17 اردیبهشت 1397
سیدرضا فندرسکی
بندرعباس از مهمترین بنادر جنوب ایران و مرکز استان هرمزگان است که به علت مجاورت با خلیج فارس و تنگه هرمز از اهمیت تجاری و سیاسی زیادی برخوردار است. در این گزارش به رویدادهای انقلابی این شهر طی سالهای 1356 و 1357 میپردازیم.
در اواخر دی1356، به دعوت عدهای از مردم، یکی از روحانیان اصفهان به نام علی مظاهری، چند روز در بندرعباس سخنرانی کرد. وی در بیستوسوم دی، در مسجد امیرالمومنین، دعای ندبه برگزار کرد و سپس دو تن از اهالی بندرعباس برای سلامتی امام خمینی دعا کردند.
پنجم بهمن 1356، پنجاه اعلامیه علیه «انقلاب شاه و ملت» یا «انقلاب سفید» در نقاط مختلف بندرعباس توزیع شد.
در اواخر بهمن، یکی از دبیران دینی بندرعباس به نام محمدشریف نحوی از حجتالاسلام محمدجواد باهنر دعوت کرد تا به مدت سه روز برای ایراد سخنرانی به بندرعباس مسافرت کند. در استعلام اداره آموزش و پرورش از ساواک در این خصوص، ساواک دعوت از وی را به مصلحت ندانست.
در همین ایام، دو تن از دانشآموزان دبیرستان ابنسینا، نوارهای سخنرانی روحانیان مخالف حکومت پهلوی را تهیه و تکثیر کرده و در اختیار افراد مختلف قرار دادند. این دو با محمدشریف نحوی در ارتباط بودند.
اوایل اسفند 1356، ساواک طی گزارشی به فعالیتهای یک روحانی به نام شیخعلی بهارنیا اشاره میکند که از تعدادی از ساکنین جزیره هرمز، وجوهات شرعی را جمعآوری میکرد و به قم میفرستاد.(1)
ساواک طی گزارشی در اوایل فروردین 1357، از فردی به نام فرجزاده یاد میکند که از طرفداران امام خمینی بود و در توزیع اعلامیه، بویژه اعلامیههای ایشان نقش فعالی داشت. وی همچنین، ارتباط نزدیکی با بازاریان و روحانیان داشت و گهگاه برای تبلیغ و نشر عقاید خود به بخشها و روستاهای مجاور بندرعباس مسافرت میکرد.
دهم فروردین به مناسبت چهلم شهدای 29 بهمن تبریز، یک سوم مغازههای بندرعباس تعطیل بود و اعلامیههایی مبنی بر حضور مردم در مراسم چهلم شهدای تبریز توزیع شد. پس از نماز مغرب و عشا مراسمی با حضور مردم بندرعباس و میناب در مسجد کوفه برگزار شد و یک روحانی سخنان پرشوری ایراد کرد. سپس روحانیان به همراه مردم در خیابان به راه افتادند و تا منزل آیتالله محمد انواری راهپیمایی کردند. این نخستین راهپیمایی در شهر بندرعباس بود.
روز سوم اردیبهشت، فردی به نام ناصر گرجیزاده، دانشآموز سال ششم دبیرستان، سوار بر موتورسیکلت با یک خودروی لندرور تصادف کرد و کشته شد. در بازرسی بدنی وی، تعدادی اعلامیه تحت عنوان قیام 19 دی به همراه اعلامیههای دیگر و نوارهای کاست به دست آمد. در اسناد ساواک اشارهای به عمد یا غیر عمد بودن این حادثه نشده است.
یکی از اسناد ساواک در هفتم اردیبهشت 1357، به فعالیتهای علی مظفری و عباس گرجیزاده (متین) در زمینه توزیع کتب انقلابی اشاره میکند. طبق این سند، فعالیتهای انقلابی در بندرعباس و حتی میناب با هماهنگی این دو نفر صورت میگرفت. همچنین در این روز، اعلامیههایی از طرف نیروهای چپ (کمونیست) با امضای «جنبش دانشآموزان کشور» در بندرعباس توزیع شد که مردم را به مبارزه مسلحانه علیه حکومت پهلوی فرامیخواند.
