22 مهر 1394
مریم اسدیجعفری
نقش بی بدیل روحانیت، از شکلگیری تا به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی انکارناپذیر است. این قشر، با اتکا به دین اسلام و بازسازی اندیشه دینی در میان مردم توانستند زمینههای استقرار حکومت اسلامی در ایران را فراهم کنند. در این میان، شهید آیتالله عطاءالله اشرفی اصفهانی، یکی از شخصیتهای موثر انقلابی بود که با وجود کهولت سن، رهبر انقلابی مردم کرمانشاه محسوب میشد.
عطاءالله اشرفی اصفهانی در سال 1281 ه.ش در شهر سده اصفهان و در خانوادهای روحانی متولد شد. تحصیلات مقدماتی خود را در همان شهر سپری کرد و از محضر آیتالله سید مهدی درچه ای، آیتالله سید محمد نجفآبادی و آیتالله سید حسن مدرس بهره برد.
وی به مدت 10 سال، تمام دانش دینی را فراگرفت و برای تکمیل دروس حوزوی، راهی قم شد و 20 سال دیگر در فضای علوم دینی آموزش دید و در مجالس مدرسه فیضیه قم با امام خمینی (ره) آشنا شد. در دوران زعامت آیتالله العظمی بروجردی در حوزه علمیه قم، به مدت 12 سال تلاش فزایندهای برای جمعآوری تقریرات علمی ایشان نمود و مورد تقدیر آیتالله العظمی بروجردی قرار گرفت.
در زمان تاسیس حوزه علمیه و مدرسه دینی کرمانشاه، به همراه دو نفر دیگر از دوستانش برای سرپرستی آنجا به کرمانشاه رفتند و پس از 3 سال، آیتالله اشرفی اصفهانی مسئولیت مدرسه و حوزه علمیه کرمانشاه را برعهده گرفت. وی رابطه علمی و دوستانه خود را از راه دور با امام خمینی (ره) حفظ کرد و از حامیان ایشان در زمینه تثبیت مرجعیت و تقویت حرکتهای سیاسی امام بود.
تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه و سپس عراق، باعث قطع این ارتباط نشد و کرمانشاه، به عنوان یکی از پایگاههای مهم انقلابی فعالیت میکرد و تحت نظر شدید نیروهای امنیتی بود. حکومت پهلوی برای جلوگیری از فعالیتهای آیتالله اشرفی اصفهانی، از تهدید و ارعاب تا اقدامات اولیه برای تبعید استفاده کرد. به دنبال انتشار مقاله توهین آمیز روزنامه اطلاعات در روز هفدهم دی ماه 1356، آیتالله اشرفی اصفهانی در اعتراضات گسترده مردمی تقش بسزایی داشت.
او حتی در تظاهرات یازدهم مهر سال 1357 مورد ضرب و شتم ماموران گارد قرار گرفت و پس از گذشت چند روز، توسط ساواک دستگیر و به تهران منتقل شد. ولی باز هم به دلیل اعتراضات گسترده مردم آزاد شد. آیتالله اشرفی اصفهانی با وجود کهولت سن، در تمام راهپیماییهای کرمانشاه شرکت میکرد. یکی از مهمترین آنها در روز تاسوعای سال 1357 برگزار شد که یک راهپیمایی سراسری بود. یکی از مقامات ساواک با ایشان تماس گرفته و گفته بود: «چنانچه در راهپیمایی روز تاسوعا شرکت کنید، شما را به قتل خواهیم رساند و خونتان بر عهده ما نیست.» شهید محراب در پاسخ بیان داشته بود: «ما آماده هستیم، شما قدرت دارید، هر چه خواستید بکنید، ما هم در راهپیمایی شرکت خواهیم کرد.» (1)
شهید اشرفی اصفهانی با حضور در تحصن مسجد دانشگاه تهران، برای مقابله با ممانعت بختیار از ورود امام (ره) به ایران، در آخرین گامهای پیروزی انقلاب اسلامی هم سهیم بود. پس از تثبیت جمهوری اسلامی و به دستور امام خمینی(ره)، به عنوان اولین امام جمعه کرمانشاه در مهر سال 1358 منصوب شد.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به مدت 25 ماه در تمام خطبههای نماز جمعه، بر لزوم حمایت از جبههها دفاع مقدس تاکید میکرد و هنگام آغاز عملیاتهای فتحالمبین (دوم فروردین 1361) و مسلمبنعقیل (هشتم مهر 1361) در قرارگاه عملیاتی حضور پیدا کرد. همزمان با آغاز تحرکات خرابکارانه منافقین، آیتالله مدنی و آیتالله صدوقی، در محراب نماز جمعه به شهادت رسیدند. پیش از آن، اولین بار در سال 1359، منزل آیتالله اشرفی اصفهانی هدف یک بمب صوتی قرار گرفت. دومین ترور نافرجام در تیر ماه 1360 هنگامی که وی برای اقامه نماز ظهر عازم مسجد بروجردی کرمانشاه شده بود، رخ داد. سه مهاجم مسلح از داخل ماشین، به سوی او آتش گشودند و سپس نارنجکی پرتاب کردند که منجر به شهادت مردم بیگناه شد. سرانجام در روز جمعه 23 مهر سال 1361، هنگامی که خطبه اول نماز را آغاز کرده بود، ناگهان یک نفر به طرف وی هجوم آورد، ایشان را در آغوش گرفت و بر اثر انفجار نارنجک، آیتالله اشرفی اصفهانی به شهادت رسید و پنجمین شهید محراب لقب گرفت.
