31 تیر 1396
احمد سروشنژاد
بیشک نقش آیتالله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی (1307- 1360) در مسیر پیروزی، استقرار و جلوگیری از انحراف انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست. وی به واسطه شخصیت جامعالابعاد توانست علیرغم وجود انواع و انحاء فشارهای موجود، در مدت کوتاهی بزرگترین خدمات را در ارتباط با انقلاب اسلامی به عمل آورد . لذا بر آن شدیم در این مجال موضع و شخصیت ایشان را از زبان اسناد به دست آمده از سفارت سابق آمریکا در تهران (لانه جاسوسی) مرور کنیم.
ویلیام سولیوان، سفیر سابق آمریکا در ایران در نامهای به وزارت خارجه کشور خود، آیتالله بهشتی را در نخستین ماههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی اینگونه توصیف میکند: «آقای بهشتی که یک روحانی است، علاوه بر اینکه از دستیاران عالیرتبه [آیتالله] خمینی محسوب میشود رئیس حزب جمهوری اسلامی نیز هست که... به منظور ساماندهی و شرکت در رفراندوم و همچنین انتخابات آتی مجلس، به نمایندگی از نهضت اسلامی تشکیل شد.»
وی در ادامه برخی دیدگاه و نظرات آیتالله بهشتی را چنین مطرح میکند: «هدف ما این بوده و خواهد بود که ایرانی بسازیم که حاضر است پس از شناسایی دشمن از سوی رهبری، بجنگد و از خود دفاع کند... نسل کنونی ایرانیها بسیار منضبط است که پیروزی انقلاب نیز شاهدی بر این مدعاست. داریم به آنها همبستگی با یکدیگر را برای حفاظت از کشور در مقابل تهدیدهای خارجی ناشی از وضعیت جغرافیایی و تاریخ گذشتهمان، میآموزیم... داریم به مردم میآموزیم که شکیبا باشند و سعی کنند آنهایی را که تاریخ گذشته ایران لایق اعتماد نمیشناسد، درک کنند... مردم ایران... به خوبی میفهمند که آمریکا شاه را در همه این سالها بر سر قدرت نگاه داشت.»[1]
سولیوان در بخش انتهایی گزارش خود، آیتالله بهشتی را چنین معرفی میکند: «بهشتی هیکل بزرگ و ریشی بلند و ردای گشادی دارد و حالت چهره و ذهن زیرکش انسان را تا حدودی به یاد اسقف اعظم ماکاریوس میاندازد. او که به وضوح سیاستمداری خبره است، میداند چگونه از بیان جزئیاتی که مایل نیست ذکر شود طفره برود و حرف خودش را بزند. زبان انگلیسی را خوب میداند و فقط گاه از واژههای آلمانی استفاده میکند. (به دلیل آنکه 7 سال امام جماعت مسجد هامبورگ بوده است.). بهشتی آشکارا یک متفکر قوی و روشمند و یک مدیر قوی است.»[2]
سفارت آمریکا در تهران، طیّ گزارشی فوری و محرمانهای به وزارت امور خارجه در واشنگتن با اشاره به اینکه «گفته میشود او رئیس شورای انقلاب است که بالاترین ارگان انقلاب اسلامی محسوب میشود» و «رابط اصلی بین دولت موقت ایران و [آیتالله] خمینی میباشد و لذا مسئول هماهنگی روابط بین دولت و تشکیلات کمیتهها میباشد»[3] نظرات آیتالله بهشتی در مورد انقلاب اسلامی و روابط خارجی را اینگونه شرح میدهد: «هدف ما ایجاد نظم سالم و روابط سالم در داخل ایران و با جهان خارج میباشد. انقلاب سخت تلاش میکند که جهت خود را حفظ کند، ولی هنوز به اهداف خود نائل نشده است. طبیعتاً ایران میخواهد روابط انسانی سالمی با تمام