21 آبان 1396
احمد ساجدی
«جهاد سازندگی»، از جمله نهادهای مردمی جوشیده از انقلاب اسلامی ایران است. این نهاد به خاطرِ فلسفه تشکیل و عملکرد آن، در میان سایر نهادها و ارگانهایی که برای قوّت و تداوم انقلاب اسلامی شکل گرفتند از اعتبار و جایگاه والایی برخوردار است.
نهاد «جهاد سازندگی»، تنها به فاصله 4 ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرمان امام خمینی(ره) شکل گرفت و تشکیل آن به خاطر فقر فزایندهای بود که در سیستم کشاورزی و نظام روستایی کشور در عصر پهلوی شکل گرفته و تداوم یافته بود.
زمینههای پیدایش جهاد سازندگی
با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357، ضرورت تشکیل و پیریزی نهادی مستقل برای زدودن آثار فقر از چهره روستاها و مناطق محروم کشور به صورت یک خواست عمومی مطرح شد. این ضرورت از آنجا ناشی میشد که تشکیلات اداری و دوایر دولتی که در حکومت گذشته بنا شده بودند براساس توسعه نظام شهری پایهریزی گردیده بودند و اصولاً در الگوی توسعه اقتصادی حکومت شاه، تشکیلات و سازمانی برای رفع نیازهای روستاییان، بهویژه تولیدکنندگان فرآوردههای زراعی و دامی پیشبینی نشده بود.
روستاییان ایران که بخش عظیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند تا پیش از انقلاب اسلامی هدف آزارهای اجتماعی و اقتصادی فراوانی بودند. ستم «خان»ها و «کدخدا»ها و «آژان»ها و سایر مأموران دولتی و رشوهها و باجهای کلانی که به انواع حیلهها از روستاییان میگرفتند، همراه با سلب امنیت جانی و مالی روستاییان، خاطرههای دردناکی در اذهان تداعی میکند.
در نظام اقتصادی حکومت پهلوی که رویکرد آن به فرهنگ شهرنشینی و رواج صنعت مونتاژ بود، نظام سنتی مبتنی بر کشاورزی در روستاها، جایگاهی نداشت و رو به اضمحلال بود. این وضعیت نه تنها موجب بیکاری و مهاجرت روستاییان به شهرها و رشد قارچگونه مشاغل کاذب شد، بلکه لطمه بزرگی به کشاورزی و بافت زندگی اجتماعی روستاها وارد ساخت. بالاترین ستم بر روستاییان، طرح «اصلاحات ارضی» بود.
اصلاحات ارضی نسخهای بیگانه بود که مقامات آمریکایی و اسرائیلی آن را برای ایران پیچیده بودند و هیچ منفعت اقتصادی برای روستاییان در پی نداشت. این طرح در اصل به منظور جلوگیری از نفوذ کمونیسم و کاهش قدرت مالکان بود که به دلیل اینکه طراحی و اجرای آن کاملاً از سوی بیگانگان ناآشنا با شرایط ایران دیکته شده بود منجر به نابودی کشاورزی ایران و وابستگی کشور به مواد غذایی وارداتی شد. اریک هوگلند کارشناس انگلیسی که به ایران آمد تا نتایج اصلاحات ارضی را ارزیابی کند، نتایج تحقیقات را اینگونه بیان میکند: «موفقیت عملی از لحاظ منافع مثبت برای دهقانان، صفر بود و در 1971 (1350)، اکثر روستاییان ایران از نظر موقعیت اقتصادی بهتر از سالهای قبل از اجرای برنامه نبودند.»(1)
گزارشگران سازمان ملل و پژوهندگان غربی که درباره اصلاحات ارضی تحقیق میکردند، نتیجه برنامه اصلاحات را اینگونه گزارش میدهند: «فقیرتر شدن میلیونها روستایی، سیر صعودی بیکاری، کار با مزد کم در دهه 1960 و آبیاری ناکافی. رشد فرآوردهای کشاورزی در سال تنها دو درصد بود، حال آنکه سالانه سه درصد بر تعداد جمعیت و شش درصد بر خرج زندگی افزوده میشد. در سال 1968 (1347)، برای نخستینبار دولت شروع به واردات گندم برای تغذیه مردم کرد.»(2)
بسیاری از دهقانان که تا قبل از طرح اصلاحات ارضی بر روی زمینهای اربابان خود کار میکردند، با اجرای این طرح ناچار شدند زمینهای خود را که بهرهوری نداشت رها کنند و به شهرها هجوم آورند. این پدیده باعث شد 30 درصد از شاغلین بخش کشاورزی در طی سالهای 1342 تا 1354، کم شود و سهم کشاورزی در تولید ناخالص ملی، طی سالهای 1320 تا 1356، از 50 درصد به 9 درصد کاهش یابد. بعد از کاهش شدید تولیدات کشاورزی، حکومت پهلوی برای تأمین مایحتاج مردم حجم واردات را افزایش داد و ایران را که تا سالهای اول دهه 40ش از نظر مواد غذایی خودکفا بود به یکی از واردکنندگان مواد غذایی تبدیل کرد. طبق آمارها در حالی که واردات فرآوردههای کشاورزی در سال 1342، حدود 100 میلیون دلار بود، در سال 1356، این میزان به 2.6 میلیارد دلار رسید که حدود 2 میلیارد دلار آن از آمریکا وارد میشد. در حالی که ایران سالانه 7 میلیون تن گندم و جو تولید میکرد، سطح تولید بعد از اصلاحات ارضی به 4 میلیون تن تقلیل یافت.(3)
بدین ترتیب طرح موسوم به «اصلاحات ارضی»، دست روستاییان را از آب و زمینشان برید و مجبورشان کرد به منظور کسب درآمد، روانه شهرها شوند. رها کردن زندگی روستایی و بیگانگی با فرهنگ شهری، زندگی آرام و سنتی روستاییان را به تباهی سوق داده بود. منافع حکومت پهلوی ایجاب میکرد با جمعآوری نیروی کار ارزان از روستاها، کارخانجات صنعتی مونتاژ را که درواقع حلقههایی از زنجیره وابستگی بودند، گسترش داده و با ایجاد روحیه مصرفگرایی در بین مردم، ایران را به یکی از بازارهای مهم فرآوردههای مصرفی غرب تبدیل کند.
کمتوجهی به روستاها و تولیدکنندگان کشاورزی در ابعاد مختلف و دور بودن روستاییان از امکانات گوناگون رفاهی همچون آب آشامیدنی سالم، برق، راه و خدمات بهداشتی، انگیزه سکونت و تولید در روستاها را از بین برده بود به طوری که براساس آمارهای موجود از سالهای 1350 به بعد همزمان با افزایش یکباره قیمت جهانی نفت، بخش عظیمی از نیروهای فعال روستایی جذب کارخانجات شهری شدند و فقر اجتماعی و اقتصادی و نبود ابتداییترین امکانات مورد نیاز، روند فرار از روستاها را شدت بخشید؛ در حالیکه روستا به عنوان یک مرکز تولیدی میبایست در برنامهریزیهای توسعه اقتصادی از جایگاه ویژهای برخوردار باشد.
