01 مرداد 1397
سیدرضا فندرسکی
آبادان از شهرهای مرزی استان خوزستان، دارای پالایشگاه نفت و از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این نوشتار نگاهی به مهمترین حوادث این شهر در طی سالهای 1356 و 1357 میاندازیم.
پس از ارتحال آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی در نجف، روحانیون و بازاریان آبادان مراسم یادبودی در روز هشتم آبان سال 1356 در مسجد بهبهانیهای آبادان برگزار کردند. سخنران این مراسم شیخ غلامحسین جمی[1] بود که درباره امام خمینی و سجایای اخلاقی حاج سید مصطفی به ایراد سخن پرداخت.
به مناسبت چهلمین روز شهادت حاج سیدمصطفی خمینی نیز مراسم یادبودی در روز یازدهم آذر در مسجد جمی واقع در احمدآباد آبادان برگزار شد که سخنران این مراسم نیز آقای جمی بود. وی در سخنان خود با تمجید از شخصیت امام خمینی از مردم خواست تا سخنان امام را مورد توجه قرار دهند.
چند روز بعد تعدادی اعلامیه در دانشسرای راهنمایی تحصیلی آبادان نصب شده بود که در آنها از دانشآموزان و دانشجویان خواسته شده بود از رفتن به کلاسهای درس خودداری کنند؛[2] در روز شانزدهم آذر 380 نفر از دانشجویان سال دوم این دانشسرا از رفتن به کلاس درس خودداری کردند. سه روز بعد تعدادی اعلامیه حاوی مطالبی درباره حمایت از اعتصابات دانشجویی توزیع شد که در نتیجه آن چهارصد نفر از دانشجویان این دانشسرا با شعار «زندهباد دانشجو» در خیابانها به تظاهرات پرداختند. تظاهرکنندگان با مداخله پلیس و دستگیری هفت نفر متفرق شدند.
روند توزیع اعلامیه در دانشسرای راهنمایی تحصیلی آبادان که در آن بیش از ششصد دانشجو مشغول به تحصیل بودند، همچنان ادامه داشت و از روز سوم دی نیز اعلامیههایی شامل متن سخنرانی امام خمینی علیه کاپیتولاسیون و پاسخ امام به پیامهای تسلیت مردم ایران به مناسبت درگذشت آیتالله مصطفی خمینی، در این دانشسرا توزیع شد. دو اعلامیه نیز در دبیرستان دخترانه علیرضا پهلوی آبادان پخش گردید؛ بر روی در و دیوار این دبیرستان نیز شعارهایی علیه حکومت پهلوی نوشته شده بود. در روزهای نهم و دهم دی 1356 حجتالاسلام محمدرضا بیک یزدی معروف به فاکر طی سخنانی در یکی از مساجد آبادان مردم را به شورش علیه ظلم دعوت کرد و به همین دلیل مأموران حکومت پهلوی از دیگر سخنرانیهای وی جلوگیری کردند.
در روز بیستوسوم دی در هیچ یک از مساجد آبادان نماز جماعت برگزار نگردید؛ گفته شد این کار به تبعیت از دستور آیتالله شریعتمداری صورت گرفته است. مردمی که در حسینیه اصفهانیها اجتماع کرده بودند پس از آنکه اعلام شد سخنران مراسم حضور نخواهد یافت وارد خیابانها شدند و با شعار «زندهباد خمینی» تظاهرات کردند. اخبار مربوط به این راهپیمایی به اطلاع شاه نیز رسید؛ ارتشبد حسین فردوست در پاسخ به شاه طی گزارشی اعلام کرد هشت نفر از تظاهرکنندگان دستگیر شده و مسببین اصلی نیز در حال شناسایی هستند.
