انقلاب اسلامی :: حکومت نظامی، عامل نابودی پهلوی دوم

حکومت نظامی، عامل نابودی پهلوی دوم

16 شهریور 1394

ساره جمالی

آغاز تابستان 1357 سراسر کشور از یک آرامش نسبی نسبت به قبل برخوردار شده بود، اما این آرامش و سکوت، از توفانی حکایت می‌کرد که در راه بود. البته چندان دور از انتظار هم نبود، چرا که پس از چهلم‌هایی که هر کدام شدیدتر از گذشته برگزار می‌شد، نیروهای امنیتی حکومت پهلوی قبل از رسیدن به چهلم بعدی با سازماندهی بیشتر، تدابیر شدید امنیتی را اجرا می‌کردند و همچون دفعات پیش غافلگیر نمی‌شدند. از سوی دیگر با موج گسترده دستگیری‌ها و تعطیلی دانشگاه‌ها، برخوردها و درگیری‌ها کمتر شده بود.

با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، روحانیون و علما که از شبکه گسترده و پیوسته‌ای برخوردار بودند، از اجتماعات مردم در مساجد برای آگاه‌سازی و بیداری مردم در دورترین و کوچک‌ترین نقاط کشور بهره بردند و وقایع و حوادث و اوضاع کشور را برای مخاطبان تشریح کردند.

در همین اجتماعات بود که راهپیمایی‌های شبانه نیز شکل گرفت. شاه که تحمل این وضعیت برایش گران آمده بود، به مناسبت سالروز 28 مرداد در یک کنفرانس مطبوعاتی که در تاریخ 26 مرداد 1357 ترتیب داده شده بود، بار دیگر به تکرار حرف‌ها و نظرهای گذشته خود درباره ناآرامی‌ها پرداخت و آن را به حزب توده و مارکسیست‌های اسلامی نسبت داد. او با به رخ کشیدن ارتش خود، خواست تا این گونه وانمود سازد که هنوز قدرت واقعی‌اش را به مخالفان نشان نداده و سعی دارد روند اعطای آزادی به ملت را، براساس دیدگاه خود ادامه دهد. محمدرضا پهلوی زمانی از آزادی صحبت می‌کرد که تمام ساختار تشکیلاتی حکومتش به گونه‌ای طراحی شده بود تا مانع هر گونه آزادی به طور عام و آزادی سیاسی به طور خاص.باشد. پس از گذشت 2 روز از مصاحبه شاه و پافشاری او بر دادن آزادی‌های سیاسی، فاجعه سینما رکس آبادان رخ داد که به کشته شدن قریب به 400 نفر منجر شد.

در پی فاجعه سینما رکس، شاه در پنجم شهریور 1357، استعفای جمشید آموزگار را پذیرفت و جعفر شریف امامی را به تشکیل کابینه موظف کرد. وی در اولین اقدام خود مبداء تاریخ را از سال شاهنشاهی به هجری شمسی تغییر داد و طی اعلامیه‌ای، دولت جدید را در اعطای آزادی فعالیت به احزاب قانونی ، احترام به روحانیت و احکام اسلامی، توجه بیشتر به دانشگاه‌ها و مسائل جوانان ،آزادی فعالیت‌های سیاسی به جز حزب کمونیست، تعقیب متجاوزان به بیت‌المال و مجازات عاملان حوادث اخیر، مصمم دانست.

شریف امامی که کابینه خود را کابینه آشتی ملی معرفی کرده بود، با سیاست‌های خود سعی کرد تا اندکی از التهاب و تشنج جامعه بکاهد. او بسیاری از روحانیونی را که از سال‌های گذشته در زندان بودند،آزاد کرد و دستور تعطیلی کازینوها و قمار‌خانه‌ها را در سراسر کشور صادر کرد. او همچنین سازمان اوقاف را به سطح وزارت ارتقا داد و آن را جایگزین وزارت امور زنان کرد. خبرگزاری آسوشیتدپرس در همان روزها می‌نویسد: «شاه برای جلب رضایت رهبران مذهبی، چهار ژنرال ارتش خود را به همراه عبدالکریم ایادی، پزشک مخصوص خود که بهایی بودند، برکنار کرد. شریف امامی در ادامه سیاست‌های اصلاحی خود در طرحی که تقدیم مجلس نمود، وظیفه دولت را ایجاد محیط آرام و امن برای برگزاری انتخابات آزاد و رسیدن به یک دموکراسی واقعی مبتنی بر اصل حکومت مردم بر مردم در قلمرو قانون اساسی» معرفی کرد.»

