07 مرداد 1397
سیدرضا فندرسکی
در بخش نخست این نوشتار به مهمترین حوادث شهر آبادان در سال 1356 و نیمه اول 1357 پرداخته شد؛ بخش دوم حوادث مهم نیمه دوم سال 1357 را در خود جای داده است.
فرمانداری نظامی آبادان با تقاضای روحانیان برای برگزاری مراسم چهلم شهدای سینما رکس مخالفت کرد. در اوایل مهر یکی از کارگران شرکت نفت در جزیره خارک ضمن انتقاد از دولت، کارگران را تشویق به اعتصاب کرد؛ چند روز بعد این فعالیتها نتیجه داد و در روز دهم مهر 1357 کارگران شرکت نفت پان امریکن در خارک که 370 نفر بودند دست به اعتصاب زدند.
چهار روز بعد رانندگان تانکرهای نفتکش در آبادان دست از کار کشیدند؛ آنها با فرماندار نظامی آبادان ملاقات کردند و فرماندار برای انجام خواستههای آنها وعده مساعدت داد.[1]دامنه اعتصابات از پالایشگاه و مراکز نفتی به ادارات دولتی نیز کشیده شد و در روز پانزدهم مهر کارکنان نواحی 1 و 2 سازمان بهداری و بهزیستی، پست و امور اقتصادی و دارایی دست به اعتصاب زدند. همزمان اعتصاب در مدارس آبادان نیز آغاز شد.
روز بعد کارکنان کارخانه پتروشیمی آبادان در رستوران کارخانه اجتماع کردند و ضمن خودداری از صرف ناهار اعلام کردند تا نمایندگان وزارت کار و شرکت نفت با آنان مذاکره نکنند سرِ کار نخواهند رفت. کارکنان اداری دادگستری، کارگران سازمان بنادر و کشتیرانی، کارکنان امور گمرک، آموزشگاههای پرستاری و کارکنان آشپزخانه شرکت نفت نیز به اعتصابیون پیوستند. به دنبال اعتصاب و اجتماع فرهنگیان، نماینده فرماندار نظامی آبادان با آنان مذاکره کرد و قرار شد طی نشستی اعتصابیون خواستههای خود را اعلام کنند.
روز بیستویکم مهر در مراسم دعای ندبه که در مسجد بهبهانیهای آبادان برگزار شد، حجتالاسلام غلامحسین جمی روز 24 مهر را به مناسبت سالروز درگذشت آیتالله سیدمصطفی خمینی و چهلم شهیدان واقعه 17 شهریورِ تهران تعطیل عمومی اعلام کرد؛ بر این اساس بازار و مغازهها، مدارس و دانشکده نفت آبادان در این روز تعطیل شد و زرهپوشها و نفربرهای ارتشیِ پر از سرباز در این شهر دست به مانور زدند. سه روز بعد پنج هزار نفر از مردم بر مزار شهدای آبادان حاضر شدند و شعارهای انقلابی سر دادند که ده نفر از آنان دستگیر گردیدند.
در روز دهم آبان در حالی که مدارس و اداره آموزش و پرورش آبادان تعطیل بود 650 نفر از فرهنگیان در دبیرستان مهرگان گرد آمده و با رئیس آموزش و پرورش مذاکره کردند. در این روز تظاهرات دانشآموزی در سطح شهر منجر به آتشسوزی و شکستن شیشههای چند خودرو از جمله یک خودرو آمریکاییها شد.[2]
روز بعد افراد ناشناس یک انبار آبجو را به آتش کشیدند. به گفته ساواک در این روز شصت هزار نفر از مردم آبادان تظاهرات آرامی برگزار کردند و پس از اقامه نماز جماعت متفرق شدند. برخی روزنامهها تعداد تظاهرکنندگان را یکصدوپنجاه هزار نفر ذکر کردهاند. در پایان این تظاهرات قطعنامهای چهارده مادهای صادر شد که در آن بر لغو حکومت نظامی، انحلال ساواک و آزادی قلم و بیان تأکید شده بود.
فرماندار نظامی آبادان کارکنان اعتصابی پالایشگاه آبادان را تهدید کرد که در صورت پایان ندادن به اعتصاب، تصمیمات تازهای در مورد آنها اتخاذ خواهد کرد.