با پیروزی انقلاب اسلامی، ضرورت بازسازی روستاها و احیای کشاورزی به عنوان نخستین گام در دستیابی به آرمان و اهداف انقلاب اسلامی مطرح و منجر به تأسیس نهادی مستقل و مردمی تحت عنوان «جهاد سازندگی» شد.
گام اولیه برای تأسیس جهاد سازندگی
اندیشه تأسیس جهاد سازندگی، نخستینبار با عنوان «طرح اعزام گروههای ۱۰ نفره دانشجویی به مناطق محروم» و با پیشنهاد یکی از اعضای هیئت علمی دانشکده فنی دانشگاه تهران، مطرح شد. ایده ابتدایی تشکیل نهادی دانشجویی برای اداره مناطق بحرانی محروم و دورافتاده از جمله کردستان، سیستان و بلوچستان، گنبد و ترکمن صحرا، مسجدسلیمان و خوزستان و چهارمحال و بختیاری و هدایت امور سیاسی و فرهنگی و فعالیتهای انقلابی و مردمی این مناطق با استفاده از امکانات ارتش در جلسه جمعی از دانشجویان و استادان دانشگاههای پلیتکنیک (امیر کبیر)، صنعتی شریف، تهران، شهید بهشتی و علم و صنعت ایران در حضور نخستوزیر وقت، مهدی بازرگان، مطرح شد. اولین نماینده این گروه دانشجویی آقای محمدتقی امانپور انتخاب شد که رابط این گروه دانشجویی با نخستوزیری بود.
پس از اعزام این گروهها، لزوم ایجاد نهضت جهاد سازندگی با مشارکت دانشجویان در کشور احساس شد. این طرح در اردیبهشت 1358 در دانشگاههای ایران مورد نظرخواهی قرار گرفت که با موافقت دانشجویان روبهرو شد.
در مرحله بعد، طرح تأسیس نهادی با عنوان «جهاد برای سازندگی کشور» در جلسه مشترک هیئت دولت و استانداران کل کشور مورد پیگیری قرار گرفت. در این جلسه که صبح روز پنجشنبه 27 اردیبهشت 1358 ترتیب یافت هدف از ایجاد این نهاد چنین بیان شد:
۱- ایجاد ارتباط بین مستضعفین و گروههای متفکر و پیشرو در حرکت به سوی جامعهای توحیدی؛
2 – کمک به توسعه اقتصاد روستایی از طریق ایجاد شرایط بهتر جهت افزایش تولید و کار بیشتر و بهبود شرایط محیط زیست در روستاها؛
3 – کمک به امر سوادآموزی و توسعه دانش و قابلیتهای حرفهای و فنی روستاییان جهت بهبودی زندگی خویش؛
4 – نشر فرهنگ اصیل اسلامی و روح انقلاب اسلامی در متن روستاها؛
5 - ایجاد سازمانی متشکل از کلیه نیروهای مذهبی- سیاسی و اجرایی موجود در کشور با همکاری و پشتیبانی دولت موقت جمهوری اسلامی در سراسر کشور.
در این جلسه همچنین علاوه بر اهداف یاد شده، ساختار این نهاد نیز مورد بحث قرار گرفت که براساس آن گروههای داوطلب در مناطق مختلف کشور به صورت تیمهای اجرایی کوچک در یک روستا و یا میان چندین روستا عملیات خود را به انجام میرسانند. همچنین قید شد، به منظور کمک به این گروهها و تأمین لوازم و تجهیزات و اجرای اموری که خود آنها به واسطه محدودیت مقررات، تخصصها و دوری فواصل قادر به انجام آن نیستند و همچنین هماهنگی کلی در اجرای فعالیت گروههای داوطلب در هر منطقه، یک شورای مشترک از داوطلبین که ممکن است از یک شهرستان یا مجموعه چندین شهرستان باشد، تشکیل گردد.(4)
تأکید بر استقلال و خودکفایی نهاد یاد شده، تلاش برای تشویق اقشار مختلف جامعه برای پیوستن به این نهاد و اولویت داشتن داوطلبان، محوری بودن نقش شوراهای محلی در پیگیری برنامههای نهاد، سرعت عمل در انجام کارها، پرهیز از ضوابط بوروکراتیک، اولویت داشتن خودیاریهای مردمی در تأمین هزینهها و... از مصوبات جلسه مشترک دولت و استانداران کشور بود.(5)
موضوع پیشنهادی این جلسه، تحت بررسی دقیق شورای انقلاب، رهبری نظام و همچنین کارشناسان قرار گرفت و سپس توسط آیتالله دکتر بهشتی به اطلاع حضرت امام (ره) رسید.(6)
بدین ترتیب امام خمینی 4 ماه پس از سقوط شاه با درک اهمیت روستاها در تأمین استقلال سیاسی و اقتصادی، با صدور فرمانی خواستار آن شدند که ارگانی برای رسیدگی و رفع محرومیت روستاییان تشکیل شود و از مسئولین خواستند تا با اختصاص امکانات موجود کشور و بهرهگیری از نیروهای داوطلب مردمی، سازندگی روستاها را در اولویت قرار دهند.
فرمان امام برای تأسیس جهاد سازندگی
پیام امام خمینی که در حقیقت پاسخی به نیاز اساسی روستاهای کشور برای بازسازی بود، در 26 خرداد 1358 به این شرح منتشر شد:
بسمالله الرحمنالرحیم
ما در مشکلات باید متوسل بشویم به ملت. ملتی که ـ بحمدالله ـ مهیا برای کمک و فداکاری بوده و هستند. با فداکاری ملت ـ بحمدالله ـ مراحلی را که بسیار اهمیت داشت پشت سر گذاشتیم، موانع مرتفع شد، خائنین رفتند، و اگر تتمهای هم باشد، با همت ملت خواهند رفت. لکن این دیوار شیطانی بزرگ که شکست، پشت آن دیوار خرابیهای زیاد هست؛ و ما باید به همت ملت آن خرابیها را ترمیم کنیم. ناچاریم که به ملت متوجه بشویم برای سازندگی؛ برای اینکه ترمیم کنیم این خرابیها که در طول مدت حکومت جائر پهلوی در مملکت ما حاصل شده است. و ـ بحمدالله ـ ملت ما راجع به سازندگی، این مهیا بودن خودشان را اعلام کردهاند. دانشجوهای عزیز، متخصصین، مهندسین و بازاری، کشاورز، همه قشرهای ملت، داوطلب برای این است که ایرانی که به طور مخروبه به دست ما آمده است بسازند. از این جهت، باید ما بگوییم: یک جهاد سازندگی موسوم کنیم، این جهاد را به «جهاد سازندگی» که همه قشرهای ملت، زن و مرد، پیر و جوان، دانشگاهی و دانشجو، مهندسین و متخصصین، شهری و دهاتی، همه با هم باید تشریک مساعی کنند و این ایران را که خراب شده است بسازند و البته آن جاهایی که بیشتر خرابی هست؛ مثل آنجاهایی که روستاها، جاهایی که مساکن عشایر هست، دهات دور افتاده که تقریباً هر کدام از گروهها میآیند، شکایت از وضعشان دارند، میگویند برق نداریم، خانه نداریم، آب نداریم، آسفالت نداریم، بهداری نداریم؛ و همه هم صحیح میگویند. بنا، بر این بوده است که اینطور ایران را خراب کنند. و الآن که ـ بحمدالله ـ آن سد شکسته شد، برای مرحله ثانی، که مرحله سازندگی است، ما دستمان را پیش ملت دراز میکنیم، و از ملت میخواهیم که همه در این نهضت شرکت کنند و همه دست برادری به هم بدهند و این سازندگی و جهاد سازندگی را شروع کنند. و البته مأمورین دولت در هر جا ـ آنها هم ـ مردم با آنها تشریک مساعی کنند. در تحت نظر اشخاص کارشناس، مأمورین دولت کارها را انجام بدهند. و روحانیونی که در همه جا در بلاد ـ بحمدالله ـ هستند، در این امر آنها هم تشریک مساعی کنند، نظارت کنند.
و من به همه ملت، به همه اشخاص که در این روستاها و دهات به سر میبرند، پس از اینکه به همهشان دعا میکنم و عرض ارادت، یک سفارش دارم. و آن اینکه توجه کنند کسانی که برای ساختن و برای سازندگی و برای جهاد سازندگی در دهات میآیند، در روستاها میآیند، توجه کنند که مبادا خدای نخواسته در بین آنها یک اشخاصی نباشد که برخلاف رویّه ملت، برخلاف اسلام، مسائلی داشته باشند. اگر یک همچو اشخاص دیدند، فوراً آنها را از دِه کنار بگذارند، و نگذارند در بین جوانهای ما، در بین روستاییان ما، تبلیغات سوئی بکنند.
انشاءالله خداوند به همه ملت و به همه کسانیکه در این راه تشریک مساعی میکنند و این وظیفۀ اخلاقی ـ شرعی را ادا میکنند، به همه توفیق عنایت کند. همه موفق باشند که در این جهاد شرکت کنند و آن خرابهها را بسازند، و برادران خودشان را کمک کنند؛ که شاید هیچ عبادتی بالاتر از این عبادت نباشد. بلکه من میخواهم از اشخاص که برای زیارتها، برای مکه معظمه، برای مدینه منوره میخواهند بروند لکن به طور استحباب میخواهند بروند، من میخواهم از آنها هم تقاضا کنم که شما برای ثواب میخواهید بروید مکه مشرف بشوید، میخواهید بروید مدینه منوره، عتبات عالیات مشرف بشوید؛ امروز ثوابی بالاتر از اینکه به برادرهای خودتان کمک کنید [نیست] و این سازندگی را همه با هم شروع کنید که ایران خودتان درست ساخته بشود، و برادرهای خودتان نجات پیدا بکنند. خداوند به همه شما اجر عنایت میکند، و همان ثوابی را که شما از زیارتها میخواهید، خداوند به شما در این جهاد خواهد داد. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.(7)
در پیام امام خمینی راجع به ضرورت مشارکت عموم در سازندگی پس از انقلاب، چند نکته وجود دارد که بیانگر اهمیت جهاد سازندگی در سالهای اول انقلاب است. نخست آنکه، امام از تلاش برای سازندگی کشور به عنوان «جهاد» نام بردهاند و نام این تلاش را «جهاد سازندگی» گذاردهاند. دیگر آنکه، مشارکت مردم در جهاد سازندگی را «نهضت» لقب دادند. سوم آنکه، دولت و روحانیون را فرمان دادند تا در خدمت این نهضت باشند. چهارم آنکه، اجر و منزلت شرکت در این نهضت را از حج استحبابی بالاتر دانستند. پنجم آنکه، پیشبینی کارشکنی و خرابکاری عناصر ضدّ انقلاب در مسیر اقدامات جهاد سازندگی را میکردند و هشدار لازم را هم در این پیام دادند.
یک روز پس از صدور پیام امام خمینی، 27 خرداد 1358، جهاد سازندگی با دو هدف اصلی تشکیل شد؛ نخست رفع محرومیت از روستاها و تأمین درآمد کافی و ایجاد اشتغال و تأمین درآمد در این مناطق، و دیگر، تلاش برای احیاء کشاورزی در کشور که در دوره پهلوی دوم تقریباً از بین رفته بود.
ابلاغ پیام امام به روستاییان و فراهم آوردن زمینههای حضور و مشارکت گسترده روستاییان در صحنه انقلاب و اولویت دادن به روستاها به عنوان پایگاههای اساسی تولید و عدم وابستگی و ارائه خدمات زیربنایی و ایجاد شغل مولد در روستا، فلسفه وجودی نهادی است که با نام «جهاد سازندگی» شکل گرفت و فعالیت خود را در اقصی نقاط محروم و روستایی آغاز کرد.
اساسنامه جهاد سازندگی
در اساسنامه جهاد که در سه ماده: هدف؛ روش و وظایف تنظیم شده و به تصویب هیئت وزیران رسیده بود، هدف از تشکیل جهاد سازندگی، «بسیج امکانات و استعدادهای مردم و دولت برای همکاری در تهیه و اجرای سریع طرحهای سازندگی»، روش کار «مشارکت افراد و گروهها و سازمانهای داوطلب با به کارگیری مقررات ساده»، و وظایف آن «تهیه و تصویب طرحهای لازم برای پیشبرد کارها و همکاری با ادارات دولتی در اجرای طرحها»، عنوان شده بود.(8) در این اساسنامه آمده است: جهاد سازندگی با اعتقاد به رشد و تعالی انسان به عنوان هدف نهایی توسعه، مشارکت جدی مردم در مراحل مختلف را برای کارایی هرچه بیشتر برنامهها و بروز استعدادها و خلاقیتها ضروری میداند... جهاد، با هدف رشد و شکوفایی استعدادها و شخصیت انسانی روستاییان، ارتقاء سطح فرهنگ، مهارت و آگاهی آنان برای استفاده بهینه از امکانات، سازماندهی و حمایت از روستاییان و تولیدکنندگان به منظور افزایش توان آنان در امر توسعه روستایی، تغییر بینش روستاییان و عشایر نسبت به پذیرش شیوههای نو در تولید، جهت بهبود وضع تولید و اقتصاد روستایی و ایجاد شرایط مناسب برای جلب مشارکت آنان و کسب نقش مؤثر در توسعه را مدنظر دارد... در این راستا برای تحقق اهداف مزبور، سیاستهای ذیل دنبال میشود: ایجاد و گسترش سازمانها و تشکلهای روستایی به منظور انسجام و مشارکت روستاییان در مدیریت روستاها، بسیج و بهکارگیری امکانات و نیروهای مردمی در برنامههای عمران و توسعه روستایی، گسترش الگوهای کار جمعی و تعاونی در امر تولید، توزیع و خدمات مربوط به تولید، ارائه و ترویج دیدگاهها، تجارب، روشها و شیوههای مناسب در زمینه توسعه روستایی و نقش و جایگاه روستا در توسعه ملی در سطح جامعه.
در اساسنامه جهاد سازندگی همچنین درباره مدیریت جهاد سازندگی آمده است: اعضای شورای عالی جهاد سازندگی عبارتند از: نخستوزیر یا نماینده دولت، نماینده امام، نماینده شورای انقلاب، شش تن از وزیران به انتخاب نخستوزیر، چهار نماینده منتخب شورای هماهنگی هر استان و دو تن از علما که به پیشنهاد نخست وزیر و تصویب شورای انقلاب انتخاب میشوند. البته پس از استعفای دولت موقت، جهاد سازندگی به عنوان نهادی انقلابی زیر نظر شورای انقلاب درآمد. مدتی آیتالله بهشتی متصدی این نهاد شد؛ پس از وی نیز مدیریت جهاد به شورایی از روحانیان منتخب واگذار شد که هر یک تصدی یکی از حوزههای جهاد شامل: نمایندگی امام، روابط عمومی، امور استانها، واحد هماهنگی کمیتهها و... را برعهده گرفت.(9)
مصاحبه با یکی از مؤسسین اولیه جهاد سازندگی
آقای محمدتقی امانپور از مؤسسین اولیه جهاد سازندگی، در مصاحبهای شرایط تأسیس نهاد «جهاد سازندگی» را توضیح داده است که خلاصهای از آن چنین است: روستاهای ما در دهههای 1340 و 1350، به مراکزی برای فرستادن مهاجر به شهرهای بزرگ تبدیل شده بودند. روستاییان به دلیل نوع تصمیمات حکومت گذشته تبدیل به حاشیهنشینان شهرها شده بودند. من به اتفاق چند نفر دیگر از دانشجویان دانشگاه پلیتکنیک، کار را با سفر به چند روستا در قالب «اردوهای عمرانی ملی»، که پوششی بر فعالیتهای انحرافی حکومت بود، آغاز کردیم. ابتدا در سال 1355، در اطراف مشهد، نیاز روستاهای وکیلآباد و بندگلستان را شناسایی کردیم و کارهای عمرانی را از همین جاها شروع کردیم. کارهای ما باعث شد اردوی ما از یک مجموعه خوشگذران که ویژگی همه اردوهای آن زمان بود به یک تشکل فعال و مفید و انقلابی تبدیل شود. این طبعاً به مذاق حکومت خوش نمیآمد و ولیان استاندار خراسان ما را سردسته خرابکارها نامیده بود.
کارها را در چنین فضایی با سختیها و محدودیتهایش انجام دادیم تا انقلاب شد. پس از پیروزی انقلاب و در همان هفته آخر بهمن 1357، به اتفاق 15 یا 16 نفر دیگر از دانشجویان خدمت امام رسیدیم. امام از ما خواستند در ادامه فعالیتهای سازندگی، با دولت آقای بازرگان همکاری کنیم. اولین کاری که در قالب جدید انجام دادیم فرستادن دانشجویانی از دانشگاههای صنعتی شریف، پلیتکنیک، ملی(شهید بهشتی) و تهران به صورت دستههای متشکل به مناطق بحرانی مانند کردستان، سیستان و بلوچستان، گنبد و... بود تا با انجام کارهای فرهنگی، مانع فعالیتهای ضدّ انقلاب شوند. این مناطق در ماههای بعد شاهد درگیری ضدّ انقلاب با مردم بود و من که به عنوان نماینده نخستوزیری در اداره دوم ارتش مستقر بودم، گزارشهای دریافتی از این مناطق را مرتب به اطلاع شورای انقلاب میرساندم.
با این حال، ما احساس میکردیم حجم اقدامات ضدّ انقلاب فراتر از توان کارهای فرهنگی ما در روستاهاست؛ از اینرو تصمیم گرفتیم کلاسهای دانشگاهها را در تابستان تعطیل کنیم و دانشجویان و اساتید را بفرستیم به روستاها تا در این مدت «کار جهادی» کنند. جهاد نه به معنای جنگ، بلکه به معنای سازندگی آن. بر این مبنا طرحی در اردیبهشت 1358 تهیه کردیم و آن را از طریق شهید بهشتی در اختیار امام قرار دادیم و امام از آن استقبال کردند. این طرح مبنای فرمان امام برای تأسیس «جهاد سازندگی» شد. پس از فرمان امام ما اساسنامهای را تهیه کردیم و سپس افرادی را فرستادیم به سراسر کشور. خود من هم که به نحوی مسئولیت هماهنگی این اعزامها و فعالیتها را بر عهده داشتم روز دهم خرداد 1358، به خوزستان رفتم.
متعاقب فرمان حضرت امام، شوراهای مرکزی جهاد در تهران و در سایر استانها شکل گرفت و در درون شوراها هم تقسیمات کاری شد و شرح وظایف مشخصتر گردید. در آن زمان مشکل ما این بود که همه گروهها و احزاب آمده بودند و ادعای همکاری با ما را داشتند و به این شکل کارها، غیرممکن بود. بعضی گروهها مثل مجاهدین خلق، اصلاً هدفهای دیگری در سر داشتند. این بود که ما انجمنهای اسلامی دانشگاهها را متولیان اصلی کار قرار دادیم. آنها سالمترین قشر فعال در انجام کارهای ما بودند. این در حالی بود که در اکثر استانها و بویژه در روستاها شاهد فعالیتهای خودجوش مردمی نیز در جهت سازندگی بودهایم. ما همواره اصرار داشتیم کارها دولتی نباشد، بلکه خودجوش و مردمی باشد؛ چون فعالیتهای دولتی گرفتار بوروکراسی میشود و نتیجه مطلوب به بار نمیآورد. نکته دیگر اینکه با وجود آنکه کارمند نخستوزیری بودم و با دولت و دوستان خوب آنجا مثل شهید چمران ارتباط خوبی داشتم، ترجیح میدادم پشتوانه فعالیت جهاد، امام باشد نه دولت موقت.
در آن زمان پذیرش چنین نهادی از نظر دولت موقت سخت بود. تصور دولت این بود که کار جهاد سازندگی دخالت در امور وزارتخانههای مربوطه است، ولی ما کارهایی را در روستاها انجام میدادیم که دولت آنها را انجام نمیداد.
در مقابل این دیدگاه، روحیه امام بود که اعتقاد داشتند کار باید به صورت نهضتی باشد و جهاد، باید نهادی از جنس انقلاب باشد. امام به جهاد به عنوان یک نهاد انقلابی که قابلیت دفاع از انقلاب در مقابل سایر دستگاهها را دارد و پاسخگوی مطالبات محرومین و مستضعفین روستاهاست، نگاه میکردند و به همین دلیل همیشه معتقد بودند که جهاد به عنوان یک نیروی تکیهگاه، باید مورد حمایت قرار گیرد.(10)
جهاد سازندگی در خدمت روستاها
جهاد سازندگی بهزودی موفق گردید از یکسو خیل عظیم نیروهای دلسوز و جوان و نیز متخصصین متعهد را در رشتههای گوناگون برای احیا و نوسازی روستاها به سوی خود جلب نماید و از سوی دیگر امکانات لازم برای انجام مأموریتهای محوله، کسب و فعالیت خود را که بیشتر چهره عمرانی داشت، آغاز نماید. بزودی این نیرو از نظر اعتقاد و قابلیت دینی که ترکیب شده از افرادی دلسوز و فعال در عرصه انقلاب بود، به عنوان یک نهاد انقلابی قوی، موجد تحولات اساسی در روستاها گردید. فعالیت جهاد سازندگی گستردگی لازم را در روستاها و مناطق دور افتاده پیدا کرد و توانست منشأ خدمات عظیمی در عرصه اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی گردد. یکی از بخشهای جهاد سازندگی «کمیته فرهنگی جهاد» نام داشت. این کمیته که از ارکان اصلی جهاد محسوب میشد، تعلیم و تربیت روستاییان را مد نظر قرار داد. بیشتر فعالیتهای این کمیته سوادآموزی، آموزش مبانی عقیدتی، تشکیل کتابخانههای روستایی، تشکیل شوراهای اسلامی محلی، برگزاری مراسم مذهبی، حل اختلافات روستاییان، تهیه و توزیع نشریه جهاد روستا، تهیه و توزیع انواع فیلم، نوار، پوستر و سایر نرمافزارهای آموزشی بود.(11)
با شروع فعالیتهای جهاد سازندگی جوانان ایرانی برای کمک به نیازمندان روستایی و شهرهای محروم و دورافتاده، دست به کار شدند و در قالب گروههای کوچک و بزرگ، راهی این مناطق گشتند. آنان عمدتاً از دانشجویان و تحصیلکردگانی بودند که سالها رنج و مشقت دوران پهلوی را از سر گذرانده، اکنون قصد داشتند طعم شیرین پیروزی انقلاب را در کام هموطنان محروم خویش گوارا سازند. از اینرو به کمک روستاییان و ساکنان نقاط دور دست شتافتند و در برآوردن نیازهای اولیه آنان کوشیدند. این فعالیتها در ابتدای سال ۱۳۵۸ش، در سطح کشور گسترش یافت. بهزودی مناطق محروم کشور و نیازهای آن نقاط شناسایی شد و گروههای داوطلب بر حسب ضرورتهای هر منطقه، راهی روستاها و شهرهای دورافتاده شدند. در این میان، حضور دانشآموزان و دانشجویان، چشمگیرتر بود، روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته، با تعطیلی مدارس و دانشگاهها، فرصت مناسبی بود تا جوانان بتوانند به نزدیکترین نقطه برای سازندگی مراجعه کنند. گروهی به مزارع کشاورزی روی میآوردند و عدهای نیز به سراغ دامداریها میرفتند. باغها و تاکستانها و شالیزارها نیز پذیرای جمع دیگری از جوانان بود. راهسازی، آبرسانی، انتقال خطوط نیروی برق، بهداشت و درمان و مبارزه با بیماریهای واگیردار، مدرسهسازی، ساخت حمامهای روستایی و... در نقاطی آغاز شد که تا آن زمان از چنین نعمتهایی بیبهره مانده بود. رفته رفته، وضعیت کشور به دلیل فعالیت گروههای ضدّ انقلاب در نقاط مختلف از جمله کردستان، گنبد، خوزستان، سیستان و بلوچستان دچار تلاطم و آشفتگی شد و ضدّ انقلاب، یکی از هدفهای خود را جلوگیری از فعالیتهای جهاد سازندگی قرار داد، زیرا آنان در تبلیغات خود، رفتار جمهوری اسلامی ایران را بر ضد منافع ملی معرفی کرده بودند؛ اما تلاشهای جهاد سازندگی، تهی بودن شعارهای ضدّ انقلاب را نشان میداد. این اتفاق، باعث شد تا گروههای ضدّ انقلاب، دست به تخریب اقدامات انجام شده در نقاط محروم کشور بزنند. از آن پس، مزارع کشاورزی، باغها، خطوط انتقال برق و... دستخوش آتشسوزیها میشد یا با مواد منفجره از بین میرفت و جهادگران ترور میشدند. در این مدت، شمار زیادی از داوطلبان کار در جهاد سازندگی به دست ضدّ انقلاب به شهادت رسیدند، اما اقدامات سازنده جهادگران متوقف نماند.
رویکرد جهاد سازندگی تلاش در صحنههای مختلف اقتصادی ـ اجتماعی با مشارکت فعال مردم بود. تلاشهای مستمر و بیوقفه جهادگران در صحنههای سازندگی، بهرهگیری از عناصر فعال و مخلص، تکیه بر تواناییهای مردم در حل مشکلات و از همه مهمتر حضور در همه عرصههای سازندگی و توسعه، در مدت بسیار کمی این نهاد را به مجموعهای کارساز، کارآمد و پرتوان تبدیل کرد.
عمدهترین اهدافی که جهاد سازندگی از ابتدای تشکیل دنبال نمود به طور خلاصه عبارتند از:
ـ زدودن فقر و محرومیت از روستاها
ـ حرکت به سوی استقلال و خودکفایی کشور با تلاش در جهت بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی روستاها و مناطق عشایری از طریق توسعه کشاورزی، دامداری، صنایع روستایی و...
ـ ایجاد زمینه لازم جهت رشد شخصیت والای انسانی روستاییان از طریق مشارکت و نظارت آنان در فعالیتهای روستایی
ـ بسیج اقشار مختلف مردم جهت سازندگی روستاها و فراهم کردن امکان تلاش برای رشد و تکامل آنها
لازم به تذکر است که به علت ابعاد گسترده ویرانیها و محرومیتهای به جا مانده از حکومت پهلوی، جهاد سازندگی اولویت در امر سازندگی را به روستاهای دورافتاده و محروم اختصاص داد.
جهاد سازندگی در خدمت جبههها
نقش جهاد سازندگی در ۸ سال دفاع مقدس انکارناپذیر است. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در 31 شهریور 1359، مرحله تازهای از فعالیتهای جهاد سازندگی در کمک به نیروهای مسلح آغاز شد. نیروهای جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی با ایجاد ستادها، قرارگاها و مراکز پشتیبانی و مهندسی رزمی فعالانه در خدمت رزمندگان و جنگزدگان بودهاند. آنان با ساخت پل، خاکریز، سنگر، سایت موشکی، مقر توپخانه، باندهای هلیکوپتر، اورژانس و اسکان مهاجران مرزنشین در مناطق امن و دور از حملات دشمن و همچنین فعالیت در بازسازی و نوسازی مناطق جنگی، بهویژه روستایی، بیشترین کارایی را از خود نشان دادند.
جهاد سازندگی تنها به فاصله 15 روز پس از شروع جنگ، اولین اکیپهای خود را به سوی جبهههای غرب و جنوب کشور آغاز کرد و در خطوط مقدم جبهه و پشت جبهه مستقر نمود و از همان آغاز، فعالیت مستمر خود را آغاز کرد. بسیاری از نیروهای این نهاد به شکل داوطلبانه به مدافعین مرزهای کشور و انقلاب اسلامی پیوستند و به سرعت تبدیل به یکی از ضلعهای اصلی جنگ شدند. با تشکیل واحد «پشتیبانی مهندسی جنگ جهادسازندگی»، این نقش به شکل سازمانیافتهتر و مؤثرتر نمایان شد و از آن به بعد فعالیتهای جهاد سازندگی وارد مرحله جدیدی شد که تا پایان جنگ ادامه یافت.
ستاد پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی کار حمایت و پشتیبانی مالی، تدارکاتی و نیروی انسانی مورد نیاز جبهه و... را برعهده گرفت و ستاد مهندسی جنگ جهاد نیز کار تأمین نیازمندیهای تدارکاتی جنگ، تعمیر ادوات نظامی، به کارگیری امکانات فنی مهندسی و تخصصی جهاد و... را عهدهدار گردید.
احداث74 هزار و 205 کیلومتر خاکریز، 29 هزار و 447 سنگر، 11 هزار و 846 کیلومتر راهسازی، ساخت ۴۸۰۷ پل، ۳۵ اسکله، 30 سد و حفر ۲۱۶ کیلومتر کانال، نمونهای از عملکرد جهاد سازندگی طی جنگ است. طراحی و ساخت طولانیترین پل شناور جهان (پل خیبر)، به طول چهارده کیلومتر که ارتباط بین جزایر مجنون و ساحل هور را امکانپذیر میساخت، از اقدامات برجسته جهاد سازندگی به شمار میآید.(12)
با فداکاری و اخلاص، جوانان جهادی بود که در زیر باران گلوله و دید مستقیم دشمن به احداث خاکریز و پل و سنگر و استحکامات میپرداختند. عبور نیروهای ایران از رودخانه مرزی اروند و غافلگیری نیروهای عراقی در عملیات والفجر 8 (فتح فاو ـ سال 1365)، از شاخصترین عملیات مهندسی رزمی جهاد محسوب میشود که با حیرت جهانیان روبهرو شد و نقش برجسته جهاد سازندگی در جنگ را نشان داد.
نیروهای جهاد سازندگی در سالهای دفاع مقدس بیش از سه هزار شهید تقدیم انقلاب کردند(13) و امام خمینی نیز به آنان لقب «سنگرسازان بیسنگر» دادند.(14)
با پایان یافتن جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۷ ش، فعالیتهای جهاد سازندگی نیز توسعه یافت و در زمینههای شیلات و آبزیان، منابع طبیعی و اشتغالزایی گسترش یافت.
تمجید امام از عملکرد جهاد سازندگی در هشت سال دفاع مقدس
از خرداد 1358 که جهاد سازندگی با صلاحدید امام خمینی تأسیس شد تا زمان رحلت ایشان در خرداد 1368، امام طی سخنرانیها، پیامها، حکمها، اطلاعیهها و بیانیههای خویش، 352 بار به عبارت «جهاد سازندگی» اشاره کردهاند. اکثر این اشارات به تجلیل از عملکرد جهاد در روستاها، جبههها و نقاط محروم کشور اختصاص دارد. امام عملکرد جهاد در سالهای دفاع مقدس را به طور ویژه مورد تمجید قرار دادهاند که به دو مورد این حمایتها اشاره میکنیم:
ایشان در بخشی از پیام خود به مناسبت سالروز تأسیس جهاد سازندگی در تاریخ 27 خرداد 1361، درباره نقش جهاد سازندگی در جنگ فرمودند: «نقش جهاد سازندگی در جنگ، کمتر از نیروهای نظامی نبوده و نیست و این اقراری است مکرر از سوی فرماندهان ارتشی و سپاهی ما، که اگر جهاد نبود، پیروزی با این سرعت به دست نمیآمد. باید اعتراف کرد که اینان بزرگترین آبرو را به انقلاب اسلامی خود دادهاند و با تعهد به اسلام و ایمان به خدای تعالی در این راه بهترین نمونه و الگویی برای همه جوانان مسلمان و متعهد اسلامی گردیدند.»(15)
حضرت امام(ره)، همچنین در جمع اعضای شورای مرکزی جهادسازندگی در تاریخ 17 شهریور 1361 چنین میفرمایند: «انشاالله دولت و مجلس آنچه مصلحت جامعه است در نظر بگیرد و کاری کنند که این مستمندانی که در طول تاریخ محروم بودهاند را نجات دهند، باید گفتوگو شود که خدای ناخواسته کاری نشود که جهاد نتواند کاری بکند. من آنچه از جهاد شنیدهام این است که فعالیتهای چشمگیری داشته و به خصوص آنچه در جبههها انجام میدهند، بسیار ارزشمند است. به این امر ادامه دهید. خداوند به شما توفیق میدهد.»(16)
جهاد سازندگی همزمان با جنگ و کار در مناطق عملیاتی به اقدامات خود در سایر نقاط کشور نیز ادامه میداد.