این روحانی مبارز که از اولین گامهای انقلاب اسلامی در کنار امام خمینی (ره) حضور داشت، نقش پررنگی در حفظ ماهیت و فعالیت حوزههای علمیه کرمانشاه و قم در طول تبعید رهبر انقلاب به ترکیه و عراق ایفا کرد. تامین و حفظ امنیت مالی حوزهها و مدارس علمیه به خصوص حوزه علمیه کرمانشاه، برگزاری جلسات و سخنرانیهای روشنگر در آن روزها، مهمترین اقدامات شهید اشرفی اصفهانی در سالهای پیش از انقلاباند.
ادامه این نوشته به بررسی نقش آیتالله اشرفی اصفهانی در تسریع روند پیروزی انقلاب، در سالهای 1356 و 1357 میپردازد.
گزارشهای ساواک از سخنرانیها
گزارشهای ماموران ساواک درباره شهید اشرفی اصفهانی، در بیست و پنجمین مجلد از مجموعه کتابهای یاران امام به روایت اسناد ساواک گردآوری و منتشر شده است. این گزارشها، مربوط به فعالیتهای انقلابی او از مهر 1342 تا دی ماه 1357 بوده و غالباً به اقدامات شهید اشرفی اصفهانی در زمینه ارتباط با امام خمینی(ره) در عراق و گسترش فعالیتهای انقلابی در کرمانشاه اختصاص دارند.
در بخشی از سند شماره 6156/1 درباره فعالیتهای انقلابی آیتالله اشرفی اصفهانی آمده است: «واعظ یاد شده بالا ساعت 20 روز 18/2/37 [1357 ه.ش] در مسجد بروجردی به منبر رفته و ضمن سخنرانی مذهبی اظهار داشته: امشب مصادف با چهلمین روز درگذشت شهدای شهرستان یزد میباشد. از کلیه آقایان انتظار دارم که نسبت به برنامههای تلویزیونی که دختران و پسران مملکت را به فساد میکشاند، اعتراض نمایند و در صورت امکان به وسیله نامه یا تلفن از مقامات بخواهید که از نمایش چنین برنامههایی خودداری نمایند. مقامات باید بدانند که در برابر مردم وظیفه دارند و در موقع اعتراض نباید با مشت و سرنیزه به آنها جواب داد... سپس اضافه نموده، آقایان بدون هیچ گونه شعار دادن از مسجد خارج شوند که با مشت به دهان ما نزنند تا بتوانیم بیشتر از این گردهم جمع شویم و صحبت نماییم و در خاتمه برای سلامتی خمینی دعا نموده است. ضمناً در موقع خروج مردم از مسجد، یک نفر که شناخته نشده، در بین جمعیت اظهار داشته برای سلامتی امام و مجاهد و بت شکن قرن بیستم آقای خمینی سه بار صلوات بفرستید.»(2)
نیروهای مذهبی و انقلابی کرمانشاه بین سالهای 1350 تا 1357 همچون تمامی شهرهای ایران، دورهای پرشور را پشت سر گذاشتهاند. مردم کرمانشاه نیز وقایع دامنهدار و گستردهای علیه حکومت پهلوی تجربه کردهاند که از جمله آنها میتوان به برگزاری مراسم بزرگداشت درگذشت آیتالله سید مصطفی خمینی، حمایت از قیام 19 دی 1356 مردم قم، تظاهرات نهم تیر ماه 1357 مردم کرمانشاه و کشتار مردم این شهر در روز نهم مهر ماه 1357 اشاره کرد. نکته مهم در این میان، ردپای موثر شهید اشرفی اصفهانی، به عنوان هسته مرکزی فعالیت انقلابی مردم کرمانشاه است.
