30 فروردین 1394
مطرح است كه ساواك اساساً در پاسخ به هیچ نیاز مغفول در كشور پدید نیامد. عملكرد آتی ساواك هم نشان داد كه هدف عمده آن تقویت بنیانی نهادهای مدنی سیاسی، اطلاعاتی ـ امنیتی كشور نبود. و اصولاً هم طرح تشكیل ساواك ابتكاری از سوی دولتمردان و هیئت حاكمه كشور نبود. حسین فردوست تشكیل ساواك را به سیا و امریكا نسبت میدهد. وی معتقد است این سازمان در راستای توسعه شبكههای اطلاعاتی ـ امنیتی منطقهای سیا تشكیل شد.
محمد حسنین هیكل روزنامهنگار برجسته مصری هم كه كتابی دربارة انقلاب ایران و ریشههای آن نوشته، با برشمردن علایق و خواستههای سیاسی، اقتصادی و استراتژیك امریكا در ایران پس از كودتای 28 مرداد 32، تشكیل ساواك را مؤثرترین اقدام امریكا و سیا ارزیابی میكند كه جهت تقویت علایق و منافع آنی و بلندمدت آن كشور در این منطقه احساس نیاز میشد. او ساواك را «بیش و كم شاخهای از سیا به شمار» آورده كه عمده فعالیتهایش در راستای اهداف امریكا شكل گرفته و هدایت شد. برخی دیگر از پژوهشگران نیز تحلیل كردهاند كه بخشی از اهداف امریكا و سیا در تأسیس ساواك، به طرح آن كشور برای ریشهكن سازی كمونیسم و گروههای چپ در ایران معطوف بود تا از طریق این تشكیلات جدید، بر مشكلات احتمالی كه گمان میرفت از ناحیه این گروهها بر منافع امریكا در ایران وارد شود، جلوگیری كند و موقعیت سیاسی شاه را نیز در رأس هرم قدرت تضمین نماید. علاوه بر گروههای چپ، ساواك باید مخالفان سیاسی، مذهبی او را نیز سركوب كند.
قرینه دیگری كه محققان را به نقش سیا در تشكیل و راهبری ساواك هدایت میكند عملكرد بعدی آن است به طوری كه همزمان با تغییر و تحولاتی كه در سیاستهای دولتهای احزاب دموكرات و جمهوریخواه امریكا بروز میكرد و به تبع آن سیاستگذاری و نگرش این كشور در مناطقی نظیر ایران دچار دگرگونیهای مشابهی میشد، در نوع عملكرد ساواك هم كه اقدامات و فعالیتهای آن تابعی از سیاستها و خواستههای سیا بود، تغییراتی همسو رخ میداد. چنانكه وقتی دموكراتها سیاست ویژهای پیش روی دولتمردان پهلوی قرار میدادند، به تبع آن رفتار ساواك نسبت به مخالفان و سایر وظایفی كه بر عهده داشت در چارچوب همان طرحهای اعلام شده شكل میگرفت؛ هنگامی نیز كه جمهوریخواهان اعمال سیاستهای خشنتری را به شاه توصیه میكردند، همزمان با آن، سیا هم ساواك را به همان مسیر سوق میداد.
احمد فاروقی و ژان لووریه كه فصلی از كتاب مشتركشان ـ ایران بر ضد شاه ـ را به ساواك اختصاص دادهاند و از آن تحت عنوان چشم و گوش شاه نام میبرند، تصریح میكنند كه این سازمان پلیسی ـ اطلاعاتی اساساً تابعی از دستگاه اطلاعاتی امریكا «سیا» بود و سیا بر آن بود تا از طریق این سازمان جدید، اهداف اطلاعاتی، امنیتی و سیاسی خود را در ایران و سایر كشورهای منطقه تسهیل بخشد. جان. دی. استمپل كارمند بخش سیاسی ـ اطلاعاتی سفارت امریكا در تهران هم دیدگاهی مشابه دربارة نقش سیا در تشكیل و تجهیز ساواك دارد. وی تأكید میكند كه «سازمان امنیت و اطلاعات كشور [ساواك] ... آمیزهای از اف. بی. آی [F.B.I] و سی. آی. ا [CIA] امریكا بود.»
ویلیام سولیوان آخرین سفیر امریكا در تهران هم بر این نكته تأكید دارد كه تشكیل ساواك از ابتكارات سیا بود. وی معتقد است همین سازمان بود كه طرح تشكیلاتی و چگونگی تأسیس و فعالیت ساواك را در اختیار حاكمان ایران قرار داد. به اعتراف سولیوان: «در سال 1957 سازمان سیا طرح و چارچوب تشكیلاتی یك سازمان جدید اطلاعاتی را به شاه داد و خود در تأسیس و سازمان دادن آن مشاركت كرد. این تشكیلات كه به نام سازمان اطلاعات و امنیت كشور نامیده میشد به زودی به نام مخفف آن یعنی ساواك شهرت یافت.»
منبع: آرشیو موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
منبع بازنشر: نشریه الکترونیکی گذرستان - شماره 49
تعداد بازدید: 1455