انقلاب اسلامی :: انقلاب‌ اسلامی در ارومیه

انقلاب‌ اسلامی در ارومیه

16 مرداد 1396

سیدرضا فندرسکی

ارومیه، مرکز استان آذربایجان غربی است که پیش از انقلاب اسلامی رضائیه نامیده میشد. این گزارش نگاهی به مبارزات مردم این شهر در سال منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی دارد.

 در اوایل اردیبهشت 1357، یکی از دانش‌آموزان دبیرستان امیری ارومیه، سوءظن مأموران گشتی را برانگیخت و به علت بیتوجهی به فرمان ایست آنان، هدف گلوله قرار گرفت و سپس دستگیر شد. در همین زمان، آیتالله سیدعلی‌اکبر قریشی، از روحانیان فعال ارومیه، طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی این شهرستان، به جرم بیان مطالبی علیه حکومت پهلوی، به یک سال تبعید به بافت کرمان محکوم شد. روحانی دیگری نیز به نام حجتالاسلام محمدعلی صاحب‌الزمانی در همین ایام از ارومیه تبعید شد. به گفته ساواک، یکی از دانش‌آموزان دبیرستان امیرکبیر، پیوسته درباره تظاهرات سخن گفته، از روحانیان تبعیدی ارومیه حمایت می‌کند.

در نخستین روزهای خرداد، کلانتریهای 2 و 3 ارومیه بیستودو نفر را دستگیر کردند که نیمی از آنان دانشجو بودند. (1) در نیمه خرداد هم چهار نفر در ارومیه به اتهام تهیه و پخش اعلامیه‌های انقلابی، توسط مأموران ساواک دستگیر شدند. در بازرسی از منازل آنان، تعدادی اعلامیه درباره امام‌خمینی(ره) و سایر روحانیان به دست آمد.

در اواخر این ماه، اعلامیه‌های آیات عظام قم در ارومیه توزیع شد. کتابدار مسجد اعظم ارومیه نیز به اتهام تشویق کسبه به بستن مغازه‌هایشان دستگیر و از منزل وی تعدادی اعلامیه کشف و ضبط شد. همزمان، اعلامیه‌هایی مبنی بر تعطیلی و عزای عمومی در بیستوهشتم خرداد با دستور مراجع در مسجد جامع و میدان گندم ارومیه پخش گردید. روز بیستوهفتم خرداد، در نتیجۀ عدم حضور روحانیان در مساجد، نمازهای جماعت برگزار نشد.

حجت‌الاسلام محمد غفاری که اوایل سال 1357 دستگیر شده بود، در روزهای آغازین تیر از زندان آزاد شد.

به مناسبت درگذشت شیخ احمد کافی، ششم مرداد، مراسمی در مسجد اعظم ارومیه برگزار شد که طی آن شعارهایی در حمایت از امام‌خمینی(ره) سرداده شد. پس از مراسم، شانزده نفر بازداشت شدند.

در اوایل شهریور، پس از سخنرانی یکی از روحانیان ارومیه به نام آیتالله میرزامحمد فوزی عده‌ای از جوانان با شعار «لا‌اله‌الا‌الله» وی را بدرقه کردند.

به تدریج روند مخالفتها در ارومیه افزایش یافت؛ ششم شهریور، پس از پایان سخنرانی یک روحانی به نام سیدحسین موسوی در مسجد اعظم، مردم ضمن راهپیمایی، شعارهایی در حمایت از امام‌خمینی(ره) سردادند. مأموران حکومت پهلوی با تیراندازی و پرتاب گاز اشکآور به این تظاهرات حمله کردند. در نتیجه یک نفر به شهادت رسید و یک نفر نیز مجروح شد.(2) در همین روزها سیدعلی‌اکبر قریشی و محمدعلی صاحب‌الزمانی، دو روحانی تبعیدی ارومیه، آزاد شدند.