یکی از دانشجویان دانشسرای راهنمایی تحصیلی آبادان در روز پانزدهم بهمن اعلامیههای امام خمینی را در این دانشسرا توزیع کرد؛ اعتصاباتی نیز در آبادان صورت گرفت. با توجه به توزیع مکرر اعلامیهها و فعالیتهای انقلابی دانشجویان دانشسرای آبادان، پرویز ثابتی مدیر کل اداره سوم ساواک، دستور داد نسبت به شناسایی عناصر اصلی این فعالیتها اقدام لازم به عمل آید.
در روز پانزدهم بهمن به مناسبت سالروز حادثه ترور شاه، مراسمی توسط اداره آموزش و پرورش آبادان در حسینیه اصفهانیها برگزار شد، اما عده زیادی از مدیران مدارس در آن شرکت نکردند.
گزارشهای ساواک حاکی بود اعلامیههایی علیه حکومت پهلوی در بهمنشیر و دانشسرای راهنمایی تحصیلی توزیع شده است. بر اساس گزارشهای دیگر، بحثهای انقلابی در میان دانشآموزان دختر و پسر نیز به تدریج مطرح میشد. در این ایام جلسات سخنرانی مذهبی برای بانوان در منازل برخی افراد انقلابیِ آبادان برگزار میشد که در آنها اعلامیههایی نیز توزیع میگردید.
روز بیستوهفتم بهمن اعلامیههایی در دبستان سینا در آبادان توزیع گردید. در این اعلامیهها با اشاره به کشتار مردم در روز نوزده دی در قم، از مردم خواسته شده است از حکومت شاه انتقام بگیرند.
در روزهای پایانی بهمن، حجتالاسلام هادی غفاری در یک سخنرانی در حسینیه اصفهانیهای آبادان به مناسبت چهلمین روز ارتحال سید مصطفی خمینی، به تمجید از امام خمینی پرداخت؛ وی روز بعد دستگیر شد. شب بعد مردم که در مسجد بهبهانیها اجتماع کرده بودند، وقتی با عدم حضور سخنران مواجه شدند به تظاهرات و درگیری با مأمورین پرداختند که در نتیجه 12 نفر دستگیر شدند.
روز بیستونهم بهمن جلسهای با حضور تعدادی از روحانیون آبادان از جمله حجتالاسلام غلامحسین جمی در مدرسه علمیه آیتالله قائمی برگزار شد و حاضران نسبت به حادثه روز قبل و سرکوب و دستگیری مردم ابراز تأسف کردند.
روز شانزدهم اسفند شعارهایی مانند «مرگ بر شاه» و «زندهباد خمینی» بر روی در و دیوارهای دبیرستان پسرانه اروند آبادان نوشته شده بود و تعدادی اعلامیه از جمله اعلامیه امام خمینی در مورد تحریم عضویت در حزب رستاخیز و اعلامیههایی در مورد وضعیت فلاکتبار اقتصاد کشور و ضرورت جهاد علیه حکومت شاه بر دیوار نصب شده بود؛ ساواک بلافاصله اقدام به امحاء این شعارها و اعلامیهها کرد.
در روزهای پایانی سال 1356 صد نفر از کارگران شرکت پیمانکار ساختمانی پالایشگاه آبادان در اعتراض به عدم پرداخت عیدی دست از کار کشیدند که با قول مساعد مسئولین مشغول به کار شدند. همچنین در این ایام اعلامیههایی در سطح شهر آبادان توزیع شد که در آنها با اشاره به واقعه 19 دی قم از مردم خواسته شده بود مراسم جشن عید نوروز را برگزار نکنند.
در نخستین روزهای سال 1357 شش نفر از سرنشینان یک خودرو که از آبادان به قم رفته بودند به علت همراه داشتن کتابهای دکتر علی شریعتی و اعلامیههای امام خمینی توسط مأمورین شهربانی قم بازداشت شدند. چند روز بعد نیز طلبهای به اتهام توزیع اعلامیه آیتالله شریعتمداری در مورد کمک به جنگزدگان لبنانی دستگیر شد. همچنین عدهای پرده اطراف ستون یادبود میدان ولیعهد آبادان را آتش زدند. این ستون یادبود که به مناسبت یکصدمین سالروز تولد رضاشاه نصب شده بود، قرار بود در سفر شاه به آبادان پردهبرداری شود که به تعویق افتاد.