ملتها داشته باشد، مشروط بر اینکه خارجیان مسئله روابط انسانی عادلانه را محترم شمارند[4]... [شورای انقلاب] اگر میخواستیم اسامی آنها را بدانند اعلام میکردیم[5]... [دادگاههای انقلاب] برای به مجازات رساندن دشمنان ملت در گذشته و افراد ضد انقلاب کنونی فعالیت میکنند. اینان دادگاههای عادی نیستند، بلکه دادگاههای انقلابی هستند، فعالیتهای آنان موقت خواهد بود و بعد از آن وظایف آنان به دادگاههای عادی واگذار خواهد شد[6]... اگر انقلابی خونین نباشد به این معنی نیست که انقلاب کاملی نداشتهایم، اگر شورای انقلابی وجود نداشت تمام افرادی که در حال حاضر زندانی هستند توسط مردم کشته شده بودند... ایران میخواهد که دنیای خارج به ضد انقلابیون کمک نکرده و در امور داخلی ایران دخالت نکند. ما چیز بیشتری نمیخواهیم. نه از آمریکا و نه از شوروی. روابط ما با شوروی باید مانند دو همسایه عادی باشد. آنها نباید دخالت کنند و نباید توقعات بهخصوصی از ما داشته باشند.»[7]
سفارت آمریکا در گزارش ارسالی دیگری به وزارت امور خارجه این کشور چنین شرح میدهد: «دکتر محمد بهشتی، نایب رئیس مجلس خبرگان و دبیر کل حزب جمهوری اسلامی، یک گروه سیاسی که با [آیتالله] خمینی پیوستگی نزدیکی دارد... یادآوری نمود که احساسات عمومی شدیدی در مورد هر گونه پشتیبانی از شاه سابق وجود دارد. او... به شایعات گسترده در مورد دخالت سیا در کردستان اشاره کرد... او گفت که انقلاب پشتوانه لازم را در اکثریت مردم ایران دارد... [آیتالله] بهشتی اعتماد به نفس فوقالعادهای از خود بروز میدهد... او... مشکلات [روابط آمریکا و ایران] را برشمرد. اول مسئله شاه بود. او پنجاه سال تباهی را بر ملت ایران تحمیل نموده و هم اکنون احساسات عمومی بر علیه او خیلی شدید میباشد. لذا ایران نمیتواند تحمل کند که آمریکا و یا هر کشور دیگری از او حمایت کند. (نظرات بهشتی، در این مورد... کنترل شده و عاری از احساسات بودند.) انتقاد دوم او در زمینه قراردادهای تجاری بود. نظر او بر این دلالت داشت که با توجه به انقلاب، برخورد با مسایل تجاری نباید فقط در جنبههای عادی تجاری محدود شود، بلکه دیدگاه سیاسی نیز باید در نظر گرفته شود.»[8]
در ادامه این گزارش آمده است: «[آیتالله] بهشتی... تأکید بر حمایت تودهای مردم از انقلاب ایران نمود. این حمایت... حمایت عظیمی بوده و این توده شرکت کننده انقلاب برای اثبات حقانیت و حمایت از اهداف انقلاب در ایران کافی است. رهبری انقلاب بر چنین حمایت عظیمی اتکا دارد و این حمایت از انقلاب، قدرت و پیروزی انقلاب را علیرغم گزارشات و شایعات در مورد توطئههای وسیع منجمله امکان توطئههایی از جانب نظامیان، تضمین میکند. اقدام برای کودتا بسیار محتمل است، او گفت که اگر چنین امری پیش آید آمریکا مسئول شناخته خواهد شد، چون آمریکا دارای نقش گستردهای در رابطه با ارتش ایران بوده است. [آیتالله] بهشتی در رابطه با این موضوع به گونهای صحبت نکرد که نشان دهد تصور میکند تلاش برای انجام یک کودتا موفق خواهد بود، بلکه میگفت چنین اقدامی به هیچ وجه موفق نخواهد شد و هرگونه اقدام مشابه، مشکلات جدی برای آمریکا در ایران ایجاد خواهد کرد[9]... بهشتی شخصیت مؤثر و گیرایی میباشد... از لحاظ فکری و عقلی هم مؤثر و گیراست. او با اعتماد به نفس فوقالعاده و بهطور آرام و شمرده و انگلیسی خوب، صحبت میکند.»[10]