با اعلام تعطیل عمومی در شانزدهم شهریور، بازار ارومیه تعطیل شد، اما ساواک با انجام اقداماتی، به تدریج مغازه‌ها را باز کرده، اوضاع به حال عادی بازگشت. چهار روز بعد، پس از واقعه هفده شهریور، بازار و اغلب مغازه‌های ارومیه تعطیل شد.

اوایل مهر 1357، یک روحانی به نام حاج رضا ناصحی در مسجد اعظم ارومیه، انتقادات تندی علیه حکومت پهلوی بیان کرد که با تأیید حاضران همراه بود. در پایان این سخنرانی، اعلامیه‌های زیادی بین مردم پخش گردید. در همین ایام، عده‌ای در خیابان پهلوی ارومیه، با شعار «اتحاد، مبارزه و پیروزی» به تظاهرات پرداختند.

نهم مهر، بازار و مغازه‌های ارومیه در اعتراض به اعمال محدودیت نسبت به امامخمینی(ره) در عراق، بسته شد. در این روز 1200 نفر در مسجد اعظم، به سخنرانی سه تن از فعالان انقلابی ارومیه گوش فرادادند. طی این مراسم اعلامیه‌هایی توسط زنان توزیع گردید که سبب شد، مردم شعارهایی در حمایت از امام‌خمینی(ره) سر داده، سپس در خیابانها به تظاهرات بپردازند. سرانجام تظاهرکنندگان با تیراندازی و پرتاب گاز اشکآور از سوی مأموران، متفرق شدند. عصر همان روز نیز تظاهراتی برگزار شد که طی آن، یک نفر از مردم مجروح شد.(3)

بر اساس اسناد ساواک در مهر 1357، یکی از اهالی ارومیه که سه سال و نیم قبل از این ایام، پسر دانشجویش، بدون حضور وکیل، به چهار سال زندان محکوم شده بود، از طریق تلگراف از نخست‌وزیر و وزیر دادگستری حکومت پهلوی خواست تا نسبت به جبران اشتباه خود اقدام کنند.

با آغاز اعتصابات سراسری، کارکنان اداره‌های تعاون روستایی، دخانیات، پست، شیر و خورشید و بازرگانی ارومیه از پانزدهم مهر، شروع به اعتصاب کردند.

در شانزدهم مهر، اعلامیه معلمان ارومیه، بین فرهنگیان این شهر توزیع گردید. این اعلامیۀ سیزده ماده‌ای، بیشتر شامل خواسته‌های سیاسی معلمان بود. در همین روز، عده‌ای از معلمان و دانش‌آموزان در محوطه اداره کل آموزش و پرورش استان آذربایجان‌غربی گردآمده و خواسته‌های رفاهی و اجتماعی خود را مطرح کردند.(4) همچنین تعدادی اعلامیه، حاوی اخبار اعتصاب زندانیان سیاسی و خواسته‌های آنان، در مدارس ارومیه توزیع شد.

به دلیل عدم حضور معلمان، مدارس ارومیه در هفدهم مهر تعطیل شد. بیستوسوم مهر نیز دوهزار نفر از فرهنگیان و دانش‌آموزان در اداره آموزش و پرورش ارومیه گرد هم آمده، سه تن از فرهنگیان سخنرانی و سپس راهپیمایی کردند. سه روز بعد، یک روحانی به نام سیدعلی‌اکبر قره‌باغی، طی تماس تلفنی با پاریس، خواهان گرفتن پاسخ سوالاتی بود که در تماسهای قبلی مطرح کرده بود. مخاطب وی از قول امام‌خمینی(ره) گفت: «هر کاری که برادرم (آیت‌الله سیدمرتضی پسندیده) اجازه دهد، من هم آن را تأیید می‌کنم.»

