30 فروردین 1394
ساواك توسط امریكاییها و زیر نظر «سازمان سیا» در سال 1335 طراحی و تأسیس گردید. این سازمان در آغاز به دلیل عدم استقلال و حاكمیت ملی رژیم پهلوی، وسیلهای برای مثلث اینتلجنس سرویس، سیا و موساد شد.
روند حركت ساواك نه در راه منافع ملی، اقتدار ملی، وحدت ملی ... كه در راستای منافع و نیازهای غرب تعریف شد. در رأس هرم ساواك، سیا و در دو زاویه دیگر انگلیس و اسرائیل حضور داشتند.
نتیجه این كار یعنی حفاظت از منافع غرب، حفظ قدرت و حاكمیت شاه، خاندان پهلوی و در سطوح دیگر، درباریان و ردههای دوم و سوم حكومت بود.
و این تعریف، از ساواك ـ نه تنها یك سیسم اطلاعاتی امنیتی كه ـ مجموعة جانی، خائن و قسیالقب ترسیم مینمود.
عملكرد ساوك از زمان شروع به كار تا پایان رژیم پهلوی اینگونه بود. شاهد آن خاطرات هزاران زندانی و صدها هزار سند است و تحلیل محققان و مورخان داخل و خارج، حتی ردههای بالای ساواك نتوانست این كارنامه سیاه را انكار كند.
سرلشكر هاشمی در خاطرات خود می نویسد: «تا سال 1343 كه من به اداره كل ضد جاسوسی آمدم، این مجموعه مستقیماً زیر نظر امریكاییها بود. و سه امریكایی گزارشات را به انگلیسی تهیه مینمودند و در گاوصندوق خود میگذاشتند. با ورود من آنها رفتند!»
حتی اگر تاریخ را دقیق بگیریم پس از شش سال كه از تأسیس ساواك میگذشت، این مجموعه مستقیماً توسط امریكاییها اداره می شد. ارتشبد فردوست برای دیدن دوره اطلاعاتی به انگلیس میرود و تحت نظر اینتلجنس سرویس روش كار را میآموزد.1 و از آن پس بیشترین حوزه مأموریت خارجی ساواك، بلوك شرق یا كشورهای عربی می شود. چون امریكا، انگلیس و اسرائیل نیازشان در این قلمرو بود.
شاپور بختیار در خاطرات خود می نویسد:
ساواك با كمك امریكاییها و متأسفانه یكی از خویشان من تیموربختیار، سازمان یافت كه خود ریاست آن را تا سال 1961 برعهده داشت. و 6 سال پس از این تاریخ به دست یكی از مزدوران ساواك به قتل رسید.2
سپس به دوران ساواك اشاره میكند:
بیشتر سران ساواك نظامی بودند و بیشترشان در آن سازمان مزایای مالی و اختیاراتی داشتند كه حتی وزرا از آن محروم بودند و اكثراً آدمهای منفوری بودند.3
و مدعی بود كه قصد انحلال ساواك را داشت، اما در عمل ساواك تا صبح 22 بهمن ساعت 9 مشغول فعالیت بود. بختیار ادعا میكند:
وقتی من انحلال ساواك را به شاه پیشنهاد كردم و لایحة قانونی آن را كه به تصویب مجلس رسید عرضه نمودم به شكنجههایی ... اشاره كردم.
متن لایحه، وجود پلیس سیاسی را برای نظارت بر فعالیت ایرانیان و بیگانگان نفی نمیكرد.»4
موضوع ساواك، طراحی آمریكا، مدیریت و آموزشهای امریكا و سیا آنچنان روشن و شفاف بود كه حتی امریكاییها نتوانستند انكار كنند. سولیوان آخرین سفیر امریكا در كتاب «مأموریت در ایران» مینویسد:
«در سال 1957 سازمان سیا طرح و چارچوب تشكیلاتی یك سازمان جدید اطلاعاتی را به شاه داد و خود در تأسیس و سازمان دادن آن مشاركت كرد. این تشكیلات كه به نام سازمان اطلاعات و امنیت كشور نامیده می شد به زودی به نام مخفف آن یعنی ساواك شهرت یافت.»
مأموران ساواك ابتدا دورههای تعلیماتی خود را در آمریكا میدیدند ولی بعدها اسرائیل هم به یكی از مراكز تعلیماتی ساواك تبدیل شد.
تعلیماتی كه در امریكا و اسرائیل به مأموران ساواك داده میشد علاوه بر آموزشهای عمومی و پلیسی و اطلاعاتی تعلمیات ویژة مبارزه با روشهای جاسوسی روسها و كشف رمزهای پیچیدة جاسوسی آنها را نیز شامل میشد.
