17 تیر 1396
احمد سروشنژاد
حمایت آمریکاییان از بهائیت و پیگیری و چارهاندیشی دولت آمریکا در ارتباط با وضعیت جامعه بهائیان در ایران، در مخابرهای فوری و سرّی از سفارت سابق آمریکا در تهران (لانه جاسوسی) به وزارت امور خارجه در واشنگتن اینگونه گزارش میشود: «ما از [رابرت] پرایور خواستهایم که از رهبران بهائیت بپرسد که در صورت امکان چه اقدام حفاظتی از دست ما برای آنها برمیآید. مانند جامعه یهودیت، ما فکر میکنیم که قبل از اقدام به هرگونه عمل بهتر است با رهبران محل گفتوگو بشود. عکسالعمل اولیه ما این است که آمریکا به تنهایی قادر نیست کار زیادی برای بهائیها انجام دهد، البته آنها در یک طبقه ممتاز مرتدها قرار دارند و... چون قطعنامه سنا در مورد بهائیها با خوشحالی به عنوان مداخله تلقی شده و وضع را برای بهائیها بدتر میکند. اعمال بینالمللی از طریق کلیسا و حقوق بشر بهخصوص که آمریکا در آن دست نداشته باشد، میتواند به طرز بسیار مفیدی به وسیله دولتهای غربی حمایت گردد. زمانی که مسئله بهائیت یک مسئله بینالمللی بشود، جای خود را نتیجتاً در روابط دو جانبه ما با ایران نیز باز خواهد کرد. تا آنجا که ما اطلاع داریم، سفارت موضوع بهائیان را با دولت ایران در میان نگذاشته است، لیکن سفارت تأکید کرده است که وقتی که با دولت ایران درباره اقلیتهای مذهبی گفتوگو میکند، منظورش بهائیها نیز هست. ولی آن طور که مسلم است دولت ایران این فرضیه را قبول ندارد... ما در این موضوع پس از گفتوگوهای بیشتر با پدر روحانی پرایور و دیگر رابطهایمان در جامعه بهائیت به تحقیق ادامه خواهیم داد.»[1]
گزارشهای سرّی سفارت سابق آمریکا در تهران (لانه جاسوسی) مؤید ارتباطات تنگاتنگ دولت آمریکا و رهبران جامعه بهائی است: «رهبران بهائیت بسیار نگران هستند و خود را در بحرانی میبینند که در تاریخ بهائیگری بیسابقه بوده است... رهبران بهائیت میخواهند مطمئن باشند که اطلاعات و اسناد مربوطه در خارج از ایران مورد حفاظت و حراست کافی قرار گیرد... پرایور اطلاعات زیرین را... در اختیار ما گذاشته است: (که هنوز نتوانستهایم توسط منابع دیگر آنها را مورد تأیید قرار دهیم) از حدود 400 هزار بهایی ایران، 75 هزار تن آنها در تهران هستند. صورت عضویت اصلی... در تهران به سرقت رفته بود. بهائیها معتقدند که این صورت اسامی به دست مسلمانان افتاده است، چون نامههایی از طرف سازمانی در قم برای آنها و به نام آنها رسیده است که آنها را سریعاً به گراییدن به اسلام دعوت کرده است. گردهماییهای معنوی متوقف و بسیاری از اسناد نابود شده است. در حالی که قبلاً در هریک از مجامع حدود 200 تن شرکت میکردند در حال حاضر بیش از 15 - 10 نفر شرکت نمیکنند تا از دردسر دوری جویند... حساب بانکی 27 تن از رهبران بهائیت که شورای ملی را تشکیل میدهند، مسدود شده است (لیکن ضبط نشده است.) به دو تن از آنان اجازه خروج داده نشده و دیگران نیز سعی نکردهاند، جواز خروج بگیرند.»[2]
در سپتامبر 1979 (شهریور 1358) اخبار مربوط به بهائیها در شیراز از وزارت امور خارجه آمریکا به سفارت در تهران چنین گزارش شده است: «آقای گلن میچل که از افراد بلند پایه انجمن بهائیهای آمریکاست (محفوظ بماند) و ما قبلاً هم با او در تماس بودیم... با اداره خاور نزدیک، بخش ایران تماس گرفته... از هرگونه اطلاعاتی که سفارت بتواند درباره وضع بهائیها برای ما ارسال دارد بسیار سپاسگزار خواهیم شد. [سایروس] ونس [وزیر امور خارجه آمریکا]»[3]
