24 مرداد 1396
به انتخاب: احمد سروشنژاد
پیش از این گفته شد؛ دولت آمریکا همواره سعی بر تعدیل حرکت انقلابی مردم در ایران نموده و به انحاء گوناگون در پی پایگاهی برای این مقصد مهم خود بوده است. لذا میانهروها را که بخشی از اقشار و طبقات مختلف جامعه ایران هستند، مورد توجه خود قرار داد. در ادامه نمونههایی دیگر از دیدگاه آمریکاییان در مورد میانهروها با استناد به مدارک بهجای مانده از سفارت سابق آمریکا در تهران (لانه جاسوسی) میآید.
در بخشی از اسناد میخوانیم که [عباس امیر] انتظام به مأمور سفارت گفته است: «بهترین امید...، ظاهراً نهضت آزادی است و رهبران میانهرو که سعی دارند [آیتالله] خمینی را متقاعد کنند که در موقع ورود زیاد سخت نگیرد. این میتواند یک راهحل باشد».[1]
سفارت آمریکا در تهران در بخشی از گزارش خود وضعیت میانهروها را چنین گزارش میکند: «اعلان [شاپور] بختیار بر اینکه او به پاریس میرود، ملاقاتها و مذاکراتی در تهران و پاریس به راه انداخته است. رهبران مذهبی میانهرو ظاهراً از ترس خشونت میخواهند که او هر چه زودتر در مورد بازگشت [آیتالله] خمینی مذاکره کند. نهضت آزادی ظاهراً بیشتر متوجه یک سازش سیاسی است».[2]
در ملاقات با [محمد] درخشش نیز هدفهای آمریکا به خوبی مشخص میگردد:
«درخشش از افراد نادری است که میتواند نوعی سازماندهی به وجود آورد. او اشاره کرده است که شدیداً علاقهمند است که خط سازشکارانهای راه بیندازد که اجازه میدهد شاه بماند و سلطنت کند نه حکومت، ولی دولت از تمام فعالیتهای او و گروهش برای انتشار مطالب و فعالیتهای سیاسی جلوگیری کرده است... . ... آمادگی وی (درخشش) جهت دنبال کردن خط میانه... مشاور سیاسی و آقای گریفین، مأمور بازرسی قسمت را تحت تأثیر قرار داد».[3]
در ملاقاتی که با [کریم] سنجابی در 14 ژانویه 76 در منزلش انجام شد، نظریه سفارت چنین است: «از کل حرفهای سنجابی این طور برمیآید که عقیده خود و گرایشات غربیاش را در رابطه با حضور آمریکا میخواهد تحمیل کند. اما هیچ نشانهای در دست نیست که سنجابی مایل به همکاری با ما در رابطه با عدم تحریک ارتش است. او امیدوار است که آمریکا از او و جبهه ملی حمایت کند و هیچ خطری آنها را تهدید نکند».[4]
و در ملاقاتی که در 23 ژانویه، دی ماه 57 سنجابی با سفارت گرفته است، گفته است: «او امیدوار است که [آیتالله] خمینی متقاعد شود که کوتاه بیاید... سنجابی میگوید که همین قانون اساسی که هست، برای ایران کافی است. سلطنت در چهارچوب قانون اساسی. سنجابی معتقد است که [آیتالله] خمینی در حمله به سلطنت خیلی تند میرود. سنجابی گفت که در انتخاب هر روشی موافقت [آیتالله] خمینی شرط است. اگر [آیتالله] خمینی موافقت کند.
نظریه: سنجابی احساس تنهایی میکند و به دنبال دوستهایی مثل ایالات متحده میباشد. نام او هنوز جزء مخالفین به شمار میرود. به هر حال او از مغزش و از تجربیاتش میتواند برای بعدها نقش مهمی بازی کند.
سنجابی گفت که وی در رابطه با حزبش، روی جوانان میخواهد کار کند و او احتیاج دارد این کار را انجام دهد».[5]
«ملاقاتهای فوق با کریم سنجابی، به خوبی نشانهگیری آمریکا را ثابت میکند. مذاکره با جبهه ملی و نقشهای او در رابطه با انقلاب و طرز تلقی آنها از انقلاب به خوبی مشخص است و جهت تماس و جذب گروهها و سازمانها را در حین اوجگیری انقلاب یعنی دی ماه 57 نشان میدهد. در حقیقت تمایل به غرب، میانهروی، احترام به قانون اساسی مشروطه سلطنتی، تمایل به ارتباط با آمریکا ملاکهایی است که مأموران سفارت را به ملاقات با آنها کشانده است. همچنین آمریکا در حمایت از میانهروها و لیبرالها در تقویت نیروهای میانه بر میخاست، و هدفش تعدیل جهت انقلابی امام [خمینی] بود و از این جهت در ارتباط با سازمانها و گروههای میانه قرار میگرفته است.
رحیم سفری به درخواست خودش (در 4 ژانویه 1979) با مشاور سیاسی سفارت تماس گرفت: «سفری توضیح داد که او رئیس حزب اتحاد برای آزادی، حزبی که دبیر کل آن نماینده مجلس، احمد بنیاحمد میباشد. او توضیح داد که از نتیجه اشتباه تاکتیکی او در اعلام آمادگی خودش برای شرکت مخالفین در دولت شریف امامی در مجلس، در روز اول میباشد و روز بعد تحت فشار مخالفین مجبور شد موضعش را تغییر دهد. پیروان او که از این عدم تیزبینی او ناراحت شدهاند، به گفته سفری سراغ او آمدند و از او خواستهاند که رهبرشان باشد. سفری، از بعضی رهبران جبهه ملّی است که حالا از اسم مصدق برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند.
سفری، روشن ساخت که او حمایت از دولت بختیار را رد کرده و یک کپی از جزوه انگلیسی که از فارسی ترجمه شده بود به ما داد که برنامهای را پیشنهاد میکند؛ خیلی شبیه به برنامههای دیگر گروههای میانهرو است؛ اولین نکته آن استعفای شاه و تأسیس شورایی از افراد تحصیلکرده و معتمد مردم است. هر دو مجلس باید منحل شوند و امکانات سریع انتخابات آزاد فراهم گردد. پایان حکومت نظامی و... ساواک... سفری گفت: میخواهد با ما در تماس باشد.
نظریه: ما نمونه بالا را به عنوان نمونه دیگری از گروههای میانهرو میدانیم... که امیدوارند فرصتی داشته باشند که آیندهشان را اگر حوادث اجازه دهد به دست آورند. (نقشی در آینده سیاسی ایران ایفا کنند)».[6]
«دکتر عدنان مزارعی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران و کارمند سابق سفارت... به تقاضای خود در 2 ژانویه با مأمور سیاسی Perett ملاقات کرد. مزارعی در این ملاقات خواستار حمایت آمریکا از گروه سیاسی خود (راما) (پیامآور نوع دوستی مردم ایران) شد... گروه مزبور میانهرو، رفرمیست و متمایل به غرب است.
مزارعی گفت که با درخشش تماس گرفته و قرار شده که هر کدام موفقیت کسب کرد به دیگری بپیوندد. او امیدوار است که برای تبادل اطلاعات با ما به طور مرتب تماس داشته باشد و ما موافقت کردیم که دوباره با وی ملاقات کرده و جریان تلاش سیاسی او را مخفی نگه داریم.
نظریهها: مزارعی آدم ماهر و هوشیاری است. بیوگرافی استخدام و خدمت صادقانه او در سفارت در سال 59 - 58 موجود است.
ما هیچ نوع تأیید جدا و مستقلی از قدرت و نفوذ سیاسی او نداریم؛ اما هر گروه میانهرو و متمایل به غرب که به مبارزه علیه ملاها برخیزد، در مورد او به عنوان یک گروه مترقّی با علاقه تمام تبلیغ خواهیم کرد. [ویلیام] سولیوان(Sullivan)».[7]
سعی آمریکا برای نفوذ در ارگانها و سیاست داخلی و خارجی ایران و هدف این دولت در راستای تعدیل انقلاب اسلامی و قرار دادن میانهروها در مقابل حرکت انقلابی امام خمینی(ره) به کرات در اسناد لانه جاسوسی ملاحظه میشود.
