25 آذر 1396
کامران تهرانی
برخی کتابها مربوط به دایره خاصی از مخاطبان است و برخی مربوط به دایره وسیعی از مخاطبان و گروههای اجتماعی. کتاب «لتاک» جزو دسته دوم است؛ کتابی که هم به علت وجه خاطرهنگارانه و تاریخی و هم وجه داستانی و قلم روان، به گروههای اجتماعی مختلفی جوابگو است؛ از مخاطبان ادبیات داستانی تا نوجوانان و جوانانی که با بخشهایی از فضای اجتماعی و سیاسی معاصر میخواهند آشنا شوند و علاقهمندان به تاریخ انقلاب. در واقع جزو کتابهای عمومی و همهخوان است که میتواند با ذهنیات و ذوقیات گروههای اجتماعی و سنی مختلف ایران، ارتباط مناسبی ایجاد کند.
در وجه اول زبان روان این کتاب یک ویژگی محسوب میشود. محمدحسین نیکنامیان که نویسنده این کتاب است، با به کار بستن لحن روایتگونه، آهنگ وریتم درونی خاصی به این اثر داده؛ مخاطب از همان ابتدا یک منِ راوی را میبیند و درک میکند که حمید حاجیعبدالوهاب است و همه چیز از منظر فردی و با زاویههای ذهنی او نقل میشود. این خاطرهگویی در قالب منِ راوی موجب شده لحن و بیانی درکپذیر در این کتاب موجود باشد و مخاطب را از همان اولین سطور، با خود همراه و همسو کند. همانطور که هنگام شنیدن خاطرات کسی - بهخصوص اگر این خاطرات وجه هیجانی و پر حادثه داشته باشند - ما با کنجکاوی و لذت میشنویم و در ذهنمان رویدادها را میسازیم، در این کتاب به اتکای لحن روایی و زبان ساده، همچنین نقل همه چیز از زبان راوی اول شخص، حس و ذهن مخاطب معطوف به روایات و نقلها میشود و در ذهن خودش سطرها را میسازد: «... انگار یکهو از خواب بیدار شده باشد، برگشت طرف من و گفت: چیه؟! چی شده؟!
– هیچی آقا نصیر، چیزی نیست. گفتم اگه دوست داشتی من برات عریضه بنویسم. پول هم نمیخواد بدی!
– بلدی یعنی؟!
– معلومه! ناسلامتی دیپلم دارما!
من را گرفت به ماچ کردن و گفت: نوکرتم! خدا سلامتی بهت بده. خدا...
بعد مثل این که چیزی یادش افتاده باشد، رویش را کرد سمت مسجد و گفت: یا میر شمسالدین! میدونستم بازم حاجتم رو میدی...
... رفتم داخل. سرکار استوار داشت وسط اتاق چپ و راست قدم میزد. پاهایم را کوبیدم به هم و گفتم: قربان، در خدمتم.
– بهبه، جناب حاجیعبدالوهاب!
و در حالی که کاغذ را سمت من گرفته بود، پرسید: این چیه؟
همان کاغذی بود که عریضه نصیر را در آن نوشته بودم. گفتم: عریضه آقا نصیره قربان!
با صدای بلند گفت: خودم سواد دارم، کور هم نیستم! منظورم اینه این رو تو نوشتی؟!...» (بخشهایی از کتاب، صفحههای 22 و 23)
نویسنده کتاب، ضمن توجه به حفظ جزییات خاطرات، با پیش گرفتن عناصر داستانیای مثل توصیف و تصویرسازی و فضاسازی، یک اثر شبهداستانی نوشته که جذابیت ادبی و مفهومی را همزمان در خود دارد.
