23 خرداد 1395
سیدرضا فندرسکی
بابل پرجمعیتترین شهر مازندران و یکی از مهمترین شهرهای این استان است که در انقلاب اسلامی ایران نقش بسیار مهمی داشت . این گزارش به وقایع این شهر در طول سالهای 1356 و 1357 میپردازد.
در گزارش روز بیستوچهارم آبان سال 1356 ساواک آمده است که شخصی در بابل رساله امام خمینی (ره) را که روی آن نام آیتالله خویی نوشته شده به فروش میرساند. در تاریخ بیستونهم آذر، شبهنگام و زمانی که دستههای عزاداری در خیابانهای بابل در حرکت بودند تعدادی اعلامیه انقلابی در مسیر حرکت این دستهها توزیع شد که مأموران انتظامی هفت نفر از عاملین پخش آنها را دستگیر کردند. روز بعد نیز هنگام عبور دستههای سینهزنی اعلامیهای در بازار بابل با امضای دانشجویان دانشکده فنی بابل نصب شده بود که مضمون آن چنین بود: «هدف امامحسین(ع) از قیام کربلا عقیده و جهاد بود. این زندگی که شما دارید زندگی نیست ، ننگ است و فساد. همه این نکبتها را دست ظالم تحمیل کرده است».
در گزارش دی ماه ساواک آمده است که یک روحانی به نام سیدنظامالدین یغماییموسوی ساکن روستای پوستکلا از توابع بابل که طرفداران زیادی دارد در پایان سخنرانیهای خود نه تنها اسمی از شاه و خاندان سلطنت نمیبرد بلکه غیرمستقیم برای امام خمینی(ره) دعا میکند و خانه وی نیز محل رفتوآمد و گفتوگوی طلاب است.
بنا به گزارش شهربانی بابل در تاریخ دوازدهم دی ماه 1356 هشت نفر از کسانی که در توزیع اعلامیه و تظاهرات نقش داشتند دستگیر شدهاند.(1)
روز بیستویکم دی ماه شصت نفر از دانشجویان دانشسرای عالی فنی بابل از کلاسهای درس خارج شده و با شعارهای «بنیآدم اعضاء یکدیگرند»، «آزادهایم آزاده» و «زندانیان ما را آزاد کنید» محوطه دانشسرا را ترک کردند.
روز بعد دو نفر از مأموران شهربانی در حال گشتزنی هدف تیراندازی سه نفر مهاجم قرار گرفتند که در نتیجه یکی از مأموران کشته و سلاح وی نیز مفقود شد.
به گزارش ساواک، در روز بیستوپنجم دی تعدادی از دانشآموزان بابل از سبزهمیدان با شعارهای «مرگ بر خائنین» و «زندهباد خمینی» دست به راهپیمایی زدند. یک روحانی به نام ناطقی نیز آنان را تشویق میکرد. ساواک بابل گزارش میدهد که با توجه به اتفاقات اخیر در شهر بابل مانند تظاهرات، پخش اعلامیه و عدم تشکیل کلاسهای درس، شهربانی بابل به علت کمبود پرسنل قادر به کنترل اوضاع نیست.
روز بعد در چند نقطه از شهر بابل شعارهایی مانند «درود بر امام خمینی» و «مرگ بر شاه وطنفروش» بر دیوارها نوشته شده بود که توسط مأموران امحاء گردید.
دانشجویان دانشسرای عالی فنی بابل در ادامه تعطیلی کلاسها، در روز بیستوهشتم دی نیز کلاسهای درس را تعطیل کرده و در محوطه دانشگاه شعارهای انقلابی سر دادند. این دانشجویان که تعداد آنها 919 نفر بود هنگام صرف ناهار نیز به شعار دادن و ایجاد هیاهو و سروصدا ادامه دادند. روز بعد نیز عدهای از دانشجویان شعارهایی سردادند.
چهار نفر از عوامل این گردهمایی دستگیر شدند. نصیری، رئیس ساواک در ذیل یکی از گزارشهای مربوط به دانشسرا اشاره میکند که سالهاست دانشسرای فوق محل فعالیت منحرفین است و احتمالاً عوامل شوروی در میان آنها نفوذ کردهاند!(2)
در گزارشی دیگر ساواک سر منشأ همه فعالیتها و تظاهرات در بابل را دانشسرای عالی فنی میداند که دانشجویان آن در دبیرستانها هم نفوذ کردهاند و در مساجد هم حضور مییابند. به نظر ساواک افراد فعال این دانشسرا باید اخراج شوند.
در روز بیستوهشتم دی در کلاسهای درس دبیرستان آزرم بابل نیز شعارهایی مانند «شاه دروغ میگوید» و «درود بر شهیدان راه آزادی» نوشته شده بود که قبل از ورود دانشآموزان به کلاسها امحاء گردید.
در تاریخ دوازدهم بهمن 56 واعظی به نام یعقوبی در مسجد کاظم بیک بابل به ایراد سخنرانی پرداخت که از نظر ساواک تحریکآمیز بود و موجب ایجاد سروصدا در بین شنوندگان شد. مأموران ساواک بلافاصله به محل اعزام شدند اما این روحانی مزبور رفته بود و مردم نیز متفرق شده بودند. مأموران به ناچار مسئول مسجد را بازداشت و روانه دادسرا کردند. در این روز سه اعلامیه متفاوت نیز توسط ساواک به دست آمد. بر اساس گزارش ساواک روحانی یادشده در شب بعد نیز در همان مسجد سخنرانی و از دکتر شریعتی تجلیل کرد.
در گزارشی از ساواک و مربوط به بهمن ماه سال 1356 آمده است که کتابهایی از امام خمینی(ره) مانند ولایتفقیه و جهاداکبر و جزوات دیگر که در پاکستان به چاپ میرسد، به دست یک روحانی در بابل میرسد و وی آنها را توزیع میکند.
در همین ماه یکی از طلاب به نام شیخ اصغرخمسه که از اهالی امیرکلا از توابع بابل بود در قم به شهادت رسید. در مجلس ترحیمی که به همین مناسبت برگزار شد سخنران مجلس وی را شهید خطاب کرد. ساواک احتمال داد که مراسم چهلم وی با حوادثی همراه باشد به همین دلیل از مقامات امنیتی خواست این مراسم تحت کنترل ساواک برگزار شود.
به گفته ساواک به مناسبت چهلمین روز شهدای قیام 19 دی 1356 قم در روز بیستونهم بهمن نود درصد از مغازههای شهر بابل بسته بود. در این روز یکصدوپنجاه نفر از مردم که صورتهایشان را پوشانده بودند در خیابانها به تظاهرات پرداختند که 9 نفر از آنان توسط مأموران حکومت پهلوی دستگیر شدند. در چند نقطه از شهر نیز شعارنویسی صورت گرفت. روز بعد دو نوع اعلامیه در دانشسرای عالی فنی بابل توزیع گردید. در یکی از این اعلامیهها ضمن اشاره به حوادث قیام 19 دی قم و 29 بهمن تبریز عید نوروز عزای عمومی اعلام شده بود. در روز پانزدهم اسفند 1356 پنجاه نسخه اعلامیه انقلابی در دانشسرای عالی فنی بابل توزیع و در کلاسها نصب شد. در این اعلامیه که از طرف حوزه علمیه قم صادر شده بود خواستههای صادرکنندگان آن در هفده بند مطرح شده بود که مهمترین آنها استقرار حکومت اسلامی بود.
در روز نهم فروردین 1357 فروشگاه کفش بلا در بابل دچار آتشسوزی میشود. پس از آن آتش به مغازههای مجاور نیز سرایت میکند و بیش از سی مغازه در آتش میسوزد. انقلابیون این آتشسوزی را به مأموران نسبت داده و هدف از آن را بدنام کردن انقلابیون دانستند.
در روز دهم فروردین به مناسبت چهلم شهدای قیام 29 بهمن تبریز مراسمی در مسجد جامع بابل برگزار شد. در این جلسه شیخ هادی روحانی(3) سخنرانی کرد. با توجه به اینکه وی در ساری نیز به همین مناسبت سخنرانی کرده بود، ساواک پیشنهاد بررسی وضعیت و ممنوع شدن سخنرانی او را میدهد. در همین روز ساواک از فعالیتهای دانشجویان مذهبی انستیتو تکنولوژی بابل گزارش میدهد و خواهان شناسایی عوامل اصلی این فعالیتها میشود.