در تعطیلات نوروزی، چهار زن که دو نفر از آنان آبادانی بودند به جزیره مینو رفته و با مراجعه به منازل مردم، دختران را به مبارزه تشویق میکردند.
در همین ایام دو دانشآموز در حال نصب اعلامیه بر دیوارهای شهر تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند که یکی از آنها هدف گلوله قرار گرفته و دستگیر شد. با باز شدن مدارس در سال جدید، در روز پانزدهم فروردین یکی از آموزگاران دبستان 22 مهر آبادان در کلاس درس علیه آمریکا سخن گفت و دولت این کشور را مسئول کشتار جوانان در ایران دانست. در این روز در دبیرستان رازیِ آبادان اعلامیهای نصب شده بود که در آن به انتقال رئیس شهربانی قم به آبادان به شدت اعتراض شده و بر ادامه مبارزه تأکید گردیده بود. در روزهای پایانی فروردین اعلامیههایی با امضای دانشجویان و دانشآموزان آبادان در خرمشهر و برخی شهرهای دیگر خوزستان توزیع گردید که در آنها با روحانیون مبارز و انقلابی اعلام همبستگی شده بود.
روز هجدهم اردیبهشت از یکی از آموزگاران دبستان دخترانه خوارزمی خسروآباد آبادان تعدادی اعلامیه کشف شد. به گفته ساواک وی سابقه مطالعه و توزیع اعلامیه داشته است. روزنامه کیهان نیز خبر داد که شخصی هنگام توزیع اعلامیه در این روز دستگیر شد.[3]
به مناسبت چهلم شهدای وقایع یزد، جهرم و اهواز، مجلس یادبودی در روز نوزدهم اردیبهشت در مسجد بهبهانیهای آبادان و با حضور دو هزار نفر از مردم برگزار شد. در این مراسم حجتالاسلام محمدحسین حسینی رامشهری در سخنانی بر برچیده شدن حکومت شاهنشاهی و برپایی حکومت اسلامی تأکید کرد. پس از پایان سخنرانی، مردم با مداخله پلیس متفرق شدند. سخنران این مراسم از چنگ مأموران امنیتی گریخت اما در فرودگاه اهواز دستگیر شد.
روز بیستودوم اردیبهشت عدهای از روحانیان و فعالان انقلابی آبادان طی تلگرامی به آیتالله گلپایگانی و شریعتمداری همدردی خود را با آنان در خصوص وقایع قم اعلام کردند. دو روز بعد امامان جماعت مساجد آبادان و چند شهر دیگر استان خوزستان در اعتراض به کشتار مردم قم از برگزاری نماز جماعت خودداری کردند و این عدم برگزاری نماز جماعت تا روز 28 اردیبهشت ادامه یافت.
در ایام سالگرد قیام پانزدهم خرداد در آبادان و اهواز هفت نفر از جمله محمد کیاوش به اتهام تهیه و توزیع اعلامیه دستگیر شدند. روز بیستوششم خرداد، مجلسی در یکی از مساجد آبادان برگزار شد و فردی به نام دکتر کریمی در سخنرانی خود گفت بنا بر اطلاعیه آیات عظام قم، روز بیستوهفتم خرداد به مناسبت چهلم شهدای قم روز عزای عمومی است و مردم باید مغازهها را تعطیل کرده و از خانه بیرون نیایند. در این روز اعلامیههایی نیز به مناسبت چهلم وقایع قم و کازرون توزیع شد و یک نفر در همین رابطه دستگیر شد.[4]
عصر روز نهم مرداد عدهای از جوانان آبادان در پایان مراسمی که در مسجد سلطانی واقع در محله جمشیدآباد برگزار شد در حالی که شعار میدادند، وارد خیابانهای اطراف مسجد شدند و اعلامیه پخش کردند. در جریان درگیری مأموران با مردم شش نفر دستگیر شدند.
