20 دی 1394
سروِ سور: خاطرات خلیل نجار، مصاحبه و تدوین: محمود امامی، ناشران: حوزه هنری استان سمنان و انتشارات سوره مهر، 1393، 154 صفحه
تهران، قم، مشهد و... تمام ایران درگیر انقلاب بود. مبارزات همه مردم ایران در کنار هم به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد؛ شهری و روستایی در کنار یکدیگر مبارزه کردند. هر کدام از آنها در این پیروزی، سهمی دارند. هر کدام، خاطراتی را در ذهن خود ثبت کردهاند که بخشی از تاریخ شفاهی انقلاب است. «سروِ سور» از بخشی از این خاطرات میگوید، از خاطرات یکی از اهالی سرخه؛ خلیل نجار.
«سروِ سور» از 6 فصل تشکیل شده که با توجه به این موضوع که اسامی فصلها مشخص نیست، میتوان هر فصل را با نخستین بخش آن نامگذاری کرد. «تولد و کودکی»، «مهاجرت به تهران»، «دستگیری»، «کمیته مشترک ضدخرابکاری»، «زندانی قصر» و «در آغوش مردم» عناوین نخستین بخشهای این فصلهاست.
فصل نخست، به تولد و کودکی خلیل نجار اختصاص دارد. در این فصل، مخاطب با وضعیت خانوادگی راوی این کتاب آشنا میشود. پدر او حسینعلی نجار، شخمزنی میکرده، مادرش صغری حسنان هم به بافندگی مشغول بوده و حوله، زیرانداز یا روانداز میبافته است. این فصل با خاطراتی از بوی خوش علفها و صدای زنگوله گوسفندها شکل میگیرد. خاطرات تلخی هم هست؛ دوران ترکههای خیس انار در مقطع دبستان که کمتر دانشآموزی در آن زمان مزهاش را نچشیده بود تا سالهای آغاز نوجوانی ادامه پیدا میکند. در همین سالهاست که خلیل نوجوان به مغازه خیاطی «حسن صلواتی» رفت و آمد پیدا میکند و فارغ از شیطنتهای دوران نوجوانی، شخصیتش به سوی فعالیتهای مذهبی و سیاسی گرایش مییابد.
رفت و آمد به مغازه خیاطی، آغاز دورهای جدید در زندگی راوی کتاب است که به خوبی به فصل دوم کتاب و موضوع «مهاجرت به تهران» پیوند میخورد. در تهران، او با کار در مغازه کفاشی، سررشته زندگیاش را به دست میگیرد: «کفاشی هنرگاه در خیابان جمهوری (خیابان شاه سابق) واقع شده بود و صاحبان اصلی آن دو نفر ارمنی به نام ایلوش و مجنون بودند و همه کسانی که آنجا کار میکردند هم ارمنی بودند. در آن خیابان چندین مغازه دیگر که شبیه به این کارگاه بود قرار داشت.
کفاشی به این شکل بود که قسمت جلو و رو به خیابان آن فروشگاه و قسمت پشت آن کارگاه تولیدی بود. خریداران آنجا افرادی از طبقه مرفه و سطح بالای جامعه بودند. زنان کیف و کفشهایی از چرم اصل سفارش میدادند که با پول آن زمان چند هزار تومان قیمت داشت.»
کفاشی، کاری نبود که او را راضی نگه دارد و همین موضوع باعث شد تا در سن 20 سالگی در نیروی هوایی استخدام شود و 7 سال در نیروی هوایی خدمت کند.
مسئولیت محافظت از جان محمدرضا پهلوی در کنار سایر سربازان در سالروز تولدش در 4 آبان 1346، یکی از خاطراتی است که در فصل دوم روایت میشود. ازدواج وی، استعفا از نیروی هوایی و شروع به کار در اداره مستشاری سفارت آمریکا هم از دیگر موضوعهای این فصل است.
فصل سوم کتاب به ماجرای دستگیر شدن نجار میپردازد. وی در فصل چهارم اتفاقهای داخل زندان و شکنجههای ساواک را شرح میدهد: «متداولترین و رایجترین شکنجهای که هر زندانی در بدو ورود به [زندان] کمیته [مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی]، آن را با چشمهای بسته تجربه کرده است، زدن کابلهای برق به کف پا بوده است. شکنجه کابل بر خلاف ظاهر و تصور اکثر افراد، دردی به مراتب بیشتر از دیگر شکنجهها داشت و نه کمتر. در انواع دیگر شکنجه مانند اتوی داغ، شدت شکنجه و درد به حدی بود که به یکباره باعث بیهوشی فرد و در نتیجه ناتمام ماندن بازجویی میشد، در صورتی که در شکنجه کابل کمتر پیش میآمد زندانی بیهوش شود، فرد دردی شدید و مداوم را متحمل میشد.»
انتقال به زندان قصر، ماجرای همبند شدن با شهید رجایی، اعتصاب غذا و آزادی نیز موضوعهایی است که در فصل پنجم بیان میشود. این فصل که با بخش «آزادی» به پایان میرسد به فصل بعدی کتاب، پیوند میخورد.
ششمین و آخرین فصل کتاب هم به موضوعهایی مانند آزادی خلیل نجار و پیروزی انقلاب اسلامی اختصاص دارد. آخرین خاطرات این کتاب به سال 1358 بازمیگردد، اما اشارهای مختصر به فعالیتهای این مبارز پس از پیروزی انقلاب باعث میشد تا مخاطب با سیر زندگی وی بیشتر آشنا شود، در صورتی کتاب با مشغول به کار شدن وی در شهرداری سرخه به پایان میرسد و مخاطب در مواجهه با سرنوشت او در سالهای پس از انقلاب، در ابهام باقی میماند.
«سرو سور» همچنین دارای بخش اسناد و تصاویر است. به هر یک از این اسناد شمارهای اختصاص یافته و هر سند پس از سند قبلی در صفحههای کتاب منتشر شده است. در این بخش، جای خالی فهرست موضوعی اسناد به شدت به چشم میخورد. برخی از تصاویر به کار رفته هم فاقد شرح عکس است. با توجه به این که یک کتاب مخاطبانی از گروههای سنی و تحصیلی مختلف دارد، باید به این موضوع توجه کرد که هر قدر هم یک تصویر گویا باشد، باز هم نوشتن شرح عکس برای آن ضروری است. در این کتاب، برخی از اسناد وجود دارند که به زبان انگلیسی هستند و حتی کیفیت لازم را هم ندارند که مخاطب به مطالعه و کشف آنها بپردازد، اما شرحی بر آنها نوشته نشده و فقط به اشارهای در داخل متن اکتفا شده است.
همچنین در همین بخش، تصویر یکی از نامههایی که نجار در طول دوران زندان برای همسرش نوشته، قرار گرفته است. ارائه متن حروفچینی شده در کنار تصویر این نامه میتواند به تکمیل این بخش کمک کند.
یکی دیگر از نقصهای این کتاب، نبود یک بیوگرافی کوتاه از راوی است. این که دلیل انتخاب وی برای شرح خاطراتش چه بوده، چه مسئولیتهایی را بر عهده داشته و به طور کلی این موضوع که مخاطب در کتاب «سروِ سور»، با چه کسی روبهرو است، جزو ضرورتهایی است که باید در این کتاب مورد توجه قرار میگرفت تا افق روشنتری برای مخاطب فراهم شود.
مقدمه «سروِ سور» نیز جز این موضوع که تدوین این کتاب حاصل 20 جلسه مصاحبه و گفتوگو و دهها ساعت خاطره است که در مدت دو سال جمعآوری و تدوین شده، اطلاعات مهم دیگری در اختیار مخاطب قرار نمیدهد.
«سروِ سور»، یکی از کتابهایی است که در قالب تاریخ شفاهی، بخشی از اتفاقهای انقلاب اسلامی را روایت میکند، این اتفاقها در زندگی خلیل نجار رخ داده و او فقط یکی از افرادی است که میتوانند روایتگر تاریخ شفاهی پیروزی انقلاب اسلامی باشند.
تعداد بازدید: 1607