هجدهم اردیبهشت، در مراسمی که از طرف آیتالله انواری در مسجد کوفه بندرعباس برگزار شده بود، یک روحانی به نام هاشمیزاده از قم، سخنرانی کرد و به سیاستهای حکومت پهلوی در سرکوب روحانیان، بویژه تبعید امام خمینی تاخت. به گفته ساواک در این مراسم هفتصد نفر حضور داشتند. روز بعد اکثر مغازههای بازار و خیابانهای اطراف مسجد کوفه تعطیل شد و در سایر خیابانها نیز تعدادی از مغازهها تعطیل بود.
در بیستویکم تیر، مادر علیمظفری، فعال مذهبی بندرعباس، در سفری که به عتبات داشت، با امام خمینی ملاقات کرد.
با توجه به تحت نظر بودن فعالیتهای کتابفروشی عباس گرجیزاده، در هفدهم مرداد، ساواک، نامهای را که از مشهد به نشانی آنجا پست شده بود، بازبینی کرد. متن نامه به درگذشت شیخ احمد کافی و تظاهرات مردم مشهد به همین مناسبت اشاره داشت.
بر اساس گزارش ساواک در بیستوسوم مرداد، عباس گرجیزاده در منزل خود جلسهای تشکیل داد که در آن چند تن، از جمله شیخ محمدصادق خالصی، روحانی اعزامی از قم، حضور داشتند. سخنان انتقادی خالصی درباره حکومت پهلوی در مسجد فاطمیه سبب شد تا ساواک گرجیزاده را احضار کرده و در این باره به وی تذکر دهد، اما این تذکرات تأثیری نداشت و خالصی در شبهای بعد، سخنرانیهای تندتری ایراد کرد. وی، روز بیستوچهارم مرداد در مجلسی با حضور هفتصد نفر از شهروندان بندرعباس، ضمن فراخواندن مردم به قیام علیه حکومت، گفت: «از هیچ قدرتی نترسید و در برابر هر نوع فشاری مقاومت کنید». خالصی در پایان سخنان خود برای سلامتی امام خمینی دعا کرد. شب بعد، وی در سخنان صریحتری گفت: «جهاد کنید؛ جنگ کنید؛ فرزندان شما را میکشند و پول گلوله را از شما میگیرند». او در پایان سخنان خود شعارهایی در حمایت از امام خمینی سرداد. خالصی در اول و دوم شهریور نیز سخنان تندی علیه حکومت پهلوی ایراد کرد که سبب دستگیری وی شد.
روز بعد، واعظی به نام حسن حمایتی، طی سخنانی در مسجد فاطمیه، ضمن اشاره به دستگیری خالصی، به مسئولان اخطار داد که وی را تا روز بعد آزاد کنند. شب بعد، هنگامی که مردم در مسجد فاطمیه با نبود سخنران روبهرو شدند، از مسجد خارج شده، ضمن سردادن شعارهایی علیه مقامات حکومت پهلوی و در حمایت از امام خمینی تظاهرات کردند. مأموران حکومت نیز با تیراندازی و پرتاب گاز اشکآور با مردم مقابله کردند. در پایان این درگیری 89 نفر دستگیر شدند. ساواک دستور دستگیری شیخ حسن حمایتی را نیز صادر کرد.(2)
چهاردهم شهریور، مأموران شهربانی یکی از دانشآموزان دبیرستان ششم بهمن بندرعباس را حین نوشتن شعار در خیابان کمربندی بازداشت کرده و تحویل ساواک دادند.
نهم مهر 1357، در پی ایجاد محدودیت دولت عراق برای امام خمینی در نجف، با تلاشهای عباس گرجیزاده و علی مظفری، بازار و مغازههای بندرعباس و میناب تعطیل شد.
در دوازدهم مهر، یکی از دانشآموزان دبیرستان ششم بهمن بندرعباس به اتهام شعارنویسی و توزیع اعلامیههای انقلابی دستگیر شد، اما چون در بازرسی از منزل وی، مدرک قابل توجهی به دست نیامد، پس از اخذ تعهد، آزاد گردید.
ساواک که مکالمات تلفنی فعالان سیاسی را شنود میکرد، در گزارشی از تماس تلفنی عباس گرجیزاده با آیتالله محمد صدوقی، روحانی فعال یزد، در پانزدهم مهر خبر میدهد که طی آن گرجیزاده از وضعیت امام خمینی در پاریس سوال میکند.
به گزارش روزنامه رستاخیز در نیمه مهر، کارکنان سازمان رادیو و تلویزیون خلیج فارس، ضمن اعتصاب، خواستار اعزام هیئتی از نخستوزیری و سازمان رادیو و تلویزیون برای رسیدگی به خواستههای خود شدند. یکی از اعتراضهای آنان، وجود تبعیض بین کارکنان بومی و غیربومی بود.(3)
در شانزدهم مهر، حجتالاسلام گرجیزاده از طریق تلفن، متنهایی برای شخصی نامعلوم قرائت میکند تا آن متنها به صورت تلگراف به فرانسه ارسال شود.(4) در این روزها گرجیزاده با روحانیان قم و آیتالله صدوقی در ارتباط بود و اعلامیهها را از وی میگرفت.
روز بعد، گرجیزاده به همراه علیمظفری برای ملاقات با روحانیان تبعیدی به بندرلنگه رفتند و در آنجا با آیتالله سیدعلیاصغر دستغیب، حجتالاسلام محمدصادق خلخالی و آیتالله سیدکاظم نورمفیدی ملاقات کردند.
روز هفدهم مهر، کارمندان ادارههای توانیر، امور اقتصادی و دارایی، رادیو و تلویزیون و اداره کل آموزش و پرورش هرمزگان در اعتصاب به سر بردند. روز هجدهم، اعتصاب کارکنان اداری آموزش و پرورش ادامه داشت و نیمی از دانشآموزان دانشسرای مقدماتی بندرعباس نیز از حضور در کلاس درس خودداری کردند.
بر اساس گزارش ساواک، در این ایام گرجیزاده و علی مظفری تصمیم گرفتند برای ایام محرم از روحانی ممنوعالمنبری به نام فاکر دعوت کنند تا در بندرعباس به منبر برود.
نوزدهم مهر، علاوه بر آنکه اعتصاب کارکنان اداره آموزش و پرورش و دانشجویان دانشسرای راهنمایی تحصیلی ادامه داشت، دانشآموزان دبیرستان ابنسینای بندرعباس نیز از رفتن به کلاس درس خودداری کردند و در سالن ورزشی مقابل دبیرستان خود اجتماع نمودند. پنجاه نفر از دانشآموزان دبیرستان ششم بهمن نیز مقابل اداره آموزش و پرورش اجتماع کردند و خواستار تغییر مدیر خود شدند. همچنین، دانشآموزان خواستههایی نظیر بازگشت همه تبعیدیها و آزادی زندانیان سیاسی را مطرح کردند.
به گزارش روزنامه رستاخیز، عصر آن روز، عدهای از دانشآموزان دبیرستانها و دانشسرای مقدماتی و دانشجویان دانشسرای راهنمایی، راهپیمایی کردند؛ این عده که اعلام میکردند از صبح چهارشنبه تا پنجشنبه اعتصاب غذا کردهاند، خواستار آزادی دانشآموزان دستگیر شده و تعقیب مأموران حکومت پهلوی بودند.(6) فعالیتهای آقای گرجیزاده در پخش اعلامیههای انقلابی هم همچنان بهطور گسترده ادامه داشت.
شب بیستوسوم مهر، به مناسبت چهلم شهدای هفده شهریور تهران، مراسمی با حضور 1500 نفر از مردم در مسجد کوفه بندرعباس برگزار شد و روحانیای به نام عباس عباسی از میناب، سخنان تندی علیه حکومت پهلوی ایراد کرد. وی در سخنان خود از شاه با القاب مزدور و جلاد یاد کرد. پس از سخنرانی، مردم به همراه روحانیان با شعارهای «درود بر خمینی» و «ارتش برادر ما، خمینی رهبر ما» راهپیمایی کردند.
صبح روز بعد نیز عدهای از مردم در مسجد کوفه اجتماع کردند و سپس به همراه روحانیان در خیابانها راهپیمایی کردند. راهپیمایان که عکسهایی از امام خمینی در دست داشتند، مقابل مسجد فاطمیه به راهپیمایی خود پایان دادند. در این روز، اعلامیههایی بین مردم پخش شد که در آن از ارتشیان خواسته شده بود در حمایت از حکومت پهلوی دست به جنایت و خونریزی نزنند.
به مناسبت شهادت دو نفر در میناب، عدهای از مردم بندرعباس در 28 مهر با هدایت شیخ عباس گرجیزاده به میناب رفتند و در تظاهرات این شهر شرکت کردند. روز بعد نیز عدهای از مردم بندرعباس به میناب رفتند و در مراسم بزرگداشت این دو شهید و تظاهرات میناب شرکت کردند.
