15 اسفند 1396
روحالله محمدصادق
سازمان(آژانس) ارتباطات بینالمللی ایالات متحده (united state international communications agency) سازمانی با ماموریت ارتباط مستقیم و مادی با شهروندان خارجی بود. نمایندگی این سازمان در ایران و در سال 1978 (1356) «مرکب از 14 کارمند آمریکایی و 17 کارمند محلی در عملیاتی بسیار وسیع و پرتحرک و مرتبط با مراکز دوملیتی...[بود.] در استانها این سازمان از طریق انجمن ایران و آمریکا عمل... [میکرد.] ساختمان سازمان ارتباطات بینالمللی در تهران شامل یک دفتر کار بزرگ، یک مرکز فرهنگی بسیار مجهز و یک مرکز آکادمیک...[بود.]»[1]
بنابر اسناد به دست آمده از سفارت سابق آمریکا در ایران، این سازمان «از دیرباز عنصر مهمی در روابط ایران و آمریکا و به خصوص در عصر کنونی حیات فرهنگی ایران بوده است، روشها و برنامههای خود را با ایران و تغییرات آن به خوبی انطباق داده و سعی دارد توجه خود را از اهداف قبلی خویش که همان نخبگان ماهر از نظر زبان، جهاندیده و عموماً تحصیلکرده آمریکا میباشند منحرف ساخته و به حضاری مرکب از آنهایی که کمتر با آمریکا آشنا بوده، ولی به تدریج بر رویدادهای ایران در 5 تا 10 سال آینده تأثیر خواهند گذاشت، معطوف نماید.»[2]
تغییر جهت اهداف این سازمان به این صورت بود: «[سازمان] در این حرکت جدید سعی خواهد کرد از ایجاد ارتباط بیشتر با ایرانیانی که دارای روابط خصوصی بسیار با آمریکا هستند جلوگیری به عمل آورد. در این مسیر، سازمان ارتباطات بینالمللی در حال تقویت عنصر فارسی برنامههای خویش میباشد. برنامههای انجمن ایران و آمریکا را توسعه میدهد تا بتوانند اتباع ایرانی بیشتری را در بر گیرند، فیلمهایی را به زبان فارسی به نمایش درمیآورد، از متخصصین آمریکایی برای سخنرانی در زمینه باستانشناسی، فرهنگ و تاریخ ایران دعوت به عمل میآورد. اقداماتی در دست اجراست تا بخشی از برنامههای صدای آمریکا به زبان فارسی پخش شود، چون پخش این برنامهها از خارج توجه بسیاری از افراد کنجکاو از نظر سیاسی را برمیانگیزد. این برنامهها طوری ترتیب داده شده تا پایگاه تماس سازمان ارتباطات بینالمللی گسترش یافته و با هدف کلی این سازمان یعنی افزایش سطح ارتباط دو جانبه با مردم سازگار واقع شود.»[3]
در نگاه اولیه هدف ایجاد این سازمان یا آژانس صرفاً فرهنگی بود و به تعبیر بهتر با عبارات فرهنگی بیان شده بود تا به دنبال شناسایی و تاثیرگذاری فرهنگی آمریکاییها بر روی ایرانیان و سایر کشورها باشد. اما تحلیلی که نسبت به حضور دانشجویان ایرانی در آمریکا میشد به خوبی هدف در ظاهر فرهنگی آمریکاییها را مشخص میکرد. در سندی آمده است: «یک مطلب دیگر مورد توجه این سازمان دانشجویان ایرانی هستند که عازم آمریکا میباشند. در حال حاضر حدود 60 هزار دانشجوی ایرانی در آمریکا بهسر میبرند و شمار آنها هر ساله رو به افزایش است. این دانشجویان هم برای آینده ایران ارزشمند هستند و هم خطری برای زمان حال آن محسوب میشوند. جنبه مثبت قضیه آن است که آنها به شمار ایرانیان تحصیلکردهای که با آمریکا آشنا بوده و از آن هواداری میکنند، میافزایند. جنبه منفی قضیه این است که بسیاری از دانشجویان نه چندان ذیصلاحی که در آمریکا بهسر میبرند درگیر فعالیتهای ضد رژیم [پهلوی] میشوند و به روابط بین ایران و آمریکا لطمه وارد میسازند.»[4]
در ادامه توضیح شفافتری در مورد نگرانی آمریکاییها و اقدامی که باید انجام دهند داده میشود: «شمار دانشجویان فاقد صلاحیتی که به مدارس نه چندان معتبر میروند نیز بخشهای کنسولی و سیاسی را نگران کرده است. بازرسین معتقدند که باید سیاست مشخصتری در زمینه صدور روادید دانشجویی اعمال شود و سازمان ارتباطات بینالمللی نیز با تخصیص ویژه خویش باید به عنوان یکی از عوامل مؤثر در این روند به کار گرفته شود.»[5]
با وجود اینکه تاکید میشود «جهتگیری و تأکید برنامههای سازمان ارتباطات بینالمللی در برنامه کشوری هماهنگ با اهداف آمریکا در ایران است»[6] که البته امری بدیهی نیز هست، در مورد بودجه آن آمده است: «دولت ایران نیمی از هزینههای سازمان ارتباطات بینالمللی را پرداخت میکند و بقیه توسط خود سازمان در بالا بردن سطح مبادلات فردی تأمین میگردد.»[7] همچنین پیشنهاد میشود «سفارت آمریکا در تهران باید از خدمات بایگانی سوابق حضار در سازمان ارتباطات بینالمللی توسط دیگر مقامات سفارت به خصوص سیاسی و اقتصادی بازرگانی، بیشتر استفاده کند.»[8]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ساختمان سازمان ارتباطات بینالمللی به دست چریکهای فدایی خلق میافتد[9]
و آمریکاییها بعد از دو هفته اقدام به بازپسگیری آن میکنند و مینویسند: «ساختمان فعلی تنها یک چهاردیواری محض است که کلیه تجهیزات آن به سرقت رفته و یا تخریب شده است. در این لحظه ابتداییترین کار این است که چگونه امنیت این ساختمان را که بتواند فعالیت آتی خود را شروع کند، فراهم سازیم.»[10]
آمریکاییها با وجود نگرانیهایی که دائماً از وضعیت ایران بعد از انقلاب ابراز میکنند در مورد سیاستگذاری در زمنیه فعالیتهای سازمان ارتباطات بینالمللی مینویسند: «علیرغم مشکلات و احتمال مشکلات، اهمیت منافع ما در ایران توصیه میکند که ما فرصتها را برای انجام یک گفت و شنود با رهبریت جدید ایران دریابیم. در عین حال این تلاشها برای کوتاه مدت هم باید ارزیابی شود و از شدت آن کاسته شود و بر روی روابط بلند مدتمان با ایران تکیه کنیم، تا بر روی دستآوردهای تاکتیکی کوتاه مدت.»[11]
به همین منظور مسئول خاور نزدیک آژانس ارتباطات بینالمللی به مسئول امور خاور نزدیک وزات امور خارجه آمریکا مینویسد: «سازمان ارتباطات بینالمللی توافق دارد که برخی شناساییهای محتاطانه از فرصتهای اضافی جهت ارتباط بین ایالات متحده و ایران در محدوده دیپلماسی عمومی برای چهار یا پنج ماه آینده در دستور کار باشد... زمینههای احتمالی برای پیشقدم شدن در برقراری مجدد تماس شامل، ایرانشناسی، انسانشناسی، علوم طبیعی، تدریس زبان انگلیسی و تربیت بدنی میباشد.»[12]
فعالیتهای جاری (USICA) سازمان ارتباطات بینالمللی ایالات متحده به صورت مفصلتر اینگونه بیان میشود: «پشتیبانی از مراکز دو ملیتی ( انجمنهای ایران و آمریکا) در تهران و اصفهان، حمایت از تدریس زبان انگلیسی از طریق NBC در تهران و اصفهان، مشاوره با دانشجویان از طریق NBC در AMIDEAST و در کتابخانه سازمان ارتباطات بینالمللی، پخش برنامه رادیو آمریکا به زبان فارسی، کار مطبوعاتی، توزیع (محدود) مجله در بین نهادها، همکاری افتخاری با انستیتوی آمریکایی مطالعات ایران و....»[13]
همچنین تحت عنوان «ما چه میتوانیم انجام دهیم؟ » نوشته شد: «پخش برنامه افزایش یافته فارسی صدای آمریکا (یکساعت افزایش خواهد یافت.) دیدارهای شرکتکنندگان آمریکایی. از سرگیری تدریس زبان انگلیسی توسط انجمن ایران و آمریکا در شیراز. برنامههای فیلم در NBC. برنامهای برای آوردن شخصیتهای مذهبی ایرانی به ایالات متحده برای جشنهای سالگرد هجرت. یک سمینار مخصوص مسافرت به دور ایالات متحده در ارتباط با جشنها. یک بخش روابط عمومی در اصفهان در سال آینده. پیشنهاد میکنیم که یک جلسه مخصوص برگزار شود تا ایدهها برای اعاده یک گفت و شنود با ایرانیان مورد بررسی قرارگیرد. این باید شامل بخش خصوصی، ایرانشناسان، رمزی کلارک، شخصیتهای مذهبی سازمان بینالمللی ارتباطات و INR [باشد.] میتوانند مسئولیت مشترک به عهده گیرند.»[14]
این آژانس که «از واحدهای وابسته به وزارتخانههای دیگر غیر از وزارت خارجه» بود[15] «چون تعداد کارکنان و مقدار کار سفارت خیلی کم [شد]» به داخل سفارت آمریکا منتقل شد.[16]«کارمند ارشد ایرانی سازمان ارتباطات بینالمللی [نیز برای مدتی] در کمیته [انقلاب اسلامی]... تهران بازداشت [بود.]»[17]
دو نکته مهم در مورد فعالیتهای این سازمان پس از انقلاب وجود داشت. نکته اول این است که بسیاری از مکاتبات این سازمان با دفتر مرکزی آن در ایالات متحده انجام میشد که به نظر میرسید هدف خاصی در این زمینه وجود داشته باشد: «ما به دنبال راههایی تجسمی هستیم.... از جمله دیدارهای مبادلهای توسط متخصصین تصدیق شده در زمینههای مذهبی و فلسفه و برنامههای بلند مدتتر مبادلهای که دانشجویان این رشتهها را در آن شرکت دهد. ICA (سازمان ارتباطات بینالمللی) برخی نظرات را در این زمینهها در پیامی جداگانه ارسال داشته است.»[18]
نکته دوم هم گزارشهای مختلفی است که در مورد فعالیتهای فرهنگی در داخل ایران به آمریکا ارسال میشد. گزارشهایی که نمونهای از آنها در قبل از انقلاب دیده نمیشود و البته ممکن است به خاطر از بین بردن اسناد آن مقطع زمانی باشد. با این وجود معلوم نیست این گزارشها چه سنخیتی با اهداف تعریف شده این سازمان داشتهاند. عناوین برخی از این گزارشها عبارتند از: «علاقه شدید مطبوعات ایران به داستانپردازی»[19]، «انجمن ایران و آمریکا در شیراز»[20]، «دو روزنامه جدید ایرانی»[21]، «واکنش رسانهها نسبت به شاه»[22] و... .
[1] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب ششم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، صص 876 الی 878، یادداشت بازرسی- شماره 9ب، ژوئیه 1978.
[2] همان.
[3] همان.
[4] همان.
[5] همان.
[6] همان.
[7] همان.
[8] همان.
[9] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 98، سند شماره 59، 13 فوریه 1979 – 24 بهمن 1357.
[10] همان، ص 183، سند شماره 95، 8 مارس 1979 – 17 اسفند 1357.
[11] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دوم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، صص 272 و 273، سند شماره 2، 13 فوریه 1979 – 24 بهمن 1357.
[12] همان، ص 322، سند شماره 26، 26 سپتامبر 1979 – 4 مهر 1358.
[13] همان، صص 272 و 273، سند شماره 2، 13 فوریه 1979 – 24 بهمن 1357.
[14] همان.
[15] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب ششم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 815.
[16] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 181، سند شماره 95، 8 مارس 1979 – 17 اسفند 1357.
[17] همان، ص 307، سند شماره 153، 18 آوریل 1979 – 29 فروردین 1358.
[18] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دوم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 290، سند شماره 10، 20 اوت 1979 – 29 مرداد 1358.
[19] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 676، سند شماره 331، 20 سپتامبر 1979 – 29 شهریور 1358.
[20] همان، ص 399، سند شماره 183، 20 می 1979 – 30 اردیبهشت 1358.
[21] همان، ص 373، سند شماره 173، 10 می 1979 – 20 اردیبهشت 1358.
[22] همان، ص 718، سند شماره 362، 30 اکتبر 1979 – 8 آبان 1358.
تعداد بازدید: 1329