روحانی کهنسال اصفهانی، رهبر مبارزان کرمانشاهی
درگذشت ناگهانی آیتالله سید مصطفی خمینی در روز سیام مهر 1357، اولین جرقه برای فراگیری جدیتر انقلاب در کرمانشاه بود. آیتالله اشرفی اصفهانی برای برگزاری هرچه باشکوهتر مراسم بزرگداشت فرزند ارشد امام خمینی(ره) در کرمانشاه، اطلاعیهای چاپ و در سراسر شهر منتشر کرد. در این اطلاعیه، روحانیون و عموم مردم برای شرکت در این مراسم دعوت شده بودند. این مراسم با وجود اقدامات امنیتی ساواک، در مسجد بروجردی کرمانشاه برگزار شد.
روحانیان حوزه علمیه آیتالله بروجردی کرمانشاه در این مجلس شرکت کردند و ساواک در گزارش مخصوص خود، درباره بازتاب درگذشت حاج سید مصطفی خمینی در محافل مذهبی و شهرهای مختلف کشور، به برگزاری مجلس ترحیم در کرمانشاه نیز اشاره میکند. امام خمینی(ره) نیز در نامهای جداگانه به آیتالله اشرفی اصفهانی، از برگزاری مجالس ترحیم به مناسبت درگذشت سید مصطفی خمینی قدردانی کرد. (3)
گسترش فعالیت روحانیون در کرمانشاه، باعث دستگیری جمعی از آنها در روز بیست و سوم مرداد 1357 شد. جمع کثیری از مردم کرمانشاه در مسجد بروجردی تجمع کرده و نسبت به این اقدام حکومت پهلوی اعتراض کردند. آیتالله اشرفی اصفهانی نیز در یک سخنرانی کوبنده، نسبت به دستگیری علمای مذهبی اعتراض کرد. در جریان این سخنرانی، مردم کرمانشاه برای نابودی حکومت پهلوی صلوات فرستادند.
اتفاق بعدی، آتش سوزی سینما رکس آبادان در روز 28 مرداد 1357 بود که واکنش روحانیون در سراسر کشور از جمله کرمانشاه را در پی داشت. آیتالله اشرفی اصفهانی به همراهی تنی چند از دیگر روحانیون، نامهای در شهریور 1357 درباره این واقعه منتشر کردند که در بخشی از آن آمده است: «جنایتکاران حرفهای از هیچ جنایت و حادثهای کوتاهی نداشته و در راه رسیدن به آمال و آرمانهای خود از هیچ فاجعهای باک و وحشتی ندارند. خود، صحنه میسازند و مردم را با دست و پا و در بسته میسوزانند و خود، دفن می کنند. سپس سیاه میپوشند و به عنوان صاحب عزا به نوحه و ندبه مینشینند. آیا فاجعه آبادان با این گستردگی، آن هم در همسایگی شهربانی و تحت مراقبت شدید ماموران، ممکن است کار مردمی باشد که فاقد وسایل مدرن آتش سوزی و تخریب هستند؟...»
پس از انتشار این نامه، مراسم شب هفت شهدای فاجعه سینما رکس در مسجد بروجردی کرمانشاه برگزار شده و دستههای عزاداری، همزمان با شهادت حضرت علی (ع) با شعارهای ضد دولتی علیه عاملان کشتار سینما رکس، با مردم داغدیده آبادان همدردی کردند.(4)
با فرا رسیدن عید فطر در همان سال، جمعیت گستردهای پس از اقامه نماز عید فطر تظاهرات گستردهای برپا کردند. روحانیون برجستهای همچون آیتالله اشرفی اصفهانی، در صف مقدم آن حضور داشتند. این راهپیمایی به عنوان عظیمترین تظاهرات مردمی شهرهای ایران در یادها مانده که به صورت آرام و بدون درگیری به پایان رسید.
