23 اردیبهشت 1396
احمد سروشنژاد
عملکرد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، همواره کارشکنی در فعالیتهای نظام جمهوری اسلامی ایران، تفسیر غلط از آزادی، گروگانگیری، ترور، وابستگی به صهیونیستها، غرب و... بوده است. جالب است که در بخشی از گزارش استفانی. س. استافر در اسناد لانه جاسوسی هم آمده است که «مجاهدین در خرداد 1356 مراقب مرکز مهاجرین یهودی در تهران، سازمانی که به سفارت اسرائیل در تهران وابسته بود، بودهاند.»[1]
همچنین کاردار سفارت آمریکا در تهران، طی گزارشی به معاون وزیر، نیوسن و دستیار وزیر، ساندرز، مشاهدات خود را در مورد وضعیت سازمان مجاهدین خلق در سال 1358، اینگونه شرح میدهد: «افسران امنیتی بسیار کارکشته ما در حال آموزش تعقیب خودرو به مجاهدین هستند و آنگونه که در گردشهایم در شهر شاهد بودهام، آنها دارند درسشان را خیلی سریع یاد میگیرند.» [2]
تفسیر غلط مجاهدین خلق از آزادی و عادیسازی و سبک شمردن ترک شعائر اسلامی از دیگر ویژگیهای این گروه بوده است که در سندی محرمانه از سفیر کبیر آمریکا در ایران به آن اشاره شده است: «مجاهدین با انتشار بیانیهای گفتهاند که در حال حاضر مسایل بسیار مهمتر دیگری در مملکت وجود دارد و مطرح ساختن مسئله حجاب فقط به نفع ضد انقلابیونی تمام میشود که قصد ایجاد هرج و مرج را دارند... در عین حال، زنانی که طرفدار پوشیدن چادر هستند قرار است در روز 16 مارس در مقابل ساختمان رادیو و تلویزیون ملی ایران تظاهرات کنند... سولیوان» [3]
اسناد به روشنی نشان میدهند فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق همواره به فریب و تزویر آلوده بوده است. گزارشی که در فوریه 1979 (بهمن 1357) از دفتر تحقیقات ویژه نیروی هوایی تهران، منطقه 72 به ستاد فرماندهی تحقیقات ویژه نیروی هوایی در واشنگتن دی. سی مخابره شد، مؤید همین مطلب است. در بخشی از گزارش آمده است:
«منبع بررسی برگه اعلامیه این است که در خودرو شخصی... پیدا شده است. روی برگه آرم و اسم مجاهدین خلق ایران چاپ شده است. اطراف آن عکسهای اعضای گروه که در گذشته توسط نیروهای دولتی به قتل رسیدهاند، چاپ شده است. این اعلامیه همچنین حاوی عکسی از آیتالله خمینی با جملات عربی از قرآن در کنار آن میباشد. در پایین صفحه با دستنویس فارسی نوشته شده است: «مرگ بر هایزر آمریکایی». پشت صفحه نیز با دستنویس فارسی نوشته شده است: «شرم بر فرماندهانی که مردم را میکشند. سربازان، هشیار باشید، آنها شما را گول زدهاند. مردم مسلمان هستند نه خیانتکار.»... به نظر میرسد دستنویسهای هر دو روی صفحه توسط توزیع کننده نهایی نوشته شده است، نه در زمان چاپ آن... نوشتههای اعلامیه توسط رواننویس مورد تأکید قرار گرفته است.» [4]
واشنگتن دی. سی در ارتباط با روحیه اعضای مجاهدین خلق به مأموران سفارت آمریکا در تهران تصریح کرده است که: «مجاهدین همیشه مشتاق کسب اعتبار و به دست آوردن نیروهای تازه هستند و به اندازهای که میتوانند در مورد این واقعیت تبلیغ میکنند.»[5]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین خلق به رهبری موسی خیابانی و مسعود رجوی موفق به یارگیری در بین قشرهای مختلف جامعه ایران شد، اما بر اثر امیال فردی و قدرتطلبی نامشروع به اقدامات مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی روی آورد. پس از تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و عزل ابوالحسن بنیصدر، این سازمان صراحتاً هدف خود را سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد. بررسیها نشان میدهند در شرایطی که مسئولین نظام به شدت درگیر سامان دهی به امور پس از انقلاب بودهاند، این سازمان با روشهای مختلف به کارشکنی و توطئهگری علیه نظام پرداخته است. بدیهی است سازمانی که در حرف داعیه دفاع از خلق را داشت، اما به کرّات در مواجهه با مردم از تیغ دو لبه دورویی بهره برد، نمیتواند خاستگاه و پایگاه اجتماعی ثابت و مشروعی در بین مردم داشته باشد.
[1] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب اول، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، صص 182 و 183
[2] همان، کتاب دهم، ص 332، سند شماره 159: 25 آوریل 1979 - 5 اردیبهشت 1358
[3] همان، صص 208 و 209، سند شماره 104: 15 مارس 1979 - 24 اسفند 1357
[4] همان، صص 59 و 60، سند شماره 41: 6 فوریه 1979 - 17 بهمن 1357
[5] همان، ص 151، سند شماره 3923: 17 اوت 1979 25- مرداد 1358
تعداد بازدید: 1470