در روز سیزدهم آبان عدهای از دانش آموزان در خیابانها به تظاهرات پرداختند و پنج هزار نفر از فرهنگیان نیز در دبیرستان فلاح اجتماع کردند.
روز هفدهم آبان عدهای از مردم آبادان در گروههای کوچک در خیابانهای امیری و زند راهپیمایی کردند. در این روز سرنشینان یک خودرو، با انداختن یک بمب دستی به ساختمان بنیاد شمس پهلوی قصد آتش زدن آن را داشتند که موفق نشدند و سرنشینان خودرو دستگیر شدند.
روز بعد تعدادی از مردم در مسجد بهبهانیها گرد آمدند و پس از استماع سخنرانی حجتالاسلام غلامحسین جمی راهپیمایی کردند. عصر این روز هفت هزار نفر بر سر مزار شهدا حاضر شدند.
نماز عید قربان با حضور سه هزار نفر از مردم در مساجد فرحآباد و بهمنشیر آبادان برگزار شد و مردم پس از استماع سخنرانی راهپیمایی کردند. سخنران روحانی نماز عیدقربان توسط پلیس دستگیر شد. همچنین ساواک از فرمانداری نظامی خواسته بود تا شش نفر از انقلابیون فعال آبادان را دستگیر کند؛ این افراد در بیستوسوم آبان دستگیر شدند.
صبح روز 26 آبان مراسم دعای ندبه در مسجد بهبهانیهای آبادان برگزار شد و حجتالاسلام غلامحسین جمی طی سخنانی از مردم خواست تا آخر با «رژیم غارتگر شاه» مبارزه کنند. وی همچنین از مردم خواست در روز عید غدیر مساجد را بسته و مغازهها را تعطیل کنند. پس از این سخنرانی ساواک وی را که رهبر مبارزات مردم آبادان و عامل تحریک مردم به اعتصابات و تظاهرات میدانست، دستگیر کرد.[3]
به دنبال دستگیری حجتالاسلام جمی موجی از مخالفت شهر آبادان را فرا گرفت و مردم با برگزاری تظاهرات تهدید کردند چنانچه وی را آزاد نکنند تظاهرات سنگینتری به راه خواهند انداخت. عدهای از بازاریان در دیدار با آیتالله قائمی از وی خواستند در مورد آزادی حجتالاسلام جمی، با فرماندار نظامی مذاکره کند. ساواک از فرمانداری نظامی خواست فعالان بازار را به دلیل این دیدار و تقاضا و برای جلوگیری از بحرانیتر شدن اوضاع دستگیر کند.
روز 29 آبان، مانند دو روز قبل از آن، تظاهراتی در اعتراض به دستگیری حجتالاسلام جمی برگزار و بازار و تمامی مغازههای شهر تعطیل شد. جامعه روحانیت آبادان با انتشار اعلامیهای خطاب به کارکنان صنعت نفت از اعتصاب آنها پشتیبانی کرد.
فشار افکار عمومی و افزایش تظاهرات و اعتصابات در حمایت از حجتالاسلام غلامحسین جمی ساواک را وادار به آزاد ساختن وی در اوایل آذر کرد. پس از آزادی، نماینده ساواک بلافاصله با حجتالاسلام غلامحسین جمی ملاقات کرد و از وی خواست تا از نفوذ خود برای جلوگیری از بروز هرج و مرج در ماههای محرم و صفر استفاده کند؛ در مقابل او نیز از ساواک خواست تا در سوگواری ماههای محرم و صفر دخالت نکند.
در تظاهرات روز شانزدهم آذر مردم به سمت کلانتری 6 حرکت کردند که با مقابله مأمورین شهربانی مواجه شدند و در نتیجه یک نفر به شهادت رسید و چند تن زخمی شدند.
در روز عاشورای حسینی با درگیری بین مردم و مأمورین دو نفر به شهادت رسیدند و هشت نفر زخمی شدند. طرفداران شاه در آبادان نیز مانند برخی شهرهای دیگر در فردای روز عاشورا به تظاهرات له حکومت و به گفته ساواک به رقص و پایکوبی پرداختند. این افراد روز بعد نیز به تظاهرات خود ادامه دادند. در برخورد طرفداران حکومت با مردم انقلابی یک نفر شهید و چند نفر زخمی شدند؛ هشت نفر نیز دستگیر شدند. دستگیرشدگان به کمیته مشترک ضد خرابکاری اعزام شدند؛ ساواک آبادان نیز پیشنهاد داد این افراد تا هنگامی که فرمانداری نظامی در آبادان برقرار است، آزاد نشوند.
