28 مرداد 1396
به انتخاب: احمد سروشنژاد
مرور نقش، ارتباط و همکاری ویژه عربستان سعودی با امپریالیسم در اسناد باقیمانده از سفارت سابق آمریکا در تهران (لانه جاسوسی) ترسیمکننده تصویری از حرکات حکام جزیرهالعرب به عنوان بازیچه دست ایالات متحده آمریکا است. این اسناد نشاندهنده این است که در ایران، اتیوپی، مصر، یمن، فلسطین، جمهوری صحرا، شاخ آفریقا و... که صحنهای از نبرد مردم مظلوم و مسلمان با امپریالیسم آمریکا بوده است، سعودیها در سنگر آمریکاییها بودهاند.
سعودیها از یکطرف با هیاهوی دخالت ایران (آنهم به اسم کمونیسم)، آمریکاییها را به مداخله و مقابله مستقیم با انقلاب اسلامی ترغیب مینمایند و از طرف دیگر، با مداخله مستقیم خود، به سرکوب مردم مبارز منطقه میپردازند.
«فهد،[1] سپس خاطر نشان ساخت که ایران، بحرین و کویت و سایر کشورهای عربی را در خلیج (فارس) تهدید میکند، در حالیکه حتی یک کلمه هشدار دهنده از جانب [جیمی] کارتر برای دادن اطمینان به کشورهای ضعیفی مانند بحرین ادا نشده است و حتی دوستان آمریکا نیز در این منطقه و در اطراف و اکناف جهان کاری نکردهاند.»[2]
«تاجر سعودی در حضور مقام پلیس...، به مقام کنسولی گفت که عربستان سعودی 500 تن از گاردهای ملّی خود را به بحرین فرستاده است تا به دولت بحرین در برقراری نظم در برابر ناآرامیهای ایجاد شده توسط شیعیان کمک نمایند».[3]
«نه ما و نه سفارت انگلیس، تاکنون هیچ تأییدیهای مبنی بر ارسال گارد ملّی دولت سعودی به بحرین دریافت نکردهایم. در طی تظاهراتی که... روی داد شایعات قوی وجود داشت که حدود 2هزار تَن پلیس سعودی برای کنترل اوضاع به بحرین وارد شدهاند، ولی تاکنون هیچگونه اثری از آنها پیدا نشده است.
مسئله آن نیست که چکمهپوشان سعودی به بحرین رفتهاند یا خیر، بلکه مسئله آن است که از خطر ایران مسئله بیافرینند و خود مداخله کنند.»[4]
15 اکتبر 1979، مصادف با 23 مهر 1358، از سفارت آمریکا در جدّه، به وزارت امور خارجه در واشنگتن، ملاقات عبدالله با جرج بال اینگونه گزارش شده است:
«جناب آقای جرج بال معاون سابق وزارت امور خارجه با شاهزاده عبدالله معاون دوم نخستوزیر و فرمانده گارد ملّی، برای مدتی، حدود 3ساعت در تاریخ 14 اکتبر ملاقات کرد. سفیر و رایزن سیاسی و نظامی نیز در این ملاقات حضور داشتند.
عبدالله از آقای بال به گرمی استقبال کرد و با علاقه مفرطی به حرفهای او گوش میداد در حالی که آقای بال تحوّلات اخیر افکار عمومی آمریکا درباره مسایل مربوط به حل مشکلات خاورمیانه و مسایل استراتژیک را تشریح کرده و تأکید کرد که او به عنوان یک شهروند خصوصی صحبت میکند. آقای بال خاطر نشان ساخت که افکار عمومی آغاز به تشخیص انتخابی منافع ملی ایالات متحده و منافع اسرائیل کرده است. یک عاملیکه همراه آن میباشد، آگاهی فزاینده نسبت به فلسطینیها و وضع فلاکتبار آنها است که تاکنون کمتر درباره آن اطلاعی داشتند. تحول دیگریکه قابل ذکر است، شناسایی فزاینده اشتراک منافع، بین ایالات متحده و عربستان سعودی در امنیت خلیج عربی (منظور همان خلیج فارس است - م) است.
عبدالله سه فقره (شایعه)، مضره را که اخیراً در میان کشورهای خاورمیانه دوست ایالات متحده جریان پیدا کرده است، ذکر کرد:
اول اینکه ابتکارِ ناگهانی انور سادات در سال 1977، برای دیدار از اسرائیل قبلاً به تصویب ایالات متحده آمریکا رسیده است، دوم اینکه ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی به طریقی، به طور سرّی، توافق کردهاند که بگذارند کشورهای عربی بین خود به نزاع بپردازند که این بالمال، به نفع ابرقدرتها خواهد بود، و سوم اینکه ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی به طور سرّی با هم به توافق رسیدهاند که مشترکاً با اسلام ضدّیت کنند. آقای بال به عبدالله اطمینان داد که این شایعات به هیچوجه حقیقت ندارند.
در چندین مرحله عبدالله اصرار ورزید که حکومت ایالات متحده در مقابل تهدید شوروی و قائم مقامهای آن نسبت به امنیت، انرژی بیشتری از خود نشان دهد. او طرفدار آن بود که ایالات متحده یک ترکیبی از «به حرکت درآوردن چماق» و دیپلماسی فعال از خود نشان دهد. عبدالله که (قبلاً در جریان ملاقات با دقت فراوان به بررسی سفیر وست درباره اوضاع نظامی مراکش ناشی از تلگراف 7148 رباط) گوش فرا داده بود با همین لحن از آقای بال خواست تا درباره فراهم کردن پشتیبانی نظامی به ملک حسن، کنگره آمریکا و مقامات دیگر را تحت فشار قرار دهد. عبدالله برای تشدید طرفداری قاطعیت در منطقه خلیج [فارس] مدعی شد که عربستان سعودی نقشههای... ایران را درباره بحرین، با اخطار به تهران... خنثی کرده است».[5]
سیاست توطئهگرانه سعودیها در یمن آنقدر واضح است که نیازی به توضیح ندارد: رهبران عربستان سعودی به طور فزایندهای نگران اوضاع یمن شمالی میباشند. بر طبق یک تحلیل سازمان سیا آنها تحت تأثیر شایعات مبنی بر اینکه رئیسجمهور یمن شمالی صالح، در حال معامله با یمن جنوبی میباشد، تا اوضاعِ بیثبات داخلی خودش را بهبود بخشد، میباشند.
مقامات عربستان سعودی... به آمریکا تأکید جدی نمودند که عربستان سعودی کنترل بیشتری روی سلاحهای فرستاده شده به یمن شمالی داشته باشد و این کنترل بیشتر را میتوان با فرستادن وسایل یدکی و مهمات به عربستان سعودی انجام داد و عربستان این قطعات یدکی و مهمات را برای یمن شمالی انبار خواهد کرد. سعودیها بیان کردند که اگر یک تغییرات نامناسب سیاسی در یمن شمالی به وجود آید، این سلاحها احتمالاً بر علیه آنها استفاده خواهد شد.
سیاست عربستان سعودی در قبال یمن شمالی، یک سیاست بیثبات بوده است. از یکطرف میخواهند که یمن شمالی به اندازه کافی قوی باشد تا بتواند از خودش در مقابل یمن جنوبی دفاع کند و از طرف دیگر نمیخواهند که زیاد قوی باشد که خودشان (سعودیها) را تهدید کند. سعودیها نسبت به میل و علاقه یمن شمالی برای گفتوگو با یمن جنوبی راجع به اتّخاذ دو یمن مظنون میباشند. سفر وزیر امور خارجه یمن شمالی به عدن و بغداد... و ملاقات گزارش شده صالح رئیسجمهور یمن شمالی با تبعیدهایی که تحت کنترل عدن میباشند، احتمالاً باعث افزایش ترس سعودیها شده است.
سلطان، وزیر دفاع عربستان سعودی (مهره و عامل مرکزی و مهم در دفاع از سیاست دولتش در قبال دو یمن)، اگر متقاعد شود که صالح درحقیقت خیلی نزدیک به یمن جنوبی شده است. ممکن است که با ناراضیهای یمن شمالی همکاری کند تا رژیم صالح را ساقط کنند».[6]
پینوشتها:
[1]. فهد بن عبدالعزیز (25 اسفند 1299 ـ 10 مرداد 1384) پنجمین پادشاه آل سعود بود. او با ۲ پادشاه پس از خود و ۳ پادشاه پیش از خود برادر بوده است.
[2]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب چهارم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، سند شماره 51، ص 416، 10 اکتبر 1979، 18 مهر 1358
[3]. همان، ص 342.
[4]. همان، صص 342 و 343.
[5]. همان، سند شماره 52، صص 418 و 419، 15 اکتبر 1979، 23 مهر 1358
[6]. همان، سند شماره 40، صص 404 و 405، 9 اوت 1979، 18/5/58.
تعداد بازدید: 1405