16 فروردین 1396
سیدرضا فندرسکی
شهرستان ساری مرکز استان مازندران و یکی از شهرهای تأثیرگذار در روند انقلاب اسلامی بوده است. در این گزارش به مبارزات مردم این شهر در برابر حکومت پهلوی در سالهای 1356 و 1357 میپردازیم.
در روز بیست و هشتم آذر سال 1356 یکی از طلاب قم به نام عبدالکریم عبداللهی در مسجد شاه غازی ساری به منبر رفت و با اشاره به سیر تکاملی علمی و فکری بشر اظهار داشت: «بشر آزاد است و باید در مقابل ظلم عکسالعمل نشان دهد و علیه آن بجنگد.» روز بعد هنگام عبور دستههای عزاداری از خیابانهای ساری تعدادی اعلامیه پخش شد که مأموران حکومت پهلوی هفت نفر از عزاداران را دستگیر کردند. روز سیام آذر نیز تعدادی اعلامیه در خیابان معلم ساری توزیع شد که در آنها از مردم خواسته شده بود تا برای برانداختن حکومت پهلوی قیام کنند.
بر اساس گزارش ساواک در روز سوم بهمن سال 1356 در چند نقطه از خیابانهای ورزش و ملت ساری شعارهایی مانند «مرگ بر شاه» و «خمینی بتشکن است» نوشته شده بود. روز بعد سرنشینان یک خودروی ژیان در خیابان ششم بهمن ساری تعدادی اعلامیه دستنویس را که در آنها به وقایع 15 خرداد 1342 و 19 دی 1356 اشاره شده بود توزیع کردند. در آستانه سالروز انقلاب به اصطلاح سفید حکومت پهلوی هم، در روز پنجم بهمن در نقاط مختلف شهر ساری اعلامیههایی توزیع گردید. سه روز بعد نیز در برخی مناطق شعارهایی علیه محمدرضا پهلوی بر روی دیوارها نوشته شده بود.
شعارنویسی بر روی دیوارها و توزیع اعلامیه در سطح شهر به طور مداوم باعث نگرانی مسئولین شهر شد و به همین دلیل و به منظور کنترل بیشتر اوضاع در نخستین روزهای سال 1357 سی ژاندارم جدید از طرف ژاندارمری استان به ساری اعزام شدند. علیرغم همه سختگیریها پخش اعلامیه در ساری همچنان ادامه مییافت و در همین ایام پنج نفر در این رابطه دستگیر شدند.
در روز دهم فروردین 1357 به مناسبت چهلم شهدای قیام 29 بهمن تبریز مجلس ختمی از طرف شیخ مهدی پیشنمازی در مسجد جامع ساری برگزار شد. سخنران این مجلس شیخ هادی روحانی کلهبستی از بابل بود که به گفته ساواک سخنرانی وی تحریکآمیز بود.(1)
در این ایام ساواک ساری مدعی شد که خبر مربوط به آتشسوزی یک شعبه بانک در ساری که در تاریخ پانزدهم فروردین از رادیو تلویزیون پخش شد صحت ندارد و پخش این خبر حتی موجب تعجب مردم ساری شده است.
ساواک همچنین در گزارشی دیگر اسامی 9 نفر از دانشآموزان بخش دودانگه ساری را که نشریه «در راه حق» به صورت رایگان از قم برای آنان ارسال میشد را ذکر کرد و تذکر داد که ارسال این قبیل نشریات از قم به مصلحت نیست.
در روز بیست و ششم فروردین یکصد نفر از دانشجویان مدرسه عالی کشاورزی ساری در محوطه این دانشکده ندای «اللهاکبر» و «یا حسین» سر دادند. به مناسبت چهلم شهدای یزد، جهرم و اهواز هم مجلس یادبودی در روز نوزدهم اردیبهشت در ساری برگزار شد و یکی از روحانیون به نام عبدالوهاب قاسمی(2) سخنانی ایراد کرد که از نظر ساواک تحریکآمیز بود و قرار شد با تشکیل کمیسیون امنیت اجتماعی از منطقه تبعید شود. در این مجلس شعارهایی در حمایت از امام خمینی(ره) سر داده شد.
