04 مهر 1394
تدوین موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1393
اوضاع ایران از سال 1356 به بعد دچار تحولاتی سریع شد و نهضتی که امام خمینی(ره) از سال 1341 و قیام 15 خرداد 1342 علیه رژیم پهلوی آغاز کرده بود، وارد مرحله گستردهای شد و به انقلابی مبدل گردید که سرانجام در 22 بهمن 1357 به پیروزی رسید.
پدیده انقلاب اسلامی ایران به عنوان یکی از مهمترین تحولات سیاسی- اجتماعی قرن حاضر موجب شکلگیری نظریهپردازی پیرامون ماهیت انقلاب اسلامی و انتشار پژوهشهای مهمی در این زمینه گردیده است که روایت شاهدان عینی وقایع انقلاب، منابع نوشتن این آثار بوده است. با توجه به اهمیت اسناد و گزارشهای معتبر و خالی بودن آن در آثار شکل گرفته مرتبط با انقلاب اسلامی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) اقدام به استخراج و جمعآوری اسناد مرتبط با این مقوله پرداخت که در این میان اسناد مربوط به ساواک که مهمترین مسئولیت آن شناسایی مخالفین رژیم پهلوی و نابودی آنان بوده است حائز اهمیت است. کتاب "سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک" مجموعه 17 جلدی از اسناد و گزارشهای مکتوب فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مرتبط با امام خمینی(ره) و یاران ایشان از اردیبهشت سال 1340 تا 21 بهمن سال 1357 است که توسط موسسه مذکور از منابع سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) رژیم پهلوی گردآوری و منتشر شده است. بازتاب تأثیر امام خمینی(ره) و نهضت ایشان در اقدامات و فعالیتهای مبارزین علیه حکومت پهلوی مبنای انتخاب اسناد از میان هزاران سند به جای مانده از ساواک بوده است که از میان پرونده های افراد و جریانهای مبارز شناسایی و استخراج گردیده است. انتشار این اسناد میتواند راهگشای پژوهشگران و علاقمندان به آثار انقلاب اسلامی باشد.
جلد یازدهم این اثر مربوط به اسناد و گزارشهای ساواک از 10 شهریور 1357 لغایت 6 مهر 1357 است. بیشتر محتوای اسناد مربوط به فعالیتهای مبارزین در برگزاری مراسم نماز عیدفطر سال 57، تظاهرات 13 و 16 شهریور، بازتاب واقعه 17 شهریور، وضعیت شهرستانها در این ایام و حضور مردم در تظاهراتها علیه حکومت پهلوی، صدور اعلامیههای امام خمینی(ره) و روحانیون و بازتاب محاصره منزل امام خمینی(ره) و ایجاد محدودیت برای ایشان توسط دولت عراق میباشد.
ماه رمضان سال 1357 فرصت مناسبی برای فعالین و مبارزین علیه حکومت پهلوی بود تا تظاهرات و اعتراضات کوبندهتر و منسجمتر انجام شود. سخنرانان مذهبی به امر امام خمینی(ره) در هر فرصتی مردم را از جنابات و توطئه های شاه آگاه میکردند و بر سرنگونی حکومت پهلوی به عنوان تنها خواست ملت و تنها راه نجات مردم تأکید داشتند. آشفتگی اوضاع رژیم پهلوی در ماه رمضان که مصادف با مرداد و شهریور 57 بود به درجهای رسید که شاه به ناچار آموزگار را از نخست وزیری برکنار و دولت شریف امامی با هدف آشتی ملی و آزادی و ترویج شعائر اسلامی بر سر کار آمد. اما تغییر دولت رژیم پهلوی مردم را از ادامه مبارزه باز نداشت و نقشه دولت شریف امامی از همان ابتدا با شکست روبرو شد. ستایش امام خمینی(ره) و دعوت مردم به ادامه مبارزه علیه حکومت پهلوی و آگاهی دادن به مردم نسبت به وضع آینده کشور، طرح شعار حکومت اسلامی از جمله موضوعات مهم مورد بحث سخنرانان مذهبی در ایام ماه مبارک رمضان در مساجد و محافل مذهبی در تهران و شهرستان ها بوده است. به طور نمونه دکتر باهنر در سخنرانی مسجد قبا در 10 شهریور 57 با انتقاد از دولت و با برشمردن فسادهای حکومت و متهم کردن دولت به رشوهخواری، از حکومت اسلامی و امام خمینی(ره) تمجید کرد. (ص 10)
