17 خرداد 1396
سیدرضا فندرسکی
قزوین در دوره مبارزات انقلاب اسلامی یکی از شهرستانهای استان زنجان به شمار میرفت و پس از انقلاب اسلامی به مرکز استان قزوین تبدیل شده است. در این گزارش به مبارزات مردم این شهر در طی سالهای 1356 و 1357 پرداخته میشود.
پس از رحلت آیتالله سیدمصطفیخمینی از طرف حوزه علمیه قزوین مجلس یادبودی در مسجد سیدعلی این شهر برگزار شد. در این مراسم که طلاب، مبلغین و امامان جماعت مساجد حضور داشتند، حجتالاسلام سیدمحمدحسن ابوترابیفرد(1) به ایراد سخنرانی پرداخت و از مقام علمی فرزند امام خمینی(ره) تجلیل کرد. رئیس اطلاعات شهربانی قزوین و مأموران حکومت پهلوی بر این مراسم نظارت میکردند.
با فرا رسیدن چهلم شهدای قیام 19 دی قم امامان جماعت شهر قزوین در روز بیست و نهم بهمن سال 1356 از اقامه نماز خودداری کردند. در این ایام پنج نفر از کسانی که سرگرم توزیع اعلامیه آیات عظام قم بودند دستگیر شدند و یک نفر نیز متواری گردید. در بخش آبیک اعلامیههایی روی در ورودی مسجد نصب و نوار سخنرانی یکی از روحانیون نیز از مسجد پخش گردید که منجر به دستگیری مسئول مسجد شد.
ساواک به فعالیتهای یکی از روحانیون به نام شیخ سلمان عبداللهآبادی، اهل روستای عصمتآباد بوئینزهرا و ساکن قم میپردازد که در اسفند ماه 56 به طور مرتب به قزوین مسافرت کرده و جلساتی ترتیب میدهد و نوارهای سخنرانی امام را توزیع میکند. در گزارشی دیگر از ساواک به فعالیت یکی از طلاب مسجد صالحیه قزوین اشاره شده است.
روز چهاردهم اسفند یک بمب ساعتی که در هواکش سینما مهتاب قزوین جاسازی شده بود منفجر شد و شیشههای سینما و ساختمانهای مجاور را شکست. همان شب شیشههای یک شعبه بانک نیز شکسته شد.
در نخستین روزهای سال 1357 یکی از اهالی قزوین به نام دخانی با آیتالله سیدصادق روحانی تماس گرفته و اظهار کرد که اکثریت مردم قزوین از برگزاری مراسم عید نوروز به دلیل حوادث مربوط به برخورد مأموران حکومت پهلوی با مردم خودداری کردهاند. روز دهم فروردین بازار و مغازههای قزوین به مناسبت چهلم شهدای قیام 29 بهمن تبریز تعطیل شد و مجلس یادبودی در مسجد شاه (اکنون: مسجدالنبی(ص)) این شهر با حضور دو هزار نفر از مردم برگزار شد. پس از سخنرانی حجتالاسلام سیدعباس ابوترابی فرد(2) مردم از مسجد خارج شده و با سردادن شعارهایی در حمایت از امام خمینی(ره) و پس از توزیع اعلامیه متفرق شدند. در این روز در جاده قزوین ـ زنجان مأموران گشت شهربانی به سرنشینان یک خودرو مشکوک شدند و پس از متوقف شدن این خودرو تیراندازی بین طرفین روی میدهد که در نتیجه یکی از سرنشینان خودرو که به گفته ساواک عضو سازمان چریکهای فدایی خلق بوده کشته شده و فرد دیگر موفق به فرار میشود.
در همین ایام حجتالاسلام هادی باریکبین(3) از علمای قزوین بنا بر رأی کمیسیون امنیت اجتماعی قزوین به دو سال تبعید به شهرستان سردشت محکوم شد. یکی از گزارشهای ساواک به فعالیتهای یکی از دبیران زن در دبیرستان بهرام آبیک اشاره میکند که در کلاس درس با طرح مسائل دینی دانشآموزان را علیه دستگاههای دولتی تحریک میکرد و در مورد فعالیتهای امام خمینی(ره) با آنان سخن میگفت. سخنان وی به قدری در روحیه دانشآموزان تأثیر گذاشته بود که آنان از دبیران دیگر نیز در این مورد سوال میکردند.