به گفته یکی از روحانیون ساری به نام شیخ عبدالله نظری عدهای از جوانان ساری در این ایام به وی مراجعه کرده و از وی میخواهند تا نسبت به وقایع اخیر قم از خود واکنشی نشان دهد. وی به این منظور به تهران مسافرت کرده و با آیتالله سید احمد خوانساری ملاقات میکند. پس از آنکه روحانیون ساری با خبر شدند که آیتالله خوانساری از برگزاری نماز خودداری کرده، اعلام کردند که از روز بیست و چهارم تا بیست و هشتم اردیبهشت از برگزاری نمازجماعت خودداری خواهند کرد.
روز چهاردهم خرداد شیخ عبدالله نظری، امام جماعت مسجد جامع ساری پس از اقامه نماز خطاب به نمازگزاران و سایر امامان مساجد گفت که از روز بعد به مناسبت سالروز قیام خرداد طبق دستور مراجع نماز جماعت برگزار نخواهد کرد و ضمن ابراز انزجار از حکومت پهلوی از سایر روحانیون نیز خواست که از اقامه نماز جماعت در مساجد خودداری کنند. سخنان وی به صورت اعلامیه توزیع شد. همچنین آیتالله میرزاهاشم آملی در تماسی با یکی از روحانیون ساری به وی گفت که در سالروز قیام 15 خرداد از منازل خود خارج نشوند. در بین بازاریان نیز این خبر شایع شد که در روز 15 خرداد نباید از خانه بیرون بیایند.
شعارنویسی روی دیوارها به تدریجبه روستاهای ساری نیز گسترش یافت و به عنوان مثال در روستای پهناور از توابع بخش دودانگه ساری شعارهایی با مضمون «زنده باد خمینی» روی دیوارها نوشته میشد. در روز هفدهم تیر اعلامیه امام خمینی (ره) در مورد عدم برگزاری جشنهای سوم و نیمه شعبان به دلیل کشتار مردم ایران در ساری توزیع شد. در این روز تعدادی از افراد به مناسبت تولد امامحسین(ع) مقادیری شیرینی خریداری کرده و قصد تزیین مسجد دهقانزاده در ساری را داشتند که با مخالفت یکی از روحانیون به نام عبدالوهاب قاسمی از برگزاری جشن ممانعت به عمل آمد.
در این ایام اعلامیههایی نیز از طرف ساواک تهیه و در ساری توزیع شد که مردم را به برپایی جشنهای باشکوه در نیمه شعبان تشویق میکرد. عدهای از روحانیون ساری از جمله مهدی پیشنمازی و عبدالوهاب قاسمی به همراه تعدادی از بازاریان از متولیان و هیئت امنای مساجد و تکایا خواستند تا طبق فتوای امام خمینی(ره) از برگزاری جشن نیمه شعبان خودداری کنند. در اواخر تیر ماه اعلامیههای متعددی که از طرف امام، علمای قم و جوانان مسلمان مازندران در مورد عدم برگزاری جشنهای نیمه شعبان صادر شده بود در سطح شهر ساری توزیع گردید.
در روز هشتم مرداد محاکمه 24 نفر از انقلابیون فعال در شهرهای مختلف استان مازندران و بویژه بابل در دادگستری شهرستان ساری آغاز شد. در جریان برگزاری این محاکمه که چند روز به طول انجامید عده زیادی از مردم در راهروهای دادگستری اجتماع کرده و با کف زدن و فرستادن صلوات حمایت خود را از زندانیان اعلام کردند.
روز بعد افراد ناشناسی تهدید کردند که ساختمان شرکت ژاپنی «سومو تومیو» که مسئول انتقال برق نیروگاه نکا بود را منفجر خواهند کرد. این مسئله باعث نگرانی نیروهای امنیتی حکومت پهلوی شد، اما این تهدید عملی نشد.
حجتالاسلام عبدالوهاب قاسمی در جلسه تفسیر قرآن که در روز بیست و هفتم مرداد در مسجد دهقانزاده برگزار شد، طی سخنانی به شدت به حکومت پهلوی حمله کرد و اظهار داشت که این حکومت مردود، بیاساس و ظالم است.
در آخرین روز مرداد ماه صدها نفر از مردم ساری پس از شرکت در یک مراسم مذهبی در یکی از مساجد در خیابان شاه به تظاهرات پرداختند. در پایان این تظاهرات مأموران ده نفر از مردم را دستگیر کردند.
در روز سوم شهریور شخصی به نام محمد مقدس که از تهران به ساری آمده بود، پس از سخنرانی یکی از روحانیون به نام شیخ عبدالحمید عبدالاحد (3) در مسجد مصطفی خان ساری به ایراد سخنرانی پرداخت و مردم را به تظاهرات علیه حکومت پهلوی فراخواند. بلافاصله پس از مراسم، وی به همراه شش نفر دیگر که اقدام به شعار دادن کرده بودند دستگیر شدند. مقدس روز بعد به کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک اعزام گردید و تحت بازجویی قرار گرفت. همچنین پس از توزیع اعلامیه در مسجد مصطفیخان، یک نفر به اتهام پخش اعلامیه بازداشت شد. روز بعد نیز مردم هنگام خروج از مسجد شعارهایی در حمایت از امام خمینی(ره) سر دادند و اعلامیههایی تحت عنوان بیانیه دختران و بانوان مسلمان توزیع گردید. در پایان این مراسم ده نفر از مردم دستگیر شدند.
شب هنگام دویست نفر از اهالی روستای «بلوجا» ساری که به مسجد رستمکلا از توابع شهرستان بهشهر رفته بودند هنگام خروج از مسجد اقدام به شعار دادن کردند که توسط مأموران ژاندارمری متفرق شدند.
روز سیزدهم شهریور پس از برگزاری نماز عید فطر، نمازگزاران با شعارهای «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی» در خیابانها راهپیمایی کردند و به سخنرانی چند تن از روحانیون گوش فرا دادند.(4) در مسجد جامع نیز اعلامیهها و عکسهای امام خمینی (ره) بین مردم توزیع شد.
تظاهرات در این ایام همچنان ادامه داشت. در روز هفدهم شهریور نمازگزاران یکی از مساجد ساری پس از سخنرانی شیخ عبدالله نظری به خیابانها آمده و با شعارهایی نظیر «مسلمان بهپاخیز برادرت کشته شد» به راهپیمایی پرداختند. روز بعد جامعه روحانیت ساری با صدور اعلامیهای به مناسبت کشتار مردم در آن روزها، روز نوزدهم شهریور را عزای عمومی اعلام کرد. در این روز مغازههای شهر ساری تعطیل بودند.
در همین روزها هفتاد نفر از کارکنان اداره مرکزی شرکت برق منطقهای مازندران در ساری به دلیل عدم پرداخت مزایا دست از کار کشیده و در راهروهای اداره اجتماع کردند. همه کارکنان این شرکت در روز یازدهم مهر هم به دلایل صنفی دست به اعتصاب زدند. روز بعد کارکنان دادگستری ساری نیز به اعتصابیون پیوستند. در نخستین روزهای مهر ماه دو نوع اعلامیه با امضای سازمان مجاهدین خلق ایران و یک نوع اعلامیه مربوط به نهضت آزادی ایران در خانههای ساری توزیع شد.
روز هشتم مهر شیخ عبدالله نظری، امام جماعت مسجد جامع ساری پس از اقامه نماز ظهر و عصر طی سخنانی اعلام کرد: «با توجه به قطع ارتباط ما با امام خمینی(ره) در عراق نماز جماعت را امشب و فردا برگزار نخواهیم کرد.» علاوه بر این در روز نهم مهر اکثر مغازههای شهر ساری تعطیل شد.
جمعی از روحانیون ساری نامهای در روز شانزدهم مهر به امام خمینی نوشته و ضمن اظهار امیدواری به بازگشت ایشان به وطن افزودند: «وجود شریفتان در هر مقام و مکان که باشد منشأ برکات و پیروزیهای مطلوب برای امت مظلوم اسلامی در جهان است.»(5) در این روز دانشآموزان دختر و پسر ساری پس از آنکه نتوانستند با رئیس آموزش و پرورش این شهر ملاقات کنند، دست به یک راهپیمایی گسترده زدند که با دخالت مأموران حکومت پهلوی همراه شد. روز بعد نیز تظاهرات دانشآموزی ادامه یافت و در حالیکه بسیاری از مدارس ساری تعطیل بود عدهای از دانشآموزان که قرآن بر سر داشتند به راهپیمایی پرداختند.(6)
روز هجدهم مهر عدهای از مردم ساری که ساواک تعداد آنها را 2400 نفر ذکر کرد، تظاهرات کردند و مأموران به آنها حمله کردند. به نوشته روزنامه آیندگان در درگیریهای این روز یک کامیون متعلق به شهربانی به آتش کشیده شد.(7) مأموران با استفاده از ماشینهای آبپاش و پرتاب گاز اشکآور تلاش کردند مردم را متفرق کنند. در پایان این تظاهرات هفده نفر دستگیر شدند. دانشجویان مرکز تربیت معلم فنی ساری هم در این روز دست به اعتصاب زدند. به دنبال این حوادث شورای تأمین استان مازندران جلسه تشکیل داد و برای شهر ساری وضعیت زرد اعلام کرد.