در کنار کارکردهای فرهنگی، مذهبی و آموزشی مساجد، فعالیت های سیاسی آنان نیز حائز اهمیت است؛ اوج فعالیت های سیاسی مساجد در ایران همزمان با شکل گیری انقلاب اسلامی است و مساجد یکی از کانون های مبارزه علیه حکومت پهلوی بود و در زمان های مختلف مرکزی برای ساماندهی مبارزات بر ضد حکومت محسوب می شد. مساجد در تمام دوران مبارزات امام خمینی(ره)، به عنوان پایگاه انقلاب و مرکز نشر تعالیم اسلامی بوده است؛ برخی مساجد، به دلیل موقعیت و شرایط زمانی و مکانی، از اهمیت ویژه ای در این مسیر برخوردار بودند. حکومت پهلوی با کنترل و مراقبت، در پی کاهش یا حذف کارآیی مساجد در دوران انقلاب بود و بدین خاطر مساجد به عنوان مراکز تجمع و تظاهرات همواره از سوی ساواک تحت مراقبت بود و گزارش های فعالیت های آنان به مرکز ساواک مخابره می شد. بخشی از اسناد این کتاب مربوط به گزارش فعالیتهای مساجد از جمله مساجد قبا، لرزاده، مسجد جامع تهران، مسجد و حسینه تهران و .... در این ایام است. چگونگی برگزاری مراسم نماز عیدفطر سال 57 یکی از برنامه های از پیش تعیین شده رهبران نهضت انقلاب اسلامی بود که توسط سخنرانان مذهبی در مساجد در ایام ماه مبارک رمضان به آن پرداخته می شد. از طرف گردانندگان مسجد قبا در تهران از مردم دعوت شد تا نماز عیدفطر هر چه باشکوهتر در مساجد بزرگ و در تهران در یکی از محوطههای باز خیابان قیطریه برگزار شود. دکتر مفتح در مجلس وعظ مسجد قبا در 11 شهریور 57 در حضور بیش از 10 هزار نفر، از مردم دعوت کرد:«.... روز عیدفطر در بیابان قیطریه جمع شوند تا مسائل سیاسی و اجتماعی و مذهبی را از زبان بهترین سخنرانان گوش نمایند.» (ص 23) پخش اعلامیه و عکس های امام خمینی(ره) و گسترش تظاهرات در شب های ماه مبارک رمضان به ویژه از تاریخ 10 شهریور از دیگر فعالیت های مبارزین در مساجد بوده است که مورد توجه ساواک قرار داشت و گزارش آن به طور روزانه توسط مأمورین به مرکز ساواک داده می شد. گزارش پخش اعلامیه "پیام خواهران مسلمان قزوین" در مسجد قبا (ص 29)، توزیع اعلامیه "فریاد حیاتبخش شهیدان 15 خرداد 42 " در مسجد صاحب الزمان مرودشت (ص34، 307-335) نصب اعلامیه " امام خمینی باید برگردد و 66 فرار کند" به دیوار مسجد جامع ایلام (ص 35)، پخش اعلامیه "پیام فتح "در خیابان اسکندری تهران (ص 52) گزارش تظاهرات اهالی جهرم در 11 شهریور (ص 37،38،44) گزارش تظاهرات 500 نفری مردم یزد پس از خاتمه مجلس سخنرانی از مسجد ملااسماعیل یزد در 12 شهریور (46)، تظاهرات در پل سیمان و خیابان دولت آباد شهرری در 11 شهریور (ص 46،47)، تظاهرات 2000 نفری مردم تبریز از مسجد جامع این شهر و دستگیری 26 نفر از تظاهرکنندگان در 12 شهریور(ص 51)، نمونه هایی از گزارش مأمورین ساواک در این ایام بوده است.
