12 بهمن 1396
مهتاب (معصومه) یوسفپور*
دست تمام پنجرهها را سوال کن
حالا که عشق ضجه کشیده برای تو
حالا که عشق نقطه آغاز باور است
حالا که ممتد است طنین صدای تو
ای مرد سالهای پر از شور و اشتیاق
این دستها هنوز پر از خواهش تواَند
از آفتاب سهم بزرگی به نام توست
اینها نیازمند کمی تابش تواَند
ای پیر کوچههای خمین از خدا بخواه
کنعان و کربلا نشود روزگار ما
برکت همیشه تحفهای از پیشگاه توست
آقا بخواه کم نشود اعتبار ما...
ریشه دوانده در نفس فصلهای سرد
این انقلاب تا که تو هر سالِ آن شوی
بهمن به اعتبار تو بهمن خطاب شد
باید همیشه زمزمه حال آن شوی
* مهتاب (معصومه) یوسفپور ساکن رشت و مهندس شیلات است. وی عضو هیئتمدیره انجمن مستقل شعر و ادب رشت است و پیش از این، عضو هیئتمدیره انجمن شعر و ادب اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی رشت بوده است.
تعداد بازدید: 1535