29 فروردین 1394
پس از كودتای 28 مرداد 1332، آمریكا، فضا و شرایط را بهمنظور حضور و حاكمیت بلامانع خویش در ایران مساعد یافته و در صدد برآمد تا در تمام شئون ایران دخالت كرده و جایگزین انگلیس شود. یكی از زمینههای مورد نظر، بخش امنیتی و اطلاعاتی بود. تا پیش از این مقطع، انگلیس از حضوری پررنگتر برخوردار بود و آمریكا نیز بهمنظور كسب جایگاه مناسب تلاش میكرد; ولی نتایج جنگ جهانی دوم و توافقات جدید در تعیین حوزههای نفوذ و همچنین كمك مؤثر و مستقیم آمریكا در پیروزی كودتا و بازگرداندن محمدرضا به ایران در سال 1332، آزادی عمل بیشتری را برای آمریكا فراهم كرد و از این تاریخ بود كه آمریكاییها، با تمام امكانات وارد عرصههای مختلف شدند و حاكمیت بلامنازع خود را تثبیت كردند. در این راستا، هدایت و كنترل دو پایگاه بیش از دیگر پایگاهها مورد نظر آنها بود: ارتش و راهاندازی سازمان اطلاعات و امنیت داخلی. اولی، بهمنظور حفاظت و حراست از مهرهای كه توسط آنها مجدداً در ایران روی كار آمده بود، در مقابل هجوم بیگانگان و ایجاد نقش ژاندارمی در منطقه خاورمیانه برای سركوبی نهضتهای آزادیبخش; و دومی، بهمنظور حمایت و پشتیبانی و حفظ او در مقابل نیروهای داخلی. البته باید توجه داشت كه این دو، هدف اصلی و غایی آمریكا نبود، بلكه اهداف اصلیتر دیگری نیز مدنظر بودهاند:
«... پس از 28 مرداد 32، كه آمریكاییها با قدرت تمام وارد صحنه شدند و تصمیم گرفتند كه ایران را بهعنوان پایگاه اصلی خود در منطقه حفظ كنند، در درجه اول به ایجاد دستگاه ضداطلاعات ارتش و تقویت آن و در درجه دوم به تأسیس سازمان امنیت كشور (ساواك) پرداختند. طبیعی بود كه اگر ایران میبایست پایگاه اصلی آمریكا در منطقه باشد، به یك سیستم اطلاعاتی و امنیتی قوی نیاز داشت. مضافاً اینكه در شمال آن رقیب اصلی آمریكا، یعنی شوروی كمونیستی، با حضور خود این پایگاه غرب را تهدید میكرد. به علاوه تأسیس دستگاه اطلاعاتی و امنیتی ایران توسط آمریكا به او این امكان را میداد تا تسلط كامل خود را تأمین كند و نفوذ خود را در ایران عمق بخشد1...»
البته ضعف اطلاعاتی در ایران از سابقهای دیرین برخوردار بود، ولی آمریكا مترصد فرصتی بهمنظور حضور در ایران و بهدست آوردن مقام انگلیس در این زمینه بود. كودتای 28 مرداد; فعالیت تودهایها و... از جمله عواملی بودند كه شرایط مناسب را برای آمریكاییها فراهم كرد:
«... پس از بركناری رضاشاه كه با از هم پاشیدگی و تضعیف ارتش همراه بود، جانشین او نه یك پلیس مخفی قوی و نه یك ارتش قابل اتكأ در اختیار داشت. از طرف دیگر كشور در اشغال نیروهای بیگانه بود و محمدرضاشاه در سالهای نخستین سلطنت در واقع فاقد چشم و گوش[سازمانها و تشكیلات جاسوسی و امنیتی] پشتیبان خود بود. بعد از خروج نیروهای بیگانه از ایران كشمكشهای داخلی و درگیری با مصدق او را از فكر تشكیل یك سازمان اطلاعاتی بازداشت تا اینكه پس از سقوط مصدق، كشف یك شبكه وسیع جاسوسی از طرف روسها در ارتش ایران شاه را به سختی تكان داد. این شبكه كه به وسیلة حزب توده سازمان داده شده بود صدها افسر را تا بالاترین ردههای فرماندهی شامل میشد. پس از كشف و متلاشی شدن این شبكه، شاه به فكر تشكیل یك سازمان اطلاعاتی مجهز و مدرن افتاد و برای مقابله با تشكیلات نیرومند جاسوسی روسها در ایران به دوستان آمریكایی خود متوسل شد. در سال 1957 [1335] سازمان سیا طرح و چارچوب تشكیلاتی یك سازمان جدید اطلاعاتی را به شاه داد و خود در تأسیس و سازمان دادن آن مشاركت كرد. این تشكیلات كه به نام سازمان اطلاعات و امنیت كشور نامیده میشد به زودی به نام مخفف آن یعنی ساواك شهرت یافت. 2...»