در سند دیگری، گزارشگر سفارت آمریکا در تهران تبعات حضور محمدرضا پهلوی در آمریکا را مقدمه گزارش خود قرار داده و سپس در ادامه به همین موضوع در سخنرانی آیتالله بهشتی اشاره میکند. وی مینویسد: «رادیو تلویزیون ملی ایران سکوت خود را نسبت به موضوع شکست. ابتدا سرمقاله آتشین روزنامه جمهوری اسلامی و سپس گزارشی از سخنرانی دکتر محمد بهشتی را... پخش کرد. وی اظهار داشت که ایران حضور شاه را در آمریکا به عنوان یک میهمان تحمل نخواهد کرد.»[11]
گزارشگر سفارت آمریکا در تهران، در سندی دیگر ضمن اشاره به اسامی اطرافیان امام خمینی(ره)، آیتالله بهشتی را «رابط اصلی با پاریس» در آخرین ماههای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی معرفی کرده و مینویسد: «پروفسور کاتم... یک روز را با اطرافیان [آیتالله] خمینی گذراند. او در رابطه با موضوع سازمان [نیروهای آیتالله] خمینی معتقد است: در داخل ایران، رهبر واقعی سازمان سید محمد بهشتی... است که جنبش را هدایت میکند و رابط اصلی با پاریس میباشد.»[12]
در همین ایام، مأمور سفارت آمریکا در تهران، سازماندهی روحانیت برای استقرار نظم عمومی را هم موضوع گزارش خود قرار داده و در آن از آیتالله بهشتی با عناوینی چون «یکی از رهبران اصلی جناح [آیتالله] خمینی» یاد کرده است.[13] ریچارد کاتم[14] نیز در گزارش ارسالی محرمانه و فوری خود به واشنگتن، در توصیف آیتالله بهشتی از عنوان «سرهنگ اصلی [آیتالله] خمینی در تهران» یاد کرده است.[15] در اسناد لانه جاسوسی، در ارتباط با موضوع نظرات شوروی سابق درباره ایران، به نظر وینوگرادوف، سفیر شوروی، در ارتباط با آیتالله بهشتی هم اشاره شده و آمده است: «[آیتالله] بهشتی زیرکترین و سیاستمدارترین فرد از میان رهبران دینی [ایران] بود.»[16]
پینوشتها:
[1] اسناد لانه جاسوسی آمریکا، کتاب دهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 220، سند شماره 112: 19 مارس 1979 – 28 اسفند 1357
[2] همان، ص 222
[3] همان، ص 383، سند شماره 176: 14 می 1979 – 24 اردیبهشت 1358
[4] همان
[5] همان
[6] همان
[7] همان، ص 384
[8] همان، ص 712، سند شماره 359: 29 اکتبر 1979 – 7 آبان 1358
[9] همان، صص 713 و 714
[10] همان، ص 715
[11] همان، کتاب هفتم، ص 327، سند شماره 28: 6 اکتبر 1979- 28 آبان 1358
[12] همان، کتاب سوم، ص 128، سند شماره 0066: 2 ژانویه 1979- 12 دی 1357
[13] همان، صص 334 و 335، سند شماره 10367: 7 ژانویه 1979 – 18 دی 1357
[14] ریچارد کاتم (۱۹۲۵-۱۹۹۷) استاد دانشگاه پیتسبورگ در رشته علوم سیاسی و یکی از مأموران سیا در ایران.
[15] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب اول، ص 495، سند شماره 10367: ژانویه 1979 - دی 1357
[16] همان، کتاب دهم، ص 704، سند شماره 354: 24 اکتبر 1979 – 2 آبان 1358
تعداد بازدید: 1544