29 آبان 1395
الهام صالح
اولینها در زندگی امام خمینی(ره)، محمد خامهیار، موسسه فرهنگی پیوند با امام خمینی(ره)، 136 صفحه، چاپ اول، زمستان 1394
نیازی به کندوکاو نیست. عنوان کتاب، خیلی سریع مخاطب را با مضمون آن آشنا میسازد. «اولینها در زندگی امام خمینی»، همانطور که از نام آن برمیآید، اولینها را در زندگی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به مخاطب خود معرفی میکند.
کتاب در دوازده فصل تدوین شده است که به این شرحاند؛ فصل اول: گاهشمار زندگی، فصل دوم: اولینهای علمی، فصل سوم: اولینهای اجتماعی، فصل چهارم: اولینهای سیاسی، فصل پنجم: اولینهای انقلاب، فصل ششم: اولین پیامهای امام، فصل هفتم: اولین سخنرانیهای امام، فصل هشتم: اولین مصاحبهها، فصل نهم: اولینهای نظامی، فصل دهم: اولین انتصابها، فصل یازدهم: اولین دیدارها و فصل دوازدهم: اولینها پس از رحلت امام.
هر یک از این فصلها که سعی شده در آنها جنبههای مختلفی از زندگی امام خمینی(ره) معرفی شود، بخشهای جزئیتری را شامل میشوند.
اولین کارت تبریک با تصویر امام، اولین دستگیری امام، اولین پیام به مناسبت آغاز سال تحصیلی پیش از انقلاب، اولین سخنرانی امام پس از آزادی، اولین سخنرانی امام پس از بازگشت از تبعید، اولین بیعت نظامیان با امام و اولین فرمان فرمانده کل قوا، برخی از بخشهای کتاب را تشکیل میدهد.
یکی از این اولینها، به اولین پیام امام در روز 22 بهمن 1357 اختصاص دارد که مضمون آن به این شرح است: «اکنون که به خواست خداوند متعال پیروزی نزدیک است و نیروی ارتش عقبنشینی و عدم دخالت خودشان را در امور سیاسی ابراز و پشتیبانی خودشان را از ملت اعلام کردهاند، ملت عزیز و شجاع با کمال مراقبت از اوضاع و در عین حفظ آمادگی برای دفاع احتمالی، در صورتی که نیروی ارتش به پادگانهای خود رفتهاند، آرامش و نظم را حفظ نمایند.»
اولین بیعت نظامیان با امام خمینی(ره) هم یکی دیگر از موضوعات کتاب است که در اینباره اینطور نوشته شده: «پرسنل نیروی هوایی از همان ابتدای ورود امام امت با حضور چشمگیر خود در استقبال و حراست از ایشان همبستگی و بیعت خویش را در همان ساعات اولیه نسبت به امام ابراز داشتند. در هفدهم بهمن کارکنان نیروی هوایی مقابل ستاد نیروی هوایی در تهران راهپیمایی برپا نمودند و درجهداران با شعار اللهاکبر به سمت چهارراه کوکاکولا حرکت کردند که با استقبال مردم همراه شد.»
در بخش دیگری از این کتاب هم مطلبی درباره اولین اعلام رسمی خبر رحلت امام(ره) وجود دارد که در آن از قول محمدرضا حیاتی، گوینده خبر چنین نقل شده است: «یک جوری بود که من صدای گریه همکارانم را در استودیو میشنیدم. من دیگر طاقت نیاوردم و اینها را که نگاه کردم، بغض گلویم را گرفت و من هم که خیلی آدم حساسی هستم، نتوانستم ادامه دهم... بنابراین یک لحظه جلوی چشمانم را گرفتم و بدین ترتیب خبر را خواندم و به خودم گفتم که اینجا وظیفه من چیز دیگری است. من باید اینجا بر احساسات خودم غلبه کنم.»
تعداد بازدید: 1452