02 آبان 1396
منصور خلج
در اول آبان 1356، سیدمصطفی خمینی، فرزند بزرگ امام خمینی (ره) به طرز مشکوکی در نجف اشرف درگذشت. او در 21 آذر 1309 در قم به دنیا آمد. دوره ابتدایی را که به پایان رساند، به حوزه علمیه زادگاهش رفت و از محضر استادان بنامی علوم دینی را به خوبی آموخت. بهطوری که در 27 سالگی درجه اجتهاد گرفت. از 1341، به نهضتی که با پیشگامی و رهبری پدرش آغاز شده بود، پیوست و در کنار پدر به فعالیتهای سیاسی پرداخت. در آبان 1343 بعد از تبعید امام، او نیز راه پدر را ادامه داد و در ترکیه به ایشان پیوست. تا آخرین روز مهر 1356، به عنوان تنها یار و یاور در ایام دور از وطن، همراه خانواده پدری ماند تا اینکه در نخستین روز از آبان 1356 و در اوج سلامتی جسمی درگذشت.
حاجآقا مصطفی دارای شخصیتی برجسته بود که علاوه بر مراتب علمی، ویژگیهای ارزشمندی داشت. از هوش سیاسی بالایی برخوردار بود و از هیچ چیزی نمیترسید. با سختیها مقابله میکرد و برای نجات مردم و برقراری عدل حاضر به انجام هر کاری بود. مبانی فقهیاش پویا و نسبت به زمان خود دارای آرای روشنی بود. به همین سبب از سوی دستگاه امنیتی و اطلاعاتی حکومت پهلوی زیر ذرهبین قرار داشت. چند ماه قبل از حادثه اول آبان، در عیادت آیتالله جزایری، با دو نفر از مأموران مخفی ساواک دیدار کرد که اعمال او را زیر نظر داشتند. آن دو در این دیدار، از تغییر برنامه سوءقصد به جان امام و تعقیب او سخن گفته، یادآور شدند که بهزعم ساواک محرک اصلی مخالفتهای آیتالله خمینی، پسر ارشد ایشان است، بنابراین در صدد ترور شما هستند، اما از آنجا که در جریان تعقیب شما به این نتیجه رسیدیم که غیر از درس و بحث و عبادت کاری نمیکنید خواستیم مخفیانه شما را در جریان برنامههای ساواک قرار دهیم.
در مواجهه با این اقدام، آقامصطفی اظهار کرد که ساواک با مأموریت دادن به دو مأمور خود، میخواهد مرا بترساند و مانع فعالیتهایم شود. بنابراین توجهی به تهدیدات نشان نداد تا اینکه اول آبان 1356، پس از انتقال به بیمارستان درگذشت.
در قسمتهای سینه و پشت کمر سیدمصطفی لکههای بنفشرنگی دیده شد که مرموز بود. یکی از پزشکان ایرانی که از خارج به عراق دعوت شده بود احتمال داد به ایشان سم داده شده است. به همین سبب درخواست کالبدشکافی کرد، اما امام اجازه چنین کاری ندادند.
امام در جریان شهادت فرزندشان، صبوری از خود نشان دادند و به ذکر جملاتی که حاکی از توکل به خدا بود بسنده کردند. مشهورترین آنها «مصطفی امید آینده اسلام بود» است که آثار تاریخی آن به فاصله چند روز بعد در ایران آشکار شد. خبر شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی را در عراق، آیتالله سیدعلی خامنهای به مردم مشهد رساند که از آیتالله میرزاجوادآقا تهرانی دریافت کرده بود.[1]
نخستین مراسم ختم، در مسجد اعظم قم، از سوی آیتالله سیدمحمدرضا گلپایگانی و با حضور علما و مراجع عظام، طلاب و روحانیون، به همراه اقشار مختلف مردم برگزار شد که شمارشان را بیش از 6 هزار تن یاد کردهاند. در این مراسم شعارهای متعددی در حمایت از امام خمینی سر داده شد و اعلامیههایی نیز در محوطه مسجد توزیع گردید. همچنین تلگرامهای تسلیت برای امام خمینی ارسال شد. پس از آن آیتالله سیدمحمد وحیدی و آیتالله حاجسیدابوالفضل خوانساری، جداگانه مراسم ختمی را به یاد آیتالله سیدمصطفی خمینی برپا کردند.[2] اما آنچه تداوم یافت و آثار فزایندهای بر روند مبارزات ضد پهلوی نهاد، مراسم یادبودی است که تا چهلمین روز درگذشت آقامصطفی، به صورت گسترده در شهرهای قم، تهران، مشهد، یزد، قزوین، اهواز، شیراز، خرمآباد، تبریز، خمین، اصفهان، لاهیجان و کرمانشاه برگزار گردید. در پایان مراسم عظیمی که در قم برپا گردید، قطعنامهای در 13 ماده قرائت شد که یکی از مهمترین مفاد آن درخواست بازگشت امام خمینی به کشور بود.
اولین مجلس ختم آقامصطفی در تهران، بعدازظهر 8 آبان 1356 از سوی جامعه روحانیت و علما، در مسجد جامع بازار برگزار شد. همزمان با آن، سه آگهی تسلیت هم در روزنامهها به چاپ رسید که جملگی در به حرکت درآمدن اهالی تهران نقش عمدهای داشت. بهگونهای که دستور داده شد از چاپ آگهیها جلوگیری شود. بعد از مسجد جامع، مراسم دیگری در مسجد ارک برپا شد. آگهی برگزاری این مجلس، با امضای 470 نفر که روزنامهها از انتشار آن خودداری نمودند، پنهانی در دانشگاهها، مساجد و مدارس نصب شد. حدود 8 هزار نفر از بازرگانان، بازاریان، استادان، دانشگاهیان و جامعه مهندسین در مراسم یادبود مسجد ارک حضور داشتند. سخنران این مراسم حجتالاسلام حسن روحانی بود که برخلاف ممنوعالمنبر بودنش، بالای منبر رفت. او وضعیت مبارزه ضد سلطنت پهلوی را تشریح کرد و به دستهبندی نیروهای انقلابی پرداخت. در ضمن سخنرانی، از آیتالله خمینی با عنوان «امام» یاد کرد که مردم ایران با اقبال عمومی از آن استقبال کردند.[3]
[1]. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب پنجم (شهید حجتالاسلام سیدعبدالکریم هاشمینژاد)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1377ش، ص 703
[2]. توانانیا، مقداد و حسین آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قم 1340 تا 1357، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387ش، صص 134 و 135
[3]. حیدری، سلیمان، تاریخ شفاهی مسجد ارک، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385ش، صص 92 تا 97
تعداد بازدید: 1392