در فروردین ماه چند نفر از اهالی روستای «قرین شتقر» از توابع قزوین جلساتی در منازل خود تشکیل داده و در زمینه توزیع اعلامیه فعالیت میکردند.
به مناسبت چهلم شهدای یزد، جهرم و اهواز صبح روز نوزدهم اردیبهشت اکثر مغازههای قزوین بسته شد و مجلس ختمی در مسجد شاه قزوین برگزار گردید. پس از پایان مراسم سخنران مجلس که به انتقاد از دولت پرداخته بود دستگیر شد و همین مسئله باعث شد که مردم به خیابانها بیایند. این تظاهرات با دخالت و تیراندازی مأموران حکومت پهلوی و دستگیری ده نفر از مردم به پایان رسید.
در آستانه سالروز قیام 15 خرداد یک معلم در یکی از روستاهای قزوین به اتهام پخش اعلامیه توسط مأموران شهربانی بازداشت شد. به مناسبت چهلم شهدای قم و کازرون هم مغازههای بازار و اکثر مغازهها در خیابانهای قزوین در روز 27 خرداد تعطیل شد.
روز بیست و پنجم تیر پنج نفر از اهالی قزوین در سردشت به اتهام اقدام علیه امنیت ملی توسط ساواک دستگیر شدند. به مناسبت درگذشت ملاعلی معصومی، روحانی سرشناس همدان نیز مجلس ختمی در روز سیزدهم مرداد در مسجد سیدعلی قزوین برگزار شد که در پایان آن عدهای از مردم شعارهایی در حمایت از امام خمینی(ره) سر دادند؛ مأموران برای جلوگیری از برگزاری تظاهرات اقدام به تیراندازی کردند. یک هفته بعد هم، پس از سخنرانی سیدعباس ابوترابی در مسجد شاه مردم راهپیمایی کردند و مأموران حکومت پهلوی به آنها حمله کردند.(4)
پس از سخنرانی ابوترابی در مسجد شاه در زمینه تشکیل حکومت اسلامی و تجلیل از امام خمینی(ره) مردم شروع به شعار دادن کردند و قصد خروج از مسجد را داشتند که با مقابله و تیراندازی مأموران مواجه شدند. در نقاط دیگر شهر تظاهرات پراکندهای صورت گرفت که منجر به تیراندازی مأموران شد و در نتیجه یک نفر به شهادت رسید و یک نفر نیز مجروح شد. 21 نفر از مردم هم بازداشت شدند. پس از این حوادث دستور دستگیری ابوترابی صادر شد. به دنبال دستگیری وی بازاریان قزوین به تدریج مغازههای خود را بسته و برای کسب تکلیف به روحانیون شهر مراجعه کردند. عدهای نیز در روز بیست و سوم در مسجد شاه متحصن شدند که تا روز بعد نیز ادامه داشت. جریان تظاهرات روز بیست و دوم مرداد قزوین و شهید شدن یک نفر به اطلاع محمدرضا پهلوی رسید و وی دستور داد تا ساواک این حادثه را پیگیری نماید.(5)
پس از پایان تحصن در مسجد شاه اوضاع شهر آرام شد و نمایندگان بازاریان در شورای هماهنگی شهرستان قزوین در دفتر فرماندهی لشکر 16 زرهی شرکت کرده و خواهان آزادی ابوترابی شدند. قرار بود نمایندگان روحانیون نیز در این جلسه شرکت کنند، اما از این کار خودداری کردند. در مورد وقایع این روزهای قزوین اعلامیههایی تهیه و بین مردم توزیع گردید.
روز چهارم شهریور مجلسی با حضور دو هزار نفر در مسجد شاه قزوین برگزار شد و سخنرانان با تجلیل از امام خمینی(ره) خواستار برقراری حکومت اسلامی شدند. در این روز دو بمب دستساز به ساختمان حزب رستاخیز و سازمان زنان قزوین پرتاب شد. همچنین دو موتورسوار که حامل مواد منفجره بودند مورد سوءظن قرار گرفته و دستگیر شدند.
در تظاهرات روز دهم شهریور دو نفر به شهادت رسیده و چند نفر زخمی شدند. به دنبال این حادثه نیروهای شهربانی قزوین تقویت شدند. روز بعد بازار شهر در اعتراض به این حادثه تعطیل شد و نماز جماعت در مساجد این شهر به دستور مأموران حکومت پهلوی برگزار نشد.
سیزدهم شهریور نماز عید فطر در قزوین با حضور پانزده هزار نفر در مسجدالنبی برگزار و سپس مردم در خیابانها راهپیمایی آرام انجام دادند.(6)
روز پانزدهم شهریور دو روحانی در مسجد شاه اعلام کردند که به مناسبت شهادت شهدای وقایع آن روزهای قزوین مجلس ترحیمی در همین مسجد برگزار خواهد شد. پس از اعلام تعطیل عمومی روز شانزدهم شهریور بازار و مغازههای قزوین بسته شد و مجلس یادبود یکی از شهدای این شهر در مسجد شاه با حضور سه هزار نفر از مردم برگزار گردید.
به دنبال بحرانی شدن اوضاع در سراسر کشور از جمله شهر قزوین، بر اساس اعلامیه دولت حکومت پهلوی در روز شانزدهم شهریور به مدت شش ماه در قزوین و ده شهر دیگر حکومت نظامی برقرار گردید. پس از بروز فاجعه هفده شهریور در تهران، بازار و اکثر مغازههای شهر قزوین در روز هجدهم و نوزدهم شهریور بسته شد. بر اساس یکی از گزارشهای ساواک اهالی شال از توابع قزوین هر روز در مسجد محل جمع شده و به مقامات حکومت پهلوی توهین میکردند. ساواک پنج نفر از فعالان این مسجد را شناسایی کرد. در روزهای بعد، بازار قزوین در اعتراض به ایجاد محدودیت توسط دولت وقت عراق برای فعالیتهای امام خمینی(ره) در نجف در روز نهم مهر تعطیل بود.
سه روز بعد مأموران فرمانداری نظامی قزوین به یک طلبه مظنون شدند. پس از تعقیب وی تا حوزه علمیه شیخالاسلام اقدام به دستگیری او کرده و در بازدید از حجره وی تعدادی نوار و اعلامیه، یک قبضه کلت، مقداری فشنگ و مواد لازم برای ساختن بمبهای دستی کشف و ضبط کردند. به دنبال دستگیری وی یکی از طلاب دیگر که با وی در ارتباط بود نیز بازداشت شد. فرمانداری نظامی قزوین این خبر را با بزرگنمایی طی اطلاعیهای در اختیار رسانهها قرار داد.(7)
در این ایام حجتالاسلام باریکبین که به دو سال تبعید در سردشت محکوم شده بود پس از گذراندن هفت ماه تبعید بر اساس حکم دادگاه تبرئه شد.
روز هجدهم مهر عدهای از دانشآموزان قزوین به راهپیمایی پرداختند. آنان خواستار آزادی افراد دستگیر شده بودند. در پایان این راهپیمایی پانزده نفر توسط مأموران دستگیر شدند. همچنین اعتصاب در آموزش و پرورش از دانشسرای راهنمایی تحصیلی آغاز شد و نود درصد دانشجویان این دانشسرا در روز بیست و سوم مهر از رفتن به کلاسها خودداری کردند. پس از تظاهرات دانشآموزی روز بیست و ششم مهر، روز بعد دبیرستان محمدرضا شاه تعطیل شد و به تدریج اعتصاب در مدارس گسترش بیشتری یافت. روز بیست ونهم مهر دانشجویان انستیتو تکنولوژی قزوین در محوطه انستیتو اجتماع کرده و قطعنامه ده مادهای را قرائت کردند که بر اساس آن تشکیل حکومت اسلامی، لغو حکومت نظامی و آزادی زندانیان سیاسی درخواست شده بود.
به دنبال بروز ناآرامیها در مدارس قزوین، از روز دوم آبان دبیرستانها و مدارس راهنمایی این شهر از طرف اداره آموزش و پرورش تعطیل اعلام شد. دانشآموزان دبیرستانهای ثریا و محمدرضا شاه در این روز تظاهرات کردند. دانشجویان مجتمع آموزش عالی قزوین هم اعلام کردند تا رسیدن به خواستههایشان در اعتصاب به سر خواهند برد. در آبیک هم فرهنگیان و دانشآموزان از رفتن به کلاسها خودداری کردند. ادامه ناآرامیهای دانشآموزی باعث شد در روز هشتم آبان، اداره آموزش و پرورش، دبیرستانها و انستیتو تکنولوژی قزوین را تا روز یازدهم آبان تعطیل اعلام کرد. در این روز تظاهراتی نیز توسط دانشآموزان برپا شد.
در روز سیزدهم آبان سالروز تبعید امام خمینی(ره) تظاهراتی در محوطه دبیرستانهای شهیدی، رهنما، ثریا و محمدرضا شاه قزوین برگزار شد و دانشآموزان علیه شاه و در حمایت از امام خمینی(ره) شعار دادند. در این روز نام مدرسه محمدرضا شاه نیز توسط دانشآموزان تغییر داده شد.
دو روز بعد و پس از حادثه تیراندازی در دانشگاه تهران هزاران نفر از مردم قزوین در اعتراض به این حادثه پس از اجتماع در مسجد شاه، راهپیمایی کردند و با اجتماع در میدان ششم بهمن نام این میدان را به امام خمینی(ره) تغییر دادند. راهپیمایان در چهار راه مولوی نماز جماعت برگزار کردند.
روز بیست و هشتم آبان اعلامیهای با امضای روحانیون هیئت علمیه قزوین در سطح شهر پخش شد که در آن از مردم خواسته شده بود تا در مسجد شاه اجتماع کنند و پیام امام خمینی(ره) برای آنان قرائت شود. به دنبال توزیع این اعلامیه عده کثیری از مردم در مسجد شاه اجتماع و مأموران فرمانداری نظامی با تیراندازی اقدام به متفرق کردن مردم کردند.
به دنبال این اقدام و در اعتراض به این عمل، بازار و مغازههای شهر قزوین تعطیل شد و بازاریان تصمیم گرفتند تا روز اول آذر از باز کردن مغازههایشان خودداری کنند.
چهارصدوپنجاه نفر از کارکنان طرح آبیاری قزوین نیز از روز چهارم آذر اعتصاب کردند که سه نفر از آنان توسط مأموران فرمانداری نظامی دستگیر شدند.
پزشکان شهر قزوین از روز ششم آذر به مدت 48 ساعت اعتصاب کردند و یکی از آنان توسط پلیس دستگیر شد. از روز بعد کارگران کارخانه ریسندگی و بافندگی آذربایجان واقع در قزوین به اعتصابیون پیوستند. همچنین یک پلیس وظیفه در قزوین به علت اهانت به شاه توسط مأموران فرمانداری نظامی دستگیر شد. از سوی دیگر شیخ هادی باریکبین که به قم مسافرت کرده بود به قزوین بازگشت و قرار شد با فرارسیدن ماه محرم روحانیونی از قم به قزوین اعزام شوند. بر اساس برنامهریزی روحانیون آنان قصد داشتند که تعداد مجالس را کم کنند تا مجالس با جمعیت بیشتری برگزار شود.
مجلس شب اول محرم در مسجد شهیدی قزوین برگزار شد که چند نفر از روحانیون از جمله شیخ هادی باریکبین به ایراد سخنرانی پرداختند. وی در سخنان خود قانون اساسی حکومت پهلوی را مطرود دانست و با تمسخر، بخشی از مذاکرات خود با فرماندار نظامی و فرمانده لشکر قزوین را برای مردم بیان کرد. با فرارسیدن ماه محرم جامعه اصناف قزوین با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که از خواستههای امام خمینی(ره) پیروی خواهند کرد و مأموران نظامی نخواهند توانست از برپایی مجالس توسط آنان جلوگیری به عمل آورند.
در روز سیزدهم آذر از تجمع و ایراد سخنرانی در مسجد شهیدی قزوین، توسط فرمانداری نظامی جلوگیری به عمل آمد. به دنبال این اقدام تعدادی از روحانیون در مقابل مسجد به عنوان اعتراض بر روی زمین نشستند. در جریانات این روز سیدعباس ابوترابی، سید نورالدین اصفآگاه (اشکوری) و سیدجواد علوی توسط مأموران حکومت پهلوی مضروب شدند.
مقامات قضایی قزوین هم از روز چهاردهم آذر به جرگه اعتصابیون پیوستند. روز پانزدهم آذر بازار و مغازههای شهر قزوین بسته بود و شب قبل از آن سه هزار نفر از مردم در امامزاده سلطان سیدمحمد(ع) متحصن شده و نسبت به ایجاد محدودیت در مجالس روضهخوانی اعتراض کرده بودند. در این روز یازده هزار نفر از مردم در مسجد شاه اجتماع کرده و شعارهای انقلابی سر دادند. سه روز بعد نیز اجتماع مشابهی در این مسجد دایر شد. در این روز تظاهراتی با حضور پنجاه هزار نفر از مردم برگزار گردید.
پانزده هزار نفر از مردم در راهپیمایی روز تاسوعا شرکت کردند. در روز عاشورا یک بمب دستی به داخل اداره راهنمایی رانندگی پرتاب شد. در این روز ده هزار نفر از مردم در مسجد شاه گرد آمده و عدهای از آنان به قصد حمله به مجسمه شاه به طرف میدان پهلوی حرکت کردند، اما موفق به این کار نشدند. شب هنگام نیز چند بمب دستی به داخل ساختمانهای نیروی پایداری حکومت پهلوی و دبیرستان پهلوی که جنب شهربانی قزوین قرار داشت پرتاب شد. بازار و مغازههای قزوین تا چهار روز بعد تعطیل بود.
برپایی تظاهرات در روز بیست و چهارم آذر در صحن مسجد شاه باعث شد که فرمانداری نظامی دستور دهد تا مسجد بسته شود. این مسئله موجب شد عده زیادی از مردم روز بعد در امامزاده سلطان سیدمحمد(ع) اجتماع کرده و شدیداً نسبت به این اقدام فرمانداری نظامی اعتراض کنند. در پی این اعتراضات فرمانداری نظامی روز بعد دستور داد تا مسجد شاه دوباره باز شود. در شهر شایع شده که روز بعد (بیست و هفتم آذر) روز عزای ملی است. بر همین اساس و در این روز بازار و مغازهها تعطیل شد و مردم در مسجد شاه گرد آمدند. سخنرانان این مراسم نسبت به ادامه حکومت نظامی در شهر اعتراض کردند.
ساواک در تحلیلی از اوضاع شهر قزوین در این ایام اعلام کرد که با توجه به فعالیتهای گروههای انقلابی که مجهز به مواد منفجره هستند و وسایل کپی و تکثیر اعلامیه و همچنین حسابهای بانکی در اختیار دارند، شهر قزوین به صورت پایگاهی برای انقلابیون درآمده است.
به گزارش ساواک وضعیت شهر قزوین متشنج بود و در مجالس روضهخوانی که در مسجد شاه منعقد میشد روحانیون سخنان تحریکآمیز ایراد میکردند. بازار و مغازههای شهر قزوین هم از روز دوم تا ششم دی تعطیل بود.
عصر روز ششم دی ماه پس از پایان مراسم عزاداری در مسجد شاه عدهای از مردم در خیابانها به تظاهرات پرداخته و یک مغازه مشروبفروشی را به آتش کشیدند. سپس قصد حمله به ژاندارمری را داشتند که هدف تیراندازی قرار گرفتند و در نتیجه سه نفر به شهادت رسیده و دو نفر مجروح شدند. با انتقال اجساد شهدا به بیمارستان، مردم به سمت بیمارستان حرکت کردند و چون امکان گسترش تظاهرات وجود داشت فرمانداری نظامی دستور داد اجساد به پادگان انتقال داده شود. به دستور فرماندار نظامی جنازه شهدا در قبرستان تحویل خانوادهها داده شد و بدون برگزاری مراسم تشییع در همانجا دفن شدند. در این روز یک ماشین اسلحه در قزوین کشف و ضبط شد.
موج سرکوب و کشتار خونین مردم قزوین در روزهای بعد از این همچنان ادامه یافت. روز هفتم دی هزاران تن از مردم که از کشتار روز قبل مأموران حکومت نظامی به خشم آمده بودند در خیابانها به تظاهرات پرداختند. مأموران نظامی بیرحمانه به سوی مردم آتش گشودند و بر اساس گزارشهای ساواک شش نفر از مردم را به شهادت رسانده و 67 نفر را مجروح کردند. ساواک در گزارشهای روزهای بعد تعداد شهدا را هشت نفر ذکر میکند. اما برخی از مطبوعات تعداد شهدا را تا بیست نفر نیز نوشتند.(8)
کشتار بیرحمانه مردم باعث شد روز بعد اجتماعاتی در نقاط مختلف شهر برگزار شود و مردم خشمگین منازل افسران و درجهداران را مورد حمله قرار دهند. مراسم تشییع شهدا با حضور عده کثیری از مردم برگزار و مردم یکبار دیگر هدف گلولههای مأموران فرمانداری نظامی قرار گرفتند. در این روز نیز به گفته ساواک ده نفر از تظاهرکنندگان به شهادت رسیده و نوزده نفر مجروح شدند.
عصر روز بعد تظاهرات مردمی همچنان ادامه یافت که طی آن یک کارخانه تولید مشروبات الکلی و خانه چند تن از افسران و یک مأمور ساواک به آتش کشیده شد. در درگیریهای این روز نیز یک نفر به شهادت رسید و هفت نفر مجروح شدند.
فرماندار شهر قزوین در گزارشی از وضعیت شهر در روزهای یازدهم و دوازدهم دی، صراحتاً به انتقاد شدید از عملکرد نیروهای نظامی پرداخته و تصویری وحشتناک از اعمال و رفتار آنها در این روزها ارایه میدهد. وی میگوید که شهر میدان تاخت و تاز مأموران لشکر قزوین بود. افسران و درجهداران به منظور انتقام از انقلابیون عملیات تخریبی خود را از پادگان لشکر آغاز کردند. آنها در مسیر حرکت خود، همراه با شلیک تیر از مسلسل و سلاحهای مربوط به تانک و زرهپوش و نفربر، دهها اتومبیل و مغازه، دو خانه و پاساژ را به آتش کشیدند و مردم را مورد ضرب و شتم قرار دادند. در تمام این مدت یک هلیکوپتر آنها را همراهی میکرد. شهر قزوین مثل یک شهر جنگزده شده بود. هیچ مغازهای باز نبود و کمبود مواد غذایی و دارویی مردم را تهدید میکرد. فرماندار در ادامه میافزاید که وجود وی در شهر زاید است و از مسئولان تقاضا میکند هر چه سریعتر به وضعیت شهر رسیدگی کنند. در پایان این گزارش آمده که در روز گذشته (قبل از تاریخ نگارش گزارش) دو نفر به شهادت رسیده و پنج نفر مجروح شدهاند. روزنامه کیهان هم در این مورد اعمال نظامیان در دو روز مینویسد: «خانه پزشکانی که مردم را رایگان معالجه میکردند و نیز برخی از روحانیون آتش زده شد.»(9) اعمال سرکوبگرانه نظامیان باعث ایجاد تنش و شکاف در میان آنها شد و چند نفر از درجهداران، سربازان وظیفه را تحریک به تیراندازی علیه پرسنل میکردند. سفارت آمریکا هم در گزارشی از قول کارشناس خود گزارش میدهد که ارتش تانکها را به داخل چندین داروخانه برده، داروها را غارت کرد و بعد آنها را آتش زده است.
در روزهای بعد هر چند شهر قزوین آرام بود اما نظامیان به شدت نگران اتفاقات آینده بودند. دو کامیون حامل مواد غذایی از شهرهای اطراف وارد قزوین شد و با نظارت افراد محلی بین مردم توزیع گردید. در شهر شایع شده که روز شانزدهم دی تظاهراتی علیه دولت بختیار برگزار خواهد شد.