جهاد سازندگی پس از دفاع مقدس
پس از پایان جنگ، جهاد سازندگی با تمام امکانات خود به بازسازی مناطق جنگزده پرداخت که از طرحهای شاخص آن میتوان به آمادهسازی شهر جدید قصر شیرین، لولهگذاری آب مشروب قصر شیرین و لایروبی رودخانه بهمنشیر اشاره کرد. در 1375، جهاد سازندگی طرح بسیج سازندگی را به منظور بهرهگیری از تواناییهای جوانان تحصیلکرده در رشته کشاورزی و نیز تأمین نیروی انسانی در بخش ترویج و توسعه روستایی مطرح کرد که نخستین مرحله آن در 1378 با بهکارگیری نیروهای فارغالتحصیل کشاورزی در دوره نظام وظیفه به اجرا درآمد. جهاد سازندگی به منظور برقراری پیوند بین فعالیتهای اجرایی با مراکز تحقیقاتی، اقداماتی کرد؛ از جمله راهاندازی شش مؤسسه تحقیقاتی مادر شامل رازی (فعال در زمینه تولید واکسنهای پزشکی و دامپزشکی)، جنگل و مرتع، دامپروری، شیلات، آبخیزداری و مهندسی، مرکز اطلاعرسانی و خدمات علمی جهاد سازندگی به عنوان نخستین مرکز اطلاعرسانی علمی کشور. مؤسسه آموزش عالی علمی کاربردی جهاد سازندگی.
جهاد سازندگی در دوران فعالیتش، دستاوردهای مهمی داشته است. دستیابی به خودکفایی و بینیازی از واردات در بخش دام و طیور؛ بهرهگیری از روشهای مناسب صید در بخش شیلات؛ پرورش و تولید سالانه هزاران تن میگو و ماهیان سردابی و گرمایی، اجرای بیش از دو هزار طرح راهسازی، ساخت مدرسه، جایگاه سوخت، چاه کشاورزی و برقرسانی و احداث جایگاههای توزیع سوخت در بخش عشایر، اجرای طرح ساماندهی خروج دام از جنگل، مدیریت و احیا و غنیسازی جنگلهای دیگر کشور، اجرای طرح ملی تعاون دام و مرتع، توسعه فضای سبز و جنگلکاری و ایجاد کمربندهای سبز حفاظتی در بخش منابع طبیعی و کمک به مناطق محروم کشورهای مسلمان از جمله اقدامات این نهاد است.
جهاد سازندگی با تأسیس دفاتری در کشورهای سودان، تانزانیا، سیرالئون، غنا و لبنان به اجرای طرحهایی چون کشت آبی و دیم، تهیه و توزیع ادوات صیّادی، آموزش روستاییان و کشاورزان، به ارائه خدمات و احداث مراکز درمانی در این کشورها پرداخته است.(17)
تشکیلات وزارت جهاد سازندگی شامل هشت معاونت، سه سازمان و هفت شرکت وابسته، و معاونتهای آن شامل معاونت امور دام، معاونت ترویج و مشارکت مردمی، معاونت عمران و صنایع روستایی، معاونت آبخیزداری، معاونت امور مجلس و حقوقی، معاونت آموزش و تحقیقات، معاونت طرح و برنامهریزی، معاونت اداری و مالی بود. معاونت امور اجتماعی که از 1367 تا 1371 ش فعالیت داشت، از ادغام «مرکز هماهنگیهای امور شوراها و بسیج» و «آموزش روستاییان» به وجود آمد و در چهار حوزه؛ فعالیتهای فرهنگی، امور شوراهای اسلامی روستا، بسیج سازندگی و آموزش روستاییان فعالیت میکرد. پس از تفکیک وظایف وزارتخانههای جهادسازندگی و کشاورزی و با توجه به گستردگی فعالیتهای آموزشی - ترویجی در معاونت امور اجتماعی، نام آن به معاونت ترویج و مشارکت مردمی، تغییر یافت. مهمترین محور این تحول، توسعه انسانی و توسعه پایدار با تأکید بر تمرکززدایی و کاهش تصدیگری دولت بوده است. در 1375 ش جهاد سازندگی، طرح بسیج سازندگی را به منظور بهرهگیری از تواناییهای جوانان تحصیلکرده در رشتههای کشاورزی و نیز تأمین نیروی انسانی در بخش ترویج و توسعه روستایی مطرح کرد که نخستین مرحله آن در 1378 با به کارگیری نیروهای فارغالتحصیل کشاورزی در دوره نظام وظیفه به اجرا درآمد.
جهاد به منظور برقراری پیوند بین فعالیتهای اجرایی با مراکز تحقیقاتی اقداماتی به عمل آورد که از جمله آنها میتوان از راهاندازی شش مؤسسه تحقیقاتی مادر (رازی، جنگل و مرتع، دامپروری، شیلات و آبخیزداری و مهندسی)، تولید واکسنهای پزشکی و دامپزشکی، که تولید آن از 5/1 میلیارد در روز (در سال 1369)، به 8/3 میلیارد در روز (در سال 1377)، افزایش یافت. همچنین فناوری ساخت واکسن و صدور آن که از 1377 آغاز شد.(18)
در سال 1372، مرکز اطلاعرسانی و خدمات علمی جهاد سازندگی به عنوان اولین مرکز اطلاعرسانی علمی کشور تأسیس شد که با راهاندازی سرویس اطلاعات علمی و سازماندهی متمرکز نشریات خارجی موفق به کسب دو جایزه رتبه یک کشوری و یک جایزه بینالمللی شد. مؤسسه آموزش عالی علمی کاربردی جهاد سازندگی نیز با تربیت ده هزار نیروی متخصص از سطح کاردانی تا دکتری، به عنوان الگوی جدیدی در نظام آموزشی کشور، به وجود آمد.
جهاد سازندگی در طول نزدیک به چهار دهه عملکرد خود با اجرای طرحهای گوناگون عمرانی و کشاورزی در دورترین نقاط روستایی کشور و همچنین انجام پیشرفتهترین طرحهای مهندسی رزمی در طول دفاع مقدس، نقش مهم و تعیینکننده خود را در امور اجرایی به اثبات رسانده است.