دانشجویان دانشسرای راهنمایی تحصیلی ارومیه در بیستوهفتم مهر، با اجتماع در محوطه دانشسرا اعلام کردند تا زمان رسیدگی به خواسته‌هایشان، از حضور در کلاس، خودداری خواهند کرد. دو روز بعد، مدیر کل آموزش و پرورش استان به همراه رئیس این دانشسرا با نمایندگان دانشجویان مذاکراتی کردند که به نتیجه‌ نرسید. از این رو، دانشجویان همچنان به عدم حضور در کلاس، ادامه دادند.

در نخستین روز آبان 1357، دانشجویان مرکز تربیت معلم و دانشسرای مقدماتی ارومیه با تجمع و سردادن شعار در محوطه اداره آموزش و پرورش، خواستار آزادی زندانیان سیاسی شدند. عصر همان روز، تظاهرات مشابهی در شهر برگزار شد. روز بعد نیز دوهزار دانش‌آموز، راهپیمایی کردند.

صبح سوم آبان، دههزار نفر که اکثر آنان دانش‌آموز بودند، در خیابانهای ارومیه به تظاهرات پرداختند.

در چهارم آبان، عده‌ای به مغازه‌ها حمله کرده و اموال مردم را غارت کردند. مردم در واکنش به این حملات، مغازه‌ها را بسته و شهر به حال تعطیل درآمد. عوامل حکومتی برای تحریک غارتگران به آنان گفته بودند در صورت پیروزی انقلاب، اربابان و مالکان قدیم، دوباره بازگشته و زمینهای شما را پس می‌گیرند. تظاهرات موافقان حکومت پهلوی، روز بعد نیز ادامه یافت و عده‌ای کشاورز، سوار بر ماشینهای کشاورزی در خیابانها راهپیمایی کردند. پس از این راهپیمایی، آیتالله سیدعلی‌اکبر قره‌باغی طی تماس تلفنی به آیت‌الله شریعتمداری پیشنهاد کرد، طوماری با امضای مردم ارومیه تهیه و برای حقوقدانان ارسال شود. آیت‌الله شریعتمداری نیز با پیشنهاد وی موافقت کرد.

در اعتراض به تظاهرات طرفداران محمدرضا پهلوی، هفتهزار نفر که بیشتر آنان دانشجویان و دانش‌آموزان بودند در مقابل مسجد اعظم ارومیه اجتماع کرده، سپس چهارهزار نفر از آنان به راهپیمایی پرداختند. در این راهپیمایی، اعلامیه‌هایی مبنی بر ایستادگی مردم ارومیه برای برقراری حکومت قرآن، با امضای بیستویک نفر از روحانیون ارومیه توزیع شد. رهبری این تظاهرات بر عهده آیتالله سیدعلی‌اکبر قره‌باغی و حجت‌الاسلام غلامرضا حسنی بود.(5)

در همین روزها، ششصد نفر از معلمان ارومیه در مدرسه راهنمایی امیری گردآمده و با ارسال تلگرافی به نخست‌وزیر، خواهان تغییر استاندار، رئیس شهربانی و فرماندار شدند. عده‌ای از آنان، ضمن مذاکره با مسئولان دادگستری و اعلام خواسته‌های خود، در دادگستری تحصن کردند.(6) مراکز آموزشی ارومیه نیز همچنان تعطیل بود.

دهم آبان، کارکنان اداره‌های تعاون و امور روستایی، اقتصاد و دارایی و شرکت توانیر آذربایجان‌غربی اعتصاب کردند.

به دعوت روحانیان ارومیه، چهارهزار نفر از مردم این شهرستان در دوازدهم آبان، تظاهراتی با شعارهایی نظیر «زیر بار ستم، نمی‌کنیم زندگی» از مسجد اعظم آغاز کردند. در این تظاهرات، چند روحانی در سخنانی به ادامه مخالفتها علیه حکومت پهلوی تأکید کردند. از بین مردم نیز چند تن به عنوان انتظامات، انتخاب شده بودند تا از درگیری جلوگیری شود.(7)

در دوازدهم آبان، تحصن فرهنگیان و دانشگاهیان، وارد ششمین روز خود شد. آیت‌الله شریعتمداری طی تماس تلفنی با کاخ نیاوران، تقاضا کرد هیئتی از طرف شاه یا دولت برای رسیدگی به اوضاع و دلجویی از مردم ارومیه به این شهر اعزام شود.

