12 مهر 1394
سیدرضا فندرسکی
املش، یکی از شهرهای استان گیلان است و در فاصله 75 کیلومتری مرکز استان قرار دارد. در پی قیام مردم قم در 19 دی 1356، حرکتهای انقلابی در این شهر نیز اوج گرفت و تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت.
در روز شانزدهم بهمن سال 1356 دو طلبه پنج برگ اعلامیه یکی از مراجع تقلید را که در مورد وقایع نوزدهم دی ماه قم بود بر در دو مسجد اعظم و بابالحوائج(ع) املش نصب کردند که توسط مأمورین ژاندارمری دستگیر و روانه دادسرا شدند.
در نهم خرداد سال 1357 افراد ناشناسی کیوسک فروش نشریات حزب رستاخیز در شهر املش را به آتش کشیدند.
در تیر ماه عدهای از جوانان مذهبی املش به رهبری یک دانشجو به نام رفیعی از دو نفر از روحانیون برای سخنرانی در مسجد جامع املش دعوت به عمل آوردند. در تاریخ بیستو پنجم تیر ماه و در پایان سخنرانی عدهای از جوانان قصد داشتند که دست به تظاهرات بزنند که گروهی دیگر از اقدام آنها جلوگیری کردند.
در تاریخ بیستو هشتم تیر و در آخرین جلسه سخنران، مطالب تحریکآمیزی توسط وی بیان شد که به همین علت فردای آن روز توسط مأمورین دستگیر شد.
به گزارش ساواک چند نفر از اعضای هیئت قرائت قرآن املش در تاریخ دوم مرداد سال 1357 در مسجد اعظم املش اقدام به اجرای نمایشنامهای کردهاند که به زعم ساواک در آن به «مقدسات ملّی» توهین شده بود. این افراد همین نمایشنامه را شب بعد در یکی از مساجد بخش رحیمآباد رودسر نیز اجرا کردند. آنچه حساسیت ساواک را افزایش میداد آن بود که به هنگام اجرای نمایشنامه عکسی از امام خمینی(ره) به دیوار مسجد نصب میشد.
از ابتدای ماه مبارک رمضان یکی از روحانیون مقیم شهر قم به نام عیسی والایی جهت انجام سخنرانیهای مذهبی به املش آمد. وی در طی شبهای محرّم سخنرانی میکرد. روز بیستو سوم مرداد بعد از برگزاری نماز مغرب و عشا وی از رفتن به بالای منبر خودداری کرد و متعاقب آن چراغهای مسجد خاموش شد.
ساعت 24 همان شب جمعیتی در حدود 250 نفر از افراد حاضر در مسجد، روحانی نامبرده را تا در منزل وی همراهی کرده و شعارهایی به طرفداری از امام و علیه حکومت پهلوی سر دادند. شعار دهندگان سپس به یک پاسگاه قدیمی در حوالی املش حمله کرده و آن را به آتش کشیدند که شهرداری املش به تقاضای اعزام ماشین آتش نشانی توسط ژاندارمری پاسخی نداد. این امر موجب ایجاد درگیری بین مردم و مأمورین شد. در نتیجه شیخ عیسی والایی به همراه نه نفر دیگر از تظاهر کنندگان بازداشت شدند. پس از وقوع این حادثه ساواک به بررسی علل وقوع آن پرداخت که در نتیجه، این عوامل را در وقوع آن موثر دانست: الف: سخنرانیهای تحریک آمیز روحانی مسجد در طول شبهای ماه محرم. ب: حضور بیست نفر دانشجوی ناشناس که در پی درگیریهای روز بیست و سوم مرداد متواری شده و به املش آمده بودند.
دستگیر شدگان این واقعه به دادگستری شهرستان رودسر تحویل داده شدند اما دادستان رودسر در این مورد قرار عدم صلاحیت صادر کرد و قرار شد این افراد از طریق دادسرای نظامی تحت پیگرد قانونی قرار گیرند.
روز بیستو سوم مهر تعدادی از طرفداران رژیم شاه در یکی از خیابانهای املش اجتماع کرده و دانش آموزان نیز در طرف مقابل آنها حضور داشتند. اما تظاهراتی توسط هیچکدام از آنها صورت نگرفت. در این روز تعدادی اعلامیه که مردم را دعوت به راهپیمایی در فردای آن روز میکرد توسط یک دانش آموز بین مردم توزیع شد. در پی این دعوت عدهای از مردم در روز بیست و چهارم مهر جلوی اداره آموزش و پرورش املش اجتماع کرده و سپس دست به یک راهپیمایی آرام زدند. راهپیمایان در پایان قطعنامهای یازده مادهای صادر کرده و خواستار اجرای آن شدند. چند نفر از فرهنگیان املش گرداننده اصلی این راهپیمایی بودند.
در روز شانزده آذر دو گروه طرفداران و مخالفین رژیم شاه در املش به راهپیمایی پرداخته و بین این دو گروه درگیری پیش آمد که با مداخله و تیراندازی مأمورین پایان یافت. در این روز سه نفر که با یک خودرو وارد شهر املش شده بودند مورد سوءظن قرار گرفته و دستگیر شدند. گفته شد که آنان قصد فیلمبرداری از تظاهرات را داشتند. نظیر این تظاهرات مخالفین و موافقین در روز بیست و دوم نیز برگزار شد. در روزهای نهم و بیست و یکم دی 1357 نیز تظاهراتی در املش برگزار شد.
منابع:
ـ انقلاب اسلامی ایران به روایت اسناد ساواک (دوره 25 جلدی)، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی
تعداد بازدید: 1659