روز بیست و دوم مهر در حالیکه مدارس شهر ساری تعطیل بود، عدهای از مردم از مسجد جامع ساری تظاهرات کردند. در این روز معلمان ساری هم در جلسهای که در خانه معلم برگزار کردند از اقدام روزنامهها برای لغو سانسور حمایت کرده و همبستگی خود را با جامعه مطبوعات اعلام کردند.(8)
روز بعد سه هزار نفر از فرهنگیان در یک راهپیمایی طولانی خواستار لغو حکومت نظامی، آزادی قلم و مطبوعات و تشکیل کانون مستقل معلمان شدند.
در روز بیست وچهارم مهر چهار هزار نفر از مردم پس از اجتماع در مسجد حاج رضاخان و سخنرانی عبدالوهاب قاسمی به تظاهرات در خیابانها پرداخته و در پایان عدهای در مقابل همین مسجد گرد آمده و به سخنرانی شیخ عبدالحمید عبداللهی گوش فرا دادند. در این روز تظاهراتی هم در نکا از توابع شهرستان ساری روی داد. روز بعد در حالیکه مردم در مسجد جامع مشغول برگزاری نمازجماعت بودند دو نوع اعلامیه بین مردم توزیع شد.
صبح و عصر روز ششم آبان تظاهرات آرامی توسط دانشآموزان و دانشجویان در ساری برگزار گردید. روزهای هشتم و نهم آبان نیز تظاهرات در ساری ادامه یافت. کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران در ساری هم با صدور قطعنامهای پشتیبانی خود را از خواستههای معلمین اعلام کردند. در این قطعنامه بر تحقق خواستههایی مانند اجرای دقیق احکام قرآن، آزادی زندانیان سیاسی و اخراج مستشاران خارجی از کشور تأکید شده بود.
روز چهاردهم آبان دانشآموزان دبیرستانهای ایراندخت، شریف و چند مدرسه راهنمایی در ساری به منظور همدردی با دانشگاهیان تهران و محکوم کردن حادثه روز قبل (13 آبان)، کلاسهای درس را تعطیل کرده و در خیابانها به راهپیمایی پرداختند. دانشآموزان دبیرستان پهلوی نیز در محوطه مدرسه عکسهای خاندان سلطنتی را کنده و شعارهای انقلابی سر دادند. روز بعد هم چهار هزار نفر از فرهنگیان و سایر طبقات تظاهرات کردند.
در این ایام فرهنگیان ساری همه روزه در خانه معلم اجتماع کرده و یکی از روحانیون به نام عبدالحمید عبدالاحد برای آنان سخنرانی میکرد. آنان تصمیم داشتند در صورت برآورده نشدن خواستههایشان به طور دستهجمعی استعفا کنند.
در روز عید قربان (بیستم آبان) سید مهدی پیشنمازی در مسجد جامع ساری طی سخنانی گفت: «امروز روز عزاست و ما در اینجا جمع شدهایم تا انزجار و تنفر خود را نسبت به هیئت حاکمه اعلام کنیم.» پس از سخنرانی یکی دیگر از روحانیون مردم راهپیمایی کردند. در این راهپیمایی اعلامیههایی نیز بین مردم توزیع شد.
دو روز بعد سه هزار نفر از مردم راهپیمایی کردند و در پایان در میدان شهرداری بست نشسته و خواهان آزادی افرادی شدند که شب قبل بازداشت شده بودند. آنان پس از آنکه مأموران شهربانی قول آزادی دستگیر شدگان را دادند به تدریج متفرق شدند.
چند روز بعد به مناسبت شهادت عدهای از مردم بهشهر مراسمی در مسجد جامع ساری برگزار شد و پس از خاتمه مراسم پنج هزار نفر راهپیمایی کردند.