در سیزدهم آبان، همزمان با سالگرد تبعید امامخمینی(ره)، پنجهزار نفر از اقشار مختلف مردم ارومیه در حمایت از متحصنین دادگستری، پس از اجتماع در مسجد اعظم، راهپیمایی کردند. در همان روز قرار شد، هیئتی از طرف دولت، جهت رسیدگی به اوضاع ارومیه با هواپیمای اختصاصی اعزام شوند.

چهاردهم آبان، مراکز آموزشی ارومیه تعطیل بود و تحصن در دادگستری همچنان ادامه داشت. جمعیت متحصن، بر آن شدند در صورت عدم رسیدگی به خواستههایشان، اعتصاب غذا کنند. همچنین، چهارصد نفر از دانش‌آموزان و دانشجویان دانشسرای راهنمایی به عنوان همبستگی با آنان، از روز پیش از این تاریخ در اداره کل آموزش و پرورش تحصن کرده بودند که بیش از یک روز دوام نیافت.

روز هفدهم آبان، تحصن در دادگستری همچنان ادامه داشت. در این روز، جامعه اصناف در حمایت از خواسته‌های متحصنین، با صدور اطلاعیه‌ای، اعلام اعتصاب سه روزه کرد. (8) دو روز بعد در اجتماع مسجد اعظم، آیتالله سیدعلی‌اکبر قریشی، اعلامیه معلمان ارومیه را مبنی بر عدم حضور در مدارس تا برپایی حکومت اسلامی، قرائت کرد.

جمعیت متحصن، روز بیست‌ودوم آبان از دادگستری خارج شده و به سمت مسجد اعظم راهپیمایی کردند. یکی از متحصنین، متن تلگراف آیت‌الله شریعتمداری، روحانیان تبریز و ارومیه و نیز قطعنامه متحصنین را که شامل اعلام مبارزه با حکومت اختناق، ادامه اعتصاب تا لغو حکومت نظامی و درخواست مجازات مسببّین وقایع روزهای سوم تا پنجم آبان در ارومیه بود، قرائت کرد.

در اواخر آبان، یکی از بازاریان ارومیه، مبلغ هنگفتی وجه نقد که از سوی اصناف جمع شده بود، برای رفع نیازهای متحصنین دادگستری و پرداخت خسارات ناشی از اعتصاب اصناف، در اختیار آنان قرار داد.

پس از انتصاب سپهبد کریم وَرَهرام در 26 آبان 1357 به عنوان استاندار آذربایجان‌غربی، روحانیان ارومیه از ملاقات با وی خودداری و به عنوان اعتراض، روز 29 آبان را تعطیل عمومی اعلام کردند.

در همین ایّام آیتالله سیدعلی‌اکبر قره‌باغی، در تماسی با آیت‌الله شریعتمداری اظهار داشت: «به روحانیان همه استانها ابلاغ شده که در کمیسیون‌های استانداری شرکت نکنند؛ چرا که در غیر این صورت، مورد اتهام وابستگی به حکومت قرار خواهند گرفت. از این رو، شرکت در این کمیسیون‌ها به صلاح نیست.» آیت‌الله شریعتمداری نیز این کار را صلاح ندانست.(9)

به گزارش ساواک، در همین روزها سیدعلی‌اکبر قریشی وغلامرضا حسنی در سخنرانی خود در مسجد اعظم، صریحاً محمدرضا پهلوی را عامل فجایعی مانند آتش‌سوزی مسجد جامع کرمان و سینما رکس آبادان دانستند.

اوایل آذر، 150 نفر از معلمان ارومیه طی جلسه‌ای در دبیرستان مهر با صدور اطلاعیه‌ای، ضمن بیان خواسته‌های خود، از بازگشایی مدارس در هفتم آذر خبر دادند.

