09 آبان 1395
حلما حقدوست
هفتاد سال پایداری: خاطرات حسین شاهحسینی 1360- 1320، جلد اول، به کوشش: امیر (بهروز) طیرانی، تهران، چاپخش، 1394، 824 ص
طرح جلد کتاب، تصویری از مردی کهنسال بر زمینهای سفید رنگ است. این مرد که نشسته و عصایی را در دست گرفته، حسین شاهحسینی است که در کتاب «هفتاد سال پایداری» از خاطراتی تلخ و شیرین و البته مهیج سخن میگوید. او از سنین نوجوانی مبارزه علیه حکومت پهلوی را آغاز کرد و در سال 1339 به جبهه ملی پیوست. تا پیروزی انقلاب، مبارزاتش را ادامه داد، اما به مبارزات مسلحانه وارد نشد. پس از انقلاب نیز ریاست سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک را بر عهده داشت.
پیشنهاد شاه به جبهه ملی
کتاب «هفتاد سال پایداری»، در هشت فصل تدوین شده که عناوین این فصلها به این شرح است: فصل اول: از تولد تا ورود به عرصه سیاسی، فصل دوم: در عرصه سیاست و اجتماع، فصل سوم: ملی شدن صنعت نفت و حکومت دکتر مصدق، فصل چهارم: پس از کودتا - نهضت مقاومت ملی، فصل پنجم: جبهه ملی دوم، فصل ششم: از 1342 تا 1357، فصل هفتم: سازمان تربیت بدنی و فصل هشتم: روحانیون و فعالان سیاسی.
از بین مطالب این کتاب، بخشی از فصل ششم و فصل هفتم مرتبط با وقایع سالهای منجر به پیروزی انقلاب اسلامی است که در این مطلب به آنها میپردازیم.
در این کتاب بر خلاف معمول، نمیتوان از تظاهرات و راهپیماییهای مردم علیه حکومت پهلوی مطلبی خواند. آنچه که درباره پیروزی انقلاب اسلامی به آن اشاره میشود، ابتدا مرتبط با پیشنهاد محمدرضا پهلوی به جبهه ملی است. حکومت پهلوی امیدوار بود از طریق جبهه ملی، آرامش را به کشور بازگرداند، چرا که این حکومت فکر میکرد جبهه ملی در آن هنگام تنها نیروی متشکل حاضر در صحنه است و سابقه مبارزاتی دارد. بنابراین شاه میخواست از طریق جذب نیروهای این جبهه، ثبات و آرامش را به کشور بازگرداند که در کتاب «هفتاد سال پایداری» دراینباره چنین نوشته شده است: «در آن هنگام بهترین کسی که میتوانست در مقام نخستوزیر زمام امور را به دست گیرد و شعلههای بحران را فرو نشاند اللهیار صالح بود و پس از او دکتر کریم سنجابی. اللهیار صالح که از مردان سیاسی باسابقه بود و شاه را به خوبی میشناخت دعوت وی را برای تصدی پست نخستوزیری نپذیرفت، زیرا معتقد بود پس از سوء قصد به شاه در سال 1327، وی دیگر به حرف هیچ کس گوش نمیداد و با کسی مشورت نمیکرد.»
کمیته استقبال
پس از تصمیم امام خمینی(ره) برای بازگشت به ایران، شورای انقلاب، کمیتهای را برای تهیه و تدارک مقدمات و استقبال از ایشان تشکیل داد که کمیته استقبال نام داشت. این کمیته وظیفه فراهم کردن امکانات صوتی، لوازم درمانی، غذا و آب مورد نیاز در فرودگاه مهرآباد در روز ورود امام را بر عهده داشت. ارسال دعوتنامه به افراد و گروههای مختلف برای حضور در فرودگاه و محل استقرار هر یک از آنها هم از وظایف کمیته استقبال بود که شاهحسینی مسئولیت تدارکات کمیته را عهدهدار بود. وی در روز ورود امام خمینی(ره) در سالن فرودگاه دچار حادثه شد: «من چهار روز در بیمارستان قلب بستری بودم و با مرخص شدن مستقیما به مدرسه علوی رفتم و در اتاقی کنار اتاق آقای خمینی مستقر شدم. پس از چند روز که از اقامت آقای خمینی در مدرسه علوی گذشت، با توجه به پخش شایعه بمباران این مدرسه و اینکه ممکن بود جان امام به خطر افتد، تصمیم گرفته شد که ایشان شبها در محل دیگری استقرار یابند. برای این کار منزل حاجآقا معین نجفآبادی که از ارادتمندان آقای منتظری بود در نظر گرفته شد.»