در روز سیام آذر عدهای از مردم بر مزار شهدای آبادان شعارهای انقلابی سر دادند و اعلامیه توزیع کردند. مزار شهیدان، پس از آتشسوزی سینما رکس آبادان به مکانی برای اجتماعات انقلابیون و انجام فعالیتهایی نظیر توزیع اعلامیه تبدیل شده بود.
در نخستین روز دی علاوه بر برگزاری راهپیمایی، انبار یک سردخانه که بر روی آن تاج شاه نصب شده بود به آتش کشیده شد.
در این ایام اعتصاب در بسیاری از بخشهای پالایشگاه آبادان ادامه داشت. در روز سوم دی گروهی از فرهنگیان در مقابل ساختمان دادگستری آبادان متحصن شدند. شش روز بعد پانزده هزار نفر از حسینیه اصفهانیها و مسجد بهبهانیها در آبادان حرکت کردند و در خیابانها به راهپیمایی پرداختند.
در اوایل دی یک گروه 150 نفره از اتباع آمریکایی و انگلیسی به منظور بررسی واقعیات جامعه وارد ایران شدند و در قالب گروههای کوچک به شهرهای مختلف از جمله آبادان و اصفهان سفر کردند. قرار بر این بود که آنان با طبقات مختلف اجتماعی مذاکره کنند. اعزام این گروه احتمالاً برای جبران ضعفهای سازمان سیا در زمینه شناخت و انعکاس واقعیات جامعه انقلابی ایران بود. با این که آمدن این گروه مخفیانه بود اما این امر از چشم عوامل شوروی پنهان نماند. روسها معتقد بودند که مأموریت واقعی این گروه پیدا کردن سیاستمدارانی در ایران بود که بتوانند در تثبیت و ادامه حاکمیت شاه کمک کنند.
در روز هفتم دی، ده هزار نفر از مردم آبادان دست به راهپیمایی زدند و در چند نقطه شهر با ایجاد آتشسوزی اقدام به راهبندان کردند. در تظاهرات این روز دو نفر به شهادت رسیدند.
روز بعد دو نفر از اعضای جبهه ملی به منظور سخنرانی برای کارکنان شرکت نفت با هواپیما به آبادان مسافرت کردند. صبح روز هشتم دی چهار هزار نفر از جوانان آبادان در مسجد پیروزآباد اجتماع کردند و سپس در دستههای کوچک راهپیمایی کردند که با دخالت و تیراندازی مأموران متفرق شدند. در تظاهرات و درگیریهای عصر این روز دو نفر از تظاهرکنندگان به شهادت رسیدند.
سه روز بعد در تظاهرات، شیشههای چندین شعبه بانک در خیابان امیری آبادان شکسته شد. طی چند روز منتهی به این روز تانکهای ارتش در نقاط حساس شهر موضع گرفته بودند.[4]
مهندس بازرگان که در روز هشتم دی از طرف امام خمینی مأموریت یافته بود در رأس هیئتی به تنظیم تولید نفت برای تأمین مصرف داخلی رسیدگی کند، پنج روز بعد در جمع یکصد هزار نفر از مردم در آبادان سخنرانی کرد و ضمن تأکید بر ادامه اعتصاب، از کارکنان پالایشگاه نفت خواست تا به اندازه مصرف داخلی تولید کنند. حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی نیز که از همراهان وی بود در مسجد بهبهانیهای آبادان، در سخنانی از کارکنان صنعت نفت خواست به اعتصاب خود ادامه دهند.
به نوشته مطبوعات، در نتیجه فعالیتهای هیئت همراه مهندس بازرگان، کارکنان اعتصابی صنعت نفت از روز پانزدهم دی به منظور تولید نفت در حد مصرف داخلی بر سر کار خود حاضر شدند و از روز بعد ارسال نفت به تهران آغاز شد.[5]
در اطاعت از فرمان رهبر انقلاب مبنی بر تعطیلی روز هجدهم دی، بازار و مغازههای آبادان مانند بسیاری از شهرهای ایران تعطیل شد و تظاهراتی نیز در این شهر روی داد که منجر به درگیری با مأموران شد. در این تظاهرات سه نفر زخمی و چهل نفر دستگیر شدند. در تظاهرات روز بعد به خانههای مأموران ساواک حمله شد.