روز پنجم آذر، بازار و اکثر مغازه‌های ارومیه، مانند بسیاری از شهرهای ایران، بسته بود. در این روز، تظاهراتی همراه با درگیری به وقوع پیوست که منجر به دستگیری چهار نفر شد.

دو روز بعد، در روستاهای اطراف ارومیه، ضمن کشف تعدادی سلاح توسط مأموران، دارندگان آنها دستگیر شدند. در این روز، حجت‌الاسلام غلامرضا حسنی، طی سخنانی، به حکومت پهلوی و دولت نظامی ارتشبد غلامرضا ازهاری، حمله کرد.

هفتم آذر، مدارس ارومیه باز شد. دبیران دبیرستان معنوی، عکسهای امام‌خمینی(ره)، دکتر علی شریعتی، میرزا کوچک‌خان و شهدای آن روزهای تهران را جایگزین عکسهای خاندان پهلوی کردند.

صبح یازدهم آذر 1357، مصادف با اول محرم 1399، تظاهراتی از مسجد اعظم ارومیه آغاز شد که به درگیری و تیراندازی مأموران منجر شد. عصر همان روز نیز تظاهراتی همراه با درگیری صورت گرفت که طی آن، یک نفر به نام عبدالحسین رشیدی به شهادت رسید. روز بعد، پیکر این شهید با حضور جمع کثیری از مردم تشییع و در باغ رضوان به خاک سپرده شد. مراسم سوم آن شهید نیز چهاردهم آذر در مسجد اعظم برگزار گردید. در این روز، چند ناشناس، هنگام خروج یکی از مأموران شهربانی از خانه، به وی حمله کردند که این حادثه باعث تضعیف روحیه پرسنل شهربانی حکومت پهلوی شد.

در این ایام، دو روحانی به نامهای سیدحمید ‌عدنانی و حسن جعفرپناه که از طرف جامعه روحانیت ارومیه با امامخمینی(ره) در پاریس ملاقات کرده بودند، به ارومیه بازگشتند.

در تظاهرات روز هجدهم آذر، روحانی انقلابی آیتالله میرزامحمد فوزی و تعدادی دیگر، یکی از مجروحان تظاهرات را به بیمارستان رضا پهلوی، انتقال دادند. در بیمارستان به دستور آیتالله فوزی، افرادی که همراه او بودند، عکسهای شاه را پاره و نام رضا پهلوی را با رنگ از تابلوی بیمارستان محو کردند. در تظاهرات آن روز، کودکی 13 ساله به شهادت رسید و سه نفر نیز مجروح شدند.

روز عاشورا، طی یک راهپیمایی با حضور بیستهزار نفر از مردم، نام شهر از رضائیه به ارومیه و نیز نام چند خیابان تغییر یافت.

در 21 آذر، حجت‌الاسلام محمدعلی صاحب‌الزمانی در مسجد اعظم، درباره ویژگیهای حاکم مستبد، سخنرانی و محمدرضا پهلوی را به فرعون تشبیه کرد. روز بعد نیز آیت‌الله قریشی و حجت‌الاسلام حسنی طی سخنانی در همین مسجد، از حکومت پهلوی به شدت انتقاد کردند.

در همین روزها، ساواک در گزارشی از یازده فعال سیاسی در ارومیه نام برد که چنانچه حکومت پهلوی از اقدامات آنان جلوگیری نکند، اوضاع بیش از پیش متشنج خواهد شد. ساواک در گزارشی دیگر اعلام می‌کرد که کانون خیریه انصار به سرپرستی آیتالله محمد فوزی، آمادگی کمک به بازاریانی را دارد که در نتیجه اعتصاب دچار مشکلات مالی شده‌اند. این مطلب را آیتالله قریشی در یکی از سخنرانی‌های خود گفت.