پس از سرکوب مردم قزوین در این روزها، سه خبرنگار خارجی وارد این شهر شده و با سیدعباس ابوترابی مصاحبه کردند. ابوترابی در این مصاحبه مطالبی در حمایت از امام خمینی(ره) و علیه حکومت پهلوی بیان کرد. این خبرنگاران پس از خروج از منزل این روحانی توسط فرمانداری نظامی جلب و نوار مصاحبه آنان ضبط گردید. حوادث قزوین همچنین موجب شد سرلشکر جهانبانی، رئیس بازرسی نیروی زمینی به اتفاق دو افسر ارشد دیگر به قزوین آمده و از منطقه بازدید کنند. شاپور بختیار نیز یکی از افراد جبهه ملی را برای بازرسی و مذاکره به قزوین فرستاد.
کشتار مردم در قزوین، انعکاس گستردهای در سطح کشور داشت و حتی یکی از دلایل اعلام عزای عمومی روز هجدهم دی توسط امام خمینی(ره) در اعلامیه ایشان، کشتار مردم قزوین ذکر شده است.
بر اساس قرار قبلی مردم قزوین در روز شانزدهم دی در مخالفت با دولت بختیار راهپیمایی کردند. روز بعد در حالی که بازار و مغازههای شهر قزوین بسته شده بود به مناسبت بزرگداشت شهدای قزوین ده هزار تن از مردم در امامزاده سیدمحمد(ع) اجتماع کرده و سپس راهپیمایی کردند. راهپیمایان ضمن محکوم کردن جنایات نظامیان خواهان برکناری دولت بختیار شدند.(10) در همین روز هیئت چهار نفرهای که از طرف آیتالله طالقانی مأمور رسیدگی به وقایع خونین قزوین شده بودند، وارد این شهر شدند.
به گفته ساواک در روز هجدهم دی سیزده هزار نفر از مردم قزوین راهپیمایی کردند و نام چندین خیابان را با آویختن تابلوهای پارچهای تغییر دادند.
سه روز بعد عدهای از مردم در مسجد شاه گرد آمده و شعارهایی در حمایت از امام خمینی(ره) و علیه حکومت پهلوی سر دادند. در این ایام شایعاتی مبنی بر حمله انقلابیون به ساواک و نیز فرار سربازان از پادگانهای قزوین در بین مردم مطرح شد. بیست و سوم دی ماه نیز پانزده هزار نفر از مردم راهپیمایی آرامی را برپا کردند. شب هنگام یک بمب دستی به داخل منزل رئیس شهربانی قزوین پرتاب گردید. به نوشته روزنامه آیندگان دو روز بعد دهها هزار نفر از مردم به راهپیمایی پرداخته و در مسیر خود نظامیان را گلباران کردند و عکسهای امام خمینی(ره) را روی خودروهای ارتشی چسباندند.(11) در همین حال، افسرانی از لشکر زرهی قزوین تقاضا کردند که مأموریت سرکوبی مخالفان حکومت به آنها داده شود و در غیر این صورت دسته جمعی استعفا خواهند داد. اما عدهای از پرسنل وظیفه ارتش هم قصد داشتند در روز پنجم بهمن 1357 غیبت کنند تا بتوانند در مراسم استقبال از امام خمینی(ره) شرکت کنند. هفت سرباز نیز در این ایام دستگیر شدند. همه اینها نشان دهنده بروز شکاف در میان ارتش حکومت پهلوی بود.
پینوشتها:
1ـ نایب رییس مجلس شورای اسلامی در دورههای هفتم، هشتم و نهم
2ـ نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی
3ـ نماینده ولی فقیه و امام جمعه قزوین از سال 1360 تا 1393 و نماینده مجلس خبرگان رهبری
4ـ روزنامه اطلاعات، ش 15684، ص 28
5ـ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 9، ص 54
6ـ روزنامه آیندگان، ش 3209، ص 20
7ـ روزنامه کیهان، ش 10581، ص 2
8ـ روزنامه اطلاعات، ش 15752، ص 2
9ـ روزنامه کیهان، ش 10605، ص 7
10ـ روزنامه آیندگان، ش 3258، ص 19
11ـ روزنامه آیندگان، ش 3265، ص 4
منابع:
ـ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (دوره 25 جلدی)؛ ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی
ـ روزنامههای آیندگان، اطلاعات، کیهان
تعداد بازدید: 1879