روز بیست و هشتم آبان تظاهرات توسط موافقین و مخالفین حکومت پهلوی، همزمان در ساری صورت گرفت و بدون درگیری بین آنان خاتمه یافت. اما روز بعد تظاهرات این دو گروه در میدان ساعت باعث مداخله مأموران و تیراندازی به سوی انقلابیون شد که در نتیجه پنج نفر از مردم به شهادت رسیده و 27 نفر مجروح شدند.(9) عبدالحمید عبدالاحد، روحانی فعال ساری و محمد فروزانی وکیل دادگستری نیز دستگیر شده و به شدت مضروب شدند، به گونهای که پزشک زندان حال آنان را وخیم گزارش کرد. به دنبال این حادثه تلویزیون ساری برنامههای سراسری را قطع و موزیک عزا پخش کرد. به گفته مدیر کل تلویزیون مازندران یکی از کارکنان انقلابی تلویزیون چنین کاری کرده بود. جامعه روحانیت ساری هم در نامهای به آیتالله سید عبدالله شیرازی ضمن تشریح خبر کشتار مردم ساری، تعداد شهدا را ده نفر اعلام کرد. سه تن از روحانیون ساری نیز در رابطه با کشتار مردم نامهای خطاب به رئیس مجلس شورای ملی ارسال کردند و رئیس مجلس در پاسخ آنان اعلام کرد که مراتب به اطلاع رسیده و قرار است هیئتی جهت رسیدگی به این مسئله به منطقه اعزام شود.
در نخستین روز آذر ماه تعدادی اعلامیه به همراه عکسهایی از شهید نواب صفوی از طریق پست به نشانی برخی از مسئولین شهر ساری ارسال شد. در این اعلامیهها از نواب صفوی به عنوان نخستین کسی که برای استقرار حکومت اسلامی قیام کرده یاد شده بود. همچنین در این روز عکس محمود علامه، نوجوان 14 سالهای که دو روز قبل به شهادت رسیده بود و نیز کاریکاتورهایی درباره شاه در سطح شهر توزیع شد.
بازار و مغازههای شهر ساری که در سه روز منتهی به اول آذر بسته بودند در روز دوم آذر ماه کار خود را از سر گرفتند. در این روز چهار نفر از فعالان حوادث آن روزها که توسط مأموران شهربانی دستگیر شده بودند، به مرکز اعزام و تحویل کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک شدند. خانوادههای شهدای روز بیست و نهم آبان هم شکایات خود را به دادستان ساری ارایه دادند و وی نیز شکایت آنان را به دو نفر از بازپرسان ارجاع داد. اما آنان از قبول پرونده این خانوادهها خودداری کردند.
روز پنجم آذر اعلامیهای در ساری توزیع شد که از طرف کارکنان رادیو تلویزیون ملی ایران صادر شده بود و در آن از اقدام کارکنان تلویزیون ساری در مورد پخش مارش عزا از تلویزیون حمایت به عمل آمده بود.
در این روزها تمام مشروب فروشیها در ساری تعطیل شده و کافه رستورانها نیز با نصب تابلو نوشتههای پارچهای نوشیدن هر نوع نوشابه الکلی را منع کرده بودند. سینماها نیز از نمایش فیلم خودداری کردند.
سیصد نفر از فرهنگیان ساری، روز سیزدهم آذر در اداره آموزش و پرورش این شهر اجتماع کرده و خواهان آزادی دو تن از فرهنگیانی شدند که آن روزها بازداشت شده بودند.
در روز پانزدهم آذر کارکنان شعبه ساری بانک ملی ایران با لباس مشکی وارد بانک شدند. آنان قصد داشتند به منظور اعتراض به شهادت چند تن از همکاران خود در تهران دست به اعتصاب بزنند که توسط رئیس شعبه از این کار ممانعت به عمل آمد.
دو هزار نفر از مردم بخش نکا در روز هفدهم آذر از مسجد توفیق در این شهر راهپیمایی کردند که با مداخله و تیراندازی مأموران ژاندارمری چهار نفر آنان مجروح شدند. در همین روز اعلامیهای در ساری توزیع شد که در آن از مردم خواسته شده بود تا شب تاسوعا در پشت بامها یا داخل و خارج از منازل با ندای «اللهاکبر» و «مرگ بر شاه» با خانواده شهدای آن روزهای تهران اعلام همدردی نمایند.
روز تاسوعا شش هزار نفر از مردم که روحانیون پیشاپیش آنها حرکت میکردند از مسجد جامع خارج شده و به راهپیمایی در خیابانها پرداختند. راهپیمایان در مقابل اداره آموزش و پرورش ساری که چند روزی بود فرهنگیان در آنجا متحصن شده بودند توقف کرده و با آنان اعلام همبستگی کردند. عصر این روز نیز تظاهرات مشابهی روی داد. به گفته ساواک در روز عاشورا چهار هزار نفر از اقشار مختلف مردم ساری دست به تظاهرات زدند و در مسیر حرکت آنان مردم چند رأس گوسفند قربانی کردند.
با گسترش اعتصابات، کارمندان دادگستری ساری هم از روز بیست و دوم آذر دست به اعتصاب زده و قضات نیز اعلام کردند که از پذیرفتن ارباب رجوع خودداری خواهند کرد. کارکنان شرکت سهامی نکا چوب نیز در اعتصاب به سر میبردند.
حجتالاسلام عبدالحمید عبدالاحد که چندی پیش به دلیل فعالیتهای انقلابی دستگیر شده بود، در روز بیست و ششم آذر آزاد شد و مورد استقبال مردم ساری قرار گرفت. چهل خودرو سواری در حالیکه شعارهای انقلابی سر داده بودند به استقبال وی رفتند. به گزارش ساواک آزادی زود هنگام وی ترس از بازداشت را در بین انقلابیون از بین میبرد و نفوذ روحانیون را در امور روشن میکرد. چند روز پس از آزادی وی مقامات ساواک طی نامهای دستور دادند در صورتی که وی مجدداً فعالیتهای خود را آغاز کرد نسبت به دستگیری وی اقدام کنند.
تحصن تعدادی از فرهنگیان در اداره آموزش و پرورش، در روز بیست و هشتم آذر نیز همچنان ادامه داشت و به گزارش ساواک خواستههای آنان از جنبه صنفی خارج شده و جنبه سیاسی به خود گرفته است. متحصنین که در ابتدا خواهان آزادی تعدادی از همکاران خود بودند اکنون خواستار تغییر حکومت بودند. این تحصن تا روز دوم دی ادامه داشت.
در این ایام شبها پس از برگزاری مجالس روضهخوانی عدهای از جوانان در مسجد جامع اقدام به شعار دادن میکردند. روز پنجم دی پنجاه نفر از مردم به همراه شیخ عبدالوهاب قاسمی به منظور پشتیبانی از متحصنین به دادگستری مراجعه کردند و حجتالاسلام قاسمی طی سخنانی به مقامات مسئول پنج روز فرصت داد تا نسبت به آزادی زندانیان وقایع آن روزها اقدام کنند.
به گفته ساواک مسجد جامع به صورت مرکز فعالیت نیروهای انقلابی در آمده و آنان کنترل این مسجد را در دست گرفتهاند.
روز هشتم دی مجلس ختمی به مناسبت شهادت استاد کامران نجاتاللهی در مسجد جامع ساری برگزار شد که پس از آن مردم به تظاهرات در خیابانها پرداختند. راهپیمایان با حمله مأموران حکومت پهلوی مواجه شدند. عصر این روز نیز تظاهرات دیگری در ساری برگزار گردید.
به مناسبت چهلمین روز شهادت شهدای روز بیست و نهم آبان اعلامیهای از طرف دانشآموزان، دانشجویان و بازاریان بین مردم توزیع گردید که در آن از مردم خواسته شده بود صبح روز نهم دی در مسجد جامع و عصر این روز بر مزار شهدا حاضر شوند.
صبح روز نهم دی سه هزار نفر از مردم پس از شرکت در مراسم چهلم شهدا، در خیابانها راهپیمایی کردند. سخنران این مراسم عبدالوهاب قاسمی بود که طی سخنانی آتشسوزی روز قبل مغازهها را کار مأموران شهربانی دانست. عصر این روز نیز مردم پس از حاضر شدن بر مزار شهدا یکبار دیگر به راهپیمایی پرداختند. در این روز بازار و مغازههای شهر تعطیل و اغلب ادارههای دولتی و موسسات خصوصی و بانکها هم تعطیل یا نیمهتعطیل بودند.
در روز دهم دی علاوه بر برگزاری تظاهرات که توأم با ایجاد راهبندان و تیراندازی مأموران حکومت پهلوی بود، سیصد تن از کارگران کارخانه نساجی جوخا دست به اعتصاب زدند.
در تظاهرات روز بعد، به گزارش ساواک یک نارنجک پرتاب و منجر به زخمی شدن پنج نفر شد. یک خودرو متعلق به یکی از اعضای ساواک نیز به آتش کشیده شد. در این روز تظاهراتی هم در سورک از توابع ساری برگزار شد.
روز سیزدهم دی یکی از جوانان ساری که از عوامل مهم تظاهرات در این شهر و دو روز قبل مجروح شده بود، به شهادت رسید و این در حالی بود که ساواک علت مرگ وی را بیماری ذکر کرد. به دنبال شهادت او شهر ساری کاملاً تعطیل شد و مردم جنازه وی را تشییع کردند.(10) عصر این روز تظاهرات دیگری برگزار شد که طی آن منزل دو مأمور حکومت پهلوی دچار آتشسوزی شد.
صبح و بعدازظهر روز بعد نیز تظاهرات ادامه یافت. در این روز بیشتر ادارههای دولتی و مؤسسات خصوصی، بانکها، بازار و مغازههای شهر ساری تعطیل بودند. در تظاهرات عصر روز پانزدهم دی که با هدایت شیخ عبدالوهاب قاسمی برگزار شد، مأموران حکومت پهلوی گاز اشکآور پرتاب و تیراندازی کردند. یکی از مجروحین این روز چهار روز بعد به شهادت رسید.(11) صبح و عصر روز بعد تظاهرات ادامه یافت. در تظاهرات عصر این روز نام سه خیابان تغییر یافت.
بر اساس یکی از گزارشهای ساواک، در تظاهرات و درگیریهای روز هجدهم دی ماه در ساری، در حالیکه مردم قصد پایین کشیدن مجسمه محمدرضا پهلوی در میدان ششم بهمن را داشتند، مأموران نگهبان مجسمه به سوی مردم تیراندازی کردند. بر اساس آمار رسمی آن روزها، در این حادثه دو نفر به نامهای عسکر توفیقی و علی عابدینپور به شهادت رسیدند و ده نفر مجروح شدند. ولی شاهدان عینی تعداد شهدا را بیش از دوازده نفر و مجروحین را بیست نفر اعلام کردند.
یکی از فعالان شهر ساری به نام محمد فروزانی که چندی پیش از این روزها دستگیر شده بود، در روز بیستم دی ماه آزاد شد و مورد استقبال مردم قرار گرفت. تظاهرکنندگان همراه وی به مسجد جامع آمدند و در آنجا به سخنرانی وی و عبدالوهاب قاسمی گوش فرا دادند.
روز بعد اغلب ادارهها و موسسات دولتی، بانکها، بازار و مغازههای ساری تعطیل بودند. در این روز تظاهراتی نیز برگزار شد. پزشکان و داروسازان ساری هم اعلام کردند که از تاریخ بیست و نهم دی 1357 وجوه دریافتی خود را به صندوق ملی حمایت از تظاهرکنندگان واریز خواهند کرد؛ این کار موجب دلگرمی تظاهرکنندگان شد.
پینوشتها:
1ـ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 4، ص 132
2ـ نماینده مردم ساری در دوره اول مجلس شورای اسلامی و از شهدای واقعه 7 تیر سال 1360
3ـ نماینده امام خمینی(ره) در ژاندارمری
4ـ روزنامه اطلاعات، ش 15703، ص 33
5ـ روزنامه کیهان، ش 10603، ص 12
6ـ روزنامه اطلاعات، ش 15732، ص 17
7ـ روزنامه آیندگان، ش 3239 ، ص 3
8ـ هفته نامه کیهان هوایی، ش 299، ص 6
9ـ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 16، ص 395
10ـ روزنامه کیهان، ش 10605، ص 6
11ـ روزنامه اطلاعات، ش 16622، «ضمیمه»، ص 3
منابع:
ـ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (دوره 25 جلدی)، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی
ـ روزنامههای آیندگان، اطلاعات، کیهان
ـ هفتهنامه کیهان هوایی
تعداد بازدید: 2378