به همین منظور، ساواك با هدایت آمریكاییها و با ساختاری مشابه سازمانهای جاسوسی سیا و F.B.I در دو زمینه فعالیت اطلاعاتی و امنیتی تأسیس و شروع به كار كرد:
... ساواك، سازمان اطلاعات و امنیت كشور، در سال 1957 [1335] «به منظور حفظ امنیت كشور و جلوگیری از هرگونه توطئة زیانآور علیه منافع عمومی» تأسیس شد. به اصطلاح آمریكایی، قرار بود ساواك، آمیزهای از سیا و «اف.بی.آی» و سازمان امنیت ملی باشد. اختیارات آن نظیر سازمانهایی كه در زمان داریوش بهعنوان «چشم و گوش شاه» خدمت میكردند، بسیار وسیع بود. وظیفة اصلی آن حمایت از شاه از طریق كشف و ریشهكن ساختن افرادی كه با حكومت مخالف بودند و اطلاع دادن از وضع و حال و روز مردم به او بود. مأموران ساواك به وسیلة موساد و سیا و «سازمان آمریكایی برای پیشرفت بینالمللی» تربیت میشدند. 3.....
مجلس شورای ملی در اسفند ماه سال 1335 تأسیس سازمان اطلاعات و امنیت كشور (ساواك) را مطابق قانون زیر به تصویب رساند:
ماده 1ـ برای حفظ امنیت كشور و جلوگیری از هرگونه توطئه كه مضر به مصالح عمومی است سازمانی به نام اطلاعات و امنیت كشور وابسته به نخستوزیری تشكیل میشود و رئیس سازمان، سمت معاونت نخستوزیر را داشته و به فرمان اعلیحضرت همایونی شاهنشاهی منصوب خواهد شد.
ماده 2ـ سازمان اطلاعات و امنیت كشور دارای وظایف زیر است:
الف. تحصیل و جمعآوری اطلاعات لازم برای حفظ امنیت كشور.
ب. تعقیب اعمالی كه متضمن قستمی از اقسام جاسوسی است و عملیات عناصری كه بر ضد استقلال و تمامیت كشور و یا به نفع اجنبی اقدام میكنند.
ج. جلوگیری از فعالیت جمعیتهایی كه تشكیل و اداره كردن آن غیرقانونی اعلام شده و یا بشود و همچنین ممانعت از تشكیل جمعیتهایی كه مرام و یا رویه آنها مخالف قانون اساسی باشد.
د. جلوگیری از توطئه و اسبابچینی بر ضد امنیت كشور.
هـ . بازرسی و كشف تحقیقات نسبت به نیروهای زیر:
1ـ بزههای منظور در قانون مجازات مقدمین بر علیه امنیت و استقلال مملكتی مصوب 22 خرداد 1310.
2ـ جنحه و جنایاتی كه در فصل اول باب دوم قانون كیفر عمومی مصوب 22 دی ماه 1304 پیشبینی شده است.
3ـ بزههای مذكور در موارد 310، 311، 312، 313، 314، 316 و 317 قانون دادرسی و كیفر ارتش مصوب 1317.
ماده 3ـ مأمورین سازمان اطلاعات و امنیت كشور از حیث طرز تعقیب بزههای مذكور در این قانون و انجام وظایف، در زمرة ضابطین نظامی خواهند بود و از تاریخ تصویب این قانون، رسیدگی به كلیه بزههای مذكور فوق، در صلاحیت دادگاههای دائمی نظامی خواهد بود.
تبصره 1ـ انجام وظایف و تكالیف سازمان اطلاعات و امنیت كشور از حیثی كه ضابط نظامی محسوبند، به هیچ وجه مانع انجام وظایف و تكالیفی كه بموجب قانون دادرسی و كیفر ارتش بر عهده ضابطین نظامی است، نخواهد بود و همچنین مواد این قانون و احكام و آئیننامهها و مقرراتی كه مربوط به تكالیف مأمورین نظامی و ژاندارمری و شهربانی نسبت به انجام وظایف و خدمات محوله است، نمیباشد.
تبصره 2ـ رسیدگی به بزههائیكه به موجب این قانون، در صلاحیت دادگاه دائمی نظامی شناخته شده و متهمین به ارتكاب بزههای مزبور كه قبل از تصویب این قانون در مراجع صالح دیگر تحت تعقیب قرار گرفتهاند، هرگاه بر علیه متهمین كیفر خواست صادر نگردیده، پروندههای متشكله به دادستانی ارتش جهت تعقیب و رسیدگی فرستاده میشود و نسبت به پروندههایی كه كیفر خواست صادر شده در دادگاههای مربوط رسیدگی خواهد شد.
