06 اردیبهشت 1397
محمدحسین (فراز) ملکیان[1]
مرگ آمد و قرار تحمل گذاشتیم
بر قبرها چقدر گلایل گذاشتیم
نگذاشتیم مثل همه دست روی دست
با دست دور گردن هم گل گذاشتیم
آنها به زورشان متوسل شدند و ما
در مشتمان دعای توسل گذاشتیم
حتی شعار دادنمان عاشقانه بود
بر تیغشان زبان تغزل گذاشتیم
زیر لگد اگرچه شکست استخوانمان
اما جلوی پای همه پل گذاشتیم
بر دوششان تفنگ و بر دوشمان شهید
این وزنه را برای تعادل گذاشتیم
در قلبمان فشنگ خودی ماند یادگار
در لوله تفنگ ولی گل گذاشتیم
[1] محمدحسین (فراز) ملکیان از شاعران اصفهان است. وی برگزیده و داور کنگرههای ملی و بینالمللی بوده و تاکنون از او چند مجموعه شعر منتشر شده است.
تعداد بازدید: 1962