کمیته استقبال همچنین مسئول دعوت و پذیرایی از رهبران و انقلابیون سایر کشورها بود که یاسر عرفات و همراهانش در همین راستا به ایران آمدند: «فلسطینیها در مدرسه علوی مستقر شدند و پذیرایی از آنان هم بسیار ساده صورت گرفت. همان شب قلب من برای بار دوم دچار مشکل شد که در پی آن مرا در همانجا در اتاقی بستری کردند. فردا یاسر عرفات متوجه شد که یکی از استقبالکنندهها دچار حمله قلبی شده و به سرعت به عیادت من آمد... او سپس پشت کارت ورودی من، شعار معروفشان را که ثوره ثوره حتی النصر بود نوشت و امضا کرد.»
ریاست سازمان تربیت بدنی
در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، به منظور گزینش افراد برای تصدی پستهای مهم، کمیسیونی در نخستوزیری تشکیل شده بود که زیر نظر مهندس بازرگان، نخستوزیر فعالیت میکرد. از سوی این کمیته، ریاست تربیت بدنی به حسین شاهحسینی واگذار شد که وی در یکی از خاطراتش بین بودجه تربیت بدنی پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی مقایسهای انجام میدهد: «پس از انقلاب ما نیز افزون بر بودجه سازمان برای هر یک از فدراسیونها مبالغی از دولت گرفتیم و در اختیار فدراسیونها قرار دادیم. این کار مورد توجه فراوان فدراسیونها قرار گرفت و همگی از آن استقبال کردند. البته در مواردی این بودجه نیازهای تعدادی از فدراسیونها را تامین نمیکرد. برای رفع این مشکل از ماده هفت قانون تربیت بدنی استفاده کردیم که این خود سبب فعالیت بیشتر فدراسیونها شد.»
کتاب در یک نگاه
هر یک از فصلهای کتاب «هفتاد سال پایداری»، بخشهایی را شامل میشود که عناوینی را دارند. این فصلبندی و بخشبندی، نشانه دقت و جزئینگری در کتاب است که یک ویژگی مثبت به شمار میرود. در این کتاب، در پایان هر فصل، لیستی از اسامی موجود در آن فصل وجود دارد که این اشخاص در جملات کوتاه به مخاطب معرفی میشوند. با توجه به حجم کتاب، این دستهبندی به مخاطب کمک میکند تا در پایان هر فصل به مطالعه بیوگرافی اشخاص بپردازد.
علاوه بر این، فصل هشتم کتاب هم به صورت کامل به اشخاص شامل روحانیون و سایر فعالان سیاسی اختصاص یافته که تفاوت این فصل و بخشهای موجود در هر یک از فصلها، طولانیتر بودن بیوگرافیها است.
بخش اسناد و تصاویر این کتاب هم دربردارنده اسناد و تصاویری از این جمله است: «تصویب تاییدیه نایب قهرمانی در مسابقات والیبال» (1326)، «کارت شرکت در مسابقات فوتبال» (1328)، «کارت تبریک نهضت مقاومت ملی به مناسبت سال نو» (در سالهای 1333 و 1336)، «حسین شاهحسینی به همراه برادر بزرگش حسن شاهحسینی»، «میتینگ جبهه ملی در میدان جلالیه»، «کمکرسانی به اهالی جوادیه بعد از تخریب ناشی از جاری شدن سیل» (اردیبهشت 1341)، «شادمانی مردم از سرنگونی حکومت پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی» (22 بهمن 1357) و «تجمع مردم در میدان آزادی به مناسبت روز ملی شدن صنعت نفت» (29 اسفند 1357).
«هفتاد سال پایداری»، بخش اعلام را نیز داراست که با عنوان «فهرستها» در پایان کتاب قرار گرفته است.
تعداد بازدید: 1619