ماده 4ـ كارمندان سازمان اطلاعات و امنیت كشور، هرگاه متهم به ارتكاب بزهی شوند كه راجع به خدمت بوده یا ملازمه با خدمات و وظایف آنها داشته باشد، در حكم نظامیان و خدمتگزاران ارتش هستند و با رعایت مقررات قانون دادرسی و كیفر ارتش مصوب 1317 تابع دادگاههای دائمی نظامی خواهند بود.
ماده 5ـ اساسنامه سازمان و آئیننامههای داخلی و استخدامی و مالی مربوط به این قانون، با تصویب هیأت دولت قابل اجراست. 4
بهطور مشخص، ساواك از سال 1335 توسط شماری از مستشاران آمریكایی راهاندازی و تأسیس شد: 5
از سال 1335 ساواك توسط 10 مستشار آمریكایی طبق قواره سازمان خودشان سازماندهی شده است. با این تفاوت كه چون فعالیت خارجی ایران ناچیز است، مانند «سیا» بدان سازمان مستقلی نداده و این وظایف را به همراه وظایف امنیتی درون یك سازمان گنجانیده و نام آن را «سازمان اطلاعات و امنیت كشور» گذاردهاند. همانطور كه قبلاً گفتهام، اطلاعات در مفهوم بینالمللی آن به معنای اطلاعات خارجی است. بنابراین ساواك 2 وظیفه اطلاعاتی (خارجی) و امنیتی (داخلی) را به عهده داشت و تلفیقی بود از دو سازمان «سیا» و «I F.B.». 6
البته آمریكا از سال 1332 كارشناسان خود را در این زمینه به ایران گسیل داشته بود، ولی فرم جدید ساواك سالها بعد تأسیس و اعلام شد:
سیا تعلیم نیروهای اطلاعاتی ایران را نیز آغاز كرد. در سپتامبر 1953 [1332] یك سرهنگ ارتش آمریكا كه سالها برای سیا در خاورمیانه كار كرده بود و پیشزمینهی وسیعی در كار پلیسی و كارآگاهی داشت در پوشش وابستهی نظامی به ایران اعزام شد. مأموریت او سازمان دادن و فرماندهی یك واحد جدید اطلاعاتی بود كه در آن زمان زیر نظر فرمانداری نظامی تهران تأسیس شد كه در دسامبر 1953 زیر فرماندهی سرتیپ تیمور بختیار قرار گرفته بود. سرهنگ همكاری نزدیكی با بختیار و زیردستانش داشت، این واحد را فرماندهی میكرد، و به اعضای آن فنون پایهای اطلاعات از قبیل روشهای مراقبت و بازجویی، عملیات شبكههای اطلاعاتی و امنیت سازمانی را یاد میداد. واحد اطلاعاتی بختیار نخستین سازمان اطلاعاتی امروزی و كارآمد بود كه در ایران عمل میكرد. 7
ساواك از اداره كلهای مختلف با شرح وظایف خاصی تشكیل شده بود:
تشكیلات ساواك شامل اداره كل، ساواك تهران و ساواك استانها بود.
الف) ساواك نه اداره كل به شرح زیر داشت:
اداره كل اول: شامل كارگزینی، ارتباط و مخابرات، عملیات سرّی، بخش تشریفات، مشاوران و بازرسان و دبیرخانه میشد.
اداره دوم: كسب اطلاعات در خارج از كشور را برعهده داشت و با ستاد ارتش همكاری میكرد و با اداره كل هفتم مرتبط بود.
اداره كل سوم: مسئولیت امنیت داخلی كشور را برعهده داشت و شامل اداره كنترل سازمانها و گرههای [گروهای] مخالف، اداره امور مطبوعات، سازمانهای دولتی و كارگری، شركتهای تعاونی، شركت واحد اتوبوسرانی، حزب رستاخیز و مجلسین، اداره آرشیو و بایگانی، اداره سانسور، عملیات ویژه و بخش قضایی.
اداره كل چهارم: عهدهدار حفاظت ساواك و كنترل آنها بود.
اداره پنجم: امور فنی و تكنیكی ساواك را برعهده داشت.
اداره كل ششم: مسئول حسابداری، كارپردازی، بهداری و موتوری و تأمین بودجه خارج از كشور [بود.]
اداره كل هفتم: جمعآوری اطلاعات داخلی و خارجی و تجزیه و تحلیل آنها را به عهده داشت.]
اداره كل هشتم: كنترل اتباع خارجی و سفارتخانهها در ایران.