در تظاهرات روز بیستوسوم آذر، پنج نفر به شهادت رسیده و دوازده تن از مردم مجروح شدند. ساواک تعداد شهدای این روز را شش و برخی مطبوعات هفت تن اعلام کردند. پیکر این شهدا، روز بعد با حضور عده زیادی از مردم، از مسجد سیدجواد به سمت باغ رضوان تشییع شد.(10) فردای آن روز، یکی از مجروحان این حادثه هم به شهادت رسید.

بیستوهفتم آذر تعطیل عمومی اعلام شد. همچنین، مراسمی در مسجد اعظم با حضور کارکنان رادیو و تلویزیون برگزار شد که طی آن، یکی از نمایندگان آنان، اطلاعیهای مبنی بر اعلام حمایت از انقلاب و روحانیت، قرائت کرد. در این روز، کارکنان اداره‌های امور اقتصادی و دارایی، سازمان تعاون روستایی، برنامه بودجه و بازرگانی اعتصاب کردند. روز بعد، سههزار نفر در دبیرستان مهر اجتماع کرده و به سخنرانی نمایندگان گروههای مختلف گوش فرادادند.

سیام آذر، در مراسم هفتم شهدای آن روزهای ارومیه، عده‌ای از مردم، مقابل مسجد اعظم اجتماع کرده، سپس به طرف باغ رضوان و مزار شهدا راهپیمایی کردند. همچنین، نمایشگاه عکسی با عنوان نهضت مردم مسلمان، در مسجد اعظم برپا شد.

سوم دی، عده‌ای از پزشکان ارومیه به همراه دیگر اقشار جامعه، در اعتراض به حمله مأموران حکومت پهلوی به بیمارستان شاهرضای مشهد در 23 آذر 1357، تظاهرات وسیع و آرامی را از بیمارستان شیر و خورشید تا مسجد اعظم برگزار کردند. در پایان مراسم، پزشکان ارومیه با صدور قطعنامه‌ای، حادثه بیمارستان شاهرضای مشهد را محکوم کردند. سه روز بعد، راهپیمایی دیگری با حضور استادان دانشگاه و دیگر اقشار جامعه برگزار گردید. در این روز، خانواده‌های مأموران شهربانی، مقابل شهربانی استان اجتماع و اعلام کردند که قصد کشتن رئیس شهربانی را دارند، زیرا وی باعث کشته و زخمی شدن تعدادی از مأموران شده است. علیرغم کشته و مجروح شدن تعدادی مأمور در درگیریهای آن روزها، ساواک در گزارشهای خود، خبری از کشته شدن آنان به میان نیاورد.

یازدهم دی، در اعتراض به کشتار روز قبل مردم مشهد، عده‌ای از مردم ارومیه در مسجد اعظم گردآمده و پس از سخنرانی آیتالله قریشی، راهپیمایی کردند. چند نفر نیز دو مأمور شهربانی را محاصره کرده و موتورسیکلت آنان را آتش زدند، اما با حضور سایر مأموران و پرتاب گاز اشک‌آور، آن دو مأمور نجات یافتند.

در این ایام، عده‌ای از کارکنان مخابرات ارومیه و سایر اداره‌های دولتی با ارسال نامه و اطلاعیه به مسجد اعظم، با نهضت اسلامی اعلام همبستگی کردند. در پی اعلام عزای عمومی از سوی امامخمینی(ره) و آیات عظام قم در هجدهم دی، بازار و مغازه‌های ارومیه تعطیل و تظاهرات وسیعی با حضور 40 هزار نفر برگزار شد.

به گفته ساواک، چند روز بعد، مبارزان انقلابی با بمب دست‌ساز به خودروی پیکان شهربانی حمله و فرار کردند.

در بیستوهفتم دی، سی‌وپنج هزار نفر برای بازگشایی دانشگاه ارومیه، از مسجد اعظم شروع به راهپیمایی کردند. دو روز بعد نیز راهپیمایی گستردهای زیر بارش برف در ارومیه برگزار گردید. در تظاهرات سی‌ام دی، یک نفر به نام حسین ساربان، به دست مأموران به شهادت رسید.