روز عیدفطر (13 شهریور)، مردم در بسیاری از شهرهای ایران پس از برگزاری نماز باشکوه عیدفطر، دست به تظاهرات علیه حکومت زدند. در این میان تظاهرات عظیم مردم تهران بعد از نماز عیدفطر قیطریه، رژیم را به شدت دچار وحشت کرد. بخصوص مشابه تظاهرات 13 شهریور سه روز بعد از عیدفطر یعنی 16 شهریور نیز تکرار شد و حضور زنان و مردان مسلمان با شعارهای پرشور، شکوه و معنای خاصی به تظاهرات داده بود. گزارش های ساواک از تظاهرات در شهرهای مختلف در روز عیدفطر حاکی از آن است که بیشتر تظاهرات این روز به صورت آرام و بدون درگیری بین مأمورین حکومت و مردم برگزار شده است و متظاهرین در این روز خواست های خود را از حکومت در قالب شعار بیان کردند. در این میان یکی از اسناد مهم ساواک مربوط به شهر شیراز است که حدود 15000 نفر مرد و 1000 نفر زن از اهالی شیراز و حومه بعد از استماع سخنرانی سیدعبدالحسین دستغیب در مسجد جامع این شهر پلاکاردهایی را با جملات « تغییر کابینه، ملت مسلمان ایران را فریب نمیدهد، به مبارزه خود علیه رژیم ارتجاعی ادامه می دهیم، ما خواهان حکومت اسلامی هستیم، انتقام خون شهیدان اسلام را خواهیم گرفت، زنده باد خمینی رهبر آزادیخواه اسلام، ما خواستار بیرون رفتن آمریکا از ایران هستیم، ما خواستار آزادی کلیه زندانیان سیاسی و بازگشت تبعیدیها هستیم، درود به روان پاک علی شریعتی مجاهد اسلام، درود به روان پاک شهدای پنجم ماه رمضان، برادران سرباز با اسلام متحد شوید خدا به شما آزادی داده» حمل کردند و با شعار "مسلمان بپاخیز برادرت کشته شد" به تظاهرات در شهر پرداختند که تمامی مسیرهای تظاهرات توسط سه خبرنگار خارجی فیلمبرداری شد. (ص 95،96)
گزارش تظاهرات آرام 2000 نفری متعصیبین مذهبی و روحانیون از مسجد گلشن گرگان و حمل پلاکاردهای" استقلال،آزادی، حکومت اسلامی" توسط تظاهرکنندگان (ص 74،759) ،تظاهرات 5000 نفری شهر شاهی (قائمشهر) (ص 85)، پخش اعلامیه به امضای امام خمینی تحت عنوان "اعلام خطر" که مفاد آن توصیه جهت عدم سازش با دولت جدید بود در مسجد مصلی در تخت فولاد اصفهان (ص91،92)، حمل پرچم های سفید و مشکی که روی آن نوشته شده بود "در کشور اسلامی شاه مفهومی ندارد و سلام بر امام خمینی" توسط متظاهرین مسجد قبا تهران (ص92) و گزارش انجام مراسم مذهبی عیدفطر مردم در کرمان و تظاهرات آرام مردم این شهر با شعارهای طرفداری از خمینی و آزادی زندانیان و حمل پلاکاردهایی که روی آن نوشته شده بود " ما جامعه روحانیت هیچگاه فریب نیرنگ های اربابان ظلم و ستم را نمی خوریم، ما بازاریان کرمان همگام با روحانیون مجاهد تا آخرین قطره خون برای رسیدن حکومت اسلامی مبارزه می کنیم و ..." از دیگر اسناد مهم ساواک است.
