14 مرداد 1396
به انتخاب: احمد سروشنژاد
با بررسی اجمالی اسناد به دست آمده از سفارت سابق آمریکا در تهران (لانه جاسوسی) میتوان گفت که ابوالحسن بنیصدر یکی از افرادی است که به علت عملکرد خود، مورد توجه سفارت آمریکا قرار داشت. در ادامه به بخشی از اسناد مربوط به او اشاره خواهیم کرد.
سند هشتم از کتاب نهم اسناد لانه جاسوسی، مربوط به اولین ملاقات راترفورد با س، د، لور 1 (ابوالحسن بنیصدر) در اقامتگاه اوست. «ل - 1 تأکید کرد که وی جزء 15 نفراعضای شورای انقلاب هست» و کلاً جو این ملاقات به نحوی بوده که راترفورد در انتها میگوید: «هر چند ملاقات مختصر بود، اما شواهدی به اندازه کافی وجود داشت که حاکی از این باشد که احتمالاً راهی برای جلب همکاری وی وجود دارد.»[1]
«راترفورد موفق شد که برای ساعت 8 صبح روز 8 شهریور با س، د، لور در اقامتگاهش قرار ملاقاتی بگذارد. هر چند این ملاقات مختصر بود، اما ما را قادر ساخت که... ملاقات دیگری را برای 11 شهریور ترتیب بدهیم.
اگرچه ساختمان شامل سه آپارتمان است (هر طبقه یک آپارتمان) به نظر میرسید که خانواده خواهر ازدواج کرده س، د، لور1 (ل 1) و خانواده خود ل 1 هر سه واحد را در اختیار دارند.
به نظر میرسد که س، د، لور 1 در وضع جسمی و روحی خوبی به سر میبرد. او تأکید کرد که شبانه روز گرفتار است و وقت کمی برای صرف امور خانوادهاش دارد. به نظر میرسد که وی از اینکه بار دیگر راترفورد را میبیند خوشحال است و همچنین تمایلش در صحبت با راترفورد در مقایسه با دوران اقامتش در پاریس درست کمی قبل از آنکه به تهران بازگردد، بیشتر بود. او از زمانی که با همراهان [آیتالله] خمینی به ایران برگشت به پاریس نرفته است.
(نظریه: ل 1 در پاسخ تلفنهای راترفورد به هتل تلفن زده بود، اما راترفورد را با اسم کوچک سراغ گرفته بود، به وی گفته بودند کسی با چنین اسمی نامش (در دفتر هتل) ثبت نشده است.)
ل 1 تأیید کرد که وی جزء 15 نفر اعضای شورای انقلاب است. در مورد قدرت شورای انقلاب و نقش آن ل 1 نظر داد که این شورا آن طور که باید و شاید مؤثر عمل نمیکند. واضح بود که وی برای تمام اعضاء شورا ارزش زیادی قائل نیست.
علاوه بر کار با شورای انقلاب او همچنین جزء 72 نفر اعضای مجلس خبرگان که در حال حاضر مشغول بررسی قانون اساسی جدید هستند میباشد. او پیشبینی میکند که تقریباً ظرف یک ماه این کار تمام شود...
با اغتنام فرصت برای طرح مسئله، راترفورد اشاره کرد از مجموع آنچه شنیده به نظر میرسد که اتخاذ تصمیمات مهم به [آیتالله] خمینی واگذار میشود و بدون او امور از هم میپاشد. ل 1 [بنیصدر] به سرعت با اشاره به اینکه درباره توانایی و قدرت [آیتالله] خمینی مبالغه شده، استثنایی بر این تحلیل عنوان کرد. او این مسئله را واضح کرد که [آیتالله] خمینی قادر نیست کشور را به تنهایی اداره کند و باید به دیگران تکیه کند. (نظریه: این نظر تاحدی مطابق با آن چیزی است که در پاریس گفت: «من به [آیتالله] خمینی احتیاج دارم، اما [آیتالله] خمینی هم به من احتیاج دارد.» لحن این نظریه به نحوی بود که انسان استنباط میکند این ل- 1 فکر میکند نسبت به آنچه از [آیتالله] خمینی میتوان انتظار داشت محدودیتهایی وجود دارد.)
او همچنین خاطرنشان کرد که دارد روزنامه انقلاب اسلامی را انتشار میدهد، او ادعا میکند که روزانه صد هزار نسخه به چاپ میرساند. (نظریه: هرچند ملاقات مختصر بود، اما شواهدی به اندازه کافی وجود داشت که حاکی از این باشد که احتمالاً راهی برای جلب همکاری وی وجود دارد.)[2]
سند دیگر «گزارشی است که راترفورد از سومین ملاقاتش با س، د، لور 1 به تام آهرن، رئیس قرارگاه سیا در لانه جاسوسی داده و آهرن طی این تلگراف به مرکز مخابره کرده است. اکثر مسایل مطروحه در این ملاقات مربوط به مسایل اقتصادی ایران میباشد. در این ملاقات یکی ازدوستان س، د، لور 1 به نام شندر نیز حضور دارد.»[3]
«درباره ملی کردن، ل 1 گفت که حکومت وی قصدی برای آغاز برنامه ملی کردن به مقیاس بزرگ ندارد. او استدلال کرد تنها علت ملی شدن بانکها این بود که آنها به واسطه عرفهای بانکی و سوءاستفادههای تحت رژیم سابق، ناسالم تشخیص داده شده بودند. اقدام ملی کردن بانکها بیانگر کوششی برای اعاده اطمینان (مردم) به سیستم بانکی بود. او هرگونه احتمالی را در این مورد که دولت قصد دارد اقداماتی در مورد ملی کردن تجارتهای کوچک انجام دهد رد کرد.
(نظریه راترفورد: بعداز نوشتن این مطلب راترفورد شماره اخیر مجله «ایرانیان» را دید که از قول ل 1 گزارش کرده اقدامات بیشتری برای ملی کردن در پیش است. ل 1 در ملاقات 14 شهریور خلاف این را گفته است. همچنین طی تماس تلفنی تحت «پوشش نماینده کمپانی» با سیروس ابراهیمزاده معاون وزارت اقتصاد و امور دارایی در تاریخ 12 شهریور به راترفورد اطمینان داده شد که دولت هیچ گونه طرحی برای گسترش برنامههای ملی کردن ندارد و در حقیقت از سرمایهگذاریهای مؤسسات تجارتی خصوصی خارجی استقبال میکند.)[4]
پینوشتها:
[1]ـ اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب اول، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 468
[2]ـ همان، سند شماره 8 ، صص 479 و 480، 8 شهریور 1358.
[3]ـ کتاب نهم اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ص 469
[4]ـ اسناد لانه جاسوسی آمریکا، کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، سند شماره 10، صص 483 و 484، 1358/6/18
تعداد بازدید: 1372