29 بهمن 1396
سیدرضا فندرسکی
سنندج از شهرهای غرب ایران و مرکز استان کردستان است. در این گزارش به رویدادها و مبارزات انقلابی مردم این شهر علیه حکومت پهلوی، طی سالهای 1356 و 1357 میپردازیم.
دانشجویان سال دوم رشته ریاضی دانشسرای راهنمایی تحصیلی سنندج روز چهاردهم آذر 1356 در اعتراض به در اختیار قرار ندادن کتاب درسی، در کلاس حضور نیافته و دستهجمعی به دفتر دانشسرا مراجعه کردند. به نظر ساواک، اعتصاب آنان، تحت تأثیر اعتصاب دانشجویان در تهران بوده و نبود کتاب درسی، فقط یک بهانه است.
بنا به رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم، در پانزدهم آذر 1356، محمدجواد حجتیکرمانی که سابقه بازداشت داشته و ممنوعالمنبر بود، به اتهام تحریک مردم به برپایی تظاهرات، به سه سال تبعید به شهرستان سیرجان محکوم شد، اما مدتی بعد محل تبعید وی به شهرستان سنندج تغییر یافت.
ساواک سنندج، سه دانشآموز را که فعالیت کمونیستی داشتند با مقداری دینامیت و چاشنی در دهم فروردین 1357 دستگیر کرد که یکی از آنها موفق به فرار شد.
چهاردهم خرداد، مقداری ماده منفجره تی.ان.تی که از طریق لوله بخاری در ساختمان حزب رستاخیز شهرستان سنندج کار گذاشته شده بود، منفجر شد؛ در نتیجه قسمتی از سقف ساختمان ویران و شیشههای چند ساختمان شکسته شد. روز بعد پس از پایان امتحان دانشکده رازی سنندج، دانشجویان از صرف ناهار خودداری کرده و شیشهها را شکستند؛ سپس به خیابان رفتند و مأموران گروه ضربت شهربانی، نوزده نفر از آنان را دستگیر و روانه دادسرا کردند.
زندانیان سیاسی شهربانی سنندج به علت بیتوجهی مسئولان به درخواستهایشان، از سوم تیر 1357 اعلام اعتصاب غذا کردند. در نتیجه این اعتصاب غذا، حال یکی از زندانیان به وخامت گرایید، به همین علت، هفدهم تیر، هفتاد نفر از اهالی شهرهای بانه و مریوان که از بستگان زندانیان بودند به دادگستری و مقامات قضایی سنندج مراجعه نمودند و تقاضای خود را درباره رفاه حال زندانیان، مطرح کردند. عدم پذیرش این خواستهها از سوی مسئولان، باعث شد بستگان زندانیان، ساختمان دادگستری را ترک نمایند و تظاهرات خیابانی برپا کنند که با مداخله مأموران، هفت نفر از آنان دستگیر شدند. خانواده زندانیان، تلگرافهایی درباره وضعیت این زندانیان به کانون وکلای دادگستری و نماینده صلیب سرخ جهانی در تهران فرستادند. به گزارش ساواک، این افراد اعلام کردند ما چهارصد نفر مسلح هستیم و اگر به خواستههایمان توجه نشود، در پایان تیر، مجدداً تجمع و تظاهرات میکنیم.
روز 26 تیر، دو اعلامیه از امامخمینی درباره تحریم جشن نیمه شعبان بر درِ ورودی و کتابخانه حسینیه سنندج، نصب شده بود.
عصر روز 22 شهریور، 150 نفر از جوانان سنندج از خیابان پهلوی، راهپیمایی خود را آغاز کردند و هنگامی که مقابل مدرسه قرآن رسیدند، عدهای نیز از مدرسه به آنان ملحق شدند. آنان قصد داشتند به خیابان شاهپور رفته و در آنجا به تظاهرات خود ادامه دهند که مأموران مانع این کار شدند.
از روز دوازدهم مهر، کارکنان اداره پست و سازمان تعاون روستایی سنندج، اعتصاب کردند. روز شانزدهم مهر، کلیه مدارس سنندج تعطیل شد و دانشآموزان در دستههای مختلف در خیابانهای این شهر تظاهرات کردند و مأموران برای پراکندن مردم، از گاز اشکآور استفاده کردند. تظاهرات این روز، بیشتر در حوالی دبیرستان هشتم اسفند و خیابان اکباتان صورت گرفت. ساعت یازده، هنگامی که مأموران میخواستند جمعیت مقابل اداره پست را متفرق کنند، مردم داخل ساختمان رفته و از ورود مأموران جلوگیری کردند. مأموران نیز با پرتاب گاز اشکآور، مردم را متفرق و دو آموزگار را دستگیر کردند.
عصر آن روز، دوباره عدهای از معلمان و دانشآموزان در اعتراض به نحوه برخورد با معلمان در اداره آموزش، اجتماع کرده و چند تن از معلمان و دانشآموزان، سخنرانی کردند. (1) پس از وقایع این روز، کردستان، جلسه شورای تأمین استان تشکیل شد و علاوه بر اعلام وضعیت آبی، تصمیم گرفته شد از ساختمان ساواک، تأسیسات شرکت نفت و نیروگاههای برق و نظایر آن حفاظت بیشتری به عمل آید. در وقایع روز گذشته، مأموران انتظامی برای عزیمت به محل تظاهرات از مینیبوس رادیو و تلویزیون سنندج استفاده کردند که این امر ناراحتی مردم را در پی داشت؛ قرار شد استاندار با انجام مصاحبهای، اثرات منفی این اقدام را خنثی کند.
در هفدهم مهر، کارمندان اداره دادگستری و بهداری و بهزیستی سنندج، اعتصاب کردند. تظاهرات فرهنگیان و دانشآموزان و درگیریهای آنان با مأموران در روز بعد نیز ادامه یافت. در نتیجه تیراندازی مأموران، 17 نفر از مردم مجروح شدند که به گفته روزنامه اطلاعات، حال سه تن از آنان وخیم گزارش شده بود. در این روز بازار و اکثر مغازهها تعطیل بود. (2) عصر همین روز، به تقاضای معلمان، جلسهای با حضور هشتصد نفر از فرهنگیان، مدیرکل آموزش و پرورش و استاندار کردستان تشکیل گردید و فرهنگیان و دانشآموزان خواستههای خود را اعلام کردند که مهمترین آنها، آزادی معلمان و دانشآموزان دستگیر شده، محاکمه عاملان تیراندازی به مردم و استیضاح مقامات رادیو و تلویزیون سنندج در مورد نشر اکاذیب بود.
روز هجده مهر، کلیه مغازههای سنندج در اعتراض به رفتار خشونتآمیز نیروهای انتظامی بسته بود و کارکنان ادارهها و مدارس در حالت اعتصاب به سر میبردند. عدهای نیز در میدان اقبال سنندج بست نشسته بودند. در تظاهرات این روز، اقشار مختلف مردم، خواستههای خود را که مهمترین آنها آزادی زندانیان سیاسی، اعلام آمار شهدا در بیمارستان، برکناری استاندار، رئیس شهربانی و نماینده این شهر در مجلس شورای ملی بود، مطرح کردند. (3)
اعتراضات مردم روز بعد نیز ادامه داشت و نیمی از مردم سنندج در میدان اقبال شهر تجمع کرده و چهارصد نفر از مردم بانه و عدهای از سایر شهرستانهای کردستان و کرمانشاه به آنان پیوستند؛ چند تن از روحانیان نیز در این اجتماع سخنرانی کردند.
نوزدهم مهر، کلیه ادارههای دولتی، بانکها و مؤسسات خصوصی و اصناف در سنندج، اعتصاب کردند.
