16 آذر 1396
زهرا نعمتی
زهرا نعمتی در ۲۶ شهریور ۱۳۵۶ در ارسنجان واقع در استان فارس به دنیا آمده و تاکنون برگزیده چندین کنگره و همایش سراسری شعر بوده است. از وی مجموعه شعر «گردنآویزی برای باد» توسط نشر شانی به چاپ رسیده است. در ادامه اشعاری از او را میخوانید.
■
برای امام خمینی(ره) و انقلاب پر نورش
از فراسوی آفتــاب آمـد
مردی با قصههای ناب آمد
آمد و کوچه را بـشارت داد
به حضورِ سپیده عادت داد
مثلِ اعــجاز بود و میآمـد
قلبها باز بـود و مـیآمـد
یک بغل حرف از رهایی داشت
چهرهای عاشق و خدایی داشت
گفت باید تفنگ را برداشـت
توشه و بارِ جنگ را برداشـت
این زمان کارِ ما خَموشی نیست
مردِ پیـکار، مردِ ایمان کیسـت؟
تا تَـبـر را به دوش برگیـرد
از خدایـان خُروش برگیـرد
بشکند پایههای کفر و عناد
دودمانِ سـتم، دهـد بر بـاد
هرکسی عشق را رعایت کرد
خواهشِ نور را اجـابـت کـرد
پیر از سایه ستم میگفت
از حضورِ سیاهِ غم میگفـت
از وجودِ شرارههای نفاق
که کشیده است آه تا آفاق
غیرت از چشمِ شهر میجوشید
کفنی از ستـاره میپوشـیـد
موجِ خون بود وآتـش و فریاد
هرکسی پایِ عشق جان میداد
بعد از آن با هزار داغِ سپید
شاخهها پُر شد از گلِ امید
بعد از آن باغ را بهـار آمد
سبزه برگشت و بویِ سار آمد
■
یا روحالله
این روزها دلم تنگ است
برای دستهایت
که بلندای امنیت بود
و اندیشههایت که پرچم صبح را
به نشانه زندگی بالا میبرد
و بادهای بیواهمه را
تکان میداد
دلم تنگ است برای حرفهایت
در نفسگیرترین
لحظههای امید!
آنجا که نگاهت
پروانهها را به آغوش دشت میکشید
و دستهایت
هر زمستانی را دلبسته بهار میکرد.
تعداد بازدید: 1275