سرزمین‌های کشور به ملل مختلف، که به‌عنوان سرمایه‌ی ملی و حق تمامی مردم کشور از آن یاد می‌شود، صرف هزینه‌های شخصی می‌شد. در تاریخ ما، این رویکرد در دوران قاجار به‌شکل مستقیم و آشکار و در دوره‌ی پهلوی اول و دوم به‌شکل نسبتاً غیرمستقیم پیگیری می‌شد که در مجموع، موجب فاصله گرفتن مردم از حکام در ایران شده است.[5]

دلایل متعددی در پیروزی انقلاب 1357 در ایران دخیل بوده است که می‌توان آن‌ها را در زیر چارچوب زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی طبقه‌بندی نمود. اگرچه محدودیت‌های سیاسی که پس از کودتای 28 مرداد 1332 از سوی دربار پهلوی بر فعالان سیاسی و مردم عادی اعمال می‌شد، نقش مهمی در بروز اعتراضات و در نهایت، انقلاب سال 1357 ایفا کرد، ولی به نظر می‌رسد مهم‌ترین عامل را باید فاصله گرفتن شخص شاه و دربار وی از مردم عنوان کرد. این مسئله خود ناشی از بروز عوامل دیگری بود. مهم‌ترین این عوامل را می‌توان در شرایط سخت اقتصادی برای مردم، عدم رعایت آموزه‌های اسلام، فساد حاکم بر دربار و کابینه‌هایی که یکی پس از دیگری و به‌صورت فرمایشی روی کار می‌آمدند و همچنین تجمل‌گرایی بیش از حد شاه پهلوی خلاصه کرد.

فساد حاکم بر این حکومت موجب شده بود که بسیاری از منابع درآمد کشور از جمله صادرات نفت، بسیاری از کارخانه‌ها، بانک‌ها و مؤسسات به‌صورت انحصاری در اختیار شخص شاه و دربار قرار گیرد و صرف تجملات و عیاشی‌ها شود. این در حالی بود که بین سال‌های 1340 تا 1353 به دلیل کاهش قیمت نفت به‌عنوان مهم‌ترین منبع درآمد کشور، شرایط بسیار بد اقتصادی در جامعه به وجود آمده بود و بسیاری از کارخانجات خصوصی رو به تعطیلی نهاده و مردم فشار اقتصادی زیادی را تحمل می‌کردند.

با شروع جنگ میان کشورهای عربی و اسرائیل، قیمت نفت افزایش پیدا کرد و درآمد فروش نفت حدود سه برابر شد. با این حال، این سرازیری ثروت به کشور، تغییر ملموسی در زندگی مردم ایجاد نکرد و تقریباً تمامی این درآمدها صرف خودسری‌های استبدادی شاه، جشن‌های 2500ساله‌ی دربار و هزینه‌های خاندان سلطنتی شد.[6]

شاه که از چندین سال قبل در تدارک برگزاری جشن‌های 2500ساله‌ی شاهنشاهی بود، حال با سرازیری پول‌های هنگفت ناشی از فروش نفت، آرزوی دیرین خود را در حال تحقق می‌دید. با توجه به اسناد موجود، برگزاری جشن‌های 2500ساله‌ی شاهنشاهی بالغ بر 150 میلیون دلار هزینه برداشته است. این هزینه‌های سرسام‌آور در حالی انجام گرفت که بسیاری از مردم روستاهای ایران نان شب خود را نیز نداشتند و با سختی زندگی را سپری می‌کردند. جدای از این‌ها، بسیاری از کارخانجات تولیدی که وابسته به بخش خصوصی بود، تعطیل شده و ایران با اقتصادی رو به زوال مواجه بود.[7]

خوش‌گذرانی‌ها و ولخرجی‌های بیش از پیش دربار پهلوی، در کنار سانسور اطلاعات، فشارهای سیاسی و عدم توجه به قوانین اسلامی از سوی دربار و مسئولین حکومت پهلوی، موجب فاصله گرفتن مردم از آن‌ها و شکل‌گیری تظاهرات و اعتراض‌ها در سراسر ایران شد که در این میان، وجود رهبری حضرت امام (ره) این اعتراضات را سازمان‌دهی و هدفمند کرد و در نهایت، منجر به انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 شد.

با نگاهی گذرا به زندگی حضرت امام خمینی (ره)، چه قبل از دوران رهبری جمهوری اسلامی که عمدتاً در تبعید سپری شد و چه پس از استقرار نظام سیاسی جدید، متوجه عدم تفاوت میان آن دو خواهیم شد. وجود ویژگی‌های مثبت متعدد در شخصیت ایشان، از جمله روحانی بودن، کاریزمای رهبری، صداقت، تبلیغ دین و ساده‌زیستی موجب شد مردم ایران ایشان را به‌عنوان رهبر خود در زمان اعتراضات برضد رژیم پهلوی و نیز پس از پیروزی انقلاب برگزینند.