اسناد به جای مانده از دستگاه امنیتی پهلوی نشان می دهد که سرآغاز راهپیمایی روز جمعه 17 شهریور 57، راهپمیایی و تظاهرات عیدفطر در 13 و 16 شهریور بوده است. دولت در نخستین ساعات روز هفدهم از برقراری حکومت نظامی در تهران و یازده شهر دیگر خبر داد و از مردم خواست در معابر و خیابان ها اجتماع نکنند. اما تظاهرات مخالفین و انقلابیون در خیایان و میدان ژاله (شهدا) در تهران منجر به سرکوبی تظاهرکنندکان توسط نیروهای نظامی ارتش شد و واقعه 17 شهریور معروف به (جمعه سیاه) نقطه عطفی در تاریخ انقلاب گردید. بازتاب فاجعه 17 شهریور از دید رسانه ها و خبرگزاری های جهان نیز دور نماند و اخبار ایران و بازتاب وقایع در روز 18 شهریور در نشریات و خبرگزاری جهان با تحلیلهای مختلف به چاپ رسید. خبرگزاری رویتر بیان کرد: «سرکوبی مخالفتهای سیاسی و مذهبی علیه شاه که توسط حکومت نظامی آغاز شده است، نقطه پایان برای طرحهای آزادسازی سیاستهای ایران میباشد.» روزنامه گاردین مینویسد: «بسیاری از ایرانیها، باور نمیکنند که سربازان خودشان بر روی آنان تیراندازی میکنند و میگویند بدنیا اعلام کنید که اسرائیلیها دارند ما را میکشند.» (ص 185-187)
جلد 11 کتاب سیر مبارزات فاقد اسناد و گزارشهای مرتبط با چگونگی شکلگیری قیام 17 شهریور و گزارش تظاهرات در شهرها و آمار شهدا و مجروحین این حادثه است. تنها از شهر ساری گزارشی مبنی بر تظاهرات 500 نفری مردم با ذکر شعارهای "برادر ارتشی چرا برادرکشی"، "الله الله روحالله"، خمینی تو وارث حسینی" و ... آمده است که این تظاهرات بدون درگیری و خونریزی خاتمه یافت. (ص 156)
بعد واقعه 17 شهریور اعلامیه و بیانیه¬هایی توسط علما، روحانیون در محکومیت و اعتراض به کشتار مردم بیدفاع صادر شد و از طرف تعدادی از مراجع "عزای ملی" در سراسر کشور اعلام گردید. در بیانیه آیتالله گلپایگانی به مناسبت قتل عام جمعه سیاه آمده است:«..... حکومت وقت بنام اعلام حکومت نظامی برخلاف تمام قوانین بینالمللی و ابتدائیترین حقوق بشری به مردم بی دفاعی که در جریان تظاهرات این روزها رشد و شعور اجتماعی و سیاسی خود را نشان دادند و در حفظ نظم و آرامش مراقبت کامل نمودند، حمله کرد و جوانان و کودکان و بانوان و سالمندان را به قتل رساند.... ضمن اظهار تأثر و تأسف شدید و همدردی با بازماندگان عزای عمومی اعلام و این عملیات وحشیانه و ضدانسانی را محکوم میکنیم و انتظار داریم برادران مسلمان کما فیالسابق با رعایت نظم و آرامش بهانه برای کشتار بدست دشمن ندهند.» (ص 175) همچنین آیتالله گلپایگانی با ارسال تلگرافی به شریف امامی نخستوزیر وقت به ایشان فرمود: «... حقیر به جنابعالی اخطار میکنم اینگونه برابر شدن با امواج احساسات مردم ناراضی موجب مصائب عظیمتر و خطرات بزرگتری برای مملکت است. جنابعالی در برابر تاریخ و خدا و ملت ایران مسئول این حوادث هستید.... متوجه باشید بر سر دو راهی قرار دارید و مسئولیت شما بسیار خطرناک است...» (ص 301)
