27 خرداد 1397
مریم طحان
مسجد النبی از جمله مساجد قدیمی و فعال قزوین میباشد که در ادوار مختلف تاریخی، پذیرای مردمی بوده که همواره برای رشد و تعالی دین اسلام و مبانی آن در تکاپو بودهاند؛ این مسجد قبل و بعد از انقلاب اسلامی همواره محل اجتماع مردم بوده و یکی از مساجد سیاسی این شهر به حساب میآید.
مسجد النبی قزوین یکی از بزرگترین و باشکوهترین مساجد ایران است که با مساحتی بالغ بر 14000 متر مربع، از نظر گستردگی صحن و شبستانها، شیوه معماری و استواری بنا، منحصر به فرد به شمار میآید.[1] این مسجد در خیابان امام خمینی، در جوار بازار بزرگ و قدیمی شهر واقع شده است. در خصوص بانی و زمان تأسیس آن نظرات متفاوتی وجود دارد. از آنجا که در عهد صفوی، قزوین به مدت پنجاه سال پایتخت ایران بود، شاه طهماسب در حوالی ارگ سلطنتی، اقدام به بنای مسجد بزرگی کرد که به مسجد جمعه شهرت یافت ولی این مسجد در اثر بیتوجهی، همانند بسیاری از بناهای عصر صفوی بعد از انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان از میان رفت. با روی کار آمدن سلسله قاجاریه، و به دلیل همجواری قزوین با پایتخت جدید، تهران، این شهر بار دیگر رونق گرفت. آقامحمدخان قاجار تصمیم گرفت در هر شهری برای خود با ساخت مسجد، اثری باقی بگذارد. ساخت اولیه مسجد النبی نیز در همین دوره پایهریزی شد اما عمر وی کفاف نداد و این مسجد در دوره فتحعلیشاه ساخته شد. البته در خصوص این که مسجد کنونی بر روی ویرانههای عصر صفوی مرمت وساخته شده یا از نو پیریزی شده است بین مورخان اختلاف وجود دارد؛ ولی به طور کلی ساخت مسجد را به فتحعلیشاه قاجار نسبت میدهند.[2]
نام اولیه مسجد، «مسجد سلطانی» یا «مسجد شاه» است که تا سال 1357 نیز به همین نامها مشهور بوده است ولی در آبان سال 57 و به دنبال فجایع نظامیان حکومت پهلوی در شهر قزوین که به شهادت و جراحت مردم منجر شد مردم قزوین به طور خودجوش اقدام به تعویض اسامی خیابانها، مساجد، مدارس، میادین و... کردند؛ در همین راستا مسجد شاه به «مسجد النبی» تغییر نام پیدا کرد.[3]
علاوه بر قدمت تاریخی این مسجد، موقعیت جغرافیایی آن نیز حائز اهمیت است. همجواری با سراها، کاروانسراها، آب انبارها و بازار بزرگ شهر، باعث شده این مسجد بیشتر مورد توجه قرار گیرد. این مسجد بزرگ از جانب شمال به خیابان امام خمینی، از غرب به خیابان مولوی که بازار بزرگ را در خود جای داده است، از جنوب به خیابان شهید انصاری و از شرق به منطقهای کاملا تاریخی، شامل سرای سعدالسلطنه، بزرگترین کاروانسرای سرپوشیده و تجاری داخل شهری ایران، بقعه چهار انبیا، گراند هتل و مجموعه دولتخانه صفوی منتهی میشود که این فضا نشان از اهمیت این مسجد دارد.
سبک معماری مسجد النبی برگرفته از عصر صفوی است؛ مسجدی با پلان چهار ایوانی شامل سه در ورودی با سردرهای رفیع و باشکوه در شمال، غرب و شرق که با کاشیهای لاجوردی و خطوط ممتاز نستعلیق و ثلث آراسته میباشد؛ در وسط حیاط وسیع مسجد حوض سنگی بزرگ قرار گرفته است[4] و گنبد بر فراز ایوان جنوبی با کاشیکاری فیروزهای خودنمایی میکند. در سمت شرق مسجد نیز شبستانی به نام امام علی(ع) با کارکردهای علمی، فرهنگی و خدماتی از سال 1389 به بهرهبرداری رسیده است. در سمت غربی مسجد و البته خارج از محوطه مسجد، کتابخانه نبویه نیز فعال میباشد.
مسجد النبی به واسطه قدمت و موقعیت مکانی در حوادث تاریخی سده اخیر همیشه فعال و پویا بوده است. در دوره انقلاب مشروطه این مسجد محل اجتماع مردمی بود که در مخالفت با استبداد حاکم، قیام کرده بودند. به طور نمونه بعد از اولتیماتوم روسیه به ایران، علما و مجتهدین شهر در مسجد النبی جمع شده، تلگرافی به سفارتخانهها، مجلس و هیئت دولت ارسال کردند. این حضور در مسجد چند روز به طول انجامید و در خصوص تحریم کالاهای روس و تعطیل کردن عمومی شهر، مذاکراتی صورت گرفت.[5]
در دوره پهلوی نیز این مسجد جزء پایگاههای اصلی مبارزین و انقلابیون به شمار میآمد بویژه آن که به نوعی در مرکز شهر و در جوار بازار قرار داشت. آغاز دهه 40 شمسی و حوادث پر فراز و نشیب آن در بیشتر شهرها نمود داشت؛ در قزوین نیز مردم به رهبری علمای شهر، به پیروی از امام خمینی به مخالفت با حکومت پرداختند.
مسجد النبی با توجه به قدمت و موقعیت، ائمه جماعت و سخنرانان متعددی داشته است که مهمترین آنها آیتالله سیدابوالحسن رفیعی و آیتالله سیدعباس ابوترابیفرد میباشند. علامه رفیعی در کنار اقامه نماز جماعت در مسجد النبی به حل و فصل امور عوام و خواص نیز مشغول بود. مطابق اسناد اجاره دکانهای مربوط به مسجد سلطانی (مسجد النبی)، ایشان در حفظ درآمد مسجد از طریق گرفتن اجاره دکانها و نظارت بر هزینه تعمیر و نگهداری آن تلاش میکرد[6] و این امور در کنار فعالیتهای سیاسی علامه رفیعی در مسجد النبی بود که بدان اشاره خواهد شد.
در سال 1341 و به دنبال تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، آیتالله رفیعی واعظ مسجد سلطانی (مسجد النبی) با این طرح مخالفت کرده بود. شهربانی قزوین از سخنرانی او تحت عنوان اقدامات ضد امنیتی نام برد و نامهای به اداره امنیت ارسال کرد.[7] در آبان 41 هم در مخالفت با این لایحه طوماری تهیه و به امضای مردم در مسجد النبی رسیده بود که امام خمینی از این اقدام تشکر کرده بودند.[8] در ادامه اعتراضات به حکومت پهلوی، از اقامه نماز جماعت نیز در چند روز از ماه رمضان آن سال (بهمن 41) در مسجد النبی خودداری شد.[9] در فروردین 1342، آیتالله رفیعی ضمن سخنرانی در مسجد النبی با طرح دولت مبنی بر اعزام طلاب به خدمت سربازی مخالفت و اعلام کرد که قصد حکومت از این طرح از بین بردن مدارس علمیه است.[10] روز بعد از سخنرانی اعلامیههای امام خمینی نیز در مسجد پخش شد که ساواک گزارش آن را مخابره کرد.[11]
در ماجرای انقلاب سفید شاه نیز ساواک گزارش داد که تعدادی از روحانیان قزوین همه روزه در یکی از غرفههای مسجد شاه (النبی) جمع شده و در خصوص اصول ششگانه صحبت میکنند.[12] البته اسمی از شرکتکنندگان و نتایج این جلسات موجود نیست.
