12 بهمن 1395
آیسو صادقی
شیخ نصرت: زندگی و مبارزه روحانی شهید نصرتالله انصاری، نوشته: روحالله شریفی، انتشارات سوره مهر، 1395، 164 ص، چاپ اول، 1395
شهید نصرتالله انصاری در سال 1338 با امام خمینی(ره) آشنا شد و در بحبوحه قیام 15 خرداد و 9 ماه پس از زلزله بویینزهرا به مبارزه با فعالیتهای میسیونرهای آمریکایی در عصمتآباد و منطقه بویینزهرا پرداخت. وی در سال 1350، صندوق تعاون اسلامی را در شهر قم تاسیس کرد که در کمک به مسائل اقتصادی مبارزان و مخالفان حکومت پهلوی نقش مهمی داشت. کتاب «شیخ نصرت»، شرحی بر فعالیتهای این روحانی است که از سال 1320 تا 1358 را شامل میشود. از این روحانی در اسناد ساواک با عنوان «شهید شکنجه» نام برده شده است.
موضوعات کلی کتاب
کتاب «شیخ نصرت» در شش فصل تدوین شده است. فصل اول؛ هلال سپید، به وقایع سالهای 1320 تا 1341 میپردازد که در واقع دوران کودکی و تحصیلات شهید انصاری است.
فصل دوم؛ نیمه اول پنهان ماه، دربردارنده وقایعی سالهای 1341 تا 1342 است که شامل موضوعاتی مانند زلزله بویینزهرا، شرایط کلی کشور در این مقطع و تاسیس حوزه علمیه در عصمتآباد است.
ازدواج، سفر به عراق و عربستان، زندگی در قم، واقعه فیضیه 1354 و فعالیتهای تبلیغی در تهران، موضوعهای برخی از مطالب فصل سوم؛ «نیمهشب ابری ماه» را تشکیل میدهند که در برهه زمانی سال 1342 تا به بعد رخ دادهاند.
پیدایش قرضالحسنهها در تهران و شهرستانها و واکنش ساواک به این برنامه، موضوع کلی فصل چهارم با عنوان «نیمه دوم پنهان ماه» است. دستگیری شهید انصاری توسط ساواک هم آخرین مطلب این فصل به شمار میرود.
رخدادهای سالهای 1354 تا 1358 نیز در فصل پنجم؛ «ماه شب چهارده یا هلال احمر» گنجانده شده که افزایش مجازات مبارزان توسط ساواک، شرح دستگیری شهید انصاری، شکنجه زندانیان در زندانهای ساواک، بلاتکلیفی خانواده شهید انصاری، مشخص شدن قبر شهید انصاری و دیدار خانواده وی با امام خمینی(ره) در سال 1358، موضوعات این فصل را دربرمیگیرد.
فعالیتهای انقلابی و مبارزات
شهید نصرتالله انصاری، یک روحانی مبارز و انقلابی بود که در تهران و روستای قاسمآباد به فعالیتهای تبلیغی میپرداخت و ضمن توضیح شرایط مملکت برای مردم، آنها را با جنایتهای حکومت پهلوی آشنا میساخت، اما کتاب «شیخ نصرت» فقط به فعالیتهای انقلابی وی نمیپردازد، بلکه دربردارنده فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی او است که تاسیس حوزه علمیه در عصمتآباد جزو همین فعالیتها است: «انصاری با کمک اهالی در کنار مسجد عصمتآباد چند حجره و یک حسینیه ساختند. ظاهرا تعداد 17 نفر در مدرسه جذب به تحصیل شدند و این حوزه حدود شش ماه فعالیت نمود.» (ص 37)
گزارشی از فعالیتهای انقلابی شهید انصاری که عمدتا در روستای قاسمآباد صورت میگرفت هم در این کتاب به چشم میخورد: «نصرتالله انصاری به منظور تقویت بنیه اعتقادی مردم در شب قدر از علمای مبارز و انقلابی شهر قزوین دعوت میکرد تا به روستا بیایند و ضمن ارتباط رودررو با مردم آنها نیز به تقویت باورهای انقلابی مردم کمک کنند.» (ص61)
شهید انصاری در سال 1354 توسط ساواک دستگیر میشود که در میان خاطرات و مطالب کتاب، مطالبی هم درباره بلاتکلیفی خانواده نسبت به وضعیت او در زندان است: «خانواده نصرتالله انصاری تا مدتها نمیدانستند که فرزندشان به شهادت رسیده است. اولین پیگیری جدی آنها در ایام پایان سال 1354 بوده است. اسدالله انصاری برادر شهید به یاد دارد که حاج علیاصغر انصاری از شهرستان به تهران آمد. او شنیده بود که به زندانیهای سیاسی ملاقات میدهند. آنها حتی نمیدانستند نصرتالله در کجا به سر میبرد...» (ص100)