اما امام خمینی(ره) فردای روزی که دولت شریف امامی معرفی شد و برنامه این دولت تبلیغ و اعلام شد، در پیامی خطاب به ملت ، این نیرنگ را افشا کردند: «تبدیل مهره به مهره‌ای که از اول با اسلحۀ فریب و ریاکاری وارد میدان شده است به امر شاه، توطئۀ اغفال ملت و شکستن نهضت اسلامی است، و به هدر دادن خون جوانان عزیز اسلام در این 15 سال و خصوص در این ماه‌های اخیر که دژخیمان شاه با قتل‌عام‌های شهرستان‌ها و جرح و حبس و تبعیدها روی تاریخ را سیاه کردند. اکنون که ثابت شد توپ و تانک و ارعاب و تهدید در مقابل ملت به پاخاسته اثر خود را از دست داده، دست به نیرنگ شیطانی زده و با مطالب بسیار اغفال کننده می‌خواهد جنایت‌ها و خیانت‌های خود را ادامه دهد...»


عید فطر و تظاهرات علیه حکومت پهلوی

شهریور 1357 با وجود این که کابینه شریف امامی سعی در آرام کردن مردم داشت، ولی خبرهای زیادی از ناآرامی‌ها و تظاهرات مردم از سراسر کشور می‌رسید.با نزدیکی عید فطر، مردم که در تدارک برگزاری مراسم عید بودند، با ایجاد دستجات و گروه‌های مختلف، خود را برای بر پایی یک تظاهرات عظیم آماده می‌کردند. شریف امامی که تازه 2 هفته بود کارش را شروع کرده بود، با یک راهپیمایی بزرگ مواجه شد.

«امروز بزرگ‌ترین راهپیمایی تاریخ ایران با شرکت بیش از 3 میلیون نفر در سراسر کشور برگزار شد». این جمله تیتر اکثر روزنامه‌ها بویژه روزنامه اطلاعات بود که به نقل لحظه به لحظه راهپیمایی پرداخته بودند. نماز عید فطر در اطراف تپه‌های قیطریه با حضور کثیری از مردم به امامت آیت‌الله دکتر مفتح برپا شد و راهپیمایی 20 کیلومتری در تهران از تجریش شروع شد و تا جنوب شهر با حضورگسترده مردم پایان یافت. دستجات مختلف از نقاط مختلف تهران در جهت مشخصی که از قبل تعیین شده بود، حرکت کرده بودند.

تظاهرات در روز سه‌شنبه، 14 شهریور نیز ادامه یافت و در شهرهای دیگر کشور راهپیمایی به شکل پراکنده‌ای ادامه داشت. 16 شهریور، علیرغم اعلامیه دولت درباره ممنوعیت تظاهرات، یک راهپیمایی در تهران با گستردگی و شدت بیشتری برگزار شد. مردم بدون توجه به تدابیر شدید امنیتی، با شعارهای کوبنده و شدیدتر علیه شاه به راهپیمایی پرداختند. شعارهایی که در این روز سر داده می‌شد شخص شاه را هدف قرار داده بودند. مشاهده چنین وضعیتی برای دولت شریف امامی واقعاً سنگین بود و اوضاع به گونه‌ای به هم ریخته بود که بعد از ظهر آن روز، شورای امنیت ملی و هیات دولت، به سرعت جلسه اضطراری تشکیل دادند تا درباره راه‌های مقابله با تظاهرات و اعلام حکومت نظامی تصمیم نهایی اتخاذ شود.