«در ملاقات مورخ 7 جولای، با آقای امیرانتظام، معاون نخستوزیر، تمایلات آمریکا را برای عادی کردن روابط با ایران، مجدداً متذکر شدم. من از امیرانتظام به خصوص در مورد اقداماتش برای آسان نمودن حرکت به طرف عادی کردن روابط مفید و دو جانبه در دوره بعد از انقلاب تشکر کردم و متذکر شدم که به نظر ما مصاحبهاش در 21 ژوئن، در این مورد بسیار مفید بوده است».[8]
در واقع آمریکاییان با ایجاد تفاهم با این نوع میانهروها آنها را در خدمت خود و اهدافشان درمیآورند. در گفتوگوی انتظام و استمپل، مهمترین نکتهای که به وسیله امیرانتظام عنوان شده عبارت است از: «عادی کردن روابط ایران و آمریکا باید به آهستگی پیش رود تا سوءظن کسانی را که نظر خوبی نسبت به آمریکا ندارند بر نیانگیزد.»[9]
حتی بعد از مدتی کار به روابط با CIAمیکشد: «CIA، از کاردار آمریکا در استکهلم میخواهد که به انتظام اطلاع دهد که ما حاضریم تبادل اطلاعات بعد از دهم سپتامبر انجام شود. کاردار از انتظام خواهد خواست که با یزدی تماس بگیرد و یزدی با شما، تاریخ دقیق تبادل اطلاعات را تعیین کند. هدف ما از انجام این روش این است که اطمینان حاصل شود که یزدی و انتظام در مواضعشان نسبت به این ملاقاتها هماهنگی کامل دارند».[10]
و حتی کار میانهروها از این هم پیشتر میرود: «کاردار ایران در الجزایر... اطلاع داد که با تهران تماس خواهد گرفت تا امکان تمایل... یکی از اعضای هیئت دولت ایران را برای ملاقات با دکتر [زیبیگنپف] برژینسکی یا مقامات دیگرآمریکایی، که از الجزیره دیدن میکنند سؤال کند... در حقیقت دولت آمریکا زمینه یک هیئت نمایندگی پرقدرت را ریخته که مهره اصلی آن دکتر برژینسکی است.»[11]
ضرورت و نیاز متقابل میانهروها و آمریکا به هم، آنها را جذب یکدیگر میکند، تا جایی که خود میانهروهای ایرانی به دنبال آمریکا میگردند: «[رحمتالله] مقدم مراغهای، عضو مجلس خبرگان در بررسی قانون اساسی است. او طی بحثهای گوناگون که درباره مسائل مختلف در تاریخ سپتامبر داشتهایم، در پاسخ به این سؤال که آمریکا چگونه میتواند روابط خود را با ایران بهبود بخشد، گفت: کاردار آمریکا هر چه زودتر با [آیتالله] خمینی تماس بگیرد... اگر [آیتالله] خمینی ناگهان قبل از ملاقات آمریکا با او فوت کند، حتی میانهروها که با [آیتالله] خمینی کاملاً موافق نیستند، آمریکا را مورد انتقاد قرار خواهند داد و خواهند گفت که عدم ملاقات آمریکا با ایشان، عدم پذیرش انقلاب بوده است».[12]
در حقیقت افرادی مثل مقدم، راه حضور آمریکا در ایران را به آنها نشان میدادهاند.
اسناد فوق تمایل آمریکا را برای برقراری رابطهای فعال با سازشکاران و محافظهکاران و تمایل میانهروها را برای برقراری روابط با آمریکا نشان میدهند. میانهروها از میان تیپهای مختلف سیاسی ایران بودهاند که نتوانستهاند خود را با تحولات انقلاب اسلامی وفق دهند.
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب اول، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 516 ، 30 ژانویه 79 – 4/11/57
[2]. همان، ص 512، 8/11/57 – 28/1/79.
[3]. همان، ص 77، افشاگری شماره 12، 16 نوامبر 78 – 25/8/57.
[4]. همان، صص 77و 78، 14 ژانویه 76.
[5]. همان، ص 78.
[6]. همان، صص 78 و 79، 4 ژانویه 79.
[7]. همان، ص 79.
[8]. همان، ص 534، 8 ژولای 79.
[9]. همان، ص 547، آگوست 79 - 18 مرداد 58.
[10]. همان، ص 551، 19/5/1358.
[11]. همان، ص 565، 8/8/58.
[12]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا، کتاب اول، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، افشاگری شماره 20،ص 54، 17/9/58.
تعداد بازدید: 1951