بعد از حادثه 15 خرداد 1342 نیز مسجد النبی از جمله مساجدی بود که در اعتراض به این حادثه، اقامه نماز جماعت را تعطیل کرد.[13]
حکومت پهلوی بیشتر مراسمهای برگزار شده در مساجد را زیر نظر داشت و بعد از آن اقدام به دستگیری واعظ و مستمعین میکرد. طور نمونه، در خرداد 1349 وقتی برای آیتالله حکیم در مسجد النبی مراسم ختمی برگزار شد، چون واعظ، شیخ محمد حسین خیارجی، در حمایت از امام خمینی سخن گفته بود دستگیر و به تهران منتقل شد.[14]
مسجد النبی یکی از مکانهایی بود که مبارزین شهر قزوین، جلسات مشورتی خود را در آنجا برگزار میکردند و البته ساواک به این مسئله آگاهی داشت و گزارشهای آن را به مرکز ارسال میکرد.[15]
با ورود به سال 56 و حوادث مهم آن، همچون درگذشت مشکوک دکتر علی شریعتی، شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و چاپ مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات که آتش زیر خاکستر مبارزات را شعلهور کرد، مردم قزوین نیز همصدا با دیگر هموطنان خود علم مبارزه علیه حکومت را برافراشته، هر روز در خیابانها حاضر میشدند و اعتراض خود به هیئت حاکمه را نشان میدادند. مسجد النبی پایگاه اصلی مخالفتها و تظاهرات مردم قزوین بود و هر اتفاق و مناسبتی که زمینهساز بروز تظاهرات مردم میشد در این مسجد رقم میخورد.[16] مسجد النبی مرکز تجمع مردم قزوین برای شروع راهپیماییها بود. به طور معمول مردم پس از شنیدن سخنان وعاظ در مسجد النبی، تظاهرات را شروع و از مسجد خارج میشدند.[17] به طور نمونه در 20 مرداد 1356 بعد از سخنرانی سید عباس ابوترابی در مسجد النبی، عدهای از حضار در مسجد به خیابانها رفته و شعار دادند و در نهایت با پرتاب گاز اشکآور و تیراندازی هوایی، متفرق شدند.[18] نیز بعد از برگزاری مراسم چهلم درگذشت شیخ احمد کافی، مردم حاضر در مسجد که تعدادشان به چهار تا پنج هزار نفر میرسید در سه گروه متراکم با پرچمهای سفید مشکی و قرمز با شعارهای گوناگون به سمت امامزاده حسین راهپیمایی کرده با مأمورین درگیر شدند که طی این حادثه، پلیس برگزاری نماز جماعت در بیشتر مساجد را ممنوع کرد.[19]
سیدعباس ابوترابی از جمله روحانیون مبارز قزوینی بود که طی مبارزاتش علیه حکومت، همواره از امام خمینی حمایت میکرد. ایشان بر بالای منبر مسجد النبی، در خصوص لزوم برپایی حکومت اسلامی در ایران تأکید داشت و با تجلیل از امام خمینی، شعارهایی میداد که جوانان را به مبارزه علیه حکومت تشویق میکرد.[20] سیدعباس ابوترابی برای اثبات اعلمیت امام خمینی در یک تجمع عظیم مردم در مسجد النبی نسخهای از روزنامه سال 1340 که به بعد از فوت آیتالله سیدحسین بروجردی مربوط میشد را به عنوان سند بر بالای منبر برد و اعلام کرد حکومتی که امروز امام خمینی را تبعید کرده بعد از فوت آیتالله بروجردی، ایشان را یکی از چهار مرجعی دانسته که میتواند زعامت شیعه را عهدهدار شود. فعالیتهای سیدعباس ابوترابی در مسجد النبی و دیگر مساجد قزوین سبب شد تا حکم دستگیری او از سوی رئیس ساواک صادر شود؛ چرا که شاه به ساواک دستور داده بود تا ریشه اعتراضات در قزوین را پیدا کند.[21]
دستگیری سیدعباس ابوترابی منجر به تعطیلی بازار و تحصن چند روز و شب حدود پانصد نفر در مسجد النبی شد و با این اقدام، قزوین نه تنها آرام نشد بلکه جلسات سخنرانی و آغاز تظاهرات از این مسجد شدت یافت.[22]
در پی تظاهراتها هرگاه عدهای شهید یا زخمی میشدند بازار تعطیل و مجلس یادبود در مسجد النبی با حضور هزاران نفر تشکیل میشد.[23] یکی از مهمترین این تجمعات در مسجد النبی در 19 اردیبهشت 1357 برای اربعین شهدای شهرهای مختلف کشور برگزار شد و طی آن واعظی از شهر قم که برای ساواک ناشناس بوده سخنرانی کرد. ساواک فقط به ذکر نام «شیخ غفاری»[24] اکتفا کرده و از سخنان تند واعظ و هیجان مردم در پی سخنان وی گزارش مفصلی ارائه داده و در نهایت به دخالت مأموران با شلیک گلوله برای پایان مراسم اشاره میکند.[25]
مسجد النبی به خاطر اهمیتی که در شهر داشت علاوه بر برگزاری نمازهای جماعت یومیه، محل برگزاری نمازهای عید نیز بود که جمع کثیری از مردم را در اعیاد پذیرا میشد و این اعیاد چون عید فطر محفل خوبی برای شروع اعتراض و راهپیمایی بود. در هر حال، بعد از هر حادثه مهمی که در کشور رخ میداد و به تبع آن عدهای شهید و زخمی میشدند یا مراجع قم و امام خمینی اعلامیه صادر میکردند بلافاصله در مسجد النبی مردم و علما تجمع کرده برای مبارزه با حکومت برنامهریزی میکردند که شامل سخنرانی، راهپیمایی، مراسم بزرگداشت و... بود.[26] بر طبق اسناد ساواک اعلامیههای متعددی در ادوار مختلف در مسجد النبی کشف و توسط مأموران ضبط میشد که نشان از اهمیت این مسجد در آگاهی بخشی به مردم بود.[27]
گاه نیز برنامه برگزاری مراسم در مسجد با مشکل مواجه میشد به طور نمونه در 29 آبان 1357 به دنبال دعوت قبلی هیئت علمیه، مردم به قصد تجمع در مسجد النبی به آنجا رفتند که با برخورد مأمورین که اقدام به ضرب و شتم مردم و نیز آیتالله سیدعباس ابوترابی و دو روحانی دیگر کردند، مواجه شدند.[28]
سیدعلیاکبر ابوترابی در خاطرات خود از انقلاب میگوید: «آن روز فرمانده نظامی قزوین و فرمانده لشکر 16 زرهی، آقایانی که در مسجد النبی برنامه داشتند را تهدید کرده بود که اگر از مسجد متفرق نشوید و جلسه را تعطیل نکنید این... [جا] را بر سر شما خراب میکنم. بعد از این تهدید ساعتی طول نکشید که با تانک و نفربر به شهر حمله کردند؛ جمع زیادی را که در صف نفت بودند زیر ماشینهای خود گرفتند و در مسیر خیابان ماشینهایی که پارک شده بود را منهدم کردند.»[29]
از 13 آذر تا 25 آذر فرماندار نظامی قزوین به منظور ممانعت از مبارزات مردم انعقاد هرگونه مجلس در مسجد النبی را تعطیل کرد.[30] با وجود این دستور مردم قزوین در 24 آذر در صحن مسجد النبی اقدام به تظاهرات کرده و علیه مقامات حکومتی شعار دادند؛ مقاومت مردم سبب شد تا فرماندار نظامی طی تبادل نظر با علما، دستور بازگشایی مسجد النبی را صادر کرده اجازه داد تا مجالس عزاداری به طور آرام تشکیل شود.[31]
دی ماه 1357 حوادث خونینی در قزوین رخ داد. شروع اعتراضات از مسجد النبی بود و طی آن حکومت با آوردن تانک و زرهپوش به داخل شهر، به آتش کشیدن اتومبیلها، مغازهها، پاساژها، منازل و حتی انبارهای خواربار و کشتار مردم، شهر را به منطقه جنگی تبدیل کرده بود؛ بر طبق گزارشهای واصله اوضاع به گونهای بود که 35 زن باردار بر اثر شلیک توپ، سقط جنین کردند. طی این حوادث امام خمینی 18 دی را عزای عمومی اعلام کردند.[32]
با وجود این کشتار در روزهای دیگر نیز مردم در مسجد النبی حاضر میشدند. به طور نمونه در 25 دی 1357 جمعیتی بالغ بر ده هزار نفر از طبقات مختلف جامعه، در مسجد حاضر و بعد از استماع سخنان واعظ، به دستجات مختلف تقسیم و ضمن محکوم کردن نخستوزیری شاپور بختیار، خواستار تشکیل حکومت اسلامی شده و به نظامیان حاضر در محل گل دادند.[33] حضور مردم در مسجد النبی تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت؛ در واقع ماههای آخر منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، مردم قزوین بیشتر اوقات در مسجد النبی حاضر شده، بعد از سخنرانی وعاظی چون سیدعباس ابوترابی و سیدحسین موسوی شالی و نیز خطبای دیگر، از مسجد خارج و در خیابانها تظاهرات میکردند؛ در این مواقع بیشتر مغازههای بازار تعطیل بود.[34] ساواک در گزارشهای متعدد خود از مراسمهای برگزار شده در مسجد النبی چنین بیان میکند که مطالب وعاظ، باعث تحریک مردم شده است و به همین علت گاه دستور داده میشد در مسجد النبی بسته شود.[35]
مسجد النبی با توجه به قدمت آن ائمه جماعات متعددی را به خود دیده است که با توجه به تعداد بالای آنها فقط به ذکر اسامی کسانی اشاره میشود که شناختهترشده هستند؛ ملا محمدتقی برغانی معروف به شهید ثالث و برادرش شیخ محمدصالح برغانی و تعدادی دیگر از خاندان برغانی که به نامهای امام جمعه و شهیدی در قزوین معروف میباشند، حاجی سیدجمال (از مبارزان دوره مشروطه)، سیدموسی زرآبادی و پسرش سید جلیل زرآبادی، آیتالله سید ابوالحسن رفیعی که علاوه بر اقامه نماز به تدریس در مسجد و سخنرانیهای سیاسی که منجر به دستگیریاش توسط ساواک شد میپرداخت، آیتالله حاجی سیدابوتراب حسینی ابوترابیفرد، آیتالله سیدعباس ابوترابیفرد و پسرش حجتالاسلام حاج سیدمحمدحسن ابوترابی، آیتالله حاج شیخ هادی باریکبین، از فعالان سیاسی قزوین و پسرش شیخ محمد باریکبین و نیز آیتالله علی محمدی تاکندی، حجتالاسلام حاج محمد لشکری و حجتالاسلام عبدالکریم عابدینی.
لازم به ذکر است که آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی نیز از ائمه جماعت مسجد النبی قزوین بوده است؛ ایشان که به بهانه همکاری با آلمانها در جنگ جهانی دوم به 16 ماه حبس محکوم شده بود بعد از آزادی در زمان نخست وزیری قوام السلطنه به قزوین تبعید شد و 18 ماه در این شهر ماند و طی آن در مسجد النبی به عنوان امام جماعت حضور داشت.[36] در سال 1354 نیز برای مدتی منبر مسجد النبی پذیرای سخنرانی آیتالله مرتضی مطهری بوده است.[37]
مسجد النبی قزوین با همان سبک قدیمی خود هنوز هم پذیرای نمازگزاران است و نمازهای جمعه و اعیاد دینی نیز در همین مکان برگزار میشود. علاوه بر برپایی نماز، صحن امام علی با کاربری علمی و فرهنگی پذیرای مردم و مسئولان میباشد.
پینوشتها:
[1]. مساجد استان قزوین به روایت اسناد ساواک، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات 1395. ص 16
[2]. عباس حاجیآقامحمدی، گذاری به مسجد النبی قزوین، قزوین: مینودر 1392. صص 32 – 34 و 40
[3]. مساجد استان قزوین به روایت اسناد ساواک، ص 485؛ گذاری به مسجد النبی قزوین، ص 124
[4]. مساجد استان قزوین به روایت اسناد ساواک، ص 16
[5]. گذاری به مسجد النبی قزوین، ص 102
[6]. نورمحمدی، مهدی. مشاهیر قزوین، قزوین: سایه گستر 1381. ص 157
[7]. شیرخانی، علی، روزشمار انقلاب اسلامی در قزوین، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی 1387 . ص 18
[8]. همان، ص 20
[9]. همان، ص 23
[10]. گذاری به مسجد النبی قزوین، ص 117؛ روزشمار انقلاب اسلامی در قزوین، ص 22
[11]. گذاری به مسجد النبی قزوین، ص 118؛ انقلاب اسلامی در قزوین، ص 30
[12]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین، کتاب اول، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات 1393 . ص 217
[13]. مساجد استان قزوین به روایت اسناد ساواک، ص 19
[14]. گذاری به مسجد النبی قزوین، ص 119
[15]. انقلاب اسلامی در قزوین، ص 145
[16]. گذاری به مسجد النبی قزوین، ص 120
[17]. روزشمار انقلاب اسلامی در قزوین، صص 117 و 108 و صفحات دیگر
[18]. گذاری به مسجد النبی قزوین، ص 121
[19].روزشمار انقلاب اسلامی در قزوین، ص 80؛ گذاری به مسجد النبی قزوین، ص 122؛ مساجد استان قزوین به روایت اسناد ساواک، صص 375 و 378
[20]. جواد عاملی، زندگی و مبارزات حجت السلام سید علی اکبر ابوترابی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی 1390 . صص 29 – 30؛ گذاری به مسجد النبی قزوین، ص 122؛ روزشمار انقلاب اسلامی در قزوین، ص 74
[21]. زندگی و مبارزات حجت السلام سید علی اکبر ابوترابی، ص 122
[22]. گذاری به مسجد النبی قزوین، ص 121؛ زندگی و مبارزات حجتالاسلام سیدعلیاکبر ابوترابی، ص 30؛ روزشمار انقلاب اسلامی در قزوین، صص 75 - 76
[23]. گذاری به مسجد النبی قزوین، ص 121
[24]. به احتمال قوی منظور حجتالاسلام هادی غفاری است.
[25]. انقلاب اسلامی در قزوین، صص 191 - 194
[26]. گذاری به مسجد النبی قزوین، صص 122 - 124
[27]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین، کتاب اول، ص 421 و صفحات متعدد.
[28]. روزشمار انقلاب اسلامی در قزوین، ص 99؛ گذاری به مسجد النبی قزوین، صص 124 – 125
[29]. زندگی و مبارزات حجتالاسلام سیدعلیاکبر ابوترابی، صص 31 – 32
[30]. گذاری به مسجد النبی قزوین، ص 125
[31]. انقلاب اسلامی در قزوین، صص 275 - 276
[32]. گذاری به مسجد النبی قزوین، صص 125 - 127
[33]. انقلاب اسلامی در قزوین، ص 300
[34]. مساجد استان قزوین به روایت اسناد ساواک، ص 402 و صفحات متعدد
[35]. همان، صص 430 و 433 و 460 و صفحات دیگر
[36]. گذاری به مسجد النبی قزوین، ص 163
[37]. روحالله شریفی، شیخ نصرت: زندگی و مبارزه روحانی شهید نصرتالله انصاری، تهران: سوره مهر 1395. ص 74
منابع:
تعداد بازدید: 1610