تشكیلات ساواك ابتدا بیشباهت به سازمانهای اطلاعاتی كشورهای غربی نبود. البته با وجود همكاری نزدیك سیا با این سازمان، نظر به طبیعت هر سازمان اطلاعاتی آمریكاییها بر همه اسرار این سازمان و تشكیلات آن واقف نبودند و ما هرگز نتوانستیم تعداد واقعی اعضای رسمی و تمام وقت این سازمان را بدانیم. رقم تخمینی اعضای رسمی ساواك در حدود 6 هزار نفر بود، البته شبكه اطلاعاتی ساواك «منابع» خبری بسیاری را شامل میشد. و عدهای نیز بهطور نیمه وقت برای انجام مأموریتهای خاص با ساواك همكاری میكردند.5
اما روند ساواك با «هدایت» و «مدیریت» امریكا تا 22/11/57 ادامه داشت. پیروزی انقلاب اسلامی به این تشكیلات مخوف ضد انسانی پایان داد و كارنامة ساواك لكه ننگ و پاك ناشدنی جنایات مثلث «امریكا ـ اسرائیل ـ انگلیس» بود گرچه فرانسه و سیستم اطلاعاتی فرانسه، خصوصاً ریاست آن تا پایان حكومت شاه با این سازمان جهنمی همكاری مینمود.6 و در داخل درباریان، مدافعان رژیم پهلوی، خصوصاً آنها كه امروز به «نوسازی» و «مدرنیته حكومت پهلوی» و «روند حكومت شاه» به سوی تمدن بزرگ!! قائلاند، لحظهای از این همكاری كوتاهی نكردند!
همكاریهای مستمر و منظم ساواك با كشورهای فوق، سازمان امنیت ایران را به یك اداره حوزة مأموریتی تبدیل نمود و برای حفظ منافع و اقتدار غرب در منطقه ایران به مستعمره امریكا بدل شد به ویژه پس از تصویب لایحه كاپیتولاسیون و حضور دهها هزار مستشار اسرائیلی امریكایی. نهایتاً ایران شد یك «جزیره آرام» و پایگاهی برای نابودی آنها كه میخواستند آرامش این جزیره را برهم بزنند. هارلد ایرنبرگر نویسنده اطریشی در كتاب خود به نام «ساواك» مینویسد:
سی. آی. ا. از طریق كودتای اوت 1953 بار دیگر شاه را بر سر كار آورد و برای حفظ و استقرار قدرتی كه وی مجدداً باز یافته بود، با تشكیل سازمان امنیت و اطلاعات كشور یعنی ساواك موافقت نمود.
امروزه این سازمان كه در سال 1956 به كمك اعوان و انصار سی. آی. ا. بوجود آمد و به مرور زمان به وسیله سازمان جاسوسی اسرائیل به نام موساد نیز تعلیم و تربیت یافته است، حداقل دارای پنجاه هزار جاسوس میباشد كه در رشته خود شهرتی به سزا دارا هستند.
به قوله مجله امریكایی نیوزویك «سر جاسوسان كشورهای غربی برای عملیات جاسوسی عمال ساواك و ردوبدل كردن اطلاعات و اخبار در خاورمیانه به ویژه در منطقه خلیج فارس، مصر و لبنان مبالغ خوبی به آنها اعطاء میكنند.»
هارالد ایرنبرگر در مورد دومین ریاست ساواك «حسن پاكروان» مینویسد:
«رئیس بعدی ساواك سرلشكر پاكروان ـ سفیر بعدی ایران در فرانسه بود. رئیس جدید فردی بود كه در دست امریكاییها به عنوان متخصص جنگهای روانی تربیت یافته بود و این امر از این پس اثر خود را در طرز كار ساواك باقی گذارد. در دوران ریاست پاكروان شكنجههای بدنی تا حدود زیادی جای خود را به فشار و شكنجه روحی دادند.»
و در مورد دوران نصیری مینویسد:
«شاه سرانجام نصیری را به ساواك منصوب ساخت. حداقل از این زمان است كه نصیری در زمره منفورترین افراد در ایران به شمار میآید.»
ایرنبرگر تعداد اعضای ساواك را نامشخص و «بودجة این سازمان را نیز نامعلوم شمرد و حتی در مورد سالهای 1972 ـ 1973 مینویسد:
«بودجه ساواك رسماً از طرف دولت در سالهای 1972 ـ 1973 بالغ بر 9/17 میلیارد ریال (برابر 255 میلیون دلار) و در سال 1973 ـ 1974 بالغ بر 22 میلیارد ریال برابر با 310 میلیون دلار) اعلام گردید.»
نویسنده سپس تقسیمبندی و شكل اصلی ساواك را شرح میدهد و عملكرد ساواك را پس از انقلاب سفید و در بحبوحة درگیریهای كشور، دستگیری و شكنجههای وحشیانه آن و نیز همكاریاش را با مراكز اروپایی امریكایی برپایه اسناد بدست آمده در اروپا و امریكا بازگو میكند.
در اسناد ساواك نیز، سندهایی در مورد همكاری كشورهای غربی با ساواك وجود دارد. از جمله اینكه رئیس سرویس اطلاعاتی فرانسه ماهانه /000/50 فرانك از ساواك حقوق میگرفت.7
گزارشات مجلات لوموند 1953 نیوزویك 1974 ـ اشترن 1976 ـ اشپیگل 1971 ـ ... حاكی از برخورد ضد انسانی ساواك است.8
با اوجگیری نهضت اسلامی و افشاگری عملكرد ساواك، شاه تلاش میكند با عوض نمودن نصیری، رئیس وقت ساواك و روی كار آوردن مقدم جو را آرام كند؛ اما ساواك همچنان زیر نظر مثلث شوم موساد، سیا، اینتلجنس سرویس به كار خود ادامه میدهد.
با روند سریع انقلاب اسلامی ساواك آخرین تلاشهای خود را برای ماندگاری رژیم نمود. اما این انقلابیون و جامعه بودند كه دیگر از این تشكیلات مخوف نمیترسیدند.
با روی كار آمدن شاپور بختیار در شانزدهم دی 1357 به اصطلاح طرح انحلال ساواك به مجلس پیشنهاد شد و مجلس هم آن را تصویب نمود!
هایزر در تهران به دنبال قتلعام انقلابیون و یك كودتای خونین وسیع از نوع اندونزی در روی كار آمدن دكتر سوهارتو بود.
در 21 دی مردم شیراز ساواك استان را تصرف كردند و در این درگیری شش نفر شهید شدند. حملات علیه رژیم و تمامی مراكز قدرت آن ادامه داشت.
كمیته مشترك همچنان به دستگیری مشغول بود و فعالیتهای خود را گسترش میداد. اما دیگر امكان آن شكنجهها نبود. ساواك نیز كماكان به كارش ادامه میداد. در پس كشتارهای ارتش، ژاندارمری و شهربانی این ساواك بود كه همچنان فرماندهی مینمود.
در شانزدهم بهمن 1357 هایزر ژنرال كودتاچی امریكا بدون هیچ موفقیتی تهران را ترك كرد اما برنامه قتلعام رهبران انقلاب بهعنوان آخرین امكان و توان در دستور كار ساواك و ارتش بود.
مستشاران امریكایی به تدریج ایران را ترك كردند، اما به دلیل كثرت در جای جای قدرت مانده بودند. در هفدهم بهمن بختیار اعلام نمود لوایح انحلال ساواك و محاكمه وزرا در مجلس شورای ملی تصویب میشود.
برنامه «شورای امنیت ملی» به صورت محرمانه تنظیم شد و مقدم ریاست ساواك در آن نقش تعیینكنندهای داشت.9 با پیروزی انقلاب اسلامی و دستگیرشدگان 23/11/57 نصیری ریاست سابق ساواك در یك مصاحبه رادیو تلویزیونی توسط نیروهای انقلاب گفت:
«كمیته مشترك مربوط به من نبود. یك گروه مستقل بود، از ساواك شهربانی، ارتش، ژاندارمری ... وی در پاسخ به سؤالات سعی مینمود، چیزی بیان نكند! خود را بیگناه و از شكنجه و اعمال درون زندانها بیخبر وانمود كند.»
پرویز ثابتی معاون ساواك و از چهرههای بهائیت هنگامی از ایران خارج و به اسرائیل پناهنده شد كه هنوز شعلههای انقلاب آنچنان فوران نشده بود!!10
آنچه در این بخش میآید، ارائه چند سند از آخرین روزهای رژیم پهلوی در مورد ساواك، كمیته مشترك، بودجه و تشویقهای آن است!
و اینك متن اسناد:
شماره 1708/610 تاریخ: 17/11/57
جناب آقای نخستوزیر
سازمان اطلاعات و امنیت كشور
محترماً سازمان اطلاعات و امنیت كشور وجوه مربوط به اعتبارات بودجهای را در حسابهای متعدد بانك مركزی نگهداری و به منظور پرداخت هزینههای لازم با صدور چك مطالبات حقوق پرسنل و سایر هزینههای جاری را پرداخت مینماید، متأسفانه بهعلت وضع بحرانی اخیر و اعتصابات و بخصوص كارشكنی تعداد معدودی از پرسنل بانك مركزی مدت چهل روز است كه چكهای صادره از این سازمان كه تعداد آن از چهارصد طغری تجاوز مینماید بلاپرداخت باقی مانده و نه فقط وجوه آن را به دارندگان چك و یا به استانها و شهرستانها و سازمانها و شركتهای طرف حساب پرداخت نمینماید بلكه به دارنده چك نیز توهین نموده و او را به خاطر در دست داشتن چك از حسابهای جاری ساواك مورد تهدید و آزار و اذیت قرار میدهند از آنجایی كه قصور و تخلفات خدمتی تعداد معدودی را نمیتوان به حساب اكثریت كارمندان درستكار و شریف و وظیفهشناس سازمان گذارد، از طرفی این سازمان ناگزیر به پرداخت به موقع مطالبات اشخاص و شركتها میباشد بنابراین استدعا دارد مقرر فرمایند اوامر مقتضی در مورد تعیین تكلیف این سازمان صادر فرمایند.
معاون نخستوزیر و رئیس سازمان اطلاعات و امنیت كشور. سپهبد مقدم
شماره: 19/ س تاریخ: 18/11/1357
جناب اقای دكتر شاپور بختیار نخستوزیر
بانك سپه
درخواست سازمان اطلاعات و امنیت كشور
محترماً به استحضار میرساند:
سازمان اطلاعات و امنیت كشور سه فقره حساب جاری بستانكار نزد شعبه رضاشاه كبیر تهران این بانك افتتاح نموده كه استفاده از حسابهای جاری مذكور با امضای مشترك تیمسار سپهبد ناصر مقدم رئیس آن سازمان و دیگر امضاءداران مجازی كه طبق مقررات قبلاً معرفی نمودهاند بوده است.
در تاریخ 18/11/1357 برابر نامه شماره 17069/610 مورخ 16/11/1357 (كه فتوكپی آن به پیوست تقدیم است) تیمسار سپهبد ناصر مقدم از طریق آن سازمان به این بانك اعلام نمودهاند كه به منظور پرداخت هزینههای جاری سازمان اطلاعات و امنیت كشور با افتتاح یك شماره حساب جاری جدید كه حق برداشت از این حساب به امضای تیمسار سرلشكر محمود وزیری همدانی (احد از امضاءداران قبلی در یكی از حسابهای آن سازمان) و آقای مهدی تابش توأماً خواهد بود اقدام شود و فعلاً چكی به مبلغ 000/000/500/1 ریال از حسابجاری شماره یك كه به نام آن سازمان نزد این بانك میباشد جهت انتقال وجه به حساب جاری مورد درخواست نیز ارسال نمودهاند كه با افتتاح جدید حساب و واریز این وجه به آن حساب متدرجاً برابر چكهای صادره آتی به امضای آقایان فوقالذكر مورد استفاده واقع گردد.
از آنجا كه طبق مندرجات جراید و اعلام رسانههای گروهی انحلال سازمان اطلاعات و امنیت كشور براساس لایحه تقدیمی دولت به تصویب مجلس شورای ملی رسیده، بنابراین با عنایت به آنكه سازمان اطلاعات و امنیت كشور از لحاظ سازمانی تابع نخستوزیری میباشد مستدعی است نظر عالی را نسبت به انجام تقاضای ساواك امر به ابلاغ فرمایند.
بانك سپه
موافقتم [دستخط و امضای بختیار]
_____________________
1ـ خاطرات فردوست، ج 1
2ـ یكرنگی، ترجمه مهشید امیرشاهی، پاریس، ص 98
3ـ همان، ص 101
4ـ همان، ص 102
5ـ مأموریت در ایران، ویتنام، سولیوان، ترجمه محمود مشرقی، 1361، ص 68 ـ 71
6ـ مطالعات سیاسی، كتاب دوم، پاییز 1372، مؤسسة مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ص 327 ـ 390
7ـ فصلنامه مطالعات سیاسی، شماره 1.
8ـ ساواك، ایرنبرگر
9ـ سیهفت سال، احمد سمیعی، تهران.
10ـ شورای امنیت ملی، مركز اسناد انقلاب اسلامی.
منبع: مجله گزارش تاریخ
منبع بازنشر: نشریه الکترونیکی گذرستان - شماره 49
تعداد بازدید: 1218