07 اردیبهشت 1394
در هر صورت امام پس از ورود به قم، لحظهاى از فعاليت و خدمت فروگذار نكرد و با اينكه به درس و بحث مشغول شده بود از اقداماتش عليه اوضاع دست برنداشت، زيرا منظور هيئت حاكمه تضعيف روحانيت و تضعيف اسلام و مخالفت با اسلام بود، و از اين رو امام مسائل را دنبال مىكرد و دست از فعاليت بر نمىداشت. اين برنامه هاو مسائل منتهى شد كه دولت، دست به اقدام ديگرى بزند و آن تبعيد امام به تركيه بود.
جريان از اين قرار بود كه در سال 1343 لايحه مصونيت آمريكايىها تحت عنوان «كاپيتولاسيون» در دولت، محرمانه تصويب شد و بعد هم لايحه را محرمانه به مجلسين داده و در مجلس شوراى ملى و مجلس سنا تصويب گرديد.
من اطلاع پيدا كردم كه اين قضيه، محرمانه در دولت و مجلس مطرح است، لذا آقاى حاج شيخعلى سهرابىريحانى خمينى را خدمت امام فرستادم و شرحى به ايشان نوشتم كه جريان كاپيتولاسيون به طور محرمانه در مجلس و دولت مطرح است و مىخواهند آن را تصويب كنند و يك شرحى هم به آيتالله گلپايگانى نوشتم و توسط آقاى سهرابى فرستادم. امام جواب دادند: «متن لايحهاى را كه در جريان است براى من بفرستيد كه من از متن آن مطلع شوم و نمىگذارم محرمانه بماند و اقدام ميكنم و آنها را رسوا مىنمايم». من پاسخ دادم: «متن لايحه را نتوانستهام بهدست بياورم ولى از جريان اطلاع پيدا كردهام». در نامه بعدى جواب دادند: «من خودم لايحه را به دست آوردهام و ديگر نمىگذارم اين قضيه، محرمانه بماند».
بدينسان در روز چهارم آبان 1343 كه مصادف بود با 20 جمادىالثانى 1384 روز ولادت حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها (كه همين روز، سالروز تولد خود ايشان هم هست) با نگرانى و تأثرى عميق، نطق مفصلى را ايراد كردند و مردم را از جريان كاپيتولاسيون مطلع نمودند و مسائل را هم خيلى روشن و هم شديد و غليظ بيان كردند، و نوار سخنرانى ضبط شد و در تمام ايران منتشر گرديد.
چند روز بعد كه مصادف با 13 آبان 43 بود، شب هنگام مأمورين رژيم، منزل را محاصره كردند و ايشان را دستگير كرده، سوار يك اتومبيل شورلت كردند و به تهران بردند و اول طلوع آفتاب 13 آبان ايشان را با سرهنگ افضلى كه مأمور ساواك بود به تركيه تبعيد كردند.
راديو خبر تبعيد آقا را منتشر كرد، در روزنامهها و جرايد هم نوشتند. مردم كه از جريان با خبر شدند، فورا بازارها و مساجد را تعطيل كردند ولى در خيابانها اجتماع نكردند كه زد و خورد شده و منجر به كشتار و قتل عام گردد همانگونه كه در 15 خرداد رخ داد.
دولت كه سخت عصبانى شده بود، مأمورين خود را واداشت مغازههاى تجار معروف تهران را مهر و موم بكنند و جلوى در آنها را تيغه بكشند و شنيده شد كه از پشت بامها به داخل برخى مغازهها رخنه كرده و اموال مؤمنين را غارت كرده بودند.
منبع: کتاب خاطرات آیتالله پسندیده ، ص 111
تعداد بازدید: 1190