روز بیستوسوم دی یکصد هزار نفر از طبقات مختلف مردم با در دست داشتن عکسهایی از امام خمینی در خیابانهای آبادان به راهپیمایی پرداختند و علیه ساواک و حکومت شاه شعار دادند.
دو روز بعد عدهای از تظاهرکنندگان قصد آتشزدن مناطقی از جمله کلانتری 4 را داشتند که توسط مأموران متفرق شدند. در این روز در پی بحرانیتر شدن اوضاع شهر، 129 نفر از اتباع خارجی، آبادان را به مقصد بحرین ترک کردند.
در پی اهانت شاپور بختیار در یک سخنرانی رادیویی که کارکنان رادیو و تلویزیون را ساواکی خوانده بود، اتحادیه کارکنان مرکز تلویزیون آبادان با صدور بیانیهای ضمن اعلام همبستگی با ملت ایران اعلام کرد اگر نخستوزیر عذرخواهی نکند برنامههای فرستندههای مرکز خوزستان را قطع خواهد کرد.
روز هفتم بهمن عدهای از اهالی آبادان در حسینیه اصفهانیها اجتماع کردند و سپس در خیابانها به تظاهرات پرداختند. مأموران فرمانداری نظامی درصدد پراکنده کردن مردم برآمدند اما مردم به طرف ساختمان شهربانی حمله کردند و در نتیجه تیراندازی مأموران یک نفر به شهادت رسید و پنج نفر مجروح شدند. به دنبال این حادثه هفتاد هزار نفر از مردم با دریافت مجوز از فرمانداری نظامی در مسجد نو و اطراف آن اجتماع کردند و سپس دست به راهپیمایی زدند.
روز بعد «دانشی» نماینده آبادان در مجلس شورای ملی در تهران توسط سه نفر هدف تیراندازی قرار گرفت و مجروح شد. به نوشته روزنامه آیندگان، سازمان موحدین با صدور اعلامیهای وی را مزدور خواند و مسئولیت ترور او را بر عهده گرفت.[6]
در روز نهم بهمن دویست هزار نفر از مردم آبادان پس از اجتماع در مساجد این شهر دست به راهپیمایی زدند و در پایان در ورزشگاه شهر به سخنان سه نفر از انقلابیون گوش فرا دادند. در قطعنامه این راهپیمایی تظاهرکنندگان از تحصن روحانیون در دانشگاه تهران حمایت کردند و خواستار پیوستن ارتش به نهضت مردم ایران شدند.
روز دهم بهمن بازار و اکثر مغازههای آبادان تعطیل شد و ادارات، سازمانها و کارخانجات دولتی و غیردولتی در اعتصاب به سر میبردند. سه روز بعد، سیزده بهمن، هزاران نفر از مردم آبادان در ورزشگاه این شهر گردآمدند و به سخنان سخنرانان و نوار سخنرانی امام خمینی در بهشت زهرا(س) گوش فرا دادند.
روز چهاردهم بهمن تعداد زیادی از کارکنان صنعت نفت آبادان و شرکتهای وابسته دست به راهپیمایی زدند و در پایان در دانشکده نفت اجتماع کردند و قطعنامهای در حمایت از امام خمینی صادر نمودند.
روز بعد نیز هزاران نفر از مردم ضمن برپایی تظاهرات، خواهان تشکیل حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی شدند. روز هجدهم بهمن 1357 نیز دهها هزار نفر از مردم آبادان راهپیمایی کردند.
پینوشتها:
[1]. روزنامه اطلاعات، ش 15729، ص 23
[2]. روزنامه کیهان، ش 10602، ص 3
[3]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 16، سند ص 276
[4]. روزنامه اطلاعات، ش 16621، «ضمیمه»، ص3
[5]. روزنامه بورس، ش 4220 ، صص 1و4
[6]. روزنامه آیندگان، ش 3275، ص 1
منابع:
ـ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، دوره 25 جلدی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، 1377 ش
ـ روزنامههای آیندگان، اطلاعات، بورس، کیهان
تعداد بازدید: 1770