دوم بهمن 1357، روزی خونین در مبارزات مردم ارومیه با حکومت پهلوی بود. صبح آن روز، گروهی از طرفداران حکومت به راهپیمایی پرداختند. همزمان، جمعیت زیادی در مسجد اعظم گردآمده، سپس تظاهراتی برپا کردند که به درگیری میان طرفداران و مخالفان حکومت انجامید. سرانجام برای سرکوب تظاهرکنندگان، یک گردان از لشکر 64 به همراه چهار عَرّاده تانک به طرف مسجد اعظم و خیابان پهلوی یورش برده، پس از به توپ بستن گنبد مسجد اعظم، با مسلسل شیشه بسیاری از مغازه‌ها، اداره‌ها و خانه‌ها را شکستند. در این واقعه پنج تن شهید و سیزده نفر مجروح شدند.(12) ساواک نیز تلفات نظامیان را دو کشته و چندین مجروح گزارش کرد.

روز بعد یکی از مأموران شهربانی با تیراندازی سرنشینان یک خودرو به طرف شهربانی ارومیه، کشته شد.

در پی فجایع رخ داده از سوی نظامیان حکومت پهلوی، کارکنان اداره‌های دولتی از چهارم تا هشتم دی، تصمیم به اعتصاب گرفتند. همچنین، زندانیان جرائم عمومی ارومیه بندهای زندان را به آتش کشیدند که با تیراندازی گارد زندان، چهار نفر از زندانیان کشته و شش نفر زخمی شدند. زندانیان نیز دو نگهبان را گروگان گرفتند که پس از مذاکرۀ زندانیان با دادستان استان و چند روحانی، نگهبانان آزاد شدند و اوضاع زندان به حال عادی بازگشت.

دهم دی، دههزار نفر در اعتراض به بستن فرودگاهها توسط حکومت پهلوی و ممانعت از ورود امام‌خمینی(ره) به میهن، تظاهرات کردند که تعداد آنان به تدریج به سیهزار نفر رسید. کارکنان اداره‌های دولتی ارومیه نیز در اعتراض به وقایع آن روزهای تهران، از دهم تا سیزدهم بهمن اعتصاب کردند.

پس از انتصاب مهندس مهدی بازرگان به عنوان نخستوزیر دولت موقت در 15 بهمن 1357، هفتهزار نفر از مردم ارومیه، روز هفدهم بهمن در حمایت از وی، به راهپیمایی آرام پرداختند. در این روز، مؤذن مسجد اعظم، توسط فرد ناشناسی به ضرب گلوله شهید شد.

 

پی‌نوشت‌ها:

1ـ روزنامه اطلاعات، شمـ 15618، ص 4

2ـ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج دهم، ص 214

3ـ روزنامه اطلاعات، شمـ 15725، ص 4

4ـ روزنامه آیندگان، شمـ 3237، ص 16

5ـ امام جمعه ارومیه از سال 1358 تا سال 1392 و نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی

6ـ روزنامه رستاخیز، شمـ 1051، ص 18

7ـ روزنامه کیهان، شمـ 10603، ص 18

8ـ روزنامه اطلاعات، شمـ 17518، ص 7

9ـ دولت ازهاری در بخشنامهای پیشنهاد کرده بود که با مشارکت صوری روحانیان در این کمیسیون‌ها از وجود آنان برای خاموش کردن نهضت مردم استفاده شود.

10ـ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج بیستم، ص 350

11ـ روزنامه کیهان، شمـ 10617، ص 7

12ـ روزنامه آیندگان، شمـ 3271، ص 3

 

منابع:

ـ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، دوره 25 جلدی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، 1377ش.

ـ روزنامههای آیندگان، اطلاعات، رستاخیز و کیهان



 
تعداد بازدید: 2072


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: