25 اردیبهشت 1397
روحالله محمدصادق
یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث در رابطه ایران و ایالت متحده در زمان حکومت پهلوی، مسئله همکاریهای نظامی بود.
یکی از مهمترین اسناد در این زمینه «گزارش اقتضائات مساعدتهای امنیتی» است که به خوبی به جزییات همکاری نظامی ایران و ایالات متحده اشاره میکند.
در ابتدای این گزارش و تحت عنوان «منافع آمریکا در ایجاد رابطه مساعدت امنیتی با ایران» آمده است: «اهمیت اصلی ایران به موقعیت مهم جغرافیایی آن، جایگاهش در حکم یک تولیدکننده عمده نفت و کشوری دارای ذخایر گازی عظیم، وابستگی شدید برخی از هم پیمانان اصلی ما و همچنین وابستگی کمتر ما به نفت ایران، و نقش نوظهور ایران در رهبری منطقه خلیج فارس به طور اخص و در منطقه به طور اعم است. ایران اساساً کشوری متمایل به غرب است، و این تمایل ناشی از مقاومت سنتی ایران در بر ابر هژمونی شوروی (و قبل از آن روسیه) بوده است. ایالات متحده آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم به این سو تلاش کرده است با حمایت از ایران در ایجاد اقتصاد و ارتشی قوی - و در نتیجه با ثبات - این نقش را تقویت کند. ایران نیز... اختیارات و تسهیلاتی در اختیار ایالات متحده قرار داده است.»[1]
آمریکاییها به طور خلاصه علت اصلی همکاری امنیتی با ایران را اینگونه بیان میکنند: «تقویت روز افزون ایران سهم بهسزایی در حفظ منافع ملی مشترک ما دارد.»[2]
در ادامه این سند «اهداف مشخص مساعدت های امنیتی» به شرح زیر بیان شده است:
- مساعدت به ایران در پرورش توانایی استفاده و تعمیر و نگهداری سیستمهای تسلیحاتی کسب شده از ایالات متحده،
- مساعدت به ایران در توسعه نیروهای نظامی متعارف به منظور تضمین امنیت کشور، که به نوبه خود به حفظ ثبات کشور و حفاظت از منافع آمریکا کمک خواهد کرد،
- مساعدت به ایران در ایجاد و حفظ نیروهای رزمی و پشتیبانی لجستیک به منظور برآوردن نیازهای پیشبینی شده،
- مساعدت به ایران در ایجاد و حفظ توان کافی و عملیاتی بسیج نیروها،
- حمایت از ایجاد و حفظ همکاریهای نزدیکتر منطقهای به منظور مقاومت در برابر نفوذ کمونیسم علاوه بر اهداف دیگر،
- تضمین دسترسی مستمر ایالات متحده و جهان آزاد به منابع نفت و گاز،
- تشویق مشارکت ایران در ترتیبات امنیتی جمعی طرفدار غرب.[3]
آمریکاییها تهدیدات داخلی و خارجی را به زعم ایرانیها اینگونه بیان میکنند:
«استراتژی ایران برای فائق آمدن بر تهدیدهای خارجی کاملاً واضح و بدون ابهام است. ایران حمله اتحاد جماهیر شوروی به کشورش را محتمل نمیداند. اگر چنین حملهای واقع شود، هیچ راهی برای مقاومت یک تنه ایران در برابر آن متصور نیست. نیروهای ایرانی باید به منظور دلسرد کردن متجاوز دست به اقدامات ایذایی بزنند و از این رهگذر زمان لازم را برای وارد عمل شدن جهان آزاد جهت مذاکره و ختم تجاوز به دست آورند.»[4]
«تهدیدهای داخلی برای ثبات و امنیت ایران عمدتاً از دو منبع نشأت میگیرند. مهمترین منبع گروههای مخالفی هستند که اخیراً تظاهراتی را در این کشور به راه انداختهاند. در میان این مخالفان، رهبران مذهبی بویژه میتوانند موجب تحریک مردم و ایجاد آشوب در راهپیماییها و مراسم دیگر شوند... منبع دوم... گروههای تروریستی در درون ایران هستند.»[5]
آمریکاییها نظر طرف ایرانی در مورد تهدیدات داخلی و خارجی را تایید میکنند و مینویسند: «به طور کلی، هیأت آمریکایی نیز نظر ایران درباره تهدیدهای موجود را تأیید میکند، یعنی این نظر که تهدید اصلی از سوی اتحاد جماهیر شوروی و تهدید عاجلتر از سوی عراق، و رژیمهای تندرو در خلیج فارس و افغانستان متوجه ایران است.»[6]
آمریکاییها بعد از آنکه به نیازهای نظامی حکومت پهلوی در سه حوزه نیروی زمینی، دریایی و هوایی میپردازند به این موضوع اشاره میکنند که تامین این موارد با اهداف آنها همسنخی دارد.
«پیشبینی میکنیم که با اجرای برنامههای فوق، ساختار دفاعی ایران توانمند و کارآمد خواهد شد. این توانمندی نیز به نوبه خود موجب حمایت از اهداف مساعدت های امنیتی و منافع ملی ایالات متحده خواهد شد. با وجود این، به منظور جذب موثر و مدیریت سیستمهای پیچیدهای که ایران قصد اکتسابش را دارد، به ارتقای کنترل فرماندهی، عملیات مشترک، برنامهریزی دراز مدت، و هماهنگیهای داخلی نیاز است. دولت ایران کاملاً از مشکلات موجود و بالقوه توانایی خود در جذب این سیستمها آگاه است. به همین سبب شاه همکاری نزدیکی با مستشاران ارشد نظامی، چه ایرانی و چه غیرایرانی، برای تضمین ارتقای این تواناییها دارد.»[7]
آمریکاییها همچنین ارزیابی دقیقی بر روی توان اقتصادی ایران انجام میدهند تا ببینند که امکان پرداخت مبلغ قراردادهای نظامی را دارد یا نه: «میتوان فرض کرد که استقراض خارجی میتواند مکمل خوبی برای درآمدهای نفتی و سایر درآمدهای ارزی باشد و هیچ مشکلی در ارتباط با پرداخت اصل و فرع اعتبارات ارزی در دوره 1980 تا 1982 پیش نخواهد آمد.»[8]
در ادامه «به منظور کمک به مدیریت برنامه خریدهای نظامی خارجی دولت ایران تا سقف مجاز انتقال تسلیحات، برنامهای در ارتباط با خرید تسلیحات نظامی به همراه دلایل توجیهی آن تهیه شده است که ارایه میگردد. اطلاعات مربوط به قیمتها و موجودی که در تهیه این برنامه مورد استفاده قرار گرفته بر اساس بهترین برآوردهای موجود در داخل کشور است. برای آنکه دولت ایالات متحده بتواند نیازمندیهای پیشبینی شده دولت ایران را تأمین کند، این برنامه افزایشی انباشتی را توصیه میکند. یکی از ملاحظات اصلی به هنگام تهیه این برنامه تواناییهای ایران برای جذب این سیستمها بوده است. یکی دیگر از ملاحظات مهم برای دولت ایران، تداوم تولید به منظور پرهیز از هزینههای هنگفت و حفظ پایهآموزی است.»[9]
یکی از نکات جالبی که در این سند وجود دارد، آگاهی آمریکاییها از وضعیت موجود و حتی اقداماتی است که حکومت پهلوی در سالهای آتی در حوزه نظامی میخواهد انجام دهد. به عنوان نمونه آمریکاییها مینویسند: «نیروی زمینی شاهنشاهی ایران همچنین یک لشکر زرهی را به منظور تأمین امنیت بخش شرقی ایران تشکیل خواهد داد.» یا تحلیلهایی از استعداد نیروهای نظامی در استفاده از تجهیزات درخواستی میدهند که ناشی از اشراف کامل آنها به اطلاعات نظامی ایران است: «اگرچه نیروی زمینی شاهنشاهی ایران هنوز برنامهریزی تفصیلی برای جذب تدریجی هویتزرهای اضافی انجام نداده است، تحلیل جاری ما از تواناییهای آن برای جذب و آموزش خدمه و پشتیبانی این توپها نشان میدهد که آنها احتمالاً میتوانند ظرف مدت چهار تا پنج سال هویتزرهای درخواستی را جذب کنند.»[10]
در ادامه به جزئیات خریدهای درخواستی حکومت پهلوی و یا آنچه ایالت متحده میتواند به این حکومت بدهد پرداخته شده است. نکته مهم این است که در پایان هر مورد دو موضع پاسخ داده شده است. اول اینکه خرید تسلیحات توسط حکومت پهلوی چه تاثیری بر ثبات منطقه میگذارد و دوم، موجب ایجاد تواناییهای جدید در ایران میشود یا نه.[11]
در بخشی از این سند آمده است: «روابط امنیتی ایران با ایالات متحده پیچیدگیهای خاصی دارد که شامل ملاحظات عدیدهایست: سنت خودکامگی حکومت در ایران، حساسیت بیش از حد به امنیت کشور، تنشهای اجتماعی حاصل از مدرنسازی، و نوع برداشت کشور از ضرورت ثبات در منطقه.»[12]
آمریکاییها با وجود اینکه به مسئله حقوق بشر در ایران اشاره میکنند اما مینویسند: «با توجه به تهدیدهای خارجی نسبت به حقوق بشر در ایران، سیاست ایالات متحده باید کمک به دولت ایران در راستای کسب تسلیحاتی باشد که متقابلاً توافق داریم برای دفاع نظامی از مرزها و نقش منطقهای ایران ضروری است... همکاری نظامی و انتظامی با دولت ایران باید مشروط بر ادامه همکاریهای اطلاعاتی بین دو کشور... ملل باشد.»[13]
در پایان این گزارش به سازمانی تحت عنوان «سازمان مدیریت مساعدتهای امنیتی» اشاره میشود که طبق برآورد آمریکاییها نیازمند تقریبا 900 نیرو و نشاندهنده عمق و حجم رابطه نظامی امنیتی حکومت پهلوی و ایالات متحده است.[14]
قبل از تهیه گزارش مساعدتهای امنیتی، مدیر سازمان مساعدتهای امنیتی دفاعی (آمریکا) به عربستان سعودی و ایران سفر کرد. وی در سفر به ایران موفق «به بازدید از مرکز پشتیبانی و تعمیر هلیکوپتر در تهران؛ مرکز آموزش هوانیروز در اصفهان؛ پایگاه اف- 14 در اصفهان؛ محل استقرار موشکهای هاوک در بوشهر؛ بخش هوابرد نیروی دریایی در بوشهر؛ کارخانه اردنانس تهران؛ پایگاه هلیکوپترهای ارتش در کرمانشاه؛ مرکز آموزش نیروی دریایی در بندر پهلوی؛ قرارگاهها و تعمیرگاههای کشتی نیروی دریایی در بندرعباس؛ پایگاه هواپیماهای اف - 4 و P- 3 F در بندرعباس؛ پایگاه هوایی و دریایی در چابهار (در دست احداث) شد.[15]
پس از پیروزی انقلاب بنا بر گفته آمریکاییها موضوع مساعدتهای امنیتی و پرداختهای مالی آن از دید مقامات ایرانی دولت موقت «مسئلهدار» است. آمریکاییها میگویند: «امیدواریم بتوانیم به ایرانیها کمک کنیم تا سوالات دقیق و مشخصی بپرسند که مدیران ذیربط برنامه، خدمات و یا سازمان مساعدتهای امنیتی دفاعی قادر به پاسخگویی آنها باشند.»[16]
پینوشتها:
[1] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب یازدهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1388، ص 291، گزارش.
[2] همانجا.
[3] همان، ص 292.
[4] همانجا.
[5] همان، ص 293.
[6] همان، ص 294.
[7] همان، ص 298.
[8] همانجا.
[9] همان، ص 299.
[10] همان، ص 304.
[11] همان، ص 308.
[12] همان، ص 324.
[13] همانجا.
[14] همان، ص 325.
[15] همان، ص 195، سند شماره 72، 11 تا 28 آوریل 1978، 22 فروردین تا 8 اردیبهشت 1357.
[16] همان، ص 496، سند شماره 222، 19 اکتبر 1979، 27 مهر 1358.
تعداد بازدید: 1316