روز بیستوهفتم مرداد پس از برگزاری مراسمی در مسجد جامع آبادان، مردم هنگام خروج از مسجد ضمن توزیع اعلامیه قصد انجام تظاهرات داشتند که پلیس به مقابله با آنها برخاست. سه تن از تظاهرکنندگان به رئیس پلیس و خودرو وی حمله کردند و شیشههای آن را شکستند که هر سه نفر دستگیر شدند.
ساعت ده شب بیستوهشتم مرداد و در سالروز کودتای 28 مرداد سال 1332 سینما رکس آبادان دچار آتشسوزی شد. مأمورین آتشنشانی شهرداری آبادان با سه دستگاه خودرو به محل اعزام شدند اما این خودروها فاقد تجهیزات لازم از قبیل نورافکن و بلندگو برای اعلام خطر بودند و کار اطفای حریق با اشکال مواجه شد. تماشاچیان در سینما محبوس شده بودند و بوی سوختگی اجساد به خارج از سینما رسیده بود. به منظور سرعت بخشیدن به عملیات، از پایگاههای دریایی و اداره بنادر خرمشهر و آتشنشانی شرکت ملی نفت آبادان درخواست کمک شد. آتشنشانی شرکت ملی نفت آبادان علیرغم نزدیکی راه با یک ساعت و نیم تاخیر و آتشنشانی پایگاه دریایی خرمشهر پس از یک ساعت به محل حادثه رسیدند که این تأخیرها جای تعجب داشت. سرانجام آتش پس از 3 ساعت خاموش شد. ساواک آتشسوزی را خرابکارانه و عمدی اعلام کرد. هنگام آتشسوزی 391 نفر در سینما حضور داشتند که فقط چهار نفر موفق به فرار شدند و ده نفر مجروح و 377 نفر در آتش سوختند.
روز بعد عدهای از بستگان کشتهشدگان در مقابل شهربانی آبادان اجتماع کردند و علیه شهربانی شعار دادند. احساسات شدید و انتقامجویانه مردم آبادان بر ضد رئیس شهربانی برانگیخته شده بود زیرا شایع شده بود که رئیس شهربانی به دلیل وجود چند نفر به اصطلاح خرابکار دستور داده بود درهای سینما را ببندند. حساسیت و بحرانی شدن اوضاع باعث شد رئیس شهربانی تقاضای تشکیل جلسه فوقالعاده شورای هماهنگی را نماید. این جلسه در روز سیویکم مرداد تشکیل و تصمیم گرفته شد دو گروهان کمکی به آبادان اعزام شود. در همین روز رئیس شهربانی به مرکز اعزام شد و افسر دیگری جایگزین وی گردید.
مردم آبادان در روزهای سوم و هفتم شهدای سینما رکس عزاداری و تظاهرات کردند.
در روزهای ابتداییِ پس از آتشسوزی سینما رکس، حکومت پهلوی انقلابیون را عامل این آتشسوزی معرفی میکرد؛ در مقابل نیز روحانیت و انقلابیون، حکومت را عامل این جنایت فجیع اعلام کردند. با توجه به نبود اعتماد بین عامه مردم نسبت به حکومت، همگان پذیرفتند عامل این جنایت، حکومت شاه بوده است که برای بدنام کردن انقلابیون اقدام به این عمل کرده است.