اداره كل نهم: بیوگرافی افراد و امور گذرنامه.
همچنین رئیس ساواك دارای دو معاون عملیاتی و اداری بود (ساواك به مثابه یكی از ابزارهای امپریالیسم). 8
از زمان تأسیس ساواك در سال 1335 تا زمان فروپاشی رژیم سلطنتی در سال 1357 كه به عمر كوتاه ساواك در ایران نیز خاتمه داد، چهار تن به ریاست ساواك رسیدند. هریك از این چهار نفر دارای ویژگیهای خاصی بودند و با توجه به شرایط حاكم و وضعیت زمان برای پُست مورد نظر انتخاب شدند. این چهار تن عبارتند از: تیمور بختیار، حسن پاكروان، نعمتالله نصیری و مقدم.9 برهمین اساس عملكرد ساواك در چهار مقطع قابل تقسیمبندی است. این چهار دوره شامل: «تأسیس و راهاندازی»، «سازماندهی و آموزش»، «هجوم و قدرت» و «زوال و سقوط» است.
«... اگر قرار باشد تاریخ ساواك، از آغاز تا پایان، نوشته شود باید چهار دوره در آن مشخص گردد: نخستین دوره ساواك، دوره ایجاد و تأسیس این سازمان توسط مستشاران آمریكایی است. در این دوره ساواك در واقع فاقد هرگونه سازمانی است. این دوره از تأسیس رسمی ساواك در اسفند 1335 تا بركناری تیمور بختیار در اسفند 1339 است. دومین دوره ساواك با ریاست پاكروان و در واقع با ورود من [فردوست] به ساواك آغاز میشود. در این دوره هیئت مستشاری آمریكا، كه نقش ریاست واقعی ساواك را بازی میكرد، محترمانه از ساواك مرخص میشود و به جای آن مربیان و اساتید اسرائیلی با علاقه وارد صحنه میشوند. لذا این دوره را كه تا فروردین 1350 ادامه دارد، باید دوره سازماندهی و آموزش ساواك نامید. سومین دوره ساواك با خروج من و مقدم در فروردین 1350 از ساواك آغاز میشود. این دوره، دوره هجوم و قدرت ساواك است. چهارمین دوره ساواك، ماههای آخر سلطنت محمدرضا را دربرمیگیرد.
و سرانجام با انقلاب 22 بهمن حیات حدود 22 ساله این سازمان پایان مییابد! 10
پینوشتها:
1ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1; خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست؛ انتشارات اطلاعات؛ تهران: 1371؛ صص 383-382.
2ـ خاطرات دو سفیر، اسراری از سقوط شاه و نقش آمریكا و انگلیس در انقلاب ایران؛ نویسندگان: ویلیام سولیوان آخرین سفیر آمریكا در ایران، سرآنتونی پارسونز سفیر سابق انگلیس در ایران؛ مترجم: محمود طلوعی؛ انتشارات علم؛ 1372؛ صص 95-94.
3ـ آخرین سفر شاه، سرنوشت یك متحد آمریكا؛ ویلیام شوكراس؛ ترجمه عبدالرضا هوشنگمهدوی؛ نشر البرز؛ تهران: 1371؛ صص 198-197.
4ـ ساواك و نقش آن در تحولات داخلی رژیم شاه؛ تقی نجاریراد؛ مركز اسناد انقلاباسلامی؛ چاپ اول: 1378؛ صص 230-229.
5ـ براساس برخی كتابها، در سال 1336 تأسیس ساواك بهطور رسمی اعلام شد. (رجوع شود به: خاطرات فاطمه پاكروان، همسر سرلشكر حسن پاكروان: افسر ارتش، رئیس ساواك، وزیر اطلاعات و سفیر؛ ترجمه اسماعیل سلامی؛ انتشارات مهراندیش؛ تهران: 1378؛ ص 9؛ پاورقی 7).
6ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1؛ ص 409.
7ـ سیاست خارجی امریكا و شاه، بنای دولتی دست نشانده در ایران؛ مارك. ج. گازیوروسكی؛ ترجمه فریدون فاطمی؛ نشر مركز؛ تهران: 1371؛ ص 162.
8ـ خاطرات فاطمه پاكروان؛ ص 11.
9ـ این چهار تن همگی كشته شدند. بختیار پس از بركناری، در عراق ترور شد و سه نفر دیگر پس از انقلاب اسلامی به دست نیروهای غیور انقلابی به سزای اعمال خود رسیده و اعدام شدند.
10ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1؛ صص423.
http://politicsmen.blogfa.com/cat-1.aspx
نشریه الکترونیکی گذرستان - شماره 49
تعداد بازدید: 1243