17 شهریور و دستاوردهای آن

روز جمعه، 17 شهریور، دولت با انتشار اعلامیه‌ای از رادیو، تظاهرات روز گذشته را محکوم کرد و آن را برخلاف مصالح ملی و قانون اساسی دانست، همچنین اعلام کرد که امروز در تهران و 11 شهردیگر به مدت 6 ماه حکومت نظامی برقرار است و متعاقب آن نیز تیمسار غلامعلی اویسی ، فرمانده سابق گارد شاهنشاهی را به عنوان فرماندار نظامی تهران معرفی کرد. دولت شریف امامی که با شعار آشتی ملی بر سر کار آمده بود، با اعلام حکومت نظامی، کاملاً شکست خورد و البته برای شاه نیز جز گماردن یک فرماندار نظامی راهی باقی نمانده بود.

درباره تصمیم حکومت پهلوی برای اجرای حکومت نظامی، دلایل و عوامل مختلفی ذکر شده است . اما از قراین موجود از جمله اسناد لانه جاسوسی مشخص می‌شود که افسران ارشد، بیشترین نقش را در ایجاد حکومت نظامی داشته‌اند. انتشار اطلاعیه حکومت نظامی در تهران در حقیقت یک مبارزه‌طلبی آشکار با مخالفان بود.

اما عده بسیاری از مردم که روز گذشته، میدان ژاله را وعده‌گاه تظاهرات خود قرار داده بودند، قبل از اعلام اطلاعیه حکومت نظامی به سوی میدان ژاله حرکت کرده بودند. در راهپیمایی روز قبل گفته شده بود که به مناسبت هفتم شهدای چند روز قبل در همین منطقه، آیت‌الله یحیی نوری در مقابل هیات فاطمیه در خیابان ژاله سخنرانی خواهد کرد؛ لذا مردم بعد از نماز صبح، پیاده و سواره به طرف میدان ژاله به راه افتاده بودند.

فرماندار نظامی چند اطلاعیه پی‌در پی منتشر کرد و تذکراتی را به مردم، سازمان‌ها و شرکت‌های مختلف گوشزد و تشکیل هر گونه اجتماع بیش از 2 نفر را ممنوع اعلام کرد. حتی شرکت‌های مسافربری هوایی و زمینی موظف شدند تا مسافران را قبل از ساعت ممنوعیت آمد و شد، به مقصد برسانند. اما مردم از جهات مختلف به سوی میدان ژاله حرکت کرده بودند. حدود ساعت 8:15 فرماندهان نظامی که در میدان ژاله مستقر شده بودند، به وسیله بلندگو به مردم اخطار دادند که حکومت نظامی است و باید متفرق شوند. ولی جمعیت توجهی نکرد و وقتی آیت‌الله نوری شروع به سخنرانی کرد، مردم روی زمین نشستند. فرماندهان برای جلب نظر و ترساندن مردم دست به یک آرایش نظامی زدند و یک هلی‌کوپتر نیز روی سر جمعیت شروع به چرخیدن کرد. سر چهار راه‌ها و با فاصله تا میدان ژاله نیز تعدادی تیربار قرار داده شد و سربازان به صورت زیگزاگ مستقر گردیدند. ساعت 9:15 از یک قسمت از میدان به یکباره صدای رگبار مسلسل‌ها شنیده شد. فرماندهان فرمان آتش را صادر کردند و از همه جهت به سوی جمعیت شلیک شد. جمعیت در حالی که فریاد می‌کشیدند به هر سمت و سویی فرار و از کمترین جا برای جان پناه استفاده می‌کردند. در یک لحظه جمعیتی که تا دقایقی قبل با صفوفی محکم نشسته بودند به انبوهی از اجساد تبدیل شدند. مقامات نظامی حکومت پهلوی، تلفات آن روز را جمعاً 87 کشته و 205 زخمی اعلام کردند. اما از سوی مردم و مبارزان اعلام می‌شد که در میدان ژاله 500 نفر شهید شده‌اند.
این حادثه چهره شیطانی حکومت پهلوی را برای کسانی که هنوز اعتقاد به اصلاح رژیم داشتند، نشان داد. آنان که خواهان برقراری قانون اساسی مشروطه بودند و سازش با سلطنت را ممکن می‌دانستند، با این فاجعه حرفی برایشان باقی نماند. امام خمینی(ره) در فردای روز واقعه، پیامی خطاب به ملت ایران فرستادند و شهید شدن فرزندان ملت را در میدان ژاله تسلیت گفتند. امام در پیام خود از ملت خواستند تا در برابر حکومت پهلوی، اتحاد خود را حفظ و در مقابل فشارها ایستادگی کنند و اعتنایی به حکومت نظامی نداشته باشند .امام در بخشی از پیام‌شان چنین نوشتند: «ملت ایران، مطمئن باشید که دیر یا زود پیروزی از آن شماست. شاه با حکومت آشتی ملی می‌خواهد روحانیت شریف ایران و سیاسیون محترم را در کشتار خود سهیم گرداند، ولی فریب او خیلی زود بر ملا گردید. «ان کید الشیطان کان ضعیفا». جهان باید بداند که این است فضای باز سیاسی ایران و این است رژیم دموکراسی شاه و این است عمل به دین مبین اسلام در منطق شاه و دولت او...».

