انقلاب اسلامی :: انقلاب اسلامی در آغاجاری

انقلاب اسلامی در آغاجاری

25 بهمن 1394

سیدرضا فندرسکی

آغاجاری شهری در استان خوزستان و دارای منابع غنی نفت و گاز است. به همین دلیل اعتصاب کارگران صنعت نفت آن در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، نقش بسیار مهمی در مبارزات مردم ایران داشت. آنچه در پی می‌آید، گزارشی درباره مبارزات مردم آغاجاری در همان ایام است.

در گزارش‌های اوایل آذر سال 1356 ساواک آمده است که دانش‌آموزی به نام مهین فارسی‌مدان که در سال دوم دبیرستان ایراندخت امیدیه آغاجاری تحصیل می‌کرد و از دانش‌آموزان محجّبه بود، در کلاس‌های درس مرتباً با معلمانی که درباره ترقیات کشور صحبت می‌کنند به بحث می‌پردازد و سخنان آنان را نفی می‌کند. به گفته ساواک وی به این طریق محبوبیت زیادی در بین دانش‌آموزان پیدا کرده و بهتر است به سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) فراخوانده شود و تذکرات لازم در مورد عواقب این کارها به او داده شود.

در روز چهارم شهریور سال 1357 عده‌ای از مردم از مسجد امیدیه آغاجاری خارج و در خیابان شروع به راهپیمایی کردند.

اعتصاب کارگری از روز هشتم مهر به تدریج آغاز شد. در این روز کارگران پیمانکاری حمل و نقل فولاد که پیمانکار شرکت ملی گاز آغاجاری بودند به تدریج از اضافه کاری دست کشیده و مقدمات اعتصاب خود را که از روز سیزدهم مهر آغاز شد، فراهم کردند. همچنین از هفتم مهر بیست نفر از کارگران پالایشگاه بیدبلند آغاجاری ضمن اعتصاب خواسته‌های صنفی خود را طرح کردند. کارگران شرکت‌های پیمانکاری حمل و نقل فروتن و درخشان نیز از روز دهم مهر دست از کار کشیدند.

ساواک در یکی از گزارش‌های خود اسامی دوازده نفر از محرّکین اصلی این اعتصاب‌ها را درج و توصیه کرده است که از اقدامات آنان جلوگیری شود.

به دنبال گسترش اعتصاب کارگری، رئیس ساواک استان خوزستان به اتفاق مدیر کل اداره کار استان در روز 11 مهر در اجتماع پانصد نفری کارگران اعتصابی حضور یافته و رئیس ساواک جنبه‌های سیاسی و امنیتی اعتصاب را برای کارگران تشریح کرد. در نتیجه مذاکرات طرفین در مورد خواسته‌های صنفی و رفاهی کارگران توافق‌هایی با نمایندگان کارگران انجام شد. اما این توافق‌ها مورد تأیید کارگران قرار نگرفت.

برابر گزارش ساواک کارکنان شرکت ملی گاز منطقه آغاجاری در روز شانزدهم مهر در اعتصاب به سر می‌بردند. در روز بیست وهفتم مهر نیز کارکنان شرکت نفت و شرکت خاص خدمات نفت آغاجاری دست به اعتصاب زدند. از روز بیست ونهم مهر کارمندان بیمارستان شرکت نفت هم شروع به کم‌کاری کردند.

بر اساس گزارش ساواک یکی از بهیاران بیمارستان صنعت نفت آغاجاری به نام خانم لاری مرتباً کارکنان بیمارستان را تحریک به اعتصاب می‌کند و علیرغم تذکرات مسئولان بیمارستان همچنان به این کار ادامه می‌دهد.

گزارش ساواک حاکی است که در روز سوم آبان کارکنان شرکت ملی گاز آغاجاری همچنان در اعتصاب به سر می‌بردند. درهمین ایام مراکز آموزشی این شهر نیز تعطیل بود. روز دهم آبان عده‌ای از مردم در مسجد امیدیه اجتماع کرده و سپس دست به یک راهپیمایی آرام زدند. پنج نفر از محرکین راهپیمایان توسط ساواک شناسایی شدند.

همچنین در این روزاعلامیه شماره 4 معلمین آغاجاری صادر شد. بر اساس این اعلامیه، فرهنگیان اعلام کردند تا تحقّق تمام خواسته‌های خود از جمله اجرای قانون اساسی، آزادی زندانیان سیاسی، لغو خدمت نظامی، آزادی بیان و مطبوعات و انحلال ساواک به اعتصاب سه هفته‌ای خود ادامه خواهند داد.