این نهاد در برآوردها و جمعبندی عملکردهای سالانه، همواره در صدر جدول نهادهای مردمی جوشیده از انقلاب اسلامی قرار داشته است. هم اکنون جهادگران جهاد سازندگی، فعالیتهای خود را در قالب تشکیلات جدید و با بهرهگیری از امکانات بیشتر به مردم ارائه میدهند. طرحهای به زراعی کشاورزی، اصلاح و ترویج نژاد دام و طیور، آموزش روستایی، آبرسانی به روستاها، تشکیل و توسعه کتابخانههای روستایی، احداث و نگهداری راههای روستایی، برقرسانی به روستاها و چاههای کشاورزی، حمایت از صنایع روستایی از جمله موفقترین اقدامات جهاد سازندگی تاکنون بوده است. آنان تا پایان دهه هشتاد ش به بیش از ۳۶ هزار روستا آب و برق رساندهاند و افزون بر ۸۰ هزار کیلومتر راه روستایی احداث کردهاند، و برای بیش از ۵۰ هزار نفر در بخش صنایع روستایی ایجاد اشتغال کردهاند، و با تشکیل تعاونیهای قالیبافی، پانصد هزار قالیباف سالیانه 1/2 میلیون مترمربع فرش تولید و به بازارهای داخلی و خارجی عرضه کردهاند.(19)
وزارت جهاد سازندگی
جهاد سازندگی در تمام طول دوره فعالیت خود توسط شورای مرکزی، مرکب از گروهی از اعضای اولیه آن و نمایندگان منتخب نخستوزیر، زیر نظر دولت و با حضور نماینده امام خمینی، اداره میشد. تشکیلات آن شامل کمیتههای فرهنگی، عمرانی، فنی، کشاورزی، بهداشت و درمان بود. اما این مجموعه به دلیل گستردگی فعالیت و تشکیلات در آذر 1362، به وزارتخانه تبدیل شد. این تغییر طی طرحی در سه فصل شامل اهداف، وظایف و مقررات عمومی، و در 11 ماده و 5 تبصره در جلسه روز سهشنبه هشتم آذر 1362 به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسید.(20) این اقدام بر توانمندی جهاد سازندگی برای فعالیتهای گسترده آن افزود و از آن پس با تقسیم فعالیت خود در کمیتههای مختلف شرح وظایف خود را طبقهبندی کرد. مهمترین این کمیتهها عبارتند از: کمیته فرهنگی ـ کمیته عمران و فنی ـ کمیته کشاورزی ـ کمیته بهداشت و درمان ـ بخش روابط عمومی ـ امور استانها ـ مدیریت داخلی ـ تدارکات ـ کمیته پشتیبانی مناطق جنگی ـ کمیته صنایع ـ امور مالی.
سازمان و تشکیلات دولتی جهاد سازندگی به تدریج جزء بدیعترین و کارآمدترین ارگانهای اجرائی کشور به شمار آمد و اعضای آن در دورافتادهترین مناطق کشور مشغول فعالیت شدند.
وزارت جهاد کشاورزی
به منظور رفع نابسامانیها و نارساییها در بخش کشاورزی براساس قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جهت اصلاح نظام اداری، کاهش تصدیهای غیرضروری، ارتقای بهرهوری و کارایی نیروی انسانی و مدیریت دستگاههای اجرایی، حذف موازیکاریها و تجمع امور کشاورزی، دام، توسعه و عمران روستایی لایحه ادغام وزارت جهاد سازندگی و وزارت کشاورزی و تشکیل وزارت جهاد کشاورزی توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی تهیه شد و در مرداد 1379 با قید یک فوریت به مجلس شورای اسلامی رفت. این لایجه در روز چهارشنبه 7 دی 1379، به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسید.(21)
ادوار فعالیت جهاد
به طور خلاصه، جهاد سازندگی از خرداد 1358 که با فرمان امام تأسیس شد تاکنون سه دوره متمایز را پشت سر گذارده است.
دوره اول پس از تأسیس تا قبل از تبدیل شدن به وزارت جهاد سازندگی در سال 1362. در این دوره 4 ساله، جهاد سازندگی به موازات فعالیتهای خود در روستاها، دارای اساسنامه و سپس شورای عالی گردید. کار عمده جهادگران سازندگی در این دوره رسیدگی به نیازهای روستاهای کشور بهویژه در مناطق دورافتاده و محروم بود.
دوره دوم، از زمان تبدیل شدن به وزارت جهاد سازندگی تا تبدیل شدن به وزارت جهاد کشاورزی در 1379 بود. مسیر حرکت جهاد در این مقطع 17 ساله، تلاش در جهت بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی روستاها و مناطق عشایری از طریق توسعه کشاورزی، دامپروری، صنایع روستایی و بازسازی ویرانیها با همکاری دستگاههای اجرایی بود. در این دوره جهاد با تأسیس شرکتها و مؤسسات حقوقی مستقل، طرحها و پروژههای عمرانی بزرگ را به آنها سپرد.
دوره سوم، از زمان ادغام وزارتخانههای جهاد سازندگی و کشاورزی در 1379 و تغییر نام این مجموعه به «وزارت جهاد کشاورزی» تاکنون بوده است. از آن تاریخ به بعد کلیه وظایف مربوط به بخش کشاورزی و منابع طبیعی در وزارتخانه واحدی با عنوان جهاد کشاورزی به اجرا در میآید، در این رابطه در استانها نیز با ادغام دو سازمان جهاد سازندگی و کشاورزی تمام وظایف دو سازمان به یک سازمان به نام جهاد کشاورزی استان محول گردید.
پینوشتها:
1 - چگونگی نابودی کشاورزی ایران در دوران پهلوی، سایت مشرق، تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند 1391.
2 - همان.
3 – همان.
4 - روزنامه اطلاعات، پنجشنبه 27 اردیبهشت 1358، صفحه اول.
5 - همان.
6 - پرتال امام خمینی، مقاله «واکاوی دلایل صدور فرمان تشکیل جهاد سازندگی توسط امام».
7 - صحیفه امام، ج 8، صص 179 و 180.
8 – فرهنگنامه نهادهای انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، ص 51.
9 – همان.
10 – تاریخ شفاهی وزارت کشاورزی، مرکز ثبت تاریخ جهاد سازندگی (کانون جهادگران)، مصاحبه سوم.
11 – فرهنگنامه نهادهای انقلاب اسلامی، ص 52.
12 - دکتر محمد جواد ایروانی، نهادگرایی و جهاد سازندگی، وزارت جهاد سازندگی، 1377، صص ۲۲۵ و 226.
13 – دایرهالمعارف انقلاب اسلامی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، انتشارات سوره، ج 2، ص 53.
14 - صحیفه امام، ج 21، ص 204.
15 - همان، ج 16، ص 338.
16 – همان،ص 491.
17 – دانشنامه جهان اسلام، واژه: جهاد سازندگی.
18 - فرهنگنامه نهادهای انقلاب اسلامی، ص 54.
19 - دایرهالمعارف انقلاب اسلامی، صص 52 و 53.
20 - روزنامه اطلاعات، سه شنبه 8 آذر 1362.
21 - روزنامه اطلاعات، شنبه 10 دی 1379.
تعداد بازدید: 80490