در تظاهرات گسترده 23 مهر، همه طبقات مردم، حتی کارکنان اداره کل آموزش و پرورش شرکت داشتند. در این تظاهرات، اعلامیههای فرهنگیان سنقر در اعتراض به کشتار در شهرهای غرب کشور توزیع شد. در آخرین روز مهر، دانشسرای راهنمایی تحصیلی سنندج همچنان تعطیل بود و مأموران برای متفرق کردن دانشآموزان تظاهرکننده، گاز اشکآور پرتاب کرد. در این روز، دانشجویان انستیتو تکنولوژی سنندج نیز اعتصاب کردند.
روز اول آبان، دانشجویان دانشسرای راهنمایی، طی یک گردهمایی، تصمیم گرفتند تا پانزده روز از حضور در کلاسها خودداری کنند. در این روز بسیاری از ادارههای دولتی سنندج، در اعتصاب به سر میبردند.
دو روز بعد، هفتهزار نفر از مردم سنندج همراه با شعارهای «فردا عزای ملی است» و «دروازه تمدن با قتل عام مردم» راهپیمایی کردند؛ سپس در میدان اقبال اجتماع نمودند. تظاهرکنندگان پس از شنیدن سخنرانی تعدادی از معلمان، به راهپیمایی ادامه دادند. روزنامه کیهان، تعداد تظاهرکنندگان را بیست هزار نفر برآورد کرده بود. (4)
روز چهارم آبان، یک زندانی سیاسی پس از آزادی با همراهی 30 خودرو، وارد سنندج شد و مورد استقبال پنجهزار نفر از مردم قرار گرفت. استقبالکنندگان با برپایی راهپیمایی، وی را تا منزلش بدرقه کردند. عصر این روز نیز عده زیادی از مردم از دو روحانی که به تازگی از تبعید بازگشته بودند، استقبال کردند.
مردم سنندج در ششم آبان در مسجد امین گرد آمدند و پس از شنیدن سخنان حجتالاسلام علی صفدری (5) و یکی از فرهنگیان، راهپیمایی کردند.
گزارش ساواک مدعی است که تعداد تظاهرکنندگان ششم آبان سنندج حدود هشت هزار نفر بود اما رادیو سنندج آن را پنجاههزار نفر اعلام کرده است. کارکنان رادیو نیز به منظور اعلام همبستگی با مردم در جهت برآورده شدن خواستههایشان، اعتصاب نشسته اعلام کردند. به گفته ساواک، این گونه اخبار باعث تضعیف روحیه نظامیان و طرفداران حکومت پهلوی میشود.
کلیه مراکز آموزشی سنندج در روزهای هشتم و نهم آبان تعطیل بود. در روز هشتم، تظاهرات مردم سنندج با حمله چماقداران به خشونت کشیده شد و تعدادی شهید و مجروح بر جای گذاشت. زد و خورد از زمانی آغاز شد که تعدادی چماقدار با حضور در مقابل شهربانی سنندج به طرفداری از حکومت پهلوی شعار دادند. در درگیریهای این روز، دو نفر به نامهای فرخ دقیق و شکرالله کریمی به شهادت رسیدند. (6) عکسهای موجود از حوادث این روز، حضور چماقداران را در سطح شهر نشان میدهد.
روز نهم آبان، مردم سنندج، پیکر شهید شکرالله کریمی، دانشآموز 13 ساله، را تشییع کردند. تشییعکنندگان مورد حمله خونین نیروهای انتظامی قرار گرفتند و چهار نفر از مردم به نامهای عبدالله همایوننژاد، محمد محمدی، عثمان احمدی و کودک 12 سالهای به نام نصرت صادقی به شهادت رسیدند. در دو روز اخیر، 37 نفر نیز مجروح شدند.