در واقع یکی از بارزترین ویژگی‌های شخصیتی حضرت امام خمینی (ره)، ساده‌زیستی ایشان است. این ساده‌زیستی هم در بحث معاش، نوع پوشش و محل زندگی وجود داشت و هم در برخورد با مردم جلوه‌گر می‌شد. حضرت امام (ره) در تمام طول عمر خود، دست از ساده‌زیستی برنداشتند و همین امر یکی از دلایل مهم در موفقیت ایشان در مبارزات مستمر علیه حکومت پهلوی بوده است.

بررسی زندگی ایشان به‌صورت جزئی‌تر در این نوشتار ممکن نیست، اما ذکر دو نمونه برای بیان آن می‌تواند به روشن‌تر شدن این واقعیت اشاره کند. رهبر انقلاب، در تمام طول زندگی خود هیچ‌گاه خانه‌ای بزرگ برای خود فراهم نکردند و حتی حسینیه‌ای که محل دیدارهای ایشان با مردم و مسئولین بود، به همان صورت کاهگلی باقی ماند و ایشان نخواستند که از هزینه‌ی بیت‌المال برای رنگ و گچ‌کاری آن استفاده شود. با اینکه همواره از سوی مسئولین به ایشان اصرار می‌شد که وسایل منزل را تغییر دهند و آن‌ها را نو کنند، ولی حضرت امام (ره) با اعلام مخالفت خود، بیان می‌کردند وقتی مستضعفین این مملکت حتی نان شب خود را ندارند، من چگونه می‌توانم آنان را نادیده بگیرم و متفاوت از آن‌ها زندگی کنم.[8]

اگرچه زندگی امام پیش از انقلاب نیز مبتنی بر ساده‌زیستی بود، ولی مردم پس از پیروزی انقلاب بیشتر با شخصیت و منش ایشان آشنا شدند. حضرت امام (ره) همواره اعلام می‌کردند جمهوری اسلامی حکومت پابرهنگان است و تلاش می‌کردند زندگی ایشان را بهبود بخشند. این نظرات از همان سخنرانی آغازین در بهشت زهرا شروع شد و تا زمان فوت ایشان ادامه پیدا کرد. در واقع تمام دغدغه‌ی ایشان یکی اجرای قوانین اسلامی و دیگری توجه به زندگی مستضعفین و تلاش برای بهبود زندگی ایشان بود.

ساده‌زیستی که هم در زندگی و هم در زبان امام دیده می‌شد، شاید مهم‌ترین وجه از شخصیت ایشان بود. حضرت امام (ره) همواره به تمام مسئولین کشور گوشزد می‌کردند که مبادا از شانه‌های مردم بالا رفته و با کوخ‌های مردم کاخ بسازید. ایشان ساده‌زیستی و تلاش را مهم‌ترین ویژگی برای مسئولین می‌دانستند و به آن‌ها گوشزد می‌کردند که یکی از مهم‌ترین عواملی که موجب ساده‌زیستی و تلاش مردم برای پیشرفت کشور می‌شود، بی‌پیرایه بودن زندگی رهبران و مسئولین نظام است، زیرا مردم همیشه از زندگی مسئولین و رهبران خود الگوبرداری می‌کنند.[9] همچنان‌که حضرت علی (ع) برآن بودند که «مردم به حاکمان خود شبیه‌ترند تا به پدرانشان.»[10] از این رو، از نظر امام خمینی، مسئولین در کنار ساده‌زیستی، باید تمام توان خود را برای آسایش و رفاه مردم و نیازمندان به کار گیرند، زیرا این حکومت به‌وسیله‌ی همین مردم شکل گرفته و بدون حمایت آن‌ها نیز ادامه نخواهد یافت.


پی‌نوشت‌ها

[1]. نهج‌البلاغه، صبحی صالح، خطبه‌ی 160.
[2]. همان.
[3]. نهج‌البلاغه، خطبه‌ی 160.
[4]. مقدمه‌ی ابن‌خلدون، ج 1، ص 320.
[5]. یرواند ابراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ص 378.
[6]. اسدالله علم، یادداشت‌های علم، جلد سوم، چاپ اول، تهران، کتابسرا، 1377، ص 46.
[7]. بزم اهریمن، برگزاری جشن‌های دوهزاروپانصدساله‌ی شاهنشاهی به روایت اسناد ساواک، جلد اول، چاپ اول، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1377، ص 26.
[8]. حمید روحانی، نهضت امام خمینی، جلد سوم، چاپ اول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374، ص 977-979.
[9]. امام خمینی (ره)، صحیفه‌ی نور، جلد اول، ص 206.
[10]. نهج‌البلاغه، خطبه‌ی 160.


* فرود نودهی، پژوهشگر تاریخ معاصر




منبع: سایت برهان



 
تعداد بازدید: 1149


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: