28 خرداد 1396
محمدعلی فاطمی
«گیلان در گزاره 57: روزنوشتهایی از رخدادهای انقلاب اسلامی در گیلان» نام کتابی از علیاکبر مرادیان گروسی است. این کتاب با بازنویسی محمد پرحلم، از سوی واحد فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری گیلان و انتشارات سوره مهر در 92 صفحه و قطع خشتی و در سال 1396 منتشر شده است.
در مقدمههای کتاب به این نکته اشاره شده است که «گیلان در گزاره 57» به شکل گزارش رخدادهای انقلاب اسلامی تنظیم شده و روایتگر برخی از رویدادهای مهم استان گیلان در نیمه دوم سال 1357 است. این گزارشها برای واحد خبر رادیو و تلویزیون گیلان تهیه شده بود که در همان روزگار برخی پخش شدند و برخی دیگر از زیر تیغ سانسور سر بر نیاوردند.
متن کتاب با روزنوشتهای مهر 1357 آغاز شده است. مرور وقایع آمده در این روزنوشت، این نکته را به ذهن میرساند که راوی و نویسنده آن، همزمان با وقایع و به مناسبت موقعیت شغلی خود روزشماری را تولید کرده است. روزنوشتهای آبان 1357 هم چنیناند؛ به اضافه عکسهایی از وقایع مطرح شده و کسانی که در آن روزها، در راه پیروزی انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند. همچنین در حاشیه روزنوشتها، اشخاصی که در آن روزها مطرح، چهره و یا دستاندرکار بوده و یا به شهادت رسیدهاند، معرفی شدهاند.
با همین ترتیب روزنوشتهای آذر و دی 1357 هم در فصل مجزایی گرد آمدهاند. ویژگی دیگر روزنوشتها این است که خبرهای وقایع تمام استان گیلان را در بر دارند، هرجا اتفاق و حادثه مهمی رخ داده بود. همچنین هر چه روزها به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیکتر میشوند، بر تعداد و حجم خبرهای هر روز افزوده میشود.
در ذیل تاریخ 26 دی 1357 و در بالای عکسی از شادی مردم فومن در روز فرار شاه، چنین روزنوشتی آمده است: «امروز روزنامهها نوشتند شاه ایران را ترک میکند. هوا در رشت بارانی است، اما ناآرامیها ادامه دارد. در تظاهرات محله سرخبنده دو نفر تیر خورده به شدت مجروح شدند. در بازار رشت یک نفر به ضرب گلوله از پا درآمد. میتینگ و تظاهرات بعدازظهر ادامه داشت. شهر نیمه باز است. در گوشه و کنار تظاهرات موضعی ادامه دارد و پلیس در حالت عصبانیت و حمله است. در تظاهرات محله ساغریسازان نیز عدهای زخمی شدند.»
در بخش روزنوشتهای بهمن 1357 و در روزنوشت روز 22 بهمن هم آمده است: «ساختمان جهنمی ساواک با حمله چریکهای مسلح و انقلابیون به تصرف درآمد. در این حادثه 9 تن از کارکنان ساواک گرفتار و لت و پار شدند و جسد آنها بر روی درختان باغ محتشم به دار آویخته شد. از میان آنان سرهنگ لحسایی، محمد سمیعی آبکناری و رزاقی شناخته شدند.
انقلابیون زمین محوطه را با بولدوزر کندند که زندان زیرزمینی ساواک را پیدا کنند، ولی کاوش بیفایده بود. تمام اوراق بایگانی ساواک به وسیله دستگاهی به صورت پودر درآمده، میز و نیمکتها شکسته و اتاقها سوخته است. در زندان قسمت جنوبی جنب پارکینگ لختههای خون در اتاقکهای انفرادی و مرطوب و بتونی دیده میشود. زندان انفرادی دو قسمت است که در قسمت انتهایی سه اتاق و در جلو دو اتاق انفرادی دارد و حیاط کوچکی به اندازه 2 در 3 متر که از در نگهبانی، زندانی وارد حیاط میشد و سپس به داخل بند میرفت.
در یکی از اتاقهای طبقه دوم (اتاق باز چوبی) آلتهایی جهت ضرب و جرح و بستن و یک تخت آهنی پلهدار تعبیه شده بود که در هنگام بازجویی به کار گرفته میشد و زندانی را در آن خوابانده و دست و پایش را به میلهها میبستند و به اصطلاح تعزیر میکردند.
تمام اسناد ساواک را داخل پادگان نیروی دریای در اتاقی جای دادند و درش را گِل گرفتند و مقداری را هم به خانهای در گلسار بردند.
شخصی به نام حسین نادری به شهادت رسید.
خانه سرهنگ توانا، رئیس شهربانی بندرانزلی در ساحل دریا به آتش کشیده شد.»
تعداد بازدید: 1436