کتاب «لتاک» شرح حالی از خاطرات دوره سربازی یک انقلابی جوان است. شخصی که قبل از رفتن به خدمت سربازی، گرایشات مذهبی و تحت هدایت برادر بزرگترش، افکار انقلابی و ضد رژیم پهلوی داشته است. او در فضای کوچک روستای لتاک و شهر شهسوار، مردمی فقیر و رنجدیده و ترسان را پیرامون خود میبیند که پناه و پناهگاهی برای فرار از رنجهایشان و ظلم ندارند. عقاید مذهبی و سیاسی این تازهجوان، در این محیط روستایی و کوچک، در او غلیان میکند و او از سویی سعی در همسویی و کمک به این مردم دارد و از سویی با انقلابیون پایتخت در تماس است و کمکهایی به آنها نیز میکند تا مسیر مبارزاتشان بهتر پیش برود: «دم در حجره که رسیدم، داداش حسین آب و جارو میکرد. تا من را دید ذوقزده بغلم کرد و با هم رفتیم داخل حجره. بعداز حال و احوال پرسید: خب، چه خبر؟ نظام چطوره؟
- خدا رو شکر، من خوبم ولی وضعیت مردم در مناطق دور افتاده و روستاها اصلاً خوب نیست.
– الان اونجا دقیقن چیکار میکنی؟
- توی پاسگاه شهسوار مشغولم. قراره پاسگاههای کل کشور گزارش عملکرد خودشون رو تهیه کنن. مسئول پاسگاه هم به خاطر این که از فکر من خوشش اومده، کار رو سپرده دست من. من هم پیشنهاد دادم باید تمام پروندههای پاسگاه رو بررسی کنیم تا بشه دستهبندیشون کرد و آمارش رو روی کاغذ آورد.
– خب که چی بشه؟! پسر نکنه یک وقت با اونها همکاری کنی؟
- نه داداش، خیالت راحت باشه، من هنوز توی خط مبارزهام. منبرهای حاجآقا فلسفی و حرفهای شهید سعیدی هنوز یادمه. ناسلامتی شاگرد شما هستمها!
- پس نقشهای توی سرته؟ حدسم درسته؟
– ای، همچین، گفتم اگر پروندهها رو بخونم، میتونم بفهمم توی محدوده شهسوار چه خبره و رژیم داره اونجا چیکار میکنه.
– چندتا پاسگاه زیرمجموعه دارید؟
- هفت هشت تا.
– اتفاقاً ما هم دنبال این هستیم بدونیم توی اون محدوده روی چه آدمهایی میشه حساب کرد. مبارزه داره وارد فاز جدیدی میشه. اگه خدا بخواد...» (بخشی از کتاب، ص 40)
خواندن کتاب «لتاک» هم به نوجوانان، هم به علاقهمندان ادبیات داستانی، هم کسانی که به شکل خاصتر به ادبیات انقلاب علاقهمندند توصیه میشود. کتابی که یک مستندنگاری داستانی است در دل یک وقایعنگاری، از تکنیک روایت داستانی و فضاسازی بهره برده، زبانی ساده و لحن رواییای دارد که موجب ساده و سریع خواندن آن میشود، فردیت و شخصیت راوی، به دلیل روایت همه چیز از منظرِ اول شخص مفرد در آن ملموس است و بخشی از فضای سیاسی و اجتماعی ایران را به مخاطبانش بازتاب میدهد و طبیعی است که در این بازتاب، بخشی از شخصینگریها و روحیات و ذهنیات شخصی راوی نیز وجود دارد، مثل هر نوع خاطرهگویی دیگری.
این کتاب، از سلسله کتابهایی است که موزه عبرت ایران منتشر میکند و در این کتابها گوشههایی از تاریخ انقلاب و خاطرات شخصیتهای انقلابی، در اختیار مردم قرار میگیرد. اگر قایل باشیم در خاطرات افراد، بخشهایی از حقایق و شرایط تاریخی و اجتماعی کشوری دیده خواهد شد، در این مجموعه کتابها نیز تکههایی از تاریخ انقلاب در دیدرس مخاطب خواهد بود.
«لتاک: مستندی داستانی از مبارزات حمید حاجیعبدالوهاب» در تیراژ2500 نسخه، از سوی موزه عبرت ایران در سال 1396 با قیمت 8000 تومان و در قطع رقعی با 120 صفحه، منتشر شده و در بازار کتاب در دسترس مخاطبان است.
تعداد بازدید: 1222