20 شهریور 1397
روحالله محمدصادق
حادثه 17 شهریور 1357 که میتوان آن را بزرگترین کشتار حکومت پهلوی دانست، در اسناد سفارت آمریکا در حد متوسطی مورد توجه قرار گرفته است.
آمریکاییها در همان روز 17 شهریور در گزارشی اولیه مینویسند: «جمعیت بزرگی در میدان ژاله (نزدیک مجلس) در جنوب تهران جمع شدند... سربازان [حکومت پهلوی] آتش گشودند و خیلیها کشته و زخمی شدند. یک مقام امنیتی به ما اطلاع داد که چند تظاهرات معدود دیگر وجود خواهد داشت که با آن به شدت برخورد خواهد شد.»[1]
آمریکاییها اما بعدا به گزارشات مفصلتری اشاره میکنند. این گزارشها به دو نوع رسمی و غیررسمی تقسیم میشوند. در گزارش رسمی آمده است: «مطبوعات و رسانههای گروهی شرح کاملی از حوادث روز 8 سپتامبر ارائه نمودند که در این حوادث نظامیان تظاهرات بزرگی در میدان ژاله در جنوب تهران را درهم شکستند. شش تظاهرات کوچکتر دیگر در همان حد معمول وجود داشت. اعلامیه حکومت نظامی ابراز داشت ارتش در پاسخ خبرنگاران شناخته شدهای عکسالعمل نشان داد که به وسیله خارجیان از نظر مالی تأمین میشوند و با آلات انفجاری از قبیل نارنجکهایی که با آن به نیروهای امنیتی حمله بردند و آنان را زخمی نمودند مسلح شدهاند[...] شاهدان عینی اشاره بر این دارند که در میدان ژاله چندین نفر تظاهرکننده پس از اینکه چند بار از طرف افسرانی که مجهز به بلندگوی دستی بودند به آنان فرصت داده شد، از متفرق شدن امتناع ورزیدند. پس از 5 دقیقه معطلی سربازان شروع به تیراندازی هوایی نمودند و سپس به سمت خیابان و سرانجام به سوی جمعیت آتش گشودند.»
این گزارش وقتی در کنار گزارشهای غیررسمی که خود آمریکاییها به آن استناد میکنند قرار میگیرد، اعتبار خود را از دست میدهد. «دو شاهد عینی آمریکایی که در آن منطقه زندگی میکنند[...] ارتش قبل از تیراندازی به آنهایی که به صورت گروهی تجمع میکردند اخطار مینمود، ولی زمانی که سربازان بالای سر آنها... میرسیدند نشانهروی میکردند و به طرفشان تیراندازی مینمودند. ...
گزارشات شاهدان عینی، از جمله منبع نهضت آزادی ایران... در مورد توصیف اصلی وقایع به صورتی که در زیر میآید توافق دارند: جمعیت در ساعت 6 و 30 تا 7 صبح در میدان ژاله شروع به تجمع نمودند. سربازان ارتش آماده بودند و نیروهای تقویتی سریعاً وارد شدند. افسران با بلندگوهای دستی گروههای مردم را تشویق به رفتن به خانههایشان نمودند. همچنین چندین رهبر مذهبی، و نه همه آنها، جمعیت را تشویق به پراکنده شدن نمودند. تیراندازی حدود ساعت 8 صبح در میدان ژاله و کمی دیرتر در نقاط دیگر آغاز شد. در ساعت 10:30 ... گشتهای نظامی در منطقهای به وسعت 5 تا 6 میل در اطراف میدان ژاله مشغول برقراری نظم بودند. تیراندازی پراکنده تا حدود 10 و 30 بعدازظهر ادامه یافت. میدان شهناز برای تمام روز بسته بود و یک شاهد آلمانی قابل اعتماد که در منطقه زندگی میکند گزارش میدهد که از هلیکوپترها به طرف خرابکاران خیابانی[!] تیراندازیهایی صورت گرفت.»[2]
یکی از کارمندان سیا نیز میگوید: «یک درگیری خیلی بزرگ بین تظاهرکنندگان و نیروهای امنیتی در حوالی میدان ژاله گزارش شده و گزارشات اولیه اشاره بر این داشتهاند که بیش از 50 نفر کشته شدهاند.»[3]
آمریکاییها از قول منابعشان اطلاعات و آماری در مورد حادثه 17 شهریور میدهند که با قرائتهای رسمی حکومت پهلوی تفاوتهایی دارد. مانند «وی متوجه دو تانک چیفتن گردیده بود که ظاهراً برای استقرار در نزدیکی کاخ نیاوران از سلطنتآباد به سمت بالا در حرکت بودند. ... چندین جسد را در منطقهای درست در جنوب میدان فردوسی دیده است. ... وی تخمین زد که او 50 تا 80 دسته از چیزی که به نظر آمد یک جسد یا بیشتر باشد در وسط خیابان دیده و همچنین در تمام منطقه ساختمانهای تخریب شده و اتومبیلهای سوختهای را دیده است.[4]
یا از قول یک مقام امنیتی حکومت پهلوی و به صورت غیررسمی ادعا میکنند که: «تظاهرات و برخوردهای عظیمی در منطقه میدان ژاله وجود داشته و بیش از 4000 یا احتمالاً نزدیک به 4500 نفر کشته شدهاند. علاوه بر این چند صد نفر در دیگر مناطق پایین شهر کشته شدهاند.»[5]
در مورد تعداد شهیدان تظاهرات 17 شهریور آمریکاییها صراحتاً آمار رسمی را قبول ندارند و تمامی منابع آنها از جمله منبع امنیتی حکومت پهلوی که نامش را ذکر نمیکنند آمار دیگری ارائه میدهند: «گزارشات رسمی رسانههای گروهی در بعدازظهر 8 و 9 سپتامبر ارقام 58 کشته و 205 زخمی شمارش شده توسط بیمارستانها را اعلام نمودند. چندین شاهد عینی آمریکایی و اروپایی اشاره بر این داشتهاند که این رقم بایستی خیلی بیشتر باشد. رقم غیررسمی که عصر روز 8 سپتامبر ارائه شد بالغ بر 100 نفر کشته بود. منبع نهضت آزادی گفت گروه وی تصور میکند که در 8 سپتامبر 200 نفر کشته و 2000 تا 3000 نفر زخمی شدند. یک کارمند آمریکایی ساکن نزدیک میدان ژاله میگوید رقم کشتهشدگان فقط برای آن منطقه بایستی 200 نفر باشد. کارمندان ساکن مناطق دیگر بین 10 تا 20 نفر کشته برای مناطق خودشان گزارش میکنند. منبع امنیتی دولت ایران تأیید نمود که تعداد کشتهها از شمارش اولیه مبنی بر 58 نفر براساس ارقام بیمارستانها بالاتر است ولی چونکه در برخی مناطق تظاهرکنندگان به اندازه کافی سازمان یافته بودند تا زخمیها و کشتههای خود را از صحنه خارج سازند دولت ایران ارقام صحیحی ندارد.»[6]
فردای حادثه 17 شهریور و در ملاقات نماینده دفاعی آمریکا با ارتشبد ازهاری، رئیس ستاد ارتش حکومت پهلوی، آمریکاییها هیچ اشارهای به کشتار مردم نمیکنند و دغدغههای دیگری را در ذهن دارند. در این سند آمده است: «ژنرال گست متذکر شد به نظر میرسد که این کار ]حکومت نظامی[ یک روش خوبی میباشد. ... ژنرال گست به ژنرال ازهاری اطمینان داد گروه نظامی آمریکا از رهنمودهای ممنوعیت عبور و مرور و حکومت نظامی اطاعت خواهند نمود و کارها را به صورت عادی انجام خواهند داد. خصوصاً مستشاری نظامی هیچگونه قصدی مبنی بر متوقف نمودن بازدیدکنندگان یا محدودیتی برای انتقال دائمی محل مأموریت کارمندان نظامی یا خانوادههای آنان در ایران نداشته است.»
در ادامه این سند آمده است: «ژنرال ازهاری پرسید که آیا شرطی از شرایط حکومت نظامی هست که با قوانین ایالات متحده در تضاد باشد. ژنرال گست پاسخ داد وی فکر نمیکند هیچگونه قوانین متضادی (با شرایط) وجود داشته باشد. ...»[7]
آمریکاییها در مجموع نظر مثبتی نسبت به حکومت نظامی دارند. اگرچه نمیخواهند آنها مسبب یا حتی تأییدکننده این اقدام در نظر گرفته شوند: «حکومت نظامی برای نیروهای امنیتی و نظامی که جداً از ناآرامی و بینظمی وسیع ناراحت بودهاند خوشایند بوده است... [اما] برخی از دانشگاهیان با تنفری فزاینده نسبت به شاه و دولت عکسالعمل نشان دادند... منبع نهضت آزادی گفت ... مردم، ایالات متحده را اگر چه برای حکومت نظامی دستوری نداده باشد به دلیل اینکه مسبب حکومت نظامی میباشد ملامت میکنند. زمانی که مأمور سفارت نسبت به ... [این] اظهارنظر عکسالعمل شدیدی نشان داد وی کمی از موضع خود عقبنشینی کرد.»[8]
سفیر آمریکا در گزارش خود به وزارت خارجه آمریکا در مورد پیامدهای واقعه 17 شهریور به مواردی اشاره میکند که در نوع خود جالب توجه هستند. مورد اول درباره اولین سانسور برای عکسهایی است که به خارج فرستاده میشود و از قول یک منبع ایرانی نقل شده است: «برای اولینبار در ایران سانسور حکومت نظامی روی عکسهای خبری که به خارج از کشور میرود برقرار شد. مقامات حکومت نظامی با آن عکسهایی که از حضور نظامیان گرفته شده و یا نشاندهنده تخریب میباشد مخالفت میکنند.»[9]
مسئله بعدی افزایش جسارت نیروهای نظامی در کشتار مردم است که درباره آن به نقل از یک آمریکایی آمده است: «ژنرال فرمانده واقعهای را شرح میداد که صبح روز 10 سپتامبر در دانشکده اقتصاد ... بر روی 200 تظاهرکننده تیراندازی شد که منجر به مرگ تعداد زیادی گردید. ژنرال بهت زده شد و بلافاصله به سربازان مستقر در شمال شهر دستور داد تا صفآرایی نموده و فقط تیرهای هوایی یا بهطرف آسفالت شلیک کنند مگر اینکه مستقیماً مورد حمله قرار گیرند.»[10]
همچنین سایر پیامدهای کوتاهمدت واقعه 17 شهریور به صورت خلاصه در ابتدای سندی آمده است: «آشوب مختصری در 9 و 10 سپتامبر در تهران و 10 سپتامبر در اصفهان به وقوع پیوست ولی اوضاع در حال آرام شدن است. بازار خیلی از شهرها از 7 یا 8 سپتامبر تعطیل بوده است. به مأموران حکومت نظامی دستور داده شده تا مقررات را با شدت بیشتری به اجرا بگذارند. ... رقم رسمی کشتهشدگان تهران در 8 سپتامبر اکنون به 86 میرسد ولی احتمالاً 300 نفر صحیحتر است. رهبران مذهبی... از کسانی که مسئول بودهاند انتقاد میکنند.»[11]
به صورت خلاصه نظر آمریکاییها در مورد وقایع 17 شهریور و بعد از آن در بولتن وزارت خارجه آمریکا آمده است: «در تاریخ 8 سپتامبر شریفامامی، نخستوزیر حکومت نظامی را در تهران و 11 شهر دیگر برقرار ساخت. درگیری آن روز بین انبوه جوانان و سربازان تعداد زیادی کشته برجای گذاشت. بنا به تخمینهای غیررسمی تعداد کشتهها به صدها نفر میرسید. از تاریخ 8 سپتامبر، تهران و دیگر شهرها نسبتاً آرام بوده است. تنشها در سطح بالایی باقی مانده است. به هر صورت احتمال ادامه اغتشاشات خصوصاً در روزهای ویژه سوگواری پیشبینی میشود. هیچ آمریکایی آسیب ندیده است و هیچ برنامهای جهت تخلیه آمریکاییها وجود ندارد. اما به آنها توصیه شده است که مقررات منع عبورومرور شبانه را شدیداً رعایت کنند و اقدامات احتیاطی لازم را به عمل آورند. ... دولت [حکومت پهلوی] چندصد زندانی سیاسی را آزاد کرده است، اما در همان هنگام نیز تعدادی از مخالفین مذهبی و سیاسی رژیم را دستگیر کرده است و هیچ کدام هنوز محاکمه نشدهاند. مقررات حکومت نظامی در مورد سانسور مطبوعات نیز اجرا میشود و تعداد زیادی از روزنامهنگاران نیز دستگیر شدهاند. رئیسجمهور]آمریکا[، در تاریخ 10 سپتامبر تلفنی با شاه تماس گرفت و روابط نزدیک و دوستانه بین ایران و آمریکا و اهمیت ادامه اتحاد بین ایران و غرب را مورد تأکید مجدد قرار داد.»[12]
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 115، سند شماره 55، 8 سپتامبر 1978ـ 17 شهریور 1357.
[2]. همان، صص 124 و 125، سند شماره 60، 9 سپتامبر 1978 ـ 18 شهریور 1357.
[3]. همان، ص 119، سند شماره 58، 9 سپتامبر 1978 ـ 18 شهریور 1357.
[4]. همان، ص 121.
[5]. همان.
[6]. همان، ص 125، سند شماره 60، 9 سپتامبر 1978 ـ 18 شهریور 1357.
[7]. همان، ص 122، سند شماره 59، 9 سپتامبر 1978 ـ 18 شهریور 1357.
[8]. همان، ص 125، سند شماره 60، 9 سپتامبر 1978 ـ 18 شهریور 1357.
[9]. همان، ص 128، سند شماره 61، 10 سپتامبر 1978 ـ 19 شهریور 1357.
[10]. همان، ص 127.
[11]. همان، صص 126 و 127.
[12]. همان، صص 137 و 138، سند شماره 66، 13 سپتامبر 1978ـ 22 شهریور 1357.
تعداد بازدید: 1241