پس از شهادت این چهار نفر، دوهزار نفر از مردم، طی تظاهراتی به منازل کارکنان ساواک حمله کردند و منزل دو تن از آنان را آتش زدند. پیکرهای شهیدان دو روز اخیر در مسجد امین نگهداری شد تا روز بعد تشییع شوند. به نوشته روزنامه رستاخیز، عصر روز دهم آبان، پیکر شهدا با حضور 100هزار نفر در سنندج تشییع و در تپه شیخ محمدصادق به خاک سپرده شدند. در این روز، کارکنان دادگستری سنندج به منظور پشتیبانی از قضات دادگستری این شهر که در اعتراض به کشتار مردم استعفا کرده بودند، تهدید به اعتصاب کردند.(7)
در اعتراض به کشتار مردم در روزهای هشتم و نهم آبان، دویست نفر از فرهنگیان سنندج از یازدهم آبان در خانه معلم این شهر، متحصن شدند. روز بعد، چهار نفر از نمایندگان کانون وکلای تهران با معلمان متحصن مذاکره کردند.
روز 24 آبان، فرهنگیان اعتصابی سنندج در اعتراض به دستگیری تعدادی از مردم، در مسجد جامع این شهر متحصن شده و اعلام کردند تا آزادی افراد مورد نظر، دست از اعتصاب بر نخواهند داشت.
سیام آبان، چند تن از دانشجویان فعال دانشکده تربیت دبیر سنندج در محل ناهارخوری این دانشکده، نمایشگاه عکس و کتاب برگزار کردند که به گفته ساواک، کتابها و عکسها، حاوی مطالب مذهبی و کمونیستی بود. همچنین، نوار سخنرانیهای دکتر علی شریعتی و سایر نوارهای مذهبی در این نمایشگاه به فروش میرسید، اما مسئولان دانشکده، واکنشی نسبت به آن نشان ندادند.
روز سیزدهم آذر، اعلامیههایی در سنندج توزیع شد که در آنها ضمن انتقاد شدید از دولت، روز پانزدهم آذر به عنوان روز اعتصاب عمومی اعلام شده بود.
در این ایام، در کانون بازنشستگان نظامی سنندج که جنب دژبانی لشکر 28 قرار داشت، هر روز افسران و درجهداران بازنشسته تجمع کرده و بحثهای سیاسی میکردند؛ این مسئله باعث حساسیت ساواک شده بود.
در دوازدهم آذر، کانون معلمان سنندج تصمیم گرفت به عنوان اعلام همبستگی با مردم سایر شهرها در اعتراض به دولت نظامی، در کلیه مراکز آموزشی این شهر، به مدت نامحدود، اعتصاب نشسته کنند. اداره آموزش و پرورش نیز به منظور جلوگیری از بروز خطرات احتمالی برای دانشآموزان، از اولیا خواست تا پایان اعتصاب فرزندان خود را به مدارس نفرستند. در این ایام بسیاری از ادارههای سنندج از جمله اداره امور اقتصادی و دارایی، بهداشت محیط، بهداری و بهزیستی، کشاورزی، تعاون و امور روستاها، فرهنگ و هنر و دامپزشکی در اعتصاب به سر میبردند.
دو تن از روحانیان فعال سنندج در روز هفدهم آذر دستگیر و به تهران اعزام شدند، اما با توصیه رئیس ساواک سنندج، از ترس بدتر شدن اوضاع، آزاد شده و سه روز بعد به سنندج بازگشتند. این دو پس از بازگشت، بر فعالیتها و مخالفتهای خود علیه حکومت پهلوی افزودند. این امر باعث شد تا ساواک کردستان، مجدداً درخواست دستگیری یا تبعید این دو نفر را ارایه کند. روز نوزدهم آذر، هشتهزار نفر در اعتراض به دستگیری دو روحانی یادشده، تظاهرات کردند. سه روز بعد، هزار نفر از مردم سنندج به استقبال یکی از زندانیان سیاسی آزاد شده رفتند و پس از شنیدن دو سخنرانی راهپیمایی کردند. در این ایام، امام جماعت مسجد شیعیان سنندج با توزیع اعلامیه و نوار سخنرانی، سربازان را به ترک پادگانها تشویق کرد.
روز 27 آذر، کلیه مغازهها و ادارههای سنندج تعطیل بود. در این روز 1500 نفر از معلمان سنندج در سالن دانشسرا اجتماع نمودند و اعلام کردند که برای همبستگی با کارکنان شرکت نفت و در اعتراض به دولت نظامی، به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.
شب سیام آذر در زندان سنندج واقعه خونینی روی داد؛ زندانیان، وسایل شخصی خود را آتش زدند و مأموران برای فرونشاندن آتش، بندهای زندان را باز کردند. زندانیان نیز با استفاده از دود و آتش به اسلحهخانه حمله کرده و تعدادی سلاح به دست آوردند. در نتیجه تیراندازی طرفین، چهار مأمور و سیزده زندانی مجروح شدند. 228 نفر از زندانیان نیز موفق به فرار شدند که تعدادی از آنان دستگیر گردیدند؛ هنوز 117 زندانی دستگیر نشدهاند. برخی گزارشها حاکی از کشته شدن سه نفر از مأموران زندان بود.
روز چهارم دی، عدهای از مردم در قالب گروههای کوچک، به سوی مأموران، تیراندازی نمودند و نارنجک پرتاب کردند. در جریان این درگیریها که به صورت عملیات جنگ و گریز درآمده بود، یک مأمور مجروح شد. در تظاهرات و درگیری مشابهی که روز بعد روی داد، بر اثر تیراندازی مأموران، یک نوجوان چهارده ساله به نام صلاحالدین بصیری و یک نفر به نام باجیلوند به شهادت رسیده و هفت نفر نیز مجروح شدند. (8)
روز ششم دی، سیهزار نفر از مردم سنندج، پیکر یکی از شهدای روز قبل را تشییع کرده و به خاک سپردند. در درگیریهای عصر آن روز، یک نفر به نام اسدالله عموئیان به شهادت رسید. به نوشته روزنامه مهر ایران، در این روز جمعی از کارکنان کادر پزشکی و درمانی سنندج، همراه با گروههای مختلف مردم در اعتراض به وقایع روزهای اخیر، راهپیمایی کردند. (9)
دامنه تظاهرات و درگیریها در روز بعد نیز ادامه یافت. به نوشته روزنامه کیهان، بر اثر تیراندازی مأموران، دو نفر به نامهای نجمالدین کمالی و حبیبالله لطفی به شهادت رسیدند. (10)
روز چهاردهم دی، اعتصاب کارکنان اداره پست، راه و ترابری، دادگستری و مسکن و شهرسازی سنندج، همچنان ادامه داشت. دانشکده تربیت دبیر سنندج که پیش از این در اطلاعیهای اعلام کرده بود در شانزدهم دی کلاسهایش دایر خواهد شد، در اطلاعیه دیگری خبر داد که اعتصاب آنان تا اطلاع ثانوی ادامه خواهد یافت.
روز شانزدهم دی در مجلس ختمی که به مناسبت شهادت فرخ دقیق در مسجد هاجره خاتون سنندج برگزار شد، علی صفدری، واعظ حسینیه سنندج، اظهارات تندی علیه حکومت پهلوی ایراد کرد. دو روز بعد، پنجهزار نفر از مردم سنندج با شعار «تا خون در رگ ماست، خمینی رهبر ماست» راهپیمایی آرامی برگزار کردند. (11)
در پی پخش سخنان نخستوزیر، شاپور بختیار، از رادیو که به کارکنان رادیو و تلویزیون اهانت کرده بود، کارکنان رادیو و تلویزیون سنندج و مریوان اعلام کردند که از 27 دی، اعتصاب خواهند کرد.
در اربعین حسینی، 29 دی 1357، بیست و پنجهزار نفر از مردم سنندج راهپیمایی کردند. (12)
در شب چهارم بهمن، دو نارنجک دستساز، یکی در منزل مدیر عامل جمعیت شیر و خورشید سرخ سنندج و دیگری در محوطه خانههای سازمانی سنندج منفجر گردید. یک نارنجک نیز به طرف مجسمه شاه در میدان شاه سنندج پرتاب شد. روز بعد، گروهی که بیشترِ آنان را مأموران انتظامی و افسران بازنشسته تشکیل میدادند، از پادگان و باشگاه افسران سنندج با شعار «جاوید شاه» شروع به راهپیمایی کرده و در میدان شاه، مجسمه شاه را گلباران کردند. عدهای از جوانان انقلابی نیز در خیابان مردوخ اجتماع کرده بودند و دو گروه با هم درگیر شدند. بر اثر تیراندازی، یک سرباز وظیفه به نام ابراهیم وکیلی که لباس شخصی بر تن داشت، کشته شد و دو نفر نیز زخمی گردیدند. در پی این حادثه، اوضاع شهر به کلی مختل شد و جوانان در خیابانهای اصلی شهر راهبندان ایجاد کردند.
چند روز بعد، روزنامه اطلاعات، تعداد شهدای سنندج را در روزهای پنجم و ششم دی، هشت نفر اعلام کرد. به نوشته این روزنامه، هیئتی از سوی شاپور بختیار برای رسیدگی به وقایع خونین سنندج، وارد این شهر شد. (13)
به گزارش ساواک، پس از کشته شدن سرباز وظیفه ابراهیم وکیلی، روز بعد، مأموران شهربانی، علیرغم مخالفت رئیس شهربانی و فرمانده لشکر 28 سنندج، برای گرفتن انتقام، در خیابان به مردم تیراندازی کردند، اما با مقابله مردم مواجه شدند. در نتیجه درگیریهای این روز، دو مأمور مجروح شدند و منزل شش مأمور، پنج دستگاه خودرو، فروشگاه و بانک فرهنگیان به آتش کشیده شد و به پنجاه اتومبیل نیز خساراتی وارد آمد. سه نفر از مردم نیز به شهادت رسیده و شش نفر مجروح شدند. (14)
کشتار روزهای اخیر سنندج در سطح کشور نیز انعکاس داشت، به گونهای که در قطعنامه راهپیمایی روز هفتم بهمن تهران، کشتار مردم سنندج محکوم شد.
مردم سنندج روز هشتم بهمن، در مسجد جامع گرد آمده و در پاسخ به اظهارات فرمانده لشکر 28 کردستان که در رادیو به مردم سنندج اهانت کرده بود، بیانیهای صادر کردند. شبهنگام، عدهای به منزل یکی از افسران شهربانی حمله کرده و آن را به آتش کشیدند. همچنین، عدهای پس از قطع برق و تلفن کلانتری 2، واقع در خیابان سیروس سنندج، به آنجا حمله کرده و آن را زیر رگبار گلوله و نارنجک گرفتند، در نتیجه، دو سرباز و یک ژاندارم مجروح شدند. روز بعد، منزل بیست نفر از مأموران، در انتقام کشتار روزهای اخیر به آتش کشیده شد.
پینوشتها:
1- کیهان، شمـ 10584، ص 22
2- اطلاعات، شمـ 15732، ص 17
3- آیندگان، شمـ 3239، ص 3
4- کیهان، شمـ 10596، ص 26
5- امامجمعه چند شهر و رئیس عقیدتی سیاسی نیروی هوایی پس از انقلاباسلامی
6- کیهان، شمـ 10600، ص 19
7- رستاخیز، شمـ 1053، ص 4
8- کیهان، شمـ 10609، ص 7
9- مهر ایران، شمـ 4663، ص 4
10- کیهان، شمـ 10609، ص 7
11- آیندگان، شمـ 3259، ص 9
12- کیهان، شمـ 10617، ص 6
13- اطلاعات، شمـ 15773، ص 3
14- انقلاباسلامی به روایت اسناد ساواک، ج بیستوپنجم، سند ص 21
منابع:
انقلاباسلامی به روایت اسناد ساواک، دوره 25 جلدی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، 1377ش.
روزنامه آیندگان
روزنامه اطلاعات
روزنامه رستاخیز
روزنامه کیهان
روزنامه مهر ایران
تعداد بازدید: 2277