در شب سیزدهم فروردین اعلامیههایی در بابل توزیع گردید. در روز بیستویکم فروردین نیز سه اعلامیه در دانشسرای عالی فنی بابل نصب شده بود که در آنها ضمن تجلیل از امام خمینی(ره) و آیتالله طالقانی از دانشجویان خواسته شده بود که در حمایت از زندانیان سیاسی که اعتصاب غذا کردهاند در این روز از خوردن غذا خودداری کنند. همچنین در این روز ساواک در گزارشی به این مطلب اشاره میکند که اخیراً در بین روسای مدارس، معاونان و دبیران بابلی که انگیزههای مذهبی دارند نوعی عدم علاقه نسبت به حکومت پهلوی کاملاً مشهود است و در مدارسی که مراسم نیایش و دعا برای سلامتی شاه برگزار میشود دانشآموزان از گفتن آمین خودداری میکنند.(4)
فعالیت گسترده دانشجویان دانشسرای عالی فنی بابل باعث شده بود که ساواک نامههای آنان را نیز بازبینی نماید. ساواک به نامهای دست مییابد که از قم برای یکی از این دانشجویان ارسال و در آن به وقایع آن ایام قم اشاره شده بود.
در این ایام شعارنویسی بر دیوارها همچنان در شهر بابل ادامه داشت. در روز نهم اردیبهشت در چند منطقه از شهر شعارهایی مانند «مرگ بر شاه ظالم»، «زنده باد آزادی» و «اتحاد و مبارزه و پیروزی» نوشته شد که توسط مأموران امحاء گردید. در روز چهاردهم اردیبهشت تظاهراتی در بابل برگزار گردید که ساواک بیست نفر از تظاهرکنندگان را شناسایی و از مقامات بالاتر درخواست کرد که نسبت به دستگیری آنان اقدام شود. مدتی بعد این افراد بازداشت شدند.
در روز نوزدهم اردیبهشت به مناسبت چهلم شهدای یزد، جهرم و اهواز مراسم بزرگداشتی در بسیاری از شهرهای ایران از جمله شهر بابل برگزار گردید.
در این روزها دانشسرای فنی بابل همچنان مرکز مبارزه با حکومت پهلوی در شهر بابل بود. در روز بیستویکم اردیبهشت یکصدوپنجاه نفر از دانشجویان این دانشسرا با شعارهای «زنده باد خمینی» محوطه دانشسرا را ترک کردند.
شخصی به نام هادی روحانی که از روحانیون فعال بابل در دوران مبارزه بود مرتباً با حجتالاسلام محمدتقی فلسفی در تماس بود و در مورد اقدامات آتی با وی مشورت میکرد.
روز پنجم خرداد ساواک یک نسخه نشریه را در انستیتو تکنولوژی بابل به دست آورد که در آن دانشجویان به تعطیل کردن جلسات امتحان ترغیب شده بودند و سه روز بعد نیز اعلامیههایی درباره قیام 15 خرداد در بابل و دانشسرای عالی فنی توزیع گردید. در شهر نیز شایع شد که در روز پانزدهم خرداد اقداماتی انقلابی صورت خواهد گرفت. ساواک که به شدت دانشسرای عالی فنی بابل را زیر نظر گرفته بود در روز دهم خرداد نیز اعلامیه دیگری در
آنجا کشف و ضبط کرد. روز بعد تعدادی از دانشجویان این دانشسرا با ساکهای محتوی شیشههای بنزین، فتیله و پاکتهایی محتوی ماسه وارد دانشسرا شدند. آنان بخشی از ساختمان اداری را آتش زدند و قبل از رسیدن مأموران موفق به فرار شدند. روزنامه کیهان نوشت دانشجویان شناسایی شدهاند و به زودی در مورد آنها تصمیمگیری خواهد شد.(5)
در پی حوادث این روزها در دانشسرا، مسئولان از ورود دانشجویان سال اول و دوم جلوگیری به عمل آوردند و این مسئله باعث شد که دانشجویان سال سوم در اعتراض به این اقدام از رفتن به کلاس درس خودداری کنند. در روزهای 16 ،17 و 21 خرداد نیز اجتماعاتی در این دانشسرا برگزار گردید. در پی ناآرامیهای مکرر در دانشسرای عالی ساواک پیشنهاد کرد که مدتی این دانشسرا تعطیل شود. روز بیستوپنجم خرداد نیز اعلامیهای در بازار بابل توزیع گردید.
در روز چهاردهم خرداد هفت نوع اعلامیه در مسجد کاظم بیک بابل که از مساجد فعال این شهر بود توزیع شد. در این اعلامیهها اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران و جایگاه آن در نظام بینالمللی مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته بود.