پس از برگزاری تظاهرات در روز یازدهم آبان که توسط گروهی از فرهنگیان و دانش آموزان انجام شد، مأمورین انتظامی یکی از دانش‌آموزان را دستگیر کردند. به دنبال آن ده نفر از نمایندگان معلمان در بخشداری آغاجاری به عنوان اعتراض به این دستگیری تحصّن کردند. بخشدار آغاجاری به منظور حل مسئله از رئیس شهربانی خواست که دانش‌آموز دستگیر شده را آزاد کند، اما با مخالفت وی روبه‌رو شد. در نتیجه بخشدارهم به متحصنین پیوست. وی در سخنانی در جمع متحصنین گفت: «تظاهرات حق مردم است و مردم سال‌ها در خفقان بوده‌اند.» به دنبال این حوادث مغازه‌های شهر تعطیل شد و مردم با سر دادن شعارهایی بخشدار را روی دست بلند کرده و می‌چرخاندند. سرانجام با دخالت نماینده ساواک دانش‌آموز مذکور آزاد شد و تحصّن در عصر همان روز پایان یافت.

به گزارش ساواک در روز سیزدهم آبان نیز عده‌ای از فرهنگیان و مردم آغاجاری در بخشداری تحصن کرده و علیه شاه شعارهایی سر دادند که با میانجی‌گری بخشدار تحصن پایان یافت. در این روز جمعیتی در حدود پنج هزار نفر از مردم دست به راهپیمایی زده و به یکی از اداره‌های شرکت نفت رفته و به کارکنان آن که در آنجا اجتماع کرده بودند پیوستند. مردم سپس به سمت ساختمان ساواک رفته و شعارهایی علیه این سازمان سر دادند. روز بعد نیز تظاهراتی با حضور مردم و کارکنان شرکت نفت بر پا گردید. روزنامه کیهان هم از تظاهرات هفت هزار نفری مردم آغاجاری در روز هجدهم آبان خبر داد.(1)

در ادامه تظاهرات پیوسته مردم آغاجاری، دو روز بعد مردم در تظاهراتی قصد آتش زدن ساختمان ساواک را داشتند که با تیراندازی مأمورین ژاندارمری مواجه شدند. در نتیجه این تیراندازی سه نفر از مردم مجروح شدند.

در حالیکه مدارس آغاجاری در اعتصاب به سر می‌بردند، در روز چهارم آذر جلسه‌ای با حضور نمایندگان معلمان، رئیس آموزش وپرورش، بخشدار و فرمانده نیروی اعزامی به آغاجاری در مورد بازگشایی مدارس برقرار شد که نتیجه‌ای در بر نداشت و معلمان بر عدم تشکیل کلاس‌ها پافشاری کردند.

در روز عاشورای حسینی مصادف با بیستم آذر شهرهای مختلف استان خوزستان از جمله آغاجاری صحنه تظاهرات گسترده مردم بود. در روز بیست و پنجم آذر اعتصاب شرکت ملی گاز آغاجاری که از مهر ماه شروع شده بود همچنان ادامه داشت. با توجه به افزایش اعتصاب کارگری در بین کارگران صنعت نفت و گاز آغاجاری یکی از ژنرال‌های ارتش در اواخر آذر ماه به این شهر فرستاده شد تا عملیات ارتش را در بازگرداندن تولید نفت به وضع عادی رهبری کند.

روز هشتم دی ماه تظاهراتی از صبح آغاز شد که توأم با آتش زدن لاستیک‌ها و راه‌بندان و تیراندازی مأمورین بود. این تظاهرات تا شب ادامه داشت. در روز نهم دی مغازه‌های آغاجاری به دلیل اعتراض به وقایع اخیر قم تعطیل بود.

به دنبال دعوت امام خمینی(ره) و مراجع سه گانه قم مبنی بر تعطیل عمومی روزهجدهم دی، شهر آغاجاری مانند بسیاری از شهرهای ایران شاهد تعطیلی مغازه‌ها و برپایی تظاهرات بود. در امیدیه و آغاجاری این تظاهرات به خشونت و درگیری انجامید و تظاهر‌کنندگان در آغاجاری ستون یادبود را تخریب کرده و ساختمان حزب رستاخیز و ساواک را به آتش کشیدند.

روز بعد هیئتی از تهران به مناطق نفت خیز استان خوزستان اعزام شد . به گفته ساواک هیئت مزبور ضمن تماس با کارکنان اعتصابی صنعت نفت آغاجاری آنان را متقاعد کرد که به اندازه مصرف داخلی نفت و گاز استخراج نمایند.(2) در تظاهراتی که در روز هجدهم بهمن برپا شد نیز دو نفر از مردم مجروح شدند.

 

پی نوشت‌ها:

1ـ روزنامه کیهان، ش 10604، ص 8

2ـ انقلاب اسلامی ایران به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ج 23، ص 482

 

منابع :

ـ انقلاب اسلامی ایران به روایت اسناد ساواک (دوره 25 جلدی)، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی



 
تعداد بازدید: 2249


.نظر شما.


18 تیر 1396   18:53:21
مهدی شریفی
بخشی از این مطالب را از زبان بخشداری که در متن به آن اشاره شده که به مردم پیوسته است شنیده ام. نام بخشدار آقای سیدخسرو هوشیار حسینی است که خوشبختانه فعلا در قید حیاط است و به نوشتن خاطرات خود از جمله خدمات خود در بخشداری بنام "یادمان های یک شهروند معمولی" مشغول است
 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: