11 شهریور 1397
سیدرضا فندرسکی
میناب، از شهرستانهای شرقی استان هرمزگان است. در این گزارش به رویدادهای انقلابی و مبارزات مردمی این شهر جنوبی کشور علیه حکومت پهلوی، طی سالهای 1356 و 1357 میپردازیم.
ساواک در گزارشی به فعالیتهای قرآنی یک نفر به نام سیدکاظم قاسمی در بهمن 1356 اشاره میکند که با علی مظفری از فعالان قرآنی بندرعباس در ارتباط بود. به گفته ساواک، مظفری وی را برای آمادهسازی مردم، به میناب فرستاده بود. همچنین ساواک در تحلیل وضعیت فرهنگی و سیاسی میناب میگوید: «گرایشهای مذهبی به وضوح در بین مردم وجود دارد و با فعالیت طلابِ مخالف دولت که در شهر حضور دارند، این شهر به تدریج به صورت یکی از مراکز مذهبی و مخالف درخواهد آمد».
ساواک در گزارشی دیگر به فعالیتهای چهار نفر از نیروهای انقلابی میناب و روستاهای تیاب و نخلِ ابراهیمی اشاره میکند؛ این افراد تحت مراقبت ساواک قرار داشتند. به گفته ساواک، فعالیتهای سه تن از روحانیان و دبیران دینی در مدارس میناب، باعث گرایش بیشتر دختران دانشآموز به حجاب اسلامی شده بود.
در چهارم اسفند 1356، اعلامیههایی در حمایت از قیام مردم تبریز در بازار و دبیرستان فردوسی و دانشسرای دختران میناب توزیع شد که مأموران حکومت پهلوی آنها را جمعآوری کردند.
به گزارش شهربانی استان هرمزگان، در نیمه فروردین 1357، چهار نفر از کسبه میناب، وجوهات شرعی مردم را جمعآوری کردند؛ سپس یکی از آنان به دوبی رفت تا آن را به سیدموسی حکیم، رابط بین آنان و امام خمینی، تحویل دهد.
ساواک از گفتوگوهای پنج نفر گزارش میدهد که علیه حکومت پهلوی و اوضاع سیاسی اجتماعی حاکم با یکدیگر صحبت میکردند. در گزارش دیگری از هشت نفر نام میبرد که در منازل یکدیگر جلساتی تشکیل میدهند و در مورد فعالیتهای انقلابی تبادل نظر و تصمیمگیری میکنند.
شش نفر از دانشآموزان دبیرستان فردوسی میناب درباره چگونگی مبارزه با حکومت پهلوی جلساتی تشکیل دادند. آنها حتی در مورد عملیات مسلحانه نیز صحبت کرده بودند، اما سرانجام به این نتیجه رسیدند که اعلامیههای دستنویس تهیه کرده و در مناطق مختلف شهر توزیع کنند. این دانشآموزان تحت تأثیر افکار و سخنان اسدالله دستوان، دبیر دینی دبیرستان فرحناز، قرار داشتند. دستوان از فعالان انقلاب در میناب بود و در اداره ساواک، گزارشهای متعددی درباره فعالیتهای وی وجود داشت. وی در کلاسهای خود درباره حوادث سیاسی روز و لزوم تشکیل حکومت اسلامی سخن میگفت و با روحانیان قم در ارتباط بود.
در نوزدهم اردیبهشت 1357، پس از اقامه نماز ظهر و عصر در مسجد پاکوه میناب، حجتالاسلام قنبر درویشی[1] از روحانیان فعال میناب، در سخنانی به شاه و حکومت پهلوی تاخت و از مردم خواست این حکومت را سرنگون کنند و حکومت اسلامی روی کار بیاورند. پس از وی اسدالله دستوان، سخنانی علیه حکومت بیان کرد که منجر به دستگیری وی شد. دستوان به همراه درویشی و محمدعلی طالب اصفهانی، سه ضلع اصلی مبارزه و فعالیتهای انقلابی در میناب بودند.
صبح روز بعد، عدهای از مردم و دانشآموزان در مسجد پاکوه اجتماع کردند؛ سپس حجتالاسلام طالب اصفهانی، پیغامی در خصوص آزادی دستوان برای فرماندار و رئیس شهربانی میناب فرستاد و هشدار داد که در غیر این صورت، ممکن است هر اتفاقی در مسجد بیفتد. اجتماعکنندگان نیز طی نامهای، خواستار آزادی دستوان و رفع تهدیدات مأموران حکومت پهلوی شدند. فرماندار میناب به اجتماعکنندگان پیغام داد که به خواستههای آنان رسیدگی خواهد شد. این اجتماع، ظهر روز بعد خاتمه یافت.[2]
گزارش ساواک در اوایل تیر، حاکی از فعالیتهای حجتالاسلام محمدعلی طالب اصفهانی و اظهارات وی درباره مبارزه با ظلم و ستم ظالمان در مسجد جامع است.
در سیام تیر، مصادف با نیمه شعبان، سه دانشآموز در بازار میناب به مغازهداران گفتند که امروز چراغانی و تزیین نکنید، زیرا جوانان ما چندی قبل توسط مأموران حکومت شهید شدهاند.
پنج نفر از اهالی روستاهای اطراف میناب در چهاردهم مرداد، اعلامیههای انقلابی پخش کردند و بر دیوارها و تابلوهای راهنمایی شعار نوشتند.
در پانزدهم مرداد، حجتالاسلام محمد کریمی، هنگام وعظ گفت: «در این مملکت، تمام عرقخورها و دزدان و قماربازان آزادانه میگردند، اما هر چه آدم باسواد و عالم هست در زندان میباشند». وی روز بعد نیز در مسجد جامع پاکوه، سخنانی علیه حکومت پهلوی، در لفافه ایراد کرد.
حجتالاسلام عباس عباسی[3] از دیگر روحانیان فعال میناب، روز سیزدهم شهریور، مصادف با عید فطر، در روستای دهو از توابع شهرستان میناب بالای منبر رفت و شاه و خاندانش را لعن و نفرین کرد. وی پس از پخش اعلامیه در بین مردم، فرار کرد. ساواک دستور دستگیری وی را صادر کرد.
روز ششم مهر1357، حجتالاسلام شیخخلیل صداقت، طی سخنانی در مسجد جامع پاکوه، به دولت شریفامامی حمله کرد و خواهان سرنگونی حکومت پهلوی شد.
در اعتراض به ایجاد محدودیت برای امام خمینی در عراق، بازار و مغازههای شهر میناب در روز نهم مهر تعطیل بود.
در بیستوپنجم مهر، تظاهراتی در میناب برگزار شد که روحانیان فعال منطقه، مانند حجتالاسلام عباس عباسی، حجتالاسلام قنبر درویشی، حجتالاسلام خلیل صداقتی و حجتالاسلام محمدعلی طالب اصفهانی، پیشاپیش مردم حضور داشتند. روز بعد، پس از اقامه نماز مغرب و عشا در مسجد پاکوه، نمازگزاران با سردادن شعارهایی مانند: «خمینی عزیزم، بگو تا خون بریزم» تا منزل حجتالاسلام محمدعلی طالب، پیشنماز مسجد، راهپیمایی کردند.
در تظاهرات این روزهای میناب، پنج نفر شهید و چند نفر زخمی شدند، اما در اسناد ساواک هیچ اشارهای به این کشتار نشده است. به همین مناسبت، بیستوششم مهر، مغازهها در میناب تعطیل شد و مردم در مجلس بزرگداشت این شهیدان در مسجد بازار ماهیفروشان اجتماع کردند. در این اجتماع، حجتالاسلام طالب اصفهانی، طی سخنانی، خواهان مجازات عوامل حادثههای اخیر شد. پس از سخنرانی، مردم ضمن برپایی تظاهرات، به سمت مزار شهدا حرکت کردند.
تعطیلی بازار میناب روز بعد نیز ادامه یافت. به نوشته روزنامه اطلاعات، بازار میناب سه روز تعطیل بود و بیشتر مدارس این شهر نیز همچنان بسته بود.[4]
در بیستوهفتم مهر، عدهای از مردم پس از اقامه نماز مغرب و عشا در مسجد پاکوه، در حالی که حجتالاسلام عباس عباسی، حجتالاسلام قنبر درویشی و حجتالاسلام طالب اصفهانی پیشاپیش آنها حرکت میکردند، با شعار: «نهضت ما حسینی، رهبر ما خمینی» تا مقابل منزل حجتالاسلام طالب اصفهانی راهپیمایی کردند. ساواک نیز برای دستگیری حجتالاسلام قنبر درویشی اقدام کرد.[5]
روز جمعه، بیستوهشتم مهر، عدهای از مردم بندرعباس به میناب رفتند تا به مناسبت شهادت دو نفر از مردم این شهر، راهپیمایی کنند. جمعیت تظاهرکننده در حالی که شعارهایی مانند: «نصر منالله و فتح قریب» و «برادر ارتشی، چرا برادر کشی» سر میدادند، وارد مسجد جامع میناب شدند و پس از شنیدن سخنرانی نماینده آیتالله محمد صدوقی، بر مزار شهدا حاضر شدند. در این مراسم اعلامیههایی از جمله اعلامیه «جوانان مجاهد میناب»، بین مردم توزیع شد که در آن، خواستار معرفی و مجازات مسببین حادثههای اخیر میناب شده بودند.
روز بعد، مجلسی از طرف حجتالاسلام طالب اصفهانی، پیشنماز مسجد پاکوه به مناسبت بزرگداشت شهدای اخیر میناب برگزار شد. در این مراسم که مردم بندرعباس نیز شرکت داشتند، حجتالاسلام قنبر درویشی سخنرانی کرد. پس از سخنرانی، دوهزار نفر از مردم تظاهرات کردند و در پایان، در مزار شهدا، نماز جماعت بهجا آوردند.[6] در این روز کلیه مغازههای میناب برای پنجمین روز پیاپی تعطیل بود.
در آخرین روز مهر1357، پس از نماز جماعت مغرب و عشا، نمازگزاران مسجد پاکوه، شعارگویان، حجتالاسلام طالب اصفهانی را تا منزلش همراهی کردند. به نظر ساواک، روحانیت میناب توانسته بود نظر رؤسای مدارس و دانشآموزان را جلب کند و در صورت ادامه این روند، وضعیت میناب وخیم خواهد شد.
صبح روز سیزدهم آبان، مراسمی در مسجد پاکوه برگزار شد و حجتالاسلام قنبر درویشی، طی سخنانی، شاه را دزد، قاتل و دستنشانده جیمی کارتر (رئیسجمهوری وقت آمریکا) خواند. پس از پخش اعلامیه توسط دانشآموزان و دبیران، مردم در خیابانها تظاهرات کردند. حجتالاسلام درویشی نیز روز بعد در این مسجد علیه حکومت پهلوی سخنرانی کرد و مردم را به قیام مسلحانه تشویق نمود. چند روز بعد، وی به سبب سخنرانیهایش، دستگیر شد.
در گزارشهای اواخر آبان ساواک آمده بود که روحانیان میناب از مردم برای تهیه اسلحه و مهمات، پول درخواست کردهاند. به ادعای ساواک، هدف آنان، ترور مأموران و تصرف شهربانی است و حضور آنان در محرم باعث بروز فاجعه بزرگی در میناب خواهد شد.
به دنبال دستگیری عدهای از فعالان انقلاب در بندرعباس، میناب و شهرهای مجاور، عدهای از مردم به رهبری یکی از روحانیان، در مسجد جامع میناب تحصن کردند. در پانزده آذر نیز عدهای از مردم در مسجد اجتماع کردند و به سخنان سه تن از روحانیان گوش فرا دادند؛ سپس به خیابانها آمدند و به طرف مأموران سنگ پرتاب کردند. این درگیری با دخالت شهربانی و ژاندارمری پایان گرفت و هر سه سخنران این مجلس نیز دستگیر شدند.
در پانزدهم دی 1357، با پشتیبانی دستگاههای امنیتی و انتظامی، عدهای با حمل عکسهای شاه و ولیعهد به خیابانهای میناب آمدند و شعارهایی در حمایت از حکومت پهلوی سردادند. آنها تعدادی خانه و مغازه را تخریب کردند.[7] در این روز درگیریهایی بین طرفداران شاه و مردم انقلابی روی داد که سیزده مجروح به جای گذاشت. این درگیریها دو روز ادامه داشت و منجر به آتشسوزیهایی در سطح شهر شد. پس از این درگیریها یکی از نیروهای انقلابی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و حمله مسلحانه دستگیر شد.
منابع
ـ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، دوره 25 جلدی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، 1377ش
ـ روزنامه اطلاعات
ـ روزنامه کیهان
پینوشتها:
[1]. وی پس از انقلاب اسلامی به عنوان امامجمعه شهرستان کهنوج منصوب شد و هم اکنون دبیر جامعه روحانیت مبارز هرمزگان است.
[2]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج پنجم، سندِ ص 353.
[3]. متولد 1320 در میناب و نماینده دوره پنجم مجلس شورای اسلامی.
[4]. اطلاعات، شمـ 15737، ص 26.
[5]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج سیزدهم، سندِ ص 622.
[6]. اطلاعات، شمـ 15739، ص 22.
[7]. کیهان، شمـ 10606، ص 7.
تعداد بازدید: 1945