به دنبال وقایع 17 شهریور، تظاهرات آرامی در برخی از شهرهای کشور صورت گرفت و شعارهایی در حمایت از امام خمینی(ره) و دفاع از شهدای وقایع اخیر توسط تظاهرکنندگان سر داده شد و مجالس یادبودی به مناسبت هفتیمن و چهلمین روز کشته شدگان حوادث اخیر در برخی شهرهای کشور برگزار گردید. در کرمانشاه با صدور اعلامیهای توسط روحانیون از مردم دعوت شد تا برای برگزاری یادبود شهدا در 22 شهریور در مسجد جامع این شهر اجتماع کنند. ناطق این جلسه در اجتماع 3500 نفری عنوان کرد: «مردم را اخلالگر قلمداد میکنند، پس36 میلیون مردم ایران اخلالگر هستند. دولت با اخلالگران چکار دارد و چه صحبتی میتواند با آنها داشته باشد.» به دنبال این سخنان مردم با شعارهای"دورد بر خمینی و شهیدان" به تظاهرات پرداختند که به درگیری و زد و خورد بین مردم و مأمورین انجامید. (ص 226-228) همچنین در شهر ساوه نیز اجتماعی از قشریون مذهبی در 23 شهریور در محکوم کردن حادثه 17 شهریور تشکیل گردید. (ص 241) در مسجد جامع کرمان و رفسنجان نیز مجلس یادبودی برای شهدای وقایع اخیر گرفته شد. (ص 242)در اصفهان نیز اعلامیهای به امضای امام خمینی جهت دعوت مردم به اعتصاب در روز 23 شهریور توزیع گردید. (ص 249) در اعلامیه امام خمینی به مناسبت فاجعه 17 شهریور که توسط ابوالحسن بنیصدر به ایران مخابره شد آمده است:«.... اکنون که شاه میخواهد ایران را به ویرانه و قبرستان تبدیل کند. اکنون که عمال از خدا بیخبر شاه در مجلس گرد هم جمع شده و با صحنهسازیهای مبتذل و اغفال کننده میخواهند مجرم اصلی را تبرئه و گناه بزرگ و جنایت عظیم را به دیگران که آلتی بیش نیستند نسبت دهند و خود را مقربالخاقان قرار دهند. اکنون که تمام جنایتکاران داخل و خارج پشتیبانی از جنایت شاه میکنند.... ملت مظلوم و بزرگ ایران باید اعتصاب نموده و روز پنجشنبه یازدهم شوال را روز عزا قرار دهند، و ما به دنبال فداکاریها و عزای سراسری، منتظر شادیها هستیم. ...» (ص 253-255) در 24 شهریور نیز جمعی از فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم با انتشار اعلامیهای از بازاریان و مردم خواستند تا :«محلهای کسب خود را باز و در افزایش آمادگی و ایجاد قدرت و ادامه دادن به مبارزه و فشرده کردن صفوف مبارزان کوشا باشند.» (ص 258)
یاران امام خمینی با انتشار اعلامیه و سخنرانی و دعوت مردم به راهپیمایی و تظاهرات آرام از هر فرصتی برای پویایی نهضت انقلاب استفاده میکردند. در مقابل نیز رژیم پهلوی و ایادی آن بیکار ننشستند و با شناسایی محرکین و مبارزین با زیرنظر گرفتن فعالیت انقلابیون و برقراری حکومت نظامی و دستگیریهای گسترده مبارزین سعی در خنثی کردن اقدامات آنان داشتند. خبرنگار بی بی سی در تهران در 1 مهر 57 درباره سیاست جدید دولت ایران و اوضاع کمی آرام در شهرها به واسطه حکومت نظامی و زلزله طبس بعد وقایع 17 شهریور در تفسیری مینویسد: «وضع حکومت نظامی در اکثر شهرهای عمده ایران فعلاً ابراز علنی احساسات را محدود کرده است و دولت جدید با مهارت و زرنگی تمام از این فرصت استفاده میکند تا نارضایی و شکوههای جمع شده و قدیمی مردم را که در زمان آرامش کشور جامعه دچار آن بوده است با سرعت هر چه تمامتر تسکین دهد. ولی یکی از افراد متنفذ و پولدار ایرانی به خبرنگار ما اظهار کرده است که فریب آرامش موقت و ظاهری را نخورید....شکی نیست که شاه ایران از قدرت، وسعت و شدت مخالفت مردم ایران با خاندان پهلوی و نیز از وسعت پشتیبانی مردم از ناسازگارترین مخالف خود یعنی آیتالله خمینی، رهبر مذهبی تکان خورده است، گو اینکه قدرت عمده شاه در ماهیت سردرگم و غیرمتعهد مخالفان است.» خبرنگار بی بی سی در ادمه تفسیر معتقد است: «مخالفان حکومت پهلوی به دلیل برقراری حکومت نظامی و پیشامد زلزله طبس از نظر تاکتیکی بر سر یک دوراهی قرار گرفتهاند قدرت عمل را از دست دادهاند، و این فاجعه ملت ایران را در ماتم و حیرت فرو برده است که این وضعیت بدین منوال ادامه نخواهد داشت.» (ص 393-395) و همینطور نیز شد. چنانچه اوایل مهر ماه با ایجاد محدودیت و محاصره منزل امام خمینی(ره) در عراق و انتشار اخبار آن در ایران، عکسالعملهایی در برابر این اقدام رژیم بعثی عراق که با همکاری رژیم پهلوی صورت گرفت از سوی مبارزین، روحانیون و قشریون مذهبی انجام شد و اعلامیه و اطلاعیههایی در سراسر کشور منتشر گردید. در اطلاعیه 2 مهر 57 آمده است: «... ملت ایران ضمن اعتراض شدید به این عمل غیرقانونی دولت عراق را که به این عمل زشت تاریخ تن داده است محکوم نموده و تا آزادی و خلاصی امام خمینی تمام مغازهها و بازار را تعطیل اعلام کرده و تا آزادیشان تعطیل را ادامه خواهد داد...» (ص 408،409) همچنین تعدادی از روحانیون سرشناس از نقاط مختلف کشور ضمن تماس با آیتالله شریعتمداری از ایشان خواستند در این زمینه اقداماتی از طریق آیات ایران صورت گیرد. (ص 413، 414) تظاهرات دو هزار نفری مردم یزد در 2 مهر در اعتراض به محاصره منزل امام خمینی در عراق در گزارش ساواک آمده است. (ص 416) طبق گزارش دیگری از ساواک در ادامه فعالیتهای روحانیون سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی از روحانیون سرشناس تبریز طی تماس تلفنی با یکی از روحانیون شهر یزد اعلام کرد: «قرار است از طرف روحانیون و طرفداران خمینی تلگرافهای اعتراضآمیزی مبنی بر محاصره منزل خمینی به کشور عراق مخابره شود و در این تلگرافها قید خواهد شد چنانچه کوچکترین صدمهای به خمینی وارد شود، جامعه تشیع بیکار نخواهد نشست و خونهای زیادی ریخته خواهد شد.» (ص 426-428) یاران امام خمینی از هر فرصتی برای حمایت از ایشان استفاده میکردند بدینگونه که در مجلس ختم بمناسبت فوت مهدی گلپایگانی در مسجد سیدعزیزالله تهران جوانان ضمن دادن شعارها "درود بر خمینی" و "مرگ بر خاندان سلطنت پهلوی" با توزیع اعلامیه، دولت عراق را نوکران اربابان امریکایی دانستند و ضمن اعتراض به دولت عراق، خواستار لغو محدودیت از رهبر خویش شدند. (ص443-445) آیتالله حسن قمی نیز طی اعلامیهای ضمن محکوم کردن اقدامات دولت عراق، مطالب تحریکآمیزی بر علیه حکومت ایران عنوان کرد. (ص 460، 461) موج اعتراضات مردم علیه حکومت پهلوی و دفاع از امام خمینی در شهرها و محافل مذهبی و مدارس طبق اسناد ساواک در روزهای ابتدایی مهر 57 مشهود است. تظاهرات خیابانی و سر دادن شعارهای ضدملی در سمنان (ص 462، 463) اعتراض دانشآموزان در مدارس شیراز و جهرم در 4 مهر (ص472) تظاهرات دانشآموزان دبیرستان دخترانه دکتر شیرازی شهرستان جهرم در حمایت از امام خمینی در 5 مهر (ص 480) اعتراض و عدم حضور دانشآموزان سر کلاس درس در دبیرستانهای پهلوی و محمودیه در کاشان و سردادن شعار (ص 483) تظاهرات مردم اهواز در 6 مهر (ص 501، 502) تظاهرات و دادن شعارهای ضد میهنی در رفسنجان، رضائیه و بوشهر (ص 508-510) تلگراف اعتراضآمیز آیتالله سیدعبدالله شیرزای به دولت عراق و ابراز انزجار از اعمال دولت عراق (ص 492) انتشار اعلامیه جمعی از روحانیون تهران در اعتراض به محاصره منزل امام خمینی در عراق در 5 مهر 57 و دعوت مردم به تعطیلی بازار و مغازهها (ص 496، 497) نمونههایی از فعالیت مبارزین و حرکت خودجوش مردمی در حمایت از امام خمینی بود که در شکلگیری انقلاب اسلامی و توسعه و دوام نهضت موثر بوده است.
بخشی از اسناد کتاب حاضر به گزارشهای ساواک در مورد شخصیتهای روحانی و مبارزین و اقدامات آنان و دستگیریهای انقلابیون بعد وقایع 17 شهریور اختصاص دارد. به طور نمونه: لیست اشخاصی که در روزهای 17 و 18 شهریور 57 طبق دستور فرمانداری نظامی دستگیر شدهاند (179-181): گزارش اقدامات سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی در زابل در تحریک افکار مردم علیه حکومت و تشویق آنان به تظاهرات (طبق اسناد اخلالگری) و تشویق به تعطیلی بازار (ص 256) گزارش فعالیتهای شیخ محمد صدوقی به عنوان یکی از گرداندگان و رهبران عوامل برانداز در استان یزد (ص 275 ،276، 340-342) گزارش فعالیت مهندس مهدی بازرگان مؤسس نهضت آزادی ایران و رهبر کمیته حقوق بشر (ص 277-282) گزارش فعالیت وعاظ تبعیدی از جمله سیدعلی خامنهای در جیرفت (ص 379).
تمام مجلدات کتاب "سیر مبارزات یاران امام خمینی به روایت اسناد ساواک" در بردارنده فهرست اشخاص و موضوعات مربوط به همان جلد است که پژوهشگر را برای دستیابی به اطلاعات مورد نظر راهنمایی میکند. همچنین جلد هفدهم کتاب حاضر دربردارنده فهارس مرتبط با کل مجموعه و راهنمای اشخاص و موضوعات است. به طور مثال در فهرست اشخاص جهت یافتن اسناد مرتبط با شیخ واعظ طبسی پژوهشگر میتواند با مراجعه به جلد هفدهم به ج1/ ص 37، ج2/ ص 255-273، ج4/ ص 350، ج5 ص 216، 217، 273، 277، 279-281، و .... مراجعه کند. همچنین برای یافتن اطلاعات مرتبط با اماکن، شهرها، سازمانها، خیابانها، دانشگاهها و ... میتواند با رجوع به فهرست موضوعی جلد هفدهم به اطلاعات مورد نظر در جلدهای مختلف این مجموعه دست یابد. به طور مثال: مسجد اعظم قم: ج1/ ص 27، 186، 346، ج2/ ص 93،137،157،185،202،349،261،322،447، ج3/ 61، 67، 105، 166، 168 و .... .
علیرغم دستهبندی موضوعی اسناد کتاب، عدم رعایت ترتیب روزشمار اسناد و گزارشها در برخی از قسمتهای کتاب گاهی خواننده را دچار سردرگمی میکند. به طور مثال: هنگامی که موضوع اسناد و ترتیب روزشمار مربوط به اوایل شهریور 57 یعنی اواخر رمضان و برگزاری نماز عیدفطر است از سندی استفاده شده است که تاریخ آن مربوط به اواخر مرداد است و ربطی موضوعی ندارد. این نکته در صفحه 77، 80، 176 قابل مشاهده است. همچنین گاهی موضوع اسناد مربوط به وقایع بعد 17 شهریور و بازتاب آن در کشور و جهان است و از سندی استفاده میشود که مربوط به برگزاری نماز عیدفطر است که از لحاظ ترتیب روزشمار و موضوعی بهتر بود در زمان خودش استفاده میشد. به طور نمونه در صفحات 290،302.
به نظر میرسد توضیحات کوتاه به صورت پاورقی در مورد برخی شخصیتها و یا اصطلاحات مانند کد 66، یا پاکروان، ثابتی، بیتاللهی میتواند به پژوهشگر در فهم مطالب کمک کند و از ارجاع به کتب دیگر بینیاز میسازد. همچنین با توجه به فعالیتهای احزاب در دوران شکلگیر نهضت انقلاب اسلامی و اهمیت آنان، بهتر بود جهت سهولت در دسترسی، اسناد مرتبط با احزاب به عنوان یک فصل یا بخش با توجه به حجم اسناد در یکی از مجلدها جمعآوری و منتشر میشد.
رقیه متانی
تعداد بازدید: 1767