به گفته ساواک داریوش فروهر، رهبر حزب ملت ایران، در یک محفل خصوصی، آتش سوزی سینما رکس را به حکومت پهلوی منتسب کرد. اعلامیهای هم با امضای «مردم داغدیده آبادان» توزیع شد که در آن انتساب فاجعه سینما رکس به انقلابیون با قاطعیت رد شده و آن را به حکومت پهلوی نسبت داده بودند. گروه فلاح، از گروههای مبارز مسلمان نیز با صدور اعلامیهای فاجعه سینما رکس را به حکومت منسوب کرد. سرتیپ رزمی، رئیس شهرداری آبادان که در بین مردم متهم ردیف اول در فاجعه سینما رکس بود در مصاحبهای گفت که این آتشسوزی به دست خرابکاران انجام شده است. منظور وی از خرابکاران، نیروهای انقلابی بود.
روز سیام مرداد عده زیادی از مردم آبادان بر سر مزار شهدای سینما رکس حاضر شدند و شعار «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» سردادند. گروهی از مردم نیز در اطراف ساختمان حزب رستاخیز در حال عزاداری بودند و قصد تخریب این ساختمان را داشتند؛ پلیس با تیراندازی مردم را متفرق کرد.
کنفدراسیونهای دانشجویان ایرانی مقیم لندن و پاریس با صدور اعلامیهای حکومت شاه را مسئول آتشسوزی سینما رکس آبادان دانستند. به نوشته روزنامه کیهان آیتالله شریعتمداری از فاجعه سینما رکس به شدت اظهار تأسف و تألم کرد و گفت که نمایندگانش به زودی تحقیقاتی پیرامون این حادثه به عمل خواهند آورد.[5]
به طور کلی فاجعه عظیم آتشسوزی سینما رکس آبادان، بر روند انقلاب اسلامی در ایران تأثیر داشت و به یکی از نقاط عطف دوران انقلاب تبدیل گردید.
در آخرین روز مرداد، خبرنگاران روزنامه کیهان در قبرستان آبادان مورد ضرب و شتم مردم قرار گرفتند. علت این امر همراهی و همگامی روزنامهها با حکومت بود که تلویحاً عامل فاجعه سینما رکس را مبارزان مسلمان میدانستند. در این روز پنجاه هزار نفر از مردم بر مزار شهدای سینما رکس حاضر شدند و علیه رئیس شهربانی و نیز شخص شاه شعار دادند. رئیس شهربانی آبادان با مشاهده وضع بحرانی شهر و از ترس جان خود، طی نامهای به شورای هماهنگی، تقاضای اعلام وضعیت قرمز کرد. البته رئیس ساواک خوزستان با اعلام وضعیت قرمز مخالفت کرد. سرانجام شاه دستور داد که با توجه به جریحهدار شدن روحیه مردم آبادان از هر گونه اقدامی که باعث تشدید آلام و مصائب آنان شود خودداری گردد.
در اعلامیهای که با امضای «ارتش انقلابی مسلمین» منتشر شد، فاجعه سینما رکس آبادان جنایت بزرگ حکومت شاه خوانده شد. اعلامیه دیگری نیز با عنوان «فاجعهنامه آبادان» با امضای جوانان مسلمان آبادان صادر گردید که در آن خواسته شده بود عاملین اصلی این فاجعه معرفی شوند.
روز سوم شهریور هیئت اعزامی آیتالله شریعتمداری برای بررسی حادثه آتشسوزی سینما رکس وارد آبادان شد و در منزل یکی از روحانیون به نام سیدمحمدتقی موسوی اقامت کرد. نتیجه تحقیقات این هیئت مقصر بودن شهربانی آبادان را نشان میداد.
در این روز مراسم شب هفت شهدای سینما رکس بر سر مزار آنان برگزار شد. پنج هزار نفر از مردم نیز در نقاط مختلف شهر تظاهرات کردند. مأمورین حکومت پهلوی با استفاده ازگاز اشکآور و اتومبیلهای آبپاش جمعیت را متفرق کردند. در جریان این درگیریها یک نفر به شهادت رسید و دو نفر نیز زخمی شدند.
زندانیان آبادان نیز در روز پنجم شهریور در محوطه زندان دست به تظاهرات و آتش زدن اشیا و لباسهای خود زدند.[6] بنا به گزارش ساواک در تظاهرات این روزهای آبادان چهار نفر از جمله هانی سامری و حسن روزبهانی به شهادت رسیدند و 28 نفر نیز زخمی شدند. 13 نفر از نظامیان نیز مجروح شدند.
در روز نهم شهریور عدهای از مردم بر مزار شهدای سینما رکس حاضر شدند؛ آنان پلاکاردهایی در دست داشتند که بر روی آنها نوشته شده بود «ما حکومت اسلامی میخواهیم». تعدادی از این مردم در بازگشت به شهر دست به تظاهرات زدند. روز نهم شهریور عدهای از مردم بر سر مزار شهدای آبادان همقسم شدند که در مراسم روز بعد با مأموران درگیر شوند. این جلسه در مسجد فرحآباد برگزار شد و پس از سخنرانی و توزیع اعلامیه، جمعیت حاضر در خیابانها به راهپیمایی پرداختند. در نتیجه تیراندازی مأموران دو نفر به شهادت رسیدند و چند تن مجروح شدند. در همین روز مراسمی در مسجد پیروزآباد برگزار شد و سخنران مجلس با اشاره به وجود فساد در کشور، خواهان برپایی حکومت اسلامی شد.
روز چهاردهم شهریور 280 نفر از کارگران بخش تعمیرات مرکزی پالایشگاه آبادان در اعتراض به عدم پرداخت اضافهکاری دست از کار کشیدند و در محل کار خود اجتماع کردند، اما با قول مساعد مسئولین به سر کار خود بازگشتند. در همین روز بخشهایی از پالایشگاه آبادان دچار آتشسوزی شد.
دو روز بعد عدهای از مردم بر مزار شهدای آبادان اجتماع کردند و شعارهایی مانند «استقلال آزادی حکومت اسلامی» سردادند. تعدادی از افراد نیز در میدان ششم بهمن چند حلقه لاستیک آتش زدند.
به دنبال بحرانی شدن اوضاع در همه شهرهای کشور، هیئت دولت در روز شانزدهم شهریور تصویب کرد که در 11 شهر ایران از جمله آبادان حکومت نظامی برقرار شود. ساعات پایانی هفدهم شهریور، پنجاه نفر از کسانی که مقررات منع عبور و مرور فرمانداری نظامی را رعایت نکرده بودند بازداشت شدند.
هیئت مدیره سندیکای کارگران کارخانه پتروشیمی آبادان به دلیل عدم رسیدگی مسئولین به خواستههایشان استعفا کرد. رئیس اداره کار آبادان نیز با استعفای آنان موافقت کرد. کارگران این کارخانه نیز طومارهایی امضا کردند و به مراجع مسئول فرستادند.
میشل فوکو استاد دانشگاه پاریس و یکی از فلاسفه و نظریهپردازان مشهور غربی در روزهای پایانی شهریور به آبادان سفر کرد؛ وی بعدها مقالاتی درباره انقلاب اسلامی ایران نوشت و برای نخستین بار در جهان، بر پیوند انقلاب و معنویت در ایران تأکید کرد.
پینوشتها:
[1] . امام جمعه آبادان پس از انقلاب اسلامی
[2] . سند ص 235 ، ج 1
[3] . روزنامه کیهان، ش 10458 ، ص 2
[4] . فعالان سیاسی در آبادان و نماینده مردم اهواز در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی
[5] . روزنامه کیهان، ش 10545، ص 2
[6] . روزنامه رستاخیز، ش 1000، ص 1
منابع:
ـ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، دوره 25 جلدی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، 1377 ش.
ـ روزنامههای رستاخیز و کیهان
تعداد بازدید: 2323