امام خمینی(ره) به ارتشی‌ها نیز پیام فرستادند و آنان را تشویق به رها کردن شاه و پیوستن به توده ملت ایران کردند. ایشان همچنین از علما و سیاسیون خواستند که اتحاد خود را حفظ کنند و سفارش کردند که باید روحیه عالی مقاومت را بین مردم و جامعه بیشتر سازند.

حاصل خون شهدای 17 شهریور، عواقب بدی را برای حکومت پهلوی در پی داشت و نفرت مردم از حکومت را بیشتر کرد. اولین نتیجه این حادثه بسیار زود دیده شد. به نظر جهانگیر آموزگار، نخست‌وزیر پیش از شریف امامی، پس از کشتار 17 شهریور دیگر تمام نیروهای انقلاب، چپ، راست و نیروهای میانه‌رو، زیر لوای آیت‌الله خمینی حرکت کردند. استعفای امیر عباس هویدا از مقام وزارت دربار در 18 شهریور هم مشخص‌ترین اختلاف نظر در مرکز قدرت بود و خبر از بی‌نظمی و به هم ریختگی در دولت می‌داد. در 19شهریور نیز کارکنان صنعت نفت اعتصاب خود را آغاز کردند و مبارزه مردم علیه حکومت پهلوی وارد مرحله جدیدی شد.


منابع:

- شمس‌الدین امیر‌علایی،در راه انقلاب و دشواری‌های ماموریت من در فرانسه، تهران، دهخدا، 1362
- خاطرات شاهدان 17 شهریور، یوسف فروتن، نوار شماره 3
- دانشجویان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، (دخالت‌های آمریکا در ایران3)، ش 12، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا
- وبلیام سولیوان و آنتونی پارسونز، خاطرات 2 سفیر، ترجمه محمود طلوعی، تهران، انتشارات علم، 1375
- روزشمار انقلاب اسلامی، جلد5، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی،تهران، 1376
- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب‌های نهم و دهم ،تهران، انتشارات مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1381
- واحد تاریخ شفاهی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، خاطرات مردمی، نوار شماره 4/18
- فریدون هویدا، سقوط شاه، ترجمه ح.ا مهران، تهران، اطلاعات، 1374
- روزنامه اطلاعات، دوشنبه 6/6/57، ش15697
- روزنامه کیهان، 19 شهریور1357، ش10560
- روزنامه اطلاعات، 14/6/57، ش15703
- روزنامه کیهان، 14/6/57، شماره 10556



 
تعداد بازدید: 1394


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: