13 اسفند 1396
مریم طحان
خیابان سپه قزوین (شهدا کنونی) اولین خیابان ایران، بناهای قدیمی متعددی را در خود جای داده است که از آن میان یکی هم مدرسه و مسجد شیخالاسلام است که قدمت آن به عصر قاجاریه بازمیگردد؛ این مسجد در سالهای مبارزات مردم علیه حکومت پهلوی، با مدیریت آیتالله هادی باریکبین، فعال و پویا بوده است.
مدرسه و مسجد شیخالاسلام در انتهای کوچهای در جانب شرقی خیابان شهدا واقع گردیده که در ادوار مختلف و توسط بانیان مختلف بنا شده است. ابتدا مدرسه توسط یکی از امرای ترکمانیه قزوین به نام آقاسی بنا شد و چون وزیر محمدشاه قاجار، میرزا عباس ایروانی مشهور به حاج میرزا آقاسی، مدتی در این مدرسه تحصیل کرده و نیز در زمان صدارتش تعمیراتی در مدرسه انجام داده بود به مدرسه حاج میرزا آقاسی شهرت یافت.[1]
بنای مسجد در سال 1321 هـ.ق و در دوره مظفرالدین شاه قاجار، توسط حاج میرزا مسعود شیخالاسلام قزوینی از نوادگان دختری فتحعلیشاه قاجار، به بنای مدرسه قدیمی الحاق شد؛ از همین رو به مسجد و مدرسه شیخالاسلام یا مسعودیه معروف است.[2] بانی مسجد از مخالفان سرسخت مشروطه بود و در سال 1327 هـ.ق به جرم طرفداری از محمدعلی شاه قاجار توسط انقلابیون مشروطهخواه گیلان که وارد قزوین شده بودند به قتل رسید.[3] بعد از این حادثه، مدرسه از رونق افتاد و طلاب آن کاهش یافت و به صورت متروکه درآمد. از سال 1326 هـ.ش مدرسه توسط اداره فرهنگ تعمیر شد و مجدداً مورد استفاده طلاب قرار گرفت.[4]
این مسجد نسبتاَ بزرگ با حیاطی کوچک، دارای شبستان ستونداری با ستونهای سنگی و پوشش طاق و گنبد در جنب مدرسه ساخته شده است.[5] از آنجا که مدرسه و مسجد شیخالاسلام به هم متصل بودند بیشتر وقایع مربوط به هر دو مکان میشود و در منابع گاه از مسجد یاد شده و گاه از مدرسه؛ در هر حال این مکان نیز همچون بسیاری از مراکز ضد حکومت پهلوی، فعالیت سیاسی را از دهه 1340 آغاز و تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 ادامه داد. این مسجد به جهت فعالیتهای سیاسی امام جماعت و طلاب آن، جزء یکی از مساجد سیاسی فعال قبل از انقلاب در قزوین به حساب میآید. امام جماعت، سخنران و مدرس مدرسه و مسجد شیخالاسلام قزوین، آیتالله هادی باریکبین، ضمن شاگردی امام خمینی، در منش سیاسی نیز ادامه دهنده راه ایشان بود و شاگردان مدرسه و مردم قزوین را به پیروی از امام خمینی و قیام علیه حکومت پهلوی رهنمون میکرد؛ شاگردان نیز پیرو همین طریق بوده، بویژه در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیتهای خود را در زمینههای چاپ و پخش اعلامیه، سخنرانی در دیگر نقاط شهر و آگاه کردن مردم و حتی مبارزه مسلحانه گسترش داده بودند.
دستگیری امام خمینی در 15 خرداد 1342، در قزوین همچون دیگر شهرهای ایران با واکنشهایی از سوی مردم و علما همراه بود. هر چند در شهرهای کوچک، به دلیل نظارت بیشتر نیروهای امنیتی، حکومت توانست به سرعت جلوی اعتراضات را بگیرد و مانع سخنرانی در این خصوص در مساجد بشود اما آیتالله باریکبین همانند بسیاری از علما نسبت به دستگیری امام خمینی، واکنش نشان داده، اقامه نماز جماعت در مسجد شیخالاسلام و دیگر مساجد را تحریم کرد تا بر ماهیت دینی قیام مهر تأیید بزند.[6] همین واکنش، انعکاس زیادی در افکار عمومی مردم شهر داشت.
به دلیل همجواری مسجد و مدرسه شیخالاسلام که حکم حوزه علمیه قزوین را داشت، فعالیت سیاسی نیز در هر دو مرکز با هم ادغام شده بود. آیتالله باریکبین ضمن اقامه نماز جماعت در مسجد و سخنرانی در آن، در مدرسه نیز به تدریس دروس حوزوی اکتفا نمیکرد و مسائل روز کشور و بویژه فتاوای امام خمینی را برای طلاب بیان میداشت تا آنان را هر چه بیشتر با امام و اندیشههای ایشان و اوضاع کشور آشنا سازد و با زنده نگهداشتن نام و یاد امام در تبعید، مانع خاموش شدن شعله انقلاب گردد. بر طبق گزارشهای متعدد ساواک قزوین از جلسات درس مدرسه شیخالاسلام، ایشان ضمن طرح مباحث سیاسی، علناَ با حکومت پهلوی ابراز مخالفت میکرد.[7]
آیتالله باریکبین بهغیر از کلاسهای درس، در مسجد نیز برای طلاب حوزه علمیه و افراد دیگر اعم از دانشآموز، دانشجو و عموم مردمی که به مسجد میآمدند سخنرانی کرده و از این طریق با آنها ارتباط برقرار میکرد. بر اساس اسناد ساواک ایشان در همین جلسات، اقتصاد اسلامی را تدریس میکرد و از این راه به دنبال این نتیجه بود که ثابت نماید حاکمیت بر عهده ولیفقیه است نه حکومت پادشاهی.[8]
طی سالهای بعد از قیام 15 خرداد 1342 تا سال 1356، مسجد شیخالاسلام با مدیریت آیتالله باریکبین و با تدریس و سخنرانی، مردم را به قیام علیه حکومت پهلوی هدایت میکرد؛ به طور نمونه ساواک در گزارشی اعلام کرد که مدرس مدرسه شیخالاسلام به عنوان تدریس به طلاب علوم دینی، مطالبی برخلاف مصالح حکومت پهلوی مطرح میکند. [9] همچنین علاوه بر آیتالله باریکبین، ساواک به سخنرانی اشخاص دیگری در مسجد شیخالاسلام اشاره داشت که طی سخنانشان به حکومت پهلوی حمله میکردند؛ محمد حسین خاکساران از جمله مبارزانی بود که در مسجد شیخالاسلام در باب خداشناسی و عقاید دینی صحبت میکرد.[10] رضا یزدانپناه از دیگر افراد مذهبی و مخالف حکومت پهلوی بود که در مسجد شیخالاسلام صحبت میکرد و به گفته ساواک علاوه بر تدریس، در باب مسائل سیاسی نیز سخنرانی میکرد.[11]
اگر چه این مسجد محل تحصیل طلاب علوم دینی بود ولی به واسطه رویکرد انقلابی سعی میشد برای عموم مردم حتی سنین خردسال نیز جلسات آموزشی برگزار نماید و برای نسل جوان در معرض خطر نیز جلسات ویژهای مربوط به شناخت بهائیت داشت که البته به دلیل حساسیت موضوع، این جلسات در منزل افراد شکل میگرفت تا مورد ظن حکومت قرار نگیرد.[12]
از سال 1356 و بعد از شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و بویژه بیحرمتی به امام خمینی طی چاپ مقاله ایران و استعمارسرخ و سیاه به قلم مستعار رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات، که خود حوادث متعددی را در کشور رقم زد، فعالیت مسجد شیخالاسلام نیز وارد مرحله نوینی شد. وقتی حکومت پهلوی اعتراض مردم قم در 19 دی 1356 را به خاک و خون کشید، امام جماعت مسجد شیخالاسلام به همراه دیگر علمای قزوین ضمن ارسال تلگراف تسلیت و ابراز همدردی با مراجع عظام قم و مردم مبارز آن دیار، با تحریم اقامه نماز در مساجد، ضمن اعتراض به اعمال خشونتبار نیروهای امنیتی و نظامی حکومت در قم، به مقابله با حکومت پهلوی پرداختند؛ طبق گزارشهای ساواک آیتالله باریکبین در برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز نیز فعالیتهای گستردهای همچون توزیع اعلامیه بین نمازگزاران مسجد، انجام داد که سبب ترغیب هرچه بیشتر مردم برای مبارزه با حکومت پهلوی شد. در همین راستا بود که ساواک برای خاموش کردن منبر مسجد شیخالاسلام، همچون منبرهای مساجد فعال کشور، اقدام به دستگیری و تبعید امام جماعت آن نمود.[13] همچنین ساواک از فعالیت طلاب مدرسه شیخالاسلام گزارشهایی ارائه کرد و احتمال این را داد که به دنبال حوادث قم آرام ننشینند.[14]
آیتالله باریکبین به محض آزادی و بازگشت به قزوین در مهر ماه 1357، مجدداَ فعالیت سیاسی خود را در مسجد شیخالاسلام آغاز کرد و با انتشار اعلامیههایی با عنوان هیئتهای علمیه قزوین، با انقلابیون این شهر و سایر شهرها ارتباط برقرار کرد و با تکثیر و پخش اعلامیههای امام خمینی، نقش مهمی در پیشبرد انقلاب اسلامی در قزوین عهدهدار شد. ایشان ضمن دعوت از وعاظ و سخنرانان مطرح کشور برای سخنرانی در مساجد قزوین، بویژه مسجد شیخالاسلام، با انتشار اخبار و رویدادهای مختلف کشور در بین مردم قزوین، آنها را برای مبارزه با حکومت پهلوی تشویق میکرد.[15]
یکی از مدعوین آیتالله باریکبین برای سخنرانی در مسجد شیخالاسلام، آیتالله مرتضی مطهری بود که در آذر ماه 1353 به مدت چهار شب در این مکان به منبر رفت و حدود هشتصد تا هزار نفر در جلسات ایشان شرکت کردند.[16] حجتالاسلام سید نورالدین آصف آگاه معروف به اشکوری نیز به دعوت آقای سید حسن موسوی شالی روزهای پنچ شنبه و جمعه از قم به قزوین میرفت و در مسجد شیخالاسلام، بر اساس کتابهای کشفالاسرار و ولایت فقیه امام خمینی برای طلاب سخنرانی میکرد.[17] همچنین آیتالله محمد امامی کاشانی از وعاظی بود که با دعوت بازاریان قزوین به مدت پنج شب بر منبر مسجد شیخالاسلام ایراد سخن میکرد. [18]
مسجد شیخالاسلام به علت همجواری با مدرسه علمیه شیخالاسلام این ویژگی را داشت که طلاب آن تحت تأثیر جلسات سخنرانی امام جماعت و دیگر سخنرانان انقلابی، خود به وعاظی تبدیل شده بودند که به نقاط دیگر شهر رفته، در حمایت از امام خمینی و قیام علیه حکومت پهلوی سخنرانی میکردند؛ از این دست افراد میتوان به سید مرتضی صفایی[19] اشاره کرد. همچنین برخی طلاب نیز اقدام به چاپ و تکثیر اعلامیههای امام خمینی میکردند، همچون حجتالاسلام یدالله نفری که در سال 1356 به واسطه همین کار توسط ساواک دستگیر شده بود[20] و یا سید نورالدین ابراهیمی که در سال 1357 به اتهام توزیع و نصب اعلامیه و تحریک اهالی به بستن بازار، از طرف شهربانی دستگیر شد.[21]
مسجد شیخالاسلام در دوران انقلاب علاوه بر پرورش افراد انقلابی، محل امنی برای پناه دادن به طلاب بود. بر طبق گزارش ساواک، عدهای از طلاب فراری از دست مأموران حکومت پهلوی در قم، ضمن پناه آوردن به مسجد شیخالاسلام، طلاب این مدرسه را به قیام علیه حکومت تحریک میکردند.[22]
از جمله اقدامات مساجد فعال و مبارز در عرصه انقلاب، تأسیس صندوقهای قرضالحسنه برای کمک به نیازمندان، گروههای مبارز و خانوادههای آنان بود که در قزوین نیز توسط آیتالله باریکبین در مسجد شیخالاسلام دایر گردید. ایشان همچنین افراد را تشویق میکرد تا مساعدتهای مالی خود را به این صندوق آورده، در راه کمک به مقلدین امام خمینی مصرف شود.[23] همچنین مسجد شیخالاسلام به واسطه رویه انقلابی، سعی میکرد کتابهای امام خمینی را تهیه و در مسجد نگهداری و در اختیار طلاب و مردم قرار دهد. [24]
بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در 24 بهمن 1357 کمیته انقلاب اسلامی قزوین در مسجد شیخالاسلام تأسیس شد.[25] این مسجد طی سالهای بعد از پیروزی انقلاب، با کارکرد حوزه علمیه برادران به فعالیت خود ادامه و اینک نیز چون گذشته فعال و پویاست و بیشتر مراسمهای ملی و مذهبی مردم قزوین در جلوی این مسجد برگزار میگردد.
پینوشتها:
[1] . عباس حاج آقامحمدی، سیمای استان قزوین: تاکستان، بوئین زهرا، آبیک، البرز، رودبار الموت و...، قزوین: طه، 1377، ص 38؛ سید محمد دبیرسیاقی، سیر تاریخی بنای شهر قزوین و بناهای آن، قزوین: سازمان میراث فرهنگی کشور، حدیث امروز، 1381، ص 572
[2] . مهدی نورمحمدی، مشاهیر قزوین، قزوین: سایه گستر، 1381، صص 175 - 182
[3] . سیمای استان قزوین، ص 38
[4] . سیر تاریخی بنای شهر قزوین و بناهای آن، ص 573
[5] . کاظم ملازاده، مریم محمدی، مساجد، دائره المعارف بناهای تاریخی در دوره اسلامی / 3 ، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 1379، ص 185
[6] . یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله هادی باریکبین، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات،1395، ص یازده
[7] . همان، صص پانزده و شانزده
[8] . همان، ص شانزده
[9] . همان، صص 64 - 66
[10] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، ج 2، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1393، ص 284 ؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله هادی باریکبین، ص 68
[11] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، ج 2، ص 27
[12] . مساجد استان قزوین به روایت اسناد ساواک، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1395، ص 195؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، ج 2، ص 223
[13] . یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله هادی باریکبین، صص نوزده و بیست
[14] . یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله سید عباس ابوترابی، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1392، ص 110
[15] . یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله هادی باریکبین، ص بیست و چهار
[16] . علی شیرخانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قزوین، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، ص 53
[17] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، ج 2، ص 130
[18] . مساجد استان قزوین به روایت اسناد ساواک، صص نوزده و 168 و 208
[19] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، ج 2، ص 28
[20] . همان، ج 2، ص 379
[21] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، ج 3، ص 108
[22] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، ج 2، صص 32 - 33
[23] . یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله هادی باریکبین، ص 45
[24] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، ج 2، ص 69
[25] . روزشمار انقلاب اسلامی در قزوین، ص 124
تعداد بازدید: 1272