در پی دستگیری عدهای از فعالان سیاسی بابل در تظاهرات روز چهاردهم اردیبهشت و تشکیل پرونده برای آنان در دادسرای ساری، عدهای از وکلای دادگستری از تهران برای دفاع از آنان به ساری آمدند. روزنامهها در تاریخ هشتم مرداد خبر این محاکمه را منعکس کردند. روزنامه کیهان از جمله اتهامهای این افراد را به راه انداختن تظاهرات اعلام کرد.(6)
دادگاه این افراد که بیستوچهار نفر بودند در روز یازدهم مرداد با حضور پانصد نفر از مردم در ساری برگزار شد. یکی از وکلا در دفاع از متهمین چند بار از امام خمینی(ره) نام برد که هر بار مردم با شنیدن نام ایشان سه بار صلوات فرستادند.
در روز بیستوسوم مرداد انفجاری درخیابان کاخ بابل، نزدیک محل استقرار سیرک بزرگ اروپا به وقوع پیوست. چند جوان بابلی سه بمب ساخته بودند که یکی از آنها بلافاصله منفجر شد. آنان با بهجا گذاشتن دو بمب دیگر از محل شدند.(7)
دو روز بعد به دعوت شیخ هادی روحانی، جمعیتی که در مسجد کاظمبیک اجتماع کرده بودند از مسجد خارج شده و با در دست داشتن پرچم سیاه و با سردادن شعارهای انقلابی به سمت بازار و مسجد جامع راهپیمایی کردند. با دخالت مأموران سه نفر دستگیر و جمعیت متفرق شدند.
در نخستین روز شهریور ماه شیخهادی روحانی پس از سخنرانی در مسجد جامع و حمایت از مواضع اما خمینی(ره) دستگیر شد. وی از روحانیون فعال بابل بود که ساواک بارها به وی تذکر داده بود. در پی آن روز بعد نیز دو تن از روحانیون در مسجد سیدمحله سخنرانی کردند که از نظر ساواک تحریکآمیز بود.
روز سوم شهریور در مسجد کاظمبیک عدهای از روحانیون و مردم اجتماع کردند. در این اجتماع پنج نوع اعلامیه که دو اعلامیه مربوط به امام خمینی(ره) بود در بین حاضران توزیع شد. پس از برگزاری نماز جماعت مردم به تظاهرات خیابانی پرداختند. در پایان این راهپیمایی 9 نفر دستگیر شدند.
شب همان روز مراسمی در مسجد کاظمبیک برگزار شد و اجتماع کنندگان به مسجد گلشن رفته و به همراه جمعیت حاضر در خیابانها به راهپیمایی پرداختند. در این راهپیمایی شیشههای ساختمان حزب رستاخیز شکسته شد.
روز بعد نیز مردم در یکی از مساجد بابل پس از برگزاری نماز جماعت به سینهزنی پرداخته و شعارهایی به طرفداری از امام و علیه مقامات حکومت پهلوی سردادند. مأموران انتظامی مستقر با بلندگو مردم را به آرامش دعوت کردند، اما مردم بدون توجه به تذکرات آنها به خیابانها آمده و به راهپیمایی پرداختند. این تظاهرات با پرتاب گاز اشکآور و دستگیری چهار نفر به پایان رسید.
در روز دهم شهریور عدهای از مردم که ساواک تعداد آنها را سیصد نفر ذکر میکند در مسجد کاظمبیک بابل نماز جماعت ظهر و عصر را اقامه کردند و پس از آن اعلام کردند که تا آزادی شیخ هادی روحانی در مسجد تحصن خواهند کرد. متحصنان در مسجد افطار و پردهای در این محل نصب کردند که در آن آزادی زندانیان سیاسی و به ویژه شیخ هادی روحانی را خواستار شده بودند. این تحصن تا نیمهشب ادامه داشت و در این هنگام امام جماعت مسجد از مردم خواست تا مسجد را ترک کنند که در نتیجه جمعیت به تدریج متفرق شدند.
روز سیزدهم شهریور 1357 تظاهراتی در بابل برگزار شد و تظاهرکنندگان با سردادن شعارهایی در حمایت از امام خمینی(ره) پس از عبور از خیابانها در مسجد جامع اجتماع کردند.(8)
پینوشتها:
1- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج1، سند ص 193
2- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 2، سند ص 130
3- نماینده ولیفقیه در استان مازندران و نماینده سه دوره مجلس خبرگان رهبری که در سال 1378 درگذشت.
4- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 4، سند ص 308
5- روزنامه کیهان، ش 10479، ص 2
6- همان، ش 10525، ص 2
7- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 9، سند ص 68
8- روزنامه آیندگان، ش 3209، ص 20
منابع :
انقلاباسلامی به روایت اسناد ساواک (دوره 25 جلدی)، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی
روزنامه آیندگان، کیهان
تعداد بازدید: 2082