در سوم آبان، کارکنان سازمان تعاون روستایی بندرعباس اعتصاب کردند. همچنین، کارکنان رادیو و تلویزیون در بندرعباس با اعلام خواستههای خود در پانزده ماده، دست از کار کشیدند. این دومین اعتصاب کارکنان رادیو و تلویزیون بندرعباس بود.(5)
در ششم آبان، بیش از دوهزار نفر از دانشآموزان دبیرستانهای بندرعباس با حمل عکسهایی از امام خمینی در خیابانهای این شهر تظاهرات کردند.
هشتم آبان، اجتماعی در سالن اجتماعات کوروش بندرعباس برگزار شد. در این گردهمایی تصمیم گرفته شد روز بعد تظاهراتی در شهر برگزار شود. همچنین در این روز در حاجیآباد تظاهراتی برپا بود.
در اوایل آبان، بسیاری از مغازهداران بندرعباس، عکسهای امام خمینی را به شیشههای مغازههای خود نصب کردند. در شهر میناب و جزایر قشم و هرمز نیز اقدام مشابهی صورت گرفت.
روز هفدهم آبان، عدهای از مردم در بندرعباس راهپیمایی کردند و مقابل مسجد فاطمیه، متفرق شدند. در پی دستگیری 25 نفر از فعالان انقلابی در شهرهای بندرعباس، میناب، بندرلنگه و جزیره هرمز، اجتماعاتی در روز 24 آبان در این شهرها تشکیل شد. در اعتراض به دستگیریها، ادارههای بهداری و بهزیستی، گمرک و امور اقتصادی و دارایی در حالت کمکاری بودند و نانوایان بندرعباس اخطار کردند اگر دستگیرشدگان آزاد نشوند اعتصاب خواهند کرد.
در چهاردهم آذر، تظاهراتی از مسجد فاطمیه آغاز شد و تظاهرکنندگان اعلام کردند که در روزهای تاسوعا و عاشورا نیز راهپیمایی خواهند کرد.
سه روز بعد، پس از سخنرانی یک روحانی در تکیه جهرمیها، مردم به خیابان آمده و تظاهرات کردند که با دخالت مأموران و دستگیری 24 نفر خاتمه یافت.
در روز تاسوعا، عدهای از مردم راهپیمایی کردند. تظاهرات مشابهی نیز در روز عاشورا از مقابل مسجد فاطمیه آغاز شد که پس از برگزاری نمازجماعت، خاتمه یافت.
دو روز بعد، گروهی از مردم پس از خروج از تکیه جهرمیها راهپیمایی کردند که با تیراندازی مأموران متفرق شدند.
در ادامه دستگیری فعالان سیاسی، ساواک بندرعباس، یک دانشجو را در بیستویکم و دو کارگر را به جرم شعارنویسی در بیستوسوم آذر دستگیر کرد. روز بعد نیز شهربانی، یک روحانی به نام شیخ حسین مناقبیان را به اتهام «اهانت به مقام سلطنت و تحریک به اغتشاش و اعتصاب» دستگیر و تحویل ساواک داد.
ادارههای مختلف در بندرعباس از مدتی قبل، شروع به کمکاری کردند؛ در بیستوهفتم آذر، رادیو و تلویزیون، شرکت صنایع فولاد، اداره گمرک و اداره بنادر و کشتیرانی اعتصاب کردند. همچنین به دنبال اعلام تعطیل همگانی از طرف نیروهای انقلابی، عدهای از کارکنان فنی توانیر بندرعباس دست از کار کشیدند؛ آنان عکس شاه را از دیوار پایین آورده و به جای آن عکس امام خمینی را نصب کردند. روز بعد، سه نفر از فعالان انقلابی در بندرعباس دستگیر شدند که به این ترتیب تعداد دستگیرشدگان به 26 نفر رسید.
نهم دی، روزی خونین در مبارزات مردم بندرعباس بود؛ در این روز مأموران حکومت پهلوی به جمعیت فرهنگیان که در دبیرستان ابنسینا تحصن کرده بودند، یورش بردند و عدهای از آنان را مجروح کردند. به دنبال این حادثه، عده زیادی از مردم بندرعباس در خیابانها تظاهرات کردند. مأموران حکومت نیز به سوی مردم تیراندازی کردند که در نتیجه شش نفر به شهادت رسیدند و 24 نفر مجروح شدند.(6) آیتالله محمد صدوقی که با انقلابیون بندرعباس در ارتباط بود با صدور اعلامیهای این حادثه را محکوم کرد.