مکاتبه یکی از مقامات سیاسی با آن سوئیفت هم در اسناد لانه جاسوسی آمریکا در ایران چنین گزارش شده است: «همه شماها درباره مسئله بهائیت کار خوبی ارائه کردید، به طوری که توانستیم کنجکاوان پایتخت و جامعه بهائیت آمریکا را ارضاء نماییم. در مقایسه با تجارب گذشته عجیب است که مطبوعات اصلاً توجهی به این موضوع نکرده و توجه کنگره نیز خیلی جزئی بوده است. همه ما و دیگرانی که در اینجا هستند از کار خوبی که بخش سیاسی ارائه داده است، صمیمانه سپاسگزاریم. مدتها بود که سفارت آمریکا در تهران چنین بخش سیاسی کارآیی نداشت. (قیافه گرفتن بسه، بجاش برای ما یادداشت مکالماتی بفرستید.) به همکاران فارسیتان در خط مقدم نیز بگویید که ما از آنها حمایت میکنیم. ارادتمند هنری پرشت.»[4]
کارل کلمنت معاون دفتر امور مربوط به ایران در وزارت امور خارجه آمریکا هم مکاتبهای با کارمند سیاسی سفارت، آن سوئیفت داشت: «اول از همه اجازه بده که تحسین و تمجید هنری [پرشت] را برای گزارشهای قسمت سیاسی ابراز نمایم. امیدوارم که شما هم به زودی موقعیت گشت و گذار در داخل ایران را به دست آورید و بخش خارجی کلاً از هر فرصتی که پیش آید برای آگاهی یافتن از وضع سیاسی استانها استفاده نماید. در مورد بهائیان، من فتوکپی مقداری از مدارکی را که از انجمن ملی بهائیان اینجا دریافت کردهایم، ارسال میدارم... من در تلگراف مربوط به سفیر زلاندنو تذکر دادم که مورد پیشنهادی سفرای زلاند نو و بریتانیا مبنی بر به راه انداختن تظاهرات وسیع و هماهنگی با تبلیغات کافی در سراسر جهان به وسیله انجمنهای بهائیان... میتواند مفید واقع شود... ولی بایستی همچنان مطمئن باشیم که از نظریات و برنامههای بهائیان در ایران کاملاً آگاهی داریم. بنابراین ما اصرار میکنیم که شما... در تماس باشید.»[5]
ویکتور ال.تامست هم از سفارت سابق آمریکا در تهران به وزارت امور خارجه در واشنگتن، موقعیت جامعه بهائیان در ایران را چنین گزارش میکند: «پرشت، معاون و مشاور سیاسی با ی.ک.قدیمی، عضو انجمن ملی بهائیان ایران... ملاقات نمودند... قدیمی دوباره تأکید کرد که جهت کوششهای بهائیان در ایران معطوف به حفظ ضمانتهای حقوقی بهطور صریح و در غیر این صورت بهطور ضمنی برای حقوق مدنی این جماعت است... او مکرراً تکرار نمود که رهبر بهائیان خواستار مقاومت است و در نظر ندارد که اعضای انجمن را به ترک ایران تشویق نماید. او برای کمکهای پر سر و صدایی که به وسیله دولت ایالات متحده فراهم شده است، سپاسگزار بود.»[6]
در انتهای سند به کمکهای پر سر و صدای دولت ایالات متحده به جامعه بهائیت در ایران، به صراحت اشاره شده است. بهائیت به عنوان یک جریان استعماری و به دلیل وابستگی عمده این افراد به حکومت پهلوی و مشارکت آنها در جنایات سیاسی و اقتصادی محمدرضا پهلوی هرگز نمیتواند پذیرفته شود. این نکتهای بود که هرگز دستگاه اطلاعاتی و تبلیغاتی آمریکا به آن اشارهای نکرد. این جریان استعماری چون حامیان اصلی خود، آمریکا و نیز حکومت پهلوی را مطرود و منفور در میان ملت ایران یافت، در واقع به پایان عمر خود رسید.
[1]اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب چهارم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، صص 578 -580، سند شماره 5: 22 ژوئن 1979 (تیر 1358)
[2]همان، صص 580 و 581، سند شماره 6: 28 ژوئن 1979 (تیر 1358)
[3]همان، صص 582 و 583، سند شماره 8: 14سپتامبر 1979 (شهریور 1358)
[4]همان، ص 585، سند شماره 12: 3 اکتبر 1979 (مهر 1358)
[5] همان، ص 586، سند شماره 13: اکتبر 1979 (مهر 1358)
[6] همان، صص586 و 587 ، سند شماره 14: 24 اکتبر 1979 (آبان 1358)
تعداد بازدید: 1247