این بلاتکلیفی با پیروزی انقلاب اسلامی به پایان میرسد و این خانواده پس از مدت سه سال به مکان دفن او دسترسی پیدا میکنند. در کتاب «شیخ نصرت» از قول اسدالله انصاری دراینباره چنین نوشته شده است: «انقلاب که پیروز شد گفتند آنها که زیر شکنجه کشته شدهاند قبرشان معلوم شده. با پدر خانمم آقای محمدعلی کرمی رفتیم پیش دکتر ابراهیم یزدی که آن موقع وزیر امور خارجه بود. ایشان دفتری را آورد گفت: این اسمش. بله. ساعت 11:30 زیر شکنجه از بین بردند و بردهاند بهشت زهرا قطعه 39 دفن کردهاند.» (ص106)
این کتاب با خاطراتی از دیدار خانواده شهید انصاری با امام خمینی(ره) به پایان میرسد: «مرحوم ابوی تعریف میکرد من دست امام را که بوسیدم دیگر از [شدت] گریه توانایی نداشتم که راه بروم و پاهام آمد زمین. میگفت امام گفت بیا کنارم بنشین؛ و فرمود: «خدا بیامرزه پسرت را، واقعاً مرد خوبی بود». میگفت منم واسه پسرش [حاج آقا مصطفی] تسلیت گفتم.» (ص109)
شرایط اجتماعی و سیاسی
در کتاب «شیخ نصرت»، فقط به شرح حال و فعالیتهای فرهنگی و سیاسی شهید نصرتالله انصاری اکتفا نشده، بلکه از لابهلای خاطراتی که در این کتاب وجود دارد، میتوان به جریانات سیاسی سالهای منتهی به انقلاب اسلامی نیز پی برد. به عنوان مثال در فصل پنجم، درباره رویدادهای سال 1354 چنین نوشته شده: «سال 1354 سال مهمی برای مبارزات جریانات سیاسی علیه حکومت پهلوی به شمار میآید. در میانههای این سال ساواک و سیستم قضایی[حکومت پهلوی] بر شدت مجازاتها علیه مبارزان افزودند. به گونهای که تاوان توزیع یک اعلامیه که قبلها چیز کمی بود در این سال به بعد به زندان طولانی تبدیل شد.» (ص76)
علاوه بر شرایط سیاسی حاکم بر آن دوره، شرایط و اتفاقات اجتماعی نیز از قلم نیفتاده. زلزله بویینزهرا، یکی از همین اتفاقات به شمار میرود: «در ساعت 22 و 55 دقیقه روز دهم شهریور 1341 در حالی که هنوز گرمای تابستان فروکش نکرده بود زلزلهای به بزرگی 2/7 در مقیاس ریشتر، پهنه بویینزهرا را لرزاند. بر اثر این زلزله 91 روستا تخریب گردید و حدود 12200 نفر کشته شدند و در مجموع، 2131 منزل مسکونی آسیب دید.» (ص20)
کتاب «شیخ نصرت» همچنین از پس تحلیل شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی سالهای منجر به پیروزی انقلاب اسلامی برمیآید. اشاره به پیدایش قرضالحسنهها در تهران و شهرستانها یکی از همین موضوعات تحلیلی است: «از جریانهای دیگری که در این زمینه قابل تعقیب است جریان پیدایش قرضالحسنهها در تهران و شهرستانهاست؛ که بهجز آنکه نوعی مقابله با سیستم بانکداری موجود و نظام ربوی به شمار میآمد، منبع مالی مهمی برای تغذیه گروههای انقلابی بود.» (ص 64)
در این کتاب همچنین شرایط حاکم بر زندانها و شیوههای شکنجه زندانیان نیز بیان شده. یوسف باروتی، یکی از افرادی است که دراینباره سخن گفته: «صبح به صبح مامور بهداری میآمد در راهرو داد میزد کی میخواهد بهداری برود؟ بعد آن کسی که میخواست برود فرنچ را روی سرش میکشیدند و میبردند حیاط طبقه پایین. آنجا یک پزشکیار بود. چند تا قرص میداد. اگر خیلی حاد بود میبردند بیمارستان شهربانی. حالا حالا نمیبردند...» (ص 95)
ویژگی کتاب «شیخ نصرت»، تحلیلهایی است که از وقایع سالهای منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ارائه میدهد، علاوه بر این بهرهگیری از خاطرات افراد مختلف نیز، این کتاب را به یک کتاب جامع تبدیل کرده است. این کتاب، بخش ضمائم را هم شامل میشود که ضمیمه یک، بخشی از اساسنامه و مقررات صندوق تعاون اسلامی است و ضمیمه دو، متن جلسه دوم بازجویی شهید انصاری را دربرمیگیرد. فهرست اعلام و اسناد و تصاویر نیز از بخشهای دیگر این کتاب است که اطلاعات فصلهای مختلف کتاب را تکمیل میکند.
تعداد بازدید: 1516