دو روز بعد، مردم بندرعباس طی تظاهراتی، پیکر یکی از شهدا را تشییع کردند. این تظاهرات از صبح آغاز شد و تا شب ادامه داشت. عدهای از تظاهرکنندگان چهار انبار مشروب فروشی را به آتش کشیدند.(7) مأموران هم با پرتاب گاز اشکآور و تیراندازی، تظاهرکنندگان را متفرق نمودند و پنجاه نفر از آنان را دستگیر کردند.
در شانزدهم دی، یکی از مجروحان تظاهرات این روزها که نوجوانی پانزده ساله بود به شهادت رسید. پنجهزار نفر از مردم، پیکر وی را از بیمارستان و با سردادن شعارهای انقلابی تشییع کردند. در این روز بازار و شرکتها، ادارهها و بانکها در سراسر استان هرمزگان در پشتیبانی از تحصنکنندگان آموزش و پرورش تعطیل بودند.
هجدهم دی، تظاهرات آرامی با حضور پنجاههزار نفر از مردم بندرعباس برگزار شد. تظاهرکنندگان، « فلکه بلوکی» را که تعدادی از جوانان در آنجا به شهادت رسیده بودند، «فلکه مجاهدین» نامگذاری کردند. در این روز انبار بزرگ مشروبات الکلی متعلق به شرکت گریمکنزی به آتش کشیده شد.(8)
در شب نوزدهم دی، برق بندرعباس به مدت چندین ساعت قطع شد. انقلابیون با استفاده از تاریکی شب، بمب دستسازی به سوی دژبانی پادگان بندرعباس پرتاب کردند. همچنین در این فاصله، تعداد زیادی شعار انقلابی بر در و دیوار شهر نوشته شد. تعداد این شعارها به قدری زیاد بود که مأموران حکومت پهلوی با بسیج نیروها نیز نتوانستند همه آنها را پاک کنند.
بیستوچهارم دی، در اثر تیراندازی مأموران حکومت به سوی مردم، چهار نفر مجروح شدند. همچنین در این روز، مردم به استقبال یکی از زندانیان سیاسی آزاد شده که پیش از این به حبس ابد محکوم شده بود، رفتند.
چند روز بعد افسران، همافران و درجهداران پایگاه هوایی بندرعباس با راهپیمایی در محوطه پایگاه، همبستگی خود را با نهضت امام خمینی، ملت ایران و همافران پایگاههای شاهرخی و مدنی که از هفته قبل اعتصاب غذا کرده بودند، اعلام کردند. آیتالله محمد صدوقی با صدور اعلامیهای از همافران پایگاه هوایی بندرعباس به خاطر این اقدام انقلابی، قدردانی کرد.
نهم بهمن، علاوه بر برگزاری راهپیمایی، اعلامیههایی به نام درجهداران نیروی دریایی بندرعباس تحت عنوان همبستگی با انقلاب در منازل سازمانی توزیع شد که در آن، ضمن محکوم کردن ضد اطلاعات ارتش، از این واحد به عنوان ساواک ارتش یاد شده بود.
برتری وضعیت انقلابی در استان هرمزگان، باعث اعلام وضعیت قرمز و واگذاری برقراری نظم به فرمانده نظامی منطقه شد.(9)
روز هفدهم بهمن 1357، مردم بندرعباس در حمایت از انتصاب مهندس مهدی بازرگان به سمت نخستوزیری دولت موقت، راهپیمایی کردند. مردم در این راهپیمایی، حمایت خود را از افراد نیروی هوایی بندرعباس هم اعلام کردند.(10)
پینوشتها:
1- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج سوم، سند ص 139
2- همان، ج دهم، سند ص 111
3- رستاخیز، شمـ 1033، ص 1
4- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج سیزدهم، سند ص 3
5- کیهان، شمـ 10596، ص 6
6- همان، شمـ 10605، ص 6
7- همان، شمـ 10605، ص 6
8- آیندگان، شمـ 3259، ص 10
9- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج بیستوپنجم، سند ص 326
10- آیندگان، شمـ 3283، صص 1 و 2
منابع:
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، دوره 25 جلدی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، 1377 ش
روزنامه آیندگان
روزنامه رستاخیز
روزنامه کیهان
تعداد بازدید: 2502