در بخشی از گزارش روزنامه کیهان در روز چهاردهم شهریور 1357 دراین باره آمده است: «در کرمانشاه، هزاران نفر از مردم که عده زیادی زن و دختر در میان آنها دیده میشدند، دیروز در یک تظاهرات آرام شرکت کردند. پیشاپیش تظاهرات کنندگان، چند تن از علما و روحانیون از جمله حجتالاسلام شیخ عبدالجلیل جلیلی و حجتالاسلام عطاءالله اشرفی اصفهانی در حرکت بودند و مردم را به آرامش دعوت میکردند. تظاهرکنندگان، پس از راهپیمایی طولانی و دادن شعارهایی به طرفداری از حضرت آیتالله العظمی خمینی و لزوم گسترش آزادی و اجتماع، در یکی از مساجد و استماع سخنان علما و روحانیون به خانههای خود بازگشتند.»(5)
نهم مهر ماه 1357 همزمان با انتشار اخبار ایجاد محدودیت برای امام خمینی (ره) در نجف، روحانیان کرمانشاه نیز مقدمات اعتراضی گسترده را فراهم کردند. مردم بعد از ظهر، در مسجد بروجردی و مساجد جامع کرمانشاه جمع شدند. اجتماع کنندگان، خواستار رفع محاصره منزل امام(ره) در نجف اشرف بودند و روحانیون بزرگ شهر مانند آیتالله اشرفی اصفهانی در میان مردم حضور داشتند. اما مقابله نیروهای حکومت پهلوی با مردم، باعث تیراندازی و ایجاد درگیری خونین شد. این درگیری تا نیمه شب ادامه داشت و سه نفر از مردم، شهید و حدود 30 نفر مجروح شدند.
به دنبال این اعتراض خونین، سیزده تن از علمای تراز اول کرمانشاه همچون عطاءالله اشرفی اصفهانی، عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی و حجتالاسلام شیخ محمدرضا کاظمی، در بیانیهای خطاب به مردم کرمانشاه، عزای عمومی اعلام کردند و مردم را برای شرکت در مجلس ترحیم شهدای کرمانشاه به مسجد بروجردی فراخواندند. یازدهم مهر ماه، این مراسم برگزار شد. پس از اتمام مراسم ختم، مردم در صفهای طولانی به تظاهرات پرداختند. مجدداً تعدادی از جمله شهید اشرفی اصفهانی زخمی شدند. در بخشی از گزارش روزنامه اطلاعات دراین باره آمده است: «حضرت آیتالله العظمی عطاءالله اصفهانی مرجع تقلید شیعیان کرمانشاه و گروهی از روحانیون این شهر، در جریان تظاهرات دیروز کرمانشاه مجروح شدند. علت مجروح شدن حضرت آیتالله العظمی اصفهانی و روحانیون دیگر، ازدحام و فشار جمعیت بوده است. حضرت آیتالله العظمی اصفهانی در منزل خود زیرنظر پزشک بستری هستند.»(6)
اعتراضات دامنهدار مردم کرمانشاه به کشتار مردم این شهر در روز نهم مهر 1357، نهایتاً منجر به دستگیری آیتالله اشرفی اصفهانی و حاج شیخ بهاءالدین عراقی شد. محمد اشرفی اصفهانی درباره حمله شبانه ماموران شهربانی و ساواک به منزل پدر میگوید: «... شبی بود که امام از نجف به سوی کویت رهسپار گردید و دولت کویت هم از ورود ایشان به خاک این کشور جلوگیری کرد... خانواده شهید اشرفی از جمله بنده نیز فوق العاده نگران بودیم...در اواخر ساعات شب، ناگهان صدای زنگ منزل به صدا درآمد. بعضی در خواب و بعضی بیدار بودند. به گمان اینکه شاید مسافری از اصفهان آمده، در را گشودیم. ناگهان یک افسر و دو مامور شهربانی و دو مامور ساواک، بدون اجازه با شتاب، خود را به داخل منزل انداختند. آنها ابتدا تلفن را قطع کردند، آنگاه داخل اتاق رفتند و در حالی که بچهها و زنها خواب بودند، دست شهید محراب را در بستر گرفتند و گفتند: بفرمایید برویم شهربانی. فقط چند دقیقه از شما بازجویی میشود...»(7)
وی پس از بازجویی، بلافاصله به تهران اعزام و در زندان کمیته مشترک شهربانی و ساواک تهران زندانی شد. در پی تشدید فشار افکار عمومی و مکاتبات پیدرپی و اعتراضهای گسترده مراجع تقلید به دستگیری علمای کرمانشاه، مجدداً آزاد و برای ادامه مبارزه به کرمانشاه بازگشت.
شهید اشرفی اصفهانی تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به خصوص دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، همچنان از سرآمدان دفاع از انقلاب اسلامی بود که در نهایت نیز جان خود را در این راه فدا کرد.
پینوشتها:
1) یاران امام به روایت اسناد ساواک؛ آیت الله حاج شیخ عطاءالله اشرفی اصفهانی (کتاب بیست وپنجم)، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382، ص 14
2) همان، ص 128
3) انقلاب اسلامی در کرمانشاه، جلد دوم، روح الله بهرامی، 1389، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 22 و 23
4) همان، صص 45 و 46
5) همان، ص 55
6) همان، ص 69